شورای امنیت سازمان ملل، به قطعنامه آمریکا که با عنوان استقرار نیروهای بینالمللی و ترسیم کشور فلسطینی پیشنهاد شده بود، رای مثبت داد. این قطعنامه با رای ممتنع روسیه و چین همراه بود. یکی از نگرانیهای روسیه و چین درباره رای منفی به این قطعنامه، احتمال شروع مجدد جنگ در غزه بود. نماینده دائم چین در سازمان ملل گفت غزه بر اثر دو سال جنگ مداوم ویران شده است. چین از شورای امنیت حمایت میکند که هر اقدام لازم را برای تحقق آتشبس پایدار، کاهش بحران انسانی و آغاز بازسازی پس از جنگ را انجام دهد تا مردم غزه بار دیگر امید داشته باشند. همچنین حماس نیز با این قطعنامه به طور کامل مخالفت کرد. رژیم صهیونیستی از قطعنامه حمایت کرد، اما مخالفت خود را با تشکیل دولت فلسطینی و نقشه راهی برای ترسیم آن اعلام کرد.
باتوجه به قطعنامه تصویب شده و بندهای آن، این قطعنامه با چند هدف و با چالشهای گسترده ذیل همراه است:
۱. آمریکا در این قطعنامه به دنبال مشروعیت یک ارتش بینالمللی در غزه است و نه تشکیل دولت فلسطینی. برخی این گزاره را مطرح میکنند که آمریکا مسیر تشکیل کشور فلسطینی را هموار کرده است. این درحالی است که آمریکا با این قطعنامه و طرح ارتش بینالمللی مسیر اشغال غزه را هموار کرد و عملا تشکیل کشور فلسطینی را به ورطه نابودی کشاند. به همین دلیل است که رژیم صهیونیستی از این قطعنامه حمایت کرد.
۲. این قطعنامه به شورای صلح مشروعیت میدهد و نقش گروههای فلسطینی را نادیده میگیرد. زیرا در آن بر تشکیل شورای صلح و فعالیت آن تا سال ۲۰۲۷ و بعد از آن اداره غزه به تشکیلات خودگردان در صورت اصلاحات در تشکیلات خودگردان و بازسازی غزه تاکید کرده است. از عملیات طوفانالاقصی تا مقطع فعلی، آمریکاییها و صهیونیستها بارها بر مساله اصلاح تشکیلات خودگردان تاکید داشتهاند و هر مرتبه با این ترفند طرحهای خود را پیش بردهاند. این درحالی است که کاملا معلوم است که آمریکاییها و به ویژه صهیونیستها هیچ گاه به تشکیلات خودگردان بها نخواهند داد که در موضوع فلسطینی نقش بازی کند.
۳. این قطعنامه هیچ نقشی برای حماس قائل نیست و حتی روند خلع سلاح حماس را بر عهده شورای صلح قرار داده است. به همین دلیل است که حماس با این قطعنامه مخالفت کرده است.
۴. حماس با عدم نقش گروههای فلسطینی در آینده غزه نیز مخالف است و معتقد است که گروههای فلسطینی باید اداره غزه را برعهده داشته باشند. در واقع این شورای صلح به معنای قیمومیت بر غزه همچون مدل اداره فلسطین بعد از جنگ جهانی اول است.
۵. حوزه اختیارات و اقدامات شورای صلح معلوم نیست و برای این شورا محدودههای در نظر گرفته نشده است. حتی فراتر از این موارد، بحث اداره امنیتی و مدنی غزه نیز به این شورا واگذار شده است و این امر به منزله نادیده گرفتن کامل حق و حقوق ملت فلسطین است.
۶. بر همگان آشکار است که نه آمریکا و نه رژیم صهیونیستی مسیر تشکیل کشور فلسطینی را ایجاد نخواهند کرد. آمریکا با این ترفند موافقت اعضای شورای امنیت را کسب کرد که این مسیر در نهایت به تشکیل کشور فلسطینی منجر خواهد شد و شورای صلح و تشکیل ارتش بینالمللی در مسیر تشکیل کشور فلسطینی است. اما باید متذکر شد که به هیچ وجه این مسیر به تشکیل کشور فلسطینی منتج نخواهد شد و همهی این قضایا و اقدامات توسط آمریکا با هدف اشغال غزه صورت میگیرد.
در مجموع میتوان گفت که طرح ۲۰ مادهای ترامپ با اشکالات فراوان مواجه بود و آمریکا برای اشغال غزه از مسیر شورای امنیت اقدام کرد. تشکیل ارتش بینالمللی در غزه به معنای اشغال غزه است و این امر هیچگاه به معنای تشکیل کشور فلسطینی نخواهد بود و آمریکاییها با همراهی صهیونیستها مترصد حضور در غزه و قیمومیت بر آن بدون حضور گروههای فلسطینی و خلع سلاح حماس هستند.