صفحه نخست >>  عمومی >> تیتر اول
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۵  ، 
شناسه خبر : ۳۸۴۹۱۱
جمهوری اسلامی بارها، ضمن تاکید بر دفاع مقتدرانه از تمامیت ارضی و حفظ وجب به وجب خاک ایران و از جمله جزایر سه‌گانه به عنوان بخش لاینفک کشور عزیزمان، بهترین مدل تأمین امنیت در خلیج فارس به عنوان یک منطقه راهبردی را، یک «نظام امنیت دسته جمعی» اعلام کرده است.
پایگاه بصیرت / یدالله جوانی

شورای همکاری خلیج فارس، از منافع چه کسی یا کسانی دفاع می‌کند؟ این یک پرسش اساسی در برابر رفتار سران کشور‌های عضو شورای همکاری خلیج فارس از زمان تشکیل این شورا تا کنون است.

به هر حال تاریخ در مورد عملکرد این شورا، سیاست‌ها وجهت گیری‌های آن قضاوت خواهد کرد. از زمان تشکیل شورای همکاری خلیج فارس در تاریخ ٢۶ بهمن ١٣۵٩ تا کنون بیش از چهار دهه می‌گذرد. تحلیل بیانیه‌ها و موضع گیری‌های این شورا، نشان می‌دهد این شورا برخلاف فلسفه وجودی اعلامی طبق اولین بیانیه رسمی اش، پیش و بیش از اینکه به دنبال تأمین منافع کشور‌های عضو و همچنین منافع مسلمانان و اعراب باشد، در چهارچوب مطالبات، نقشه‌ها و سناریو‌های غربی‌ها در منطقه عمل می‌کند.

سه عامل وقوع انقلاب اسلامی در ایران، اشغال افغانستان و جنگ عراق علیه ایران در شهریور ١٣۵٩، سبب شد تا سران شش کشور حوزه خلیج فارس شامل عربستان، قطر، امارات، عمان، کویت و بحرین، در بهمن سال ١٣۵٩ این شورا را با هدف اعلامی تامین منافع مشترک، تأسیس نمایند.

از کارویژه‌های این شورا در در طول جنگ تحمیلی هشت ساله علیه ملت ایران، همراهی و حمایت‌های همه جانبه از صدام و رژیم بعث عراق در این تجاوز آشکار بود. رفتار‌های برخی از کشور‌های عضو این شورا در طول ۴۴ سال گذشته، نشان می‌دهد اولویت اصلی آنان در منطقه، حفاظت از منافع غرب به دلایل مختلف می‌باشد. از جمله این دلایل، وابستگی‌های همه جانبه نظام‌های سیاسی برخی از این کشور‌ها به غرب است.

بر همین اساس، به اقتضای شرایط در بیانیه‌های این شورا، مرتب یک ادعای واهی و بدون مبنای حقوقی و تاریخی، در مورد جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس شامل: ابوموسی، تنب بزگ و تنب کوچک مطرح و تکرار می‌شود.

در حالی که جمهوری اسلامی همواره به دنبال تحکیم روابط با کشور‌های همسایه و به ویژه کشور‌های حاشیه خلیج فارس فارس بوده، اما از آنجا که غربی‌ها و به ویژه آمریکایی ها، این همکاری‌های منطقه‌ای را در تعارض با منافع زیاده خواهانه خود در غرب آسیا و خصوصا در حوزه خلیج فارس و دریای عمان ارزیابی می‌کنند؛ به اشکال مختلف تلاش می‌کنند تا این روابط تحکیم و گسترش پیدا نکند.

از جمله راهبرد‌های غربی‌ها در همین راستا، دامن زدن به اختلافات و از جمله برجسته سازی ادعا‌های بی مبنا در خصوص جزایر ایرانی است. این بار و پس از دفاع مقتدرانه ملت ایران در جنگ تحمیلی ١٢ روزه آمریکا و اسرائیل غاصب، و در شرایطی که این پیروزی به همراه حمایت‌های گسترده ملت ایران از مردم غزه و مقاومت فلسطینی ها، موقعیت و محبوبیت جمهوری اسلامی و ایرانی‌ها را در جهان اسلام و میان اعراب ارتقای قابل توجهی بخشیده است؛ به ناگاه و مجدد در بیانیه پایانی نشست چهل و ششم سران شورای همکاری خلیج فارس، موضوع جزایر سه گانه ایرانی با ادبیات خاص مطرح می‌شود.

این بیانیه، در حالی که همه نقشه‌های تاریخی و اسناد معتبر تاریخی، حاکمیت دیرینه ایران بر این جزایر را اثبات می‌کند، در ادعایی بی اساس و تکراری این جزایر متعلق به امارات اعلام می‌شود!

به طور قطع این نوع موضع گیری‌ها و رفتارها، تنها و تنها تامین کننده منافع غربی‌ها از طریق دامن زدن به اختلافات میان کشور‌های اسلامی در این شرایط حساس است. البته رفتار‌های تعدادی از کشور‌های عضو این شورا در موضوع‌های دیگر هم، نه تنها در راستای منافع امت اسلام وکشور‌های عربی نبوده، بلکه به وضوح منافع بیگانگان و دشمنان اسلام را تامین کرده است. راه انداختن جنگ با یک ائتلاف عربی علیه یمن به مدت طولانی نابود سازی عمده زیرساخت‌های این کشور، و کشتن و آواره کردن صد‌ها هزار یمنی، به راه انداختن جنگ داخلی خانمانسوز در سودان با سرمایه گذاری اماراتی‌ها از یک سو، و سکوت مرگ بار در قبال جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی‌ها و خصوصا علیه مردم غزه، و همچنین همراهی برخی از این کشور‌ها با اسرائیل غاصب و آمریکا در پروژه نابودی و خلع سلاح گروه‌های مقاومت از دیگر سوی، همگی حکایت از آن دارد که رویکرد‌های اتخاذ برخی از کشور‌های عضو این شورا، نه تنها در چارچوب و در راستای تامین منافع مسلمانان و حتی اعراب نیست، بلکه تامین کننده منافع غرب و عمدتا به ضرر مسلمانان و اعراب است.

جمهوری اسلامی بار‌ها و بار‌ها اعلام کرده و در عمل هم اثبات نموده، تهدیدی علیه هیچ یک از همسایه‌ها و کشور اسلامی نیست. مقامات ایرانی همواره براین نکته مهم تاکید کرده اندکه، سیاست ایران هراسی غربی ها، در چارچوب سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن انگلیسی‌ها از یک سو، و بستر سازی برای فروش تسلیحات و جنگ افزار‌های شرکت‌های تولید کننده سلاح در غرب و خصوصا آمریکا از سوی دیگر است.

سیاست جمهوری اسلامی در ۴۶ سال گذشته، همکاری‌های مشترک منطقه‌ای در حوزه‌های گوناگون و به ویژه در حوزه امنیتی در خلیج فارس بوده و می‌باشد.

جمهوری اسلامی بارها، ضمن تاکید بر دفاع مقتدرانه از تمامیت ارضی و حفظ وجب به وجب خاک ایران و از جمله جزایر سه گانه به عنوان بخش لاینفک کشور عزیزمان، بهترین مدل تأمین امنیت در خلیج فارس به عنوان یک منطقه راهبردی را، یک «نظام امنیت دسته جمعی» اعلام کرده است.

جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته، با توجه به داشتن بیشترین ساحل آبی به وسعت ١٢۵٠کیلومتر با خلیج فارس و امتداد آن تا دریای عمان از یک سو، و همچنین با توجه به برخورداری از یک نیروی دریایی قدرتمند و کارآمد از دیگر سوی، برای تامین امنیت این منطقه راهبردی، بر سیاست‌ها وراهبرد‌های زیر تاکید داشته و دارد:

١-حفظ امنیت و ثبات منطقه به عهده کشور‌ها و دولت‌های همجوار خلیج فارس است.

٢-ضرورت خروج بدون قید و شرط نیرو‌های خارجی و به ویژه آمریکایی‌ها از منطقه، که خود مهم‌ترین عامل نامنی هستند.

٣-گسترش همکاری‌های اقتصادی، فرهنگی، علمی وامنیتی درراستای منافع مشترک میان کشور‌های همجوار با خلیج فارس، بهترین راه برای ساخت یک منطقه قوی و با ثبات است.

این راهبرد‌ها و سیاست ها، بار‌ها در بیانات مقامات جمهوری اسلامی، بیانیه‌های وزارت امور خارجه و همچنین بیانات رهبر حکیم انقلاب اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است.

حضرت امام خامنه‌ای مدظله‌العالی در همین خصوص، چند سال قبل با اشاره به دشمنی‌ها ودخالت‌های بیگانگان در منطقه و حوزه خلیج فارس فرمودند:

«این منطقه از جهان، یکی از حساس‌ترین مناطق دنیا و جزئی از عالم اسلام است که ذخائر خدا دادی آن، باید به بهترین وجهی مورد استفاده امت اسلام قرار گیرد وبرای نیل به این مقصود، باید به دخالت‌های نیرو‌های خارجی در این منطقه خاتمه داده شود، و امنیت منطقه با همیاری و همکاری ملت‌های منطقه بر پایه اخوت اسلامی بر قرار شود. ما بار‌ها اعلام کرده‌ایم که دست دوستی همسایگان خود را به گرمی خواهیم فشرد وهمواره خواهان همبستگی بر اساس اخوت اسلامی بوده و هستیم.»