صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۳۸۷ - ۱۲:۴۶  ، 
شناسه خبر : ۶۴۲۷۸

قاسم غفورى
در دنیای امروز بهره گیری از دانش هسته ای به عنوان یکی از ضروریت های ملت ها شناخته می شود بگونه ای که دستیابی به آن باید در اولویت سیاستهای توسعه ای کشورها قرارداشته باشد. نکته قابل تامل در عرصه تحولات هسته ای جهان گرایش کشورهای غربی بویژه آمریکا به فرانسه و انگلیس به فروش و به اصطلاح واگذاری تاسیسات هسته ای به کشورهای دیگر می باشد. در ماه های اخیر مشاهده می شود که این کشورها قراردادهای بسیاری با کشورهای مختلف در این زمینه امضا و برگرایش کشورها به استفاده از نیروگاه هسته ای تاکید کرده اند. به عنوان نمونه آمریکا با ساخت نیروگاه هسته ای برای ترکیه، اردن و مصر موافقت نموده و فرانسه نیز قراردادهایی با عربستان، امارات و قطر به امضا رسانده است. هرچند که این کشورها اقدام خود را در چارچوب توسعه کشورها و کمک به کاهش گرمایش زمین می دانند اما یک اصل سوال برانگیز در این زمینه وجوددارد و آن گرایش غرب به ساخت نیروگاه برای کشورهای خاورمیانه و آفریقا می باشد. کشورهای عربی که بیش از 100 میلیون بی سواد در آنها وجوددارد و اولویت توسعه برای آنها آموزش و ترمیم زیرساختهای اجتماعی است و یا در مقابل، کشورهای آفریقایی که دو سوم جمعیت آنها را افراد فقیر و بی سواد تشکیل می دهند در حالی که از غنی ترین منابع زیرزمینی برخوردارند در اقدامی تامل برانگیز با نام توسعه محور تحرکات هسته ای غرب قرارگرفته اند. با توجه به اهداف داخلی و خارجی غرب این رویکرد به اصطلاح بشری از چند منظر می تواند قابل بررسی باشد:
1) این حقیقت انکارناپذیر است که غرب به دلیل ناتوانی در برابر اقتصاد چین و ژاپن و نیز عدم وجود کالا برای عرضه به سایر کشورها با بحران شدید اقتصادی مواجه است بگونه ای که هرکدام از آنها با میلیاردها دلار کسری بودجه مواجه هستند. اکنون این سناریو مطرح است که آنها در لوای ساخت تاسیسات هسته ای به کسب درآمد از سایر کشورها می پردازند تا اقتصاد خود را از نابودی نجات دهند. در حاشیه این اقدام فروش سلاح به عنوان عامل حفظ این تاسیسات اجرایی می شود. نمونه بارز این اقدام را در عملکرد فرانسه و آمریکا در سفر سارکوزی و بوش به خاورمیانه می توان مشاهده کرد که در قبال کشورهای عربی اجرا شد.
2) اروپا به دنبال ساخت نسل سوم و چهارم نیروگاه های هسته ای است که در لوای آن توسعه بمب های هسته ای اجرا می شود. در مقطعی که افکار عمومی جهان این توسعه طلبی را نمی پذیرد غربی ها با واگذاری نسل اول نیروگاه ها که چندان کارایی ندارد به کشورهای دیگر به توجیه اقدامات خود می پردازند تا در لوای آن به توسعه نیروگاه ها و ذرات خانه های هسته ای خودبپردازند.
3) سیاست غرب براصل حضور نظامی در مناطق استراتژیک و چپاول ثروتهای کشورها استوار می باشد. این سیاست در حالی پی گیری می شود که بیداری ملت و تاکید مجامع جهانی برآزادی انسانها، آنها را با چالشهایی مواجه ساخته است. می توان این سناریو را مطرح کرد که این کشورها اکنون سیاست نرم استعمارگری را آغاز کرده اند که در آن با ارائه تاسیسات هسته ای و نه دانش هسته ای به سایر کشورها به این مهم می پردازند. آنها با نام دموکراتیک توسعه به توسعه طلبی سیاسی و نظامی در این کشورها می پردازند در حالی که به خود وجهه افرادی پیشرو در علم و توسعه می دهند. نکته مهم آنکه آنها نه از دانش هسته ای بلکه از تاسیسات هسته ای سخن می گویند که خود بیانگر اهداف پشت پرده سیاسی و استعمارگری در این لوای ظاهری می باشد. قابل تامل آنکه از هم اکنون ناتو طرح هایی را مبنی بر لزوم توسعه فعالیت در سراسر جهان برای مقابله با تروریسم هسته ای اعلام کرده که محور آن را آفریقا و خاورمیانه تشکیل می دهد.
4) نکته مشهود در تحرکات هسته ای غرب در جهان مواضع دوگانه آنها به تحولات مشابه است. این کشورها در حالی برای ساخت نیروگاه هسته ای برای کشورها به رقابت می پردازند که در مقابل از دست یابی ایران به دانش هسته ای نگران و خواستار تعلیق آن می باشند. این موضع گیری دوگانه درحالی اجرا می شود که اولا غرب برای استیلا و حفظ برتری در انحصار سوخت هسته ای تلاش می کند چنانکه اصلی ترین کارکرد آنها در آژانس انرژی اتمی تشکیل کنسرسیومی برای انحصار سوخت است . ثانیا با توجه به اینکه کشورهای اسلامی از دو منبع انرژی نفت و گاز برخوردارند این تهدید برای غرب وجوددارد که همگرایی کشورهایی اسلامی در آفریقا و خاورمیانه با ایران که دارای دانش هسته ای است موجب دست یابی این کشورها به دانش هسته ای بومی و اسلامی گردد که نتیجه آن افزایش ناکامی های غرب در بخش انرژی می باشد. لذا آنها برآنند تا با نام توسعه به ساخت نیروگاه هسته ای برای سایر کشورها بپردازند تا از دست یابی آنها به دانش هسته ای و ائتلاف احتمالی این کشورها که عمدتا اسلامی هستند جلوگیری شود. به عبارتی تفاوت فعالیت هسته ای ایران با آنچه غرب برای سایر کشورها ایجاد می کند، دست یابی ایران به دانش هسته ای و گرایش غرب به اهدای نیروگاه هسته ای به عنوان عامل آغاز استعمار جدید است لذا با فعالیت های هسته ای ایران مخالفت می کنند. براین اساس می توان گفت که رویکرد مغرضانه و جهت دار غرب در ارائه نیروگاه هسته ای برای کشورها بویژه در آفریقا و خاورمیانه ، ترفندی برای تکرار نظام سلطه و چپاول ثروتهای این کشورها به صورت دموکراتیک است در حالی که این کشورها با گرایش به کشورهای اسلامی مانند ایران، پاکستان و مالزی می توانند به دانش هسته ای بومی بدون نیاز به بیگانه دست یابند تا با تشکیل اوپک هسته ای در کنار اوپک نفت و گاز از سه عنصر اصلی انرژی برای تحقق اهداف جهانی خود بهره برداری نمایند هرچند که غرب از هم اکنون برای جلوگیری از این مهم فعالیت می کند که ساخت تاسیسات هسته ای برای این کشورها بخشی از آن است.