غروب سوم مهرماه ۱۴۰۴ (۲۵ سپتامبر ۲۰۲۵)، هنگامی که خورشید در خلیج بیروت غروب میکرد، صخره الروشه، آن نماد استوار لبنان، به صحنهای از نور، حماسه و اراده بدل شد. هزاران نفر از شیعیان، از محلههای جنوبی ضاحیه تا روستاهای دورافتاده بقاع، گرد هم آمدند تا سالگرد شهادت سیدحسن نصرالله را گرامی بدارند. تصاویر عظیم شهید سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفیالدین بر صخره تابانده شد و جمعیت، با شعارهای وحدت و پایداری، فریاد میزدند: «مقاومت، روح تپنده لبنان است!» این مراسم، با مجوز محدود برگزار شده بود. اما این لحظههای نورانی به سرعت زیر سایهای سنگین قرار گرفت. «نواف سلام» نخستوزیر لبنان که به نزدیکی با غرب و بهویژه آمریکا شهره است، این تجمع را «تخطی آشکار» خواند و خواستار دستگیری برگزارکنندگان شد. او این مراسم را «انقلابی غیرقانونی» نامید و وزرای کشور، دادگستری و دفاع را به اقدام سریع فراخواند. این واکنش تند، نشانهای از شکاف عمیق داخلی و تلاش دولت برای اجرای دستورات خارجی است؛ دستوری که هدفش شکستن ستون فقرات مقاومت و تسلیم لبنان به خواستهای رژیم صهیونی است.
هراس از نصرالله
برای درک این تقابل، باید به نقش تاریخی سیدحسن نصرالله نگریست. او که در سپتامبر ۲۰۲۴ در عملیات تروریستی رژیم صهیونی به شهادت رسید، نه تنها رهبر حزبالله، بلکه نماد ایستادگی لبنان بود. نصرالله در سال ۲۰۰۰ جنوب لبنان را از اشغال آزاد کرد و در جنگهای بعدی، حزبالله را به دژی نفوذناپذیر بدل کرد. شهادتش، همراه با هزاران لبنانی دیگر، زخمی عمیق بر جامعه شیعی وارد کرد، اما به جای تسلیم، موجی از همبستگی آفرید. مراسمهای پراکنده در ضاحیه، حاره حریک و بقاع، با وجود محدودیتهای دولتی، آرام و معنوی برگزار شد و بر وحدت ملی تأکید داشت. این همبستگی برای دولت سلام، که از ژانویه ۲۰۲۵ با حمایت آمریکا و عربستان به قدرت رسید، تهدیدی بزرگ است. خروج وزرای حزبالله و جنبش امل از جلسات کابینه بر سر موضوع خلع سلاح، نشانه این شکاف است. واکنش تند سلام به مراسم صخره الروشه، تلاشی برای سرکوب نمادهای مقاومت است؛ تلاشی که از هراس عمیق دولت از نفوذ معنوی نصرالله و محبوبیت حزبالله سرچشمه میگیرد.
سایه نفوذ خارجی
ممنوعیت مراسم نصرالله، بخشی از طرحی گستردهتر با فشارهای خارجی است. ایالات متحده، از طریق «توماس باراک» فرستاده ویژهاش، خلع سلاح حزبالله را پیششرط کمکهای اقتصادی از قطر و عربستان قرار داده است. باراک لبنان را «زمین بازی» برای مهار حزبالله خواند و خواستار پایان نقش این حزب در دفاع از جنوب شد. این طرح، که در تابستان ۲۰۲۵ تدوین شد، ارتش لبنان را موظف به «پاکسازی» مناطق جنوبی، بیروت و بقاع از سلاحهای مقاومت تا پایان سال کرده است. این فشارها، در راستای منافع رژیم صهیونیستی است که با نقض آتشبس ۲۰۲۴، حملات پهپادی و بمباران را ادامه میدهد. دولت سلام، که بر «اصلاحات امنیتی» تأکید دارد، به مهرهای در این بازی بدل شده است. این دولت، به جای حل بحران اقتصادی با تورم ۲۰۰ درصدی و فروپاشی زیرساختها، سیاستهایی را پیش میبرد که تمامیت ارضی لبنان را تهدید میکند. حملات اخیر رژیم صهیونیستی، مانند بمباران بنیجبل، نشان میدهد خلع سلاح، نه امنیت، بلکه دعوتی به تجاوزات بیشتر است.
مقاومت و مدارا
جامعه شیعی، با هدایت حزبالله، مسیر مدارا و پایداری را برگزیده است. «شیخ نعیم قاسم» تأکید کرد، مقاومت تا پایان اشغال ادامه خواهد داشت. حزبالله، که در انتخابات مه ۲۰۲۵ حمایت گستردهای کسب کرد، از رویارویی با دولت پرهیز میکند تا وحدت ملی حفظ شود. این گروه با شبکه خدمات اجتماعی، از بیمارستانها تا کمکهای معیشتی، گفتوگوی ملی را تقویت میکند، اما خلع سلاح را خط قرمز میداند.