به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آسوشیتدپرس، روز گذشته نهاد حقوق بشر سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه ای محاصره و تهاجم نظامی رژیم اسرائیل علیه نواز غزه را محکوم کرد.
این قطعنامه که از سوی کشورهای اسلامی و عربی ارائه شده همچنین خواستار برداشته شدن محاصره غزه شده و در آن از جامعه جهانی خواسته شده تا برای حمایت از شهروندان فلسطینی اقدام کنند.
گرچه این قطعنامه با 30 رای موافق در نشست فوری شورای حقوق و بشر سازمان ملل متحد که متشکل از 47 عضو می باشد تصویب شد، اما نکته شگفت آور آن است که کشورهای اروپایی به بهانه اینکه در این قطعنامه اقدام مبارزان فلسطینی در پرتاب موشک به مناطق اشغالی در آن قید نشده، از محکوم کردن جنایات اسرائیل خود داری کردند و به آن رای ندادند.
رژیم اسرائیل چندی پیش به بهانه شلیک موشکی های قسام از نوار غزه به برخی از شهرکهای صهیونیستی نشین مانند سدیروت اقدام به محاصره کامل غزه کرده و از رسیدن مایحتاج غذایی، دارو و خوراک و پوشاک به این منطقه ممانعت بعمل آورده است.
این اقدام رژیم صهیونیستی از زمان شروع مورد مخالفت گسترده جامعه جهانی به ویژه کشورهای اسلامی قرار گرفته است.
در همین ارتباط امروز اتحادیه اروپا نیز خواستار برداشته شدن محاصره از این منطقه شد، اما با این وجود هنوز اقدامی عملی برای محکومیت آن صورت نگرفته است و شورای امنیت سازمان ملل با کارشکنی آمریکا در این ارتباط به نتیجه ای نرسید.
نواز غره؛ مصداق واقعی مظلومیت یک ملت
باریکه غزه با جمعیتی بالغ بر یک میلیون و 367 هزار و 289 نفر جمعیت (با نرخ رشد77/3 درصدی) که اکثر آنها را فلسطینیان و اعراب تشکیل می دهند در جنوب ساحل فلسطین کنار دریای مدیترانه و شمال شرق شبه جزیره سینای مصر واقع است و این منطقه را باید رخساره ای از تاریخ غم انگیز سرزمین فلسطین نامید.
مساحت نوارغزه 360 کیلومتر مربع ( 40 کیلومتر طول و 9 کیلومتر عرض ) است.
این منطقه دارای 62 کیلومتر مرز می باشد که 51 کیلومتر آن با رژیم صهیونیستی و 11 کیلومتر آن با مصر است و از صدها سال پیش تا کنون در سیطره بیگانگان به ویژه صهیونیستها بوده است.
باریکه غزه از قدیمیترین مناطق خاورمیانه محسوب میشود و به نوشته مورخان و پژوهشگران، سه هزار سال پیش از میلاد مسیح (ع) کنعانیان در این منطقه زندگی می کردند.
این باریکه بین مصر و سرزمین شام( که روزگاری شامل فلسطین، سوریه، لبنان و اردن کنونی بود) واقع شده است و زمانی دروازه آسیا و آفریقا محسوب میشد و محل عبور کاروانهای تجاری بود.
به باور مورخان، در قرن پانزدهم قبل از میلاد یکی از شاهان مصر به نام " ثیتموزی" بر باریکه غزه حکم میراند و سپس حاکمیت این منطقه به دست امپراتوری روم شرقی ( بیزانس ) رسید.
در قرن هشتم پیش از میلاد، آشوریان باریکه غزه را تصاحب کردند و از قرن سوم تا اول قبل از میلاد نزاع میان مصریها و برخی شامیها ( ساکنان سوریه کنونی ) بر سر این منطقه مهم فلسطین در جریان بود.
با ظهور دین اسلام در قرن هفتم میلادی، ساکنان باریکه غزه به این دین روی آوردند و "عمروعاص" در همین قرن و پس از آن که بر مصر حاکم شد، توانست وارد این منطقه شود.
در قرن دوازدهم میلادی، صلیبیون غزه را اشغال کردند و در قرن شانزدهم میلادی امپراتوری عثمانی بر آن حاکمیت یافت و سپس فرانسویها در جریان جنگ علیه مصر، این منطقه را به اشغال خود در آوردند.
در ابتدای قرن بیستم میلادی و پس از سقوط امپراتوری عثمانی، نیروهای انگلیسی وارد باریکه غزه شدند و تا پس از جنگ جهانی دوم و تاسیس رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین در این منطقه باقی ماندند.
باریکه غزه از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۷ تحت سرپرستی مصر بود و در همین سال یعنی در جریان جنگ دوم رژیم صهیونیستی با اعراب و فلسطینیان، به اشغال نیروهای ارتش این رژیم در آمد.
رژیم اسرائیل در مدت اشغال ۳۸ساله غزه در این منطقه اقدام به ساخت پایگاهها و تاسیسات نظامی و امنیتی و شهرکهای صهیونیست نشین کرد و سلطه نامشروع خود را بر این منطقه توسعه و تحکیم بخشید.
رژیم اشغالگر قدس پس از امضای "قرارداد اسلو" در سال ۱۹۹۳ یک بار در سال ۱۹۹۴ آن هم به شکل جزئی از باریکه غزه خارج شد، اما شهرکهای صهیونیستنشین را جمعآوری نکرد و از محور مهم فیلادلفیا یا همان محورصلاحالدین ایوبی- این محور که میان باریکه غزه و مصر است روزگاری ارتش صلاح الدین ایوبی سردار معروف مسلمان از آن برای تسلط بر مصر استفاده کرد- خارج نشد.
"یاسر عرفات" رهبر فقید حکومت خودگردان هنگامی که در سال ۱۹۹۵پس از سالها دوری از وطن قدم به خاک فلسطین گذاشت، ابتدا وارد باریکه غزه شد و این منطقه را مقر موقت فعالیتهای سیاسی و دیپلماتیک خود قرار داد.
وی در شهر غزه اقدام به ایجاد نهادهای مختلف اجتماعی، آموزشی، سیاسی، قضایی، تقنینی و انتظامی وابسته به حکومت خودگردان از جمله شعبه مجلس قانونگذاری فلسطین کرد و سپس به کرانه باختری رود اردن رفت.
در حال حاضر در باریکه غزه دو دانشگاه کوچک به نامهای دانشگاه اسلامی و دانشگاه الازهر و نیز دو دانشکده به نامهای دانشکده تعلیم و تربیت و دانشکده القدس وجود دارد.
جمعیت کنونی غزه در۴۴ اردوگاه و محله مسکونی از جمله پنج شهر شامل غزه، رفح، خان یونس، جبالیا و دیرالبلح زندگی میکنند.
بنا به آمار کمیساریای عالی پناهندگان فلسطین وابسته به سازمان ملل "آنروا" بیشتر ساکنان باریکه غزه از نسل آوارگان ناشی از جنگ سال۱۹۴۸ رژیم اسرائیل با اعراب و فلسطینیان هستند .
بر اساس برآورد آنروا در 31 مارس 2005 تعداد این آواره ها بالغ بر 961645 نفر در اردوگاههای این باریکه در شرایط نامساعد اجتماعی بسر میبرند.
مطابق آمار آنروا، باریکه غزه بالاترین تراکم جمعیت در میان مناطق مسکونی جهان را دارد به گونهای که ۲۶هزار و۴۰۰ نفر در هر کیلومتر مربع زندگی میکنند و امروزه از این منطقه به عنوان بزرگترین زندان روباز جهان یاد می شود.
رژیم اشغالگر قدس با ساخت ۲۱شهرک درباریکه غزه بیش از هشت هزارصهیونیست و نظامی خود را در این منطقه اسکان داده بود و با این اقدام تراکم جمعیت این منطقه را از رقم فوق به ۶۶۵ نفر در هر کیلومتر مربع رسانده بود.
این شهرکها در دو مجموعه جداگانه شمال و جنوب باریکه غزه احداث شده بودند.
ارز، نیسانیت، دوگیت و ایلی سینای مهمترین شهرکهای ساخته شده در شمال و گوش قطیف، بارایلان، موراگ(موراج)، کفرداروم و نتساریم مهمترین شهرکهای صهیونیستنشین در جنوب باریکه غزه بودند.
این رژیم ظرف ۳۸سال گذشته بارها با حمله وحشیانه و عملیات تروریستی به باریکه غزه که به بهانه حمایت از شهرک نشینان صورت گرفت هزاران فلسطینی بویژه کودکان و کهنسالان را به شهادت رساند یا مجروح کرد.
این حملهها نتوانست اراده مردم فلسطین بخصوص گروههای مبارز مانند جنبش مقاومت اسلامی فلسطین "حماس" و جنبش جهاد اسلامی که بالاترین جایگاه اجتماعی را در میان ساکنان مسلمان باریکه غزه دارند، بشکند و آنان را تسلیم شرایط تحمیلی رژیم اسرائیل کند.
در اثر این مقاومت، رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت در چارچوب طرح خروج از باریکه غزه بیش از هشت هزار شهرک نشین خود را از این منطقه خارج کند.
با خروج رژیم اسرائیل و پایان اشغال باریکه غزه - که ساکنان این منطقه پیشاپیش آیین جشن آن را برگزار کردند- این امیدواری وجود داشت که اندکی از میزان رنج و درد تاریخی مردم فلسطین کاسته شود، اما پیروزی شکوهمند حماس در انتخابات در این منطقه سرمنشأ آن شد که این منطقه همچنان روی آرامش را به خود نبیند و به تعبیر نوام چامسکی اندیشمند آمریکایی ائتلاف اسرائیلی- آمریکایی که تحمل ادامه کار دموکراسی های واقعی را ندارند همچنان این منطقه را تحت فشارهای همه جانبه خود قرار دهند تا شاید به این وسیله به آن پیش فرض غیر ممکن که همان کاهش حمایت های عمومی از حماس است دست یابند.