تظاهرات چند میلیون نفری مردم آمریکا در ۵٠ ایالت و بیش از ٢٧٠٠ نقطه در این کشور علیه ترامپ، با شعارهای، «نه به پادشاه» و «پادشاه نمیخواهیم»، رویدادی قابل توجه به خاطر نتایج و پیامدهای بلندمدت آن میباشد.
این رویداد به دلیل گستردگی در سراسر آمریکا از یک سو، و به دلیل ماهیت اعتراضی آن نسبت به قلدری، خودخواهی و خلق و خوی پادشاهی ترامپ از سوی دیگر، با اعتراضات و تظاهرات منتهی به انقلاب اسلامی در ایران طی سالهای ١٣۵۶ و ١٣۵٧ شباهتهایی پیدا کرده است.
مهمترین وجه شباهت ایستادگی در مقابل خودکامگی یک حاکم ظالم و ستمگر است. مردم ایران با شعار «مرگ بر شاه»، خواهان تغییر در بنیان ها، ساختارها، سیاستها و رویکردهای حکمرانی به طور اساسی بودند؛ و اینک مردم آمریکا هم با شعار «نه به پادشاه»، خواهان تغییر اساسی در شیوه حکمرانی در کشورشان هستند.
ایستادگی و بیاعتنایی شاه مستبد در برابر مردم ایران و حتی سرکوب مردم به دستور ارباب آمریکاییاش، خروش مردم را استمرار بخشید. تداوم اعتراضات مردمی در ایران به دلیل ماهیت استبدادی رژیم پهلوی که با سرکوب معترضان همراه شده بود؛ در نهایت به فرار شاه از ایران و فروپاشی نظام ستمشاهی منتهی شد و ملت ایران از دست فرعون زمانه خود که البته نوکر بیگانه هم بود، رهایی پیدا کرد.
اینک رفتار ترامپ در آمریکا با مردم خودش، همانند رفتار فراعنه با مردم، با همان خلق و خوی استکباری توأم با بیاعتنایی و اقدامات توهینآمیز و تحقیرکننده است. بر اساس آن چه رسانههای آمریکایی منتشر کردند، ترامپ در واکنش به تظاهرات چندین میلیونی مردم معترض آمریکا، با استفاده از هوش مصنوعی فیلمی را تولید کرده و آن را به نمایش گذاشته، که با هیچ نوع معیار انسانی و حکمرانی در عصر ارتباطات قابل توجیه نیست. در این فیلم، ترامپ سوار بر هواپیمای جنگی شده و در حالی که تاج پادشاهی بر سر گذاشته، از بالای سر جمعیت در حال تظاهرات آن هم با شعار «نه به پادشاه»، مدفوع پر حجم خود را بر سر مردم میریزد!
به طور قطع، این رفتار مستکبرانه و تحقیرآمیز ترامپ، پیامدهای غیرقابل پیشبینی در راستای تحولات اجتماعی و سیاسی ایالات متحده آمریکا در آینده خواهد داشت. باید منتظر بود و در ادامه اعتراضات مردمی، هم واکنشهای ترامپ را رصد کرد و هم، تحلیل نخبگان آمریکایی از این رویداد خاص را ملاحظه نمود.
به طور قطع از نظر اندیشمندان و صاحبنظران آمریکایی که موشکافانه، تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشورشان را رصد میکنند، این پرسش نیاز به یک پاسخ قانعکننده دارد که، آمریکای مدعی لیبرال دمکراسی، چرا کارش به اینجا رسیده، و با این وضع و روندها در شیوه حکمرانی، به کجا میرود؟ امروز ترامپ از یکسو با قلدری و راهاندازی جنگ در دیگر مناطق جهان، آمریکا را در مسیر یک انزوای بینالمللی قرار داده، و از سوی دیگر با این رفتارها، موجبات خشم و نفرت روز افزون عمومی را در داخل ایالات متحده برای خودش فراهم کرده است. اینک در داخل آمریکا و بین اقشار مختلف، «نفرت از ترامپ»، در حال تبدیل شدن به رمز وحدت آمریکاییها، برای ایستادن در مقابل کسی میباشد که او را دیکتاتور دانسته و با شعار «نه به پادشاهی»، خواهان بر کناریاش میباشند.
آیا ترامپ مدعی ایجاد صلح از طریق قدرت و جنگ در مناطق مختلف جهان، میتواند کشور سراسر ملتهب و معترض آمریکا را به سمت آرامش و امنیت هدایت کند؟ ترامپ بر اساس نظریه صلح با قدرت، بر سر مخالفان غیر آمریکایی در غزه، لبنان، یمن و دیگر جاها، بمب ریخت تا به زعم خود از این طریق صلح را به ارمغان آورد، و اینک بر سر مخالفانش از مردم خود در آمریکا، با هواپیما به جای بمب، مدفوع و کثافت میریزد تا به زعم خود، آنان را هم تحقیر کند و هم ساکت نماید و آمریکا را به آرامش برساند!
به نظر میرسد این رفتارهای حاکمان کنونی آمریکا با محوریت ترامپ فرعون مسلک، خیلی نمیتواند استمرار داشته باشد. نفرت از ترامپ مستکبر و حامی صهیونیستهای کودکش از داخل و خارج آمریکا، با روندی روزافزون و پر شتاب، به زودی او را به زبالهدان تاریخ پرتاب خواهد کرد.
آری جهان در حال تغییر و عبور از یک پیچ بزرگ تاریخی است. در آینده نه چندان دور، ترامپ و ترامپ مسلکها، دیگر نمیتوانند آزادانه هر غلطی را انجام بدهند. دیروز مردم ایران با شعار مرگ بر شاه، به دیکتاتوری در جغرافیای ایران پایان دادند، و امروز دیگر ملتهای ستمدیده و از جمله خود مردم آمریکا که از ترامپ مستکبر به ستوه آمدهاند، با شعار نه به پادشاه، دنبال پایان بخشی به دیکتاتوری در مقیاس جهانی هستند.