انقلاب اسلامی ایران از همان ابتدا در تیررس پیکانهای زهرآلود دشمن برای صدور بیچارگیهای بانوان غربی و از هم پاشیدگیهای اجتماعی و خانوادگی بوده است. امری که در همان ابتدا با هوشیاری رهبران انقلاب از امام راحل تا رهبر معظم انقلاب و انتقال این بیداری و هوشیاری به جامعه با رهنمودهای روشنگرانهشان تا حدود بسیار زیادی مانع از انتشار آن شدند.
ماجرای حجاب ماجرایی است که دشمن میخواهد آن را در مسیری که به سمت اهداف شومش میرسد، هدایت کند و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. از ورود غیر قانونی آنتنهای ماهواره برای نمایش فیلمها و سریالهای خارج از چارچوبهای جامعه مدنی و دینی تا انتشار مطالب، عکسها و داستانهای منتشرکننده بیعفتی در فضای مجازی و حالا ایجاد صحنههایی در بطن جامعه که دور از شأن جوان و بانوی مسلمان و ایرانی است.
باید اذعان داشت در روزهایی نه چندان دور پوشش مردم ساده و قابل قبول و متناسب با فرهنگ جامعه ایرانی و اسلامی بود؛ پوششی که یادگار ایران باستان و ارمغان گسترش اسلام ناب محمدی در مرزهای این دیار کهن بود، اما با نفوذ ماهواره و شبكههای مجازی اینترنتی از اینستاگرام تا توئیتر و فیسبوک و... به تدریج فرهنگ پوچگرای غربی در بین مردم و به ویژه جوانان نفوذ پیدا كرده است. تا جایی که گاهی بر تن جوان مسلمان ایرانی لباسهایی دیده میشود که منقش به تصاویر یا الفاظ مستهجن غربی است که القاکننده مکاتب و نمادهای پوچگرایی و شیطانپرستی هستند و بدتر از آن دختران معصوم و بیگناهی است که فکر میکنند مانند برخی همسالان خود اگر روسری از سر بر ندارند، مورد بیحرمتی قرار گرفته یا طرد میشوند.
شاید بتوان گفت تغییر پوشش برخی از افراد جامعه اسلامی ایران در این برهه زمانی برگرفته از برنامههای فریبنده و تبلیغات مسموم غرب از طریق كانالهای ماهوارهای و شبكههای اینترنتی بوده است كه حتی دورترین نقاط كشور و روستاهای دورافتاده را نیز تحت سیطره خود درآورده است. هر چند برخی به ظاهر اندیشمندان و صاحبنظران که خود پایهگذار برخی سنتها و مکاتب غلط در جامعه هستند این وضعیت را ساختاری جدید برای گذار جامعه از سنت به مدرنیته تعبیر میکنند و میگویند جامعه ایرانی در حال نزدیک شدن به جامعه جهانی است.
در ادامه تفکر اشتباه و بدون منطق درست این به ظاهر صاحبنظران و جامعهشناسان اجتماعی باید به دیدگاه آنهایی اشاره داشت که تصور میکنند جامعه امروزی از دریچه دیگری به پوشش نگاه میکند و پوششهای ملی و مذهبی را قدیمی و از مد افتاده دانسته و لباسهای مارک با نشانها و نمادهای غربی و بدون حجاب و پوشش سر را به روز میدانند. اما سوای از تفکر این قشر از افراد، مسئله اصلی خود حجاب است!
اینکه چرا واقعاً حجاب قانونی است و از اصول اصلی اسلام به شمار میآید؟ چرا بانوان ایرانی حتی پیش از اسلام هم حجاب داشتند؟ مگر در کشورهای غربی که زنان حجابشان را برداشتهاند چه روی داده است؟ آیا زنان در کشورهای غربی بدون حجاب در حال رشد و ترقی نیستند؟ حالا جوانان ما بر سر یک لجبازی اجتماعی حجابشان را برداشتند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
باید گفت بحث بر سر برداشتن حجاب تازه اول ماجراست و به قول برخی بزرگان، دشمنی که حجاب از سر زنان بردارد، تنها به این نتیجه اکتفا نمیکند؛ بلکه به دنبال انحطاط جامعه و فروپاشی خانوادههاست. لذا اگر بخواهیم بدانیم این قصه به کجا ختم میشود، باید در لایههای عمیقتر جوامع غربی و دلایل انحطاط خانواده و جامعه رو به زوال غرب به اکتشاف دست بزنیم تا آینده این مسیر پر فراز و نشیب را به درستی درک کنیم.
دشمن به خوبی به این امر واقف است که اگر زن از مسیر اصلی و فطرت پاک الهیاش دور شود، ابزار بسیار مهمی در جهت انحراف جامعه از طریق زوال خانواده به دست میآید و جامعه از وضعیت تعادل خود خارج میشود. به عبارت دیگر، حذف حجاب یا ایجاد برهنگی، میتواند فکرها و اندیشهها را در حد یک نیاز مهندسی کند.
در مقابل کارشناسان فرهنگی باور دارند جامعهای که در آن زنها به مسئله حجاب به مثابه یک رسالت نگاه کنند، هیچ وقت دچار آسیب نمیشود. چنانچه «فرانتس فانون» در کتاب «انقلاب الجزایر» نوشته است: «انقلاب الجزایر در پیروزی خود، مدیون چادر زنان بود.» در انقلاب اسلامی نیز، مسئله حجاب به منزله یک سپر در برابر تهاجم فکری و اندیشهای غرب خودنمایی کرده است؛ لذا از همان سالها دشمن میخواهد حجاب را از زن مسلمان ایرانی بستاند.