صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۰  ، 
شناسه خبر : ۳۸۵۱۴۶
برای این که به خطا نرویم، جریان اصلاحات نه یکپارچه است و نه همسان. آن چه در این یادداشت می آید اشاره به جریان رادیکالی است که گاه مطامعش را در آمدن به صف رای می بیند و گاه در نافرمانی و کف خیابان. سئوال می شود که چرا این جماعت گردنگیرشان خوب نیست؛ روزی خاتمی را پینوشه می دانستند، چند سال قبل زیر میزِ روحانی زدند و الان هم در حال زیرکشی از دولت فعلی هستند؟ علت را باید از تهِ حرف شان جست.
پایگاه بصیرت / یعقوب ربیعی
یکی از روزنامه هایِ اصلاحات تیتر زده که «دولت چهاردهم اصلاح طلب نیست.» سال 96 هم که این طیف تلاش کرد تا رییس جمهور اسبق رای بیاورد؛ در ادامه ی کارش به "کی بود کی بود من نبودم " کشید.  یکی از این ها در 16 فروردین 1400 تیتر زد که «چرا روحانی هیچ گاه اصلاح طلب نشد؟» این یک رویکرد همیشگی است؛ به قول نسل دهه هشتاد و نودی، این جماعت گردنگیرشان خراب است
برای این که به خطا نرویم، جریان اصلاحات نه یکپارچه است و نه همسان. آن چه در این یادداشت می آید اشاره به جریان رادیکالی است که گاه مطامعش را در آمدن به صف رای می بیند و گاه در نافرمانی و کف خیابان. سئوال می شود که چرا این جماعت گردنگیرشان خوب نیست؛ روزی خاتمی را پینوشه می دانستند، چند سال قبل زیر میزِ روحانی زدند و الان هم در حال زیرکشی از دولت فعلی هستند؟ علت را باید از تهِ حرف شان جست.
 بخشی به سهم خواهی ها بر می گردد. فشار این طیف رادیکال در آغاز دولت آن قدر زیاد بود که بهزاد نبوی در متنی نوشت «از همه اعضای کمیته‌ها عاجزانه استدعا دارم، به خاطر ایران و به خاطر دکتر پزشکیان بینوا، دست از سهم‌خواهی از این گوشت قربانی بردارند.» خلاصه برخی از این فشارهایِ عیان ، حاصل سهم خواهی هایِ پشت پرده است.
اما دلیل دوم؛ سال ها قبل یکی از به اصطلاح تئوریسین های طیف رادیکال نوشت که ««تاکتیک اصلی اصلاحات (شما بخوانید رادیکال ها)، سازماندهی نیروها از پایین است. ... حتی بعضی مواقع می ‌توان به نافرمانی مدنی فکر کرد.»  این جماعت هر دولتی را تا جایی دوست دارند که به او برشی از کیک قدرت بدهد، با دیگر ساختارهایِ قدرت وارد چالش شود، رفتار رادیکال و ساختارشکنانه داشته باشد و خلاصه به جای این که قاتقِ نان نظام و مردم باشد قاتلِ جان شود؛ یا به جای این که محلِ آرامش باشد مُخِلِّ آسایش شود.
درست است که نیروهای دغدغه مند از هر دولتی که در پیشبرد انقلاب تلاش کند حمایت می کنند چه چپ باشد چه راست؛ ولی بخشی از تاکیدها و حمایت های مکرر به این رفتار رادیکال ها بر می گردد. حمایت کردن به معنای سر زیر برف کردن، جدایی از مشکلات مردم، ندیدن کاستی ها، فراموش کردن گرانی ها و ... نیست. وقتی رادیکال ها به ساختار زدایی از دولت،  بی‌اعتبار سازیِ اقتدار اجرایی، بن ‌بست ‌نمایی از نظام، رادیکال ‌سازی فضای سیاسی و ... می اندیشند تکلیف ما مشخص تر و عیان تر می شود.