تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۸  ، 
کد خبر : ۳۸۱۹۳۲
نگاهی به زندگی سیدحسن نصرالله، از خاک لبنان تا قله‌های مقاومت

مبارزه بی‌وقفه

«سیدحسن نصرالله» نامی که با مقاومت و ایستادگی در برابر اشغالگری گره خورده، از محله‌های فقیرنشین شرق بیروت برخاست و به نمادی جهانی برای مبارزه با ظلم تبدیل شد. او که ریشه در روستای بازوریه در جنوب لبنان داشت، از کودکی با رنج‌ها و محرومیت‌های جامعه شیعه لبنان آشنا بود. خانواده‌اش به دلیل اشغال جنوب لبنان به دست رژیم صهیونی به بیروت مهاجرت کرده بودند، جایی که فقر و محرومیت، هویت اولیه نصرالله را شکل داد. این تجربه‌های تلخ، بذر مبارزه‌ای را در او کاشت که ابتدا محلی بود، اما به تدریج به آرمانی جهانی بدل شد.

از جوانی تا تأسیس حزب‌الله
شهید نصرالله در سال‌های نوجوانی به جنبش امل پیوست، جایی که مفاهیم عدالت اجتماعی و مقاومت را از طریق اندیشه‌های امام موسی صدر و آموزش‌های شهید سیدعباس موسوی فراگرفت. این دو شخصیت، که خود از شاگردان آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر بودند، نقش مهمی در شکل‌گیری نگاه مبارزاتی نصرالله داشتند. اما ربوده شدن امام موسی صدر در لیبی و اختلافات ایدئولوژیک در جنبش امل، نصرالله و یارانش را به سمت تأسیس حزب‌الله سوق داد. در آن زمان، لبنان درگیر جنگ داخلی و اشغال بخش‌هایی از خاک خود به دست رژیم صهیونی بود. حزب‌الله در چنین فضایی متولد شد؛ نه به منزله یک سازمان بین‌المللی، بلکه با هدف پاسخی به اشغالگری و مظلومیت شیعیان لبنان. حزب‌الله در ابتدا با هدف دفاع از جنوب لبنان و مبارزه با اشغالگران صهیونیستی و مزدوران‌شان، مانند ارتش لبنان جنوبی به رهبری «آنتوان لحد» شکل گرفت. جنگ داخلی لبنان که از سال ۱۳۵۴ آغاز شده بود، به تدریج به برادرکشی میان گروه‌های گوناگون تبدیل شد. این درگیری‌ها، که با دخالت‌های خارجی و قدرت‌طلبی‌های داخلی تشدید شده بود، حزب‌الله و جنبش امل را نیز درگیر خود کرد؛ اما با امضای پیمان طائف در سال ۱۳۶۸، جنگ داخلی پایان یافت و حزب‌الله به رهبری «سیدعباس موسوی» وارد مرحله جدیدی شد. پس از شهادت موسوی در سال ۱۳۷۰، نصرالله جوان به عنوان دبیرکل انتخاب شد. او با درس گرفتن از تجربه‌های جنگ داخلی، اتحاد میان گروه‌های شیعی را تقویت و حزب‌الله را به نیرویی محوری در لبنان تبدیل کرد.

نقطه عطف مقاومت
سیدحسن نصرالله با رهبری هوشمندانه‌اش، حزب‌الله را از یک گروه چریکی به نیرویی سازمان‌یافته و تأثیرگذار تبدیل کرد. پس از ۱۸ سال مبارزه بی‌وقفه، حزب‌الله در ۵ خرداد ۱۳۷۹ موفق شد جنوب لبنان را از اشغال رژیم صهیونی آزاد کند. این پیروزی نه تنها خاک لبنان را آزاد کرد، بلکه افسانه شکست‌ناپذیری ارتش رژیم صهیونی را نیز در هم شکست. شهید نصرالله با درک اهمیت حضور در ساختار سیاسی، حزب‌الله را در سال ۱۳۷۱ وارد انتخابات پارلمانی کرد. این تصمیم منجر به کسب ۱۲ کرسی در مجلس شد و حزب‌الله را به یک بازیگر سیاسی قدرتمند تبدیل کرد. او همچنین نهاد‌های خدماتی، آموزشی و فرهنگی را تأسیس کرد تا حزب‌الله به «دولتی در سایه» بدل شود که هم در خدمت‌رسانی به مردم فعال بود، هم اسلحه در دست داشت و هم در تصمیم‌گیری‌های سیاسی پایتخت نقش ایفا می‌کرد. شهید نصرالله با تأکید بر وحدت ملی، تلاش کرد حزب‌الله را نه فقط نماینده شیعیان، بلکه مدافع همه لبنانی‌ها معرفی کند. این رویکرد، محبوبیت حزب‌الله را در میان طوایف گوناگون لبنان، از شیعه و سنی تا مسیحی و دروزی افزایش داد.

چالش‌های سیاسی و فتنه‌های خارجی
آزادی جنوب لبنان، حزب‌الله را به الگویی برای مقاومت در منطقه تبدیل کرد. این موفقیت، الهام‌بخش انتفاضه‌های فلسطینی شد و جایگاه حزب‌الله را به منزله یک نیروی منطقه‌ای تثبیت کرد؛ اما این محبوبیت، دشمنان را به تکاپو واداشت. ترور «رفیق حریری»، نخست‌وزیر پیشین لبنان در ۲۶ بهمن ۱۳۸۳، موجی از اتهامات علیه حزب‌الله به راه انداخت. شورای امنیت سازمان ملل با تصویب قطعنامه ۱۵۹۵ خواستار خلع سلاح حزب‌الله شد، اما نصرالله با تأکید بر نقش مقاومت در دفاع از امنیت ملی لبنان، این درخواست را رد کرد. او در سخنرانی‌هایش استدلال می‌کرد که خلع سلاح حزب‌الله به معنای تضعیف لبنان در برابر تهدید‌های خارجی است. در همین زمان، حزب‌الله با تکیه بر حمایت مردمی، توانست در ۸ مارس ۱۳۸۳ تظاهرات عظیمی را در بیروت سازماندهی کند. این نمایش قدرت، پاسخی به مخالفانی بود که در ۱۴ مارس همان سال به خیابان‌ها آمده بودند. این تنش‌ها عمق شکاف‌های سیاسی در لبنان را نشان می‌داد، اما نصرالله با درایت، مانع از تبدیل شدن این اختلافات به درگیری‌های داخلی شد.

نمایش قدرت مقاومت
جنگ ۳۳ روزه در سال ۱۳۸۵، آزمونی بزرگ برای حزب‌الله بود. در حالی که لبنان از نظر سیاسی ملتهب بود و ارتش سوریه پس از سه دهه از این کشور خارج شده بود، رژیم صهیونی حملات گسترده‌ای را علیه لبنان آغاز کرد. حزب‌الله با استفاده از تاکتیک‌های چریکی و تسلیحات پیشرفته، مقاومت کرد و ضربات سنگینی به ارتش رژیم صهیونیستی وارد آورد. نابودی ناو صهیونی در ساحل بیروت و انهدام تانک‌های مرکاوا در جنوب لبنان، قدرت نظامی حزب‌الله را به رخ کشید. این جنگ، که در لبنان به «جنگ تموز» معروف است، نه تنها طرح «خاورمیانه جدید» آمریکا و رژیم صهیونی را ناکام گذاشت، بلکه حزب‌الله را به نماد مقاومت در جهان عرب تبدیل کرد.

راهبرد حفظ محور مقاومت
حضور حزب‌الله در جنگ‌های سوریه و عراق و در برابر نیرو‌های داعش، تصمیم استراتژیکی بود که نصرالله برای حفظ محور مقاومت اتخاذ کرد. شهید نصرالله این تصمیم را با هدف دفاع از مظلومان منطقه و جلوگیری از گسترش تروریسم اتخاذ کرد. این اقدام توانایی‌های نظامی حزب‌الله را تقویت کرد و جایگاه آن را به منزله یک بازیگر کلیدی در معادلات منطقه‌ای تثبیت کرد.

حمایت از فلسطین
در ۱۶ مهر ۱۴۰۲، پس از عملیات «طوفان‌الاقصی» با تلاش حماس، حزب‌الله به دستور نصرالله وارد نبرد با رژیم صهیونی در مرز‌های لبنان شد. نصرالله این عملیات را «زلزله‌ای» در ساختار سیاسی و نظامی رژیم صهیونی توصیف و اعلام کرد، جبهه لبنان برای حمایت از مقاومت فلسطین فعال شده است. او با ارائه آمار‌هایی نشان داد، حضور حزب‌الله در مرز، یک‌سوم ارتش رژیم صهیونی را به خود مشغول کرده و شهرک‌های شمالی فلسطین اشغالی را خالی از سکنه کرده است. این اقدامات، فشار بر حماس در غزه را کاهش داد و توان تل‌آویوبرای تمرکز بر جنگ غزه را تضعیف کرد. 

میراث ماندگار
در مهر ۱۴۰۳، رژیم صهیونی با حملاتی وحشیانه، از انفجار پیجر‌های دستکاری‌شده تا بمباران گسترده لبنان، تلاش کرد حزب‌الله را تضعیف کند. در ششم مهر، نتانیاهو دستور بمباران محل حضور نصرالله با ۸۰ تن بمب سنگرشکن را صادر کرد. سیدحسن نصرالله پس از ۳۲ سال رهبری، به شهادت رسید؛ اما میراث او، مقاومتی بود که نه تنها لبنان را آزاد کرد، بلکه الهام‌بخش مبارزه برای آزادی فلسطین شد. رزمندگان حزب‌الله، همان‌گونه که نصرالله گفته بود، تحت هر سنگ و آواری به حمایت از فلسطین ادامه دادند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات