هدف سپاه تبیین است نه تعیین تکلیف

*اهمیت مجلس خبرگان ناشی از چه امری است؟
**با تشکر از جنابعالی و مجموعه همکاران هفته نامه صبح صادق که در عرصه افزایش بنیه دینی و معنوی و ارتقاء بینش سیاسی پاسداران و بسیجیان عزیز تلاش وافری دارید. اهمیت مجلس خبرگان تابعی از رسالت و جایگاه این مجلس است. در حکومت دینی و الهی وقتی اصل ولایت فقیه را پذیرفتیم و ولایت فقیه را در تداوم راه انبیاء و امامان به عنوان ستون فقرات و زیر بنایی ترین اصل نظام جمهوری اسلامی و حکومت دینی دانستیم باید مسوولین این نظام الهی ساز و کاری را در جهت تحقق بخشیدن به اصل ولایت فقیه و فعلیت بخشیدن به مصداق آن پیش بینی می کردند از این رو بانیان قانون اساسی در جهت دست یابی به مصداق کامل ولی فقیه برای اداره نظام دینی مجلسی را پیش بینی کردند تحت عنوان مجلس خبرگان رهبری که ترکیبی از نخبگان و خبرگان و متعمدین مردم است.
رسالت این مجلس در درجه اول تشخیص و تعیین مصداق ولی فقیه می باشد.باید توجه داشت در نظام اسلامی دو نهاد هستند که از برتری شاخصی برخوردار هستند یکی مجلس خبرگان و دیگری شورای نگهبان. بنابراین با وجود مجلس خبرگان هیچگاه مسند رهبری خالی نمی ماند و با وجود شورای نگهبان قوانین مصوب شده توسط مجلس شورای اسلامی مشروعیت پیدا می کند. از این رو به نظر می رسد این دو نهاد برترین نهاد در جمهوری اسلامی هستند و تنها راه رسیدن به مشروعیت مقررات و قوانین و مشروعیت رهبری و ولایت در چهار چوب اصول کلی که ائمه معصومین (ع) در بیاناتشان ما را هدایت کردند شکل گیری این دو نهاد بود که قانون اساسی نسبت به آن اهتمام ورزید. و به نظر می رسد مهم ترین ویژگی جمهوری اسلامی نسبت به دیگر نظام ها هم وجود این دو نهاد است.
*فضای سیاسی این دوره چه تفاوتی با دوره گذشته دارد و این تفاوت چه تأثیری را می تواند در برگزاری انتخابات پیش رو داشته باشد؟
**فضای سیاسی و عمومی این دو دوره متأثر از چند عامل است یکی گسترش عطر حاکمیت اسلامگرایان در منطقه خاورمیانه است که فضا را عطرآگین کرد. از افغانستان که 70 درصد مجاهدین در آن جا ایفای نقش می کنند تا حاکمیت ائتلاف شیعیان در عراق و حضور قدرتمند حزب الله در عرصه لبنان و حاکمیت حماس در فلسطین و خیزش اسلام گرایان در خیلی از کشورها همچون ترکیه و اخیراً بحرین و بعضی کشورهای دیگر. در واقع این فضا برگرفته از فضای موجود در ایران است و به نوعی آن فضا در ایران هم تأثیر گذار است. ویژگی دوم حاکمیت دین مداران و اصول گرایان در عرصه داخلی است برای اولین بار است که یک وحدت و هم بستگی و هم گرایی بین قوای سه گانه با محوریت رهبری نظام به طور جامع و کامل مشاهده می شود. شرایط بیرونی و درونی و هم گامی این دو فضا با هم یکی از شاخص های این دوره انتخابات است. ویژگی سوم نوع رقابتی است که بین گروهها و تشکل های مختلف در دو جبهه اصلاح طلبان و اصولگرایان مشاهده می شود و تداوم حرکت اصولگرایان هم از دید مجموعه های بین المللی و هم از دید محافل داخلی حائز اهمیت است.
در کنار این سه ویژگی، ویژگی دیگری هم در این دوره مشاهده می شود و آن ارتقاء سطح علمی و فناوری و موقعیت های کشورمان در حوزه های مختلف علمی است، چه در مقوله ی دانش هسته ای و چه در مقوله ی بهداشت و سلول های بنیادی که این ها جایگاه علمی کشور ما را در دنیا ارتقاء بخشیده است. ویژگی پنجم افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه و محیط بین المللی است که متأثر از فعال شدن دیپلماسی ایران می باشد، به این معنا که دیپلماسی ایران از حالت انفعالی و پاسخگویی به دیگران خارج و وارد حالت پرسشگری و تهاجمی شده است. این موقعیت جدید باعث شده تا برخی از کارشناسان زبده و پخته آمریکا پیشنهاد مذاکره با ایران را داده اند تا بتوانند با استفاده از نفوذ و موقعیت برتر ایران چالش خودشان را در افغانستان، عراق و لبنان کاهش دهند.این چند ویژگی به صورت ویژه فضای امروز ما را نسبت به گذشته ممتاز کرده است. قهراً مجموعه دلسوزان نظام اسلامی و دل دادگان نظام دینی و کسانی که دل در گرو آرمان های حضرت امام و رهبری دارند باید قدردان این فضای عطر آگین باشند و با حفظ هوشیاری بتوانند از این فرصت بهترین استفاده را ببرند.
*با توجه به موارد تفاوت که عمدتاً دلالت بر اهمیت یافتن جایگاه جمهوری اسلامی و دستاوردهایی که سال های گذشته و به ویژه سال های اخیر کسب شده، بفرمایید که در این فضا وظیفه نیروهای سپاه و بسیج در قبال انتخاباتی که در پیش داریم چیست؟
**اولین نکته این است که اصولاً در یک جامعه ای که برخوردار از دموکراسی است و قانون اساسی برای ایفای نقش مردم 4 نوع انتخابات مهم را پیش بینی کرده و به طور میانگین سالی یک انتخابات داشتیم که در نهایت برای کاهش آثار مراجعه مکرر به مردم زمینه برگزاری توأمان انتخابات فراهم شد، زمینه تبلور و شکل گیری احزاب و رقابت آن ها ایجاد گردید تا بتوانند در محیطی سالم به رقابت بپردازند و در چهار چوب مشخصی خودشان را مطرح بکنند در این شرایط باید نحوه تعامل سپاه به صورت خاص به عنوان یک نهاد و نیروی نظامی پاسدار انقلاب و دستاوردهای آن در مواجهه با شرایط حاضر را در قالب فروضی مختلف بررسی کرد یک بحث ورود سپاه در احزاب و گروه ها است که قطعاً بر مبنای تدابیر حضرت امام رحمه الله علیه و رهبر معظم انقلاب حفظه الله تعالی ورود و دخالت سپاه در احزاب و گروه ها ممنوع است و احزاب و گروه ها نیز نباید به دنبال زمینه ورود در سپاه باشند یعنی سپاه یک نهاد مستقلی است و احزاب و گروه ها هم دارای یک هویت مستقلی هستند آن ها باید وظیفه خودشان را انجام دهند سپاه هم به عنوان بازوی مسلح پاسدار انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن ، باید به صورت یک نهاد مستقل وظیفه خودش را انجام دهد سپاه نه جولان گاه جریان ها و احزاب باشد و نه درصدد دخالت و نفوذ و حضور در احزاب و گروه ها باشد.
این یک نوع مرز بندی است که باید کاملاً حدود آن مشخص باشد و رعایت شود اما در کنار این، سپاه نمی تواند نسبت به فعل و انفعالات احزاب بی تفاوت باشد چه به صورت سلبی و یا به صورت ایجابی . یعنی با مجموعه طیف ها و جریان هایی که هم سوی با نظام و انقلاب و آرمانهای نظام اسلامی هستند یک نوع تعامل دارد و با جریان هایی که نقش مخالف، هنجار شکن و معارضه را با نظام و حکومت دینی دارند یک نوع تعامل دیگری را دارد به طور طبیعی در برخورد با احزاب و گروه هایی که هم گرا و هم سو با نظام هستند موضع سپاه یک موضع مشخصی است یعنی یک نوع هم سویی با آن ها در اساس دفاع از مکتب و نظام را خواهد داشت اما هیچ گونه دخالتی را در امور مربوط به آن نخواهد داشت اما نسبت به جریان ها و احزابی که جهت گیری مخالف دارند و سمت و سوی آن ها تعارض و تقابل با نظام است سپاه چند نوع تعامل دارد چنانچه رفتار این احزاب و گروه ها خطر و تهدیدی برای ارکان و اساس نظام نباشد سپاه در مدار خودش حرکت می کند و نقش خودش را ایفا می کند در این زمینه رسالت سپاه و بسیج در رقابت ها فقط مشارکت فعال و حداکثری در انتخابات است اما اگر مجموعه هایی وارد معارضه و مقابله با نظام شدند آن جا قهراً وظیفه سپاه اقتضاء دارد که حسب مورد و شرایطی که پیش می آید در قالب تدابیری که برایش تعیین شده مسئولیت خودش را به منصه ظهور برساند بنابراین سپاه به عنوان یک نهاد انقلابی برخاسته از بطن انقلاب و حکومت دینی وظایف خاصی دارد که با وظایف یک نیروی مسلح کلاسیک متفاوت است این امر در قالب دستور العمل ها و تعیین وظایف مورد توجه و لحاظ قرار گرفته است.
*بحثی که بعضاً درباره انتخابات مطرح می شود و بیشتر مورد سوال بسیجیان است این است که آیا دقیقاً رفتار بسیجیان هم در قبال انتخابات بایستی همان رفتاری باشد که قانون از نیروهای سپاه انتظار دارد یا این که بسیجی ها در این زمینه از قدرت مانور بیشتری برخوردارند؟
**بسیجیان را از لحاظ موقعیت در دو گروه می توان دید ، بسیجیانی که دارای ارتباط مستمر با سپاه هستند و به عنوان بسیج فعال و یا بسیج ویژه شناخته می شوند که شخصاً بخشی از وقتشان را در ارتباط با سپاه می گذرانند این قهراً به عنوان یک نظامی کار می کنند و مشمول همان مقرراتی می شوند که در مورد پاسداران جاری است. اما اکثریت بسیج در قالب دیگری(بسیجیان عادی) قرار دارند آن ها به کسب و کار و زندگی و شغل خودشان مشغولند و پرونده ای را در بسیج دارند در طول سال در مقاطع معدودی تحت عنوان رزمایش یا نشست هایی که سپاه و بسیج دارد فعال می شوند و در این فعالیت ها شرکت می کنند این خیل عظیم بسیجیان را نمی توان مشمول مقررات حاکم بر نیروهای سپاه کرد.
*با توجه به این که برای اولین بار پس از انقلاب انتخابات تجمیع شده ای را برگزار می کنیم به نظر شما این تفاوت نسبت به گذشته که به شکل تفکیک شده هر انتخاباتی را داشتیم چه آثاری را می تواند داشته باشد؟
**همان طور که اشاره داشتید اولین بار است که دو انتخابات با تفاوت هایی که در آن دو وجود دارد بنا است با هم انجام بگیرد. یک نوع محاسنی این توأمان بودن دارد یکی صرفه جویی در بیت المال دوم پرهیز و جلوگیری از رکود دو مرحله ای در امور کشور و سوم مشارکت حداکثری یعنی مشارکت بیشتر چون در شوراها رقابت از عرصه مراکز استان ها و شهرها عبور کرده تا سطح روستاها هم گسترش پیدا می کند عملاً انگیزه مشارکت در مردم بیشتر می شود این سه از محاسن همزمانی این دو انتخابات است اما در کنار این سه حسن موارد قابل تأملی هم دارد به نظر من می آید که مهم ترین تفاوت،عدم تجانس این دو انتخابات است یکی استانی و مرکز استان را هدف می گیرد یکی تا سطح روستا بروز پیدا می کند یکی کاندیداهایش به دویست نفر نمی رسد و یکی هم کاندیداهایش دویست و خورده ای هزار نفر است نوع تبلیغات این ها تفاوت زیادی با یکدیگر دارند. اما آن چه مهم است این است که باید تلاش کرد هیچ یک از این دو انتخابات دیگری را تحت شعاع قرار ندهد یعنی شوراها بر خبرگان سایه نیاندازد و انتخابات خبرگان هم بر شوراها سایه نیاندازد و آن صلابت و اقتداری که هر دو دارند مد نظر قرار بگیرد باید کسانی که در مسیر تبلیغات قرار دارند به شأن و شئون خبرگان توجه داشته باشند. اصولاً وضعیت خبرگان با دیگر انتخابات ها چه مجلس و چه قوه مجریه و شوراها فرق می کند آن قد است، آن ابهت آن صلابت خبرگان باید کاملاً لحاظ شود شوراها شأن و جایگاه خودشان را دارند و خبرگان شأن و جایگاه خودشان را در عین حال امیدواریم که مردم تفکیکی قائل نشوند یعنی کسانی که به پای صندوق رأی می آیند به هر دو انتخابات توجه داشته باشند و به هر دو به طور دقیق و کامل ری بدهند به خصوص شهروندان عزیزی که می بایست در بعضی شهر ها مثل تهران در عرصه سه انتخابات به شکل همزمان شرکت کنند و رأی دهند.
*با توجه به آرایش نیروهای سیاسی در ارتباط با تحولات چند سال اخیر در عرصه قدرت انتخابات شوراها از چه ویژگی و موقعیتی برخودار شده است؟
**اصولاً نهاد شوراها آرام آرام دارد جایگاه خودش را پیدا می کند قبلاً کمتر توجه می شد هم دولت مردان به این انتخابات یک نگاه جدی نداشتند و هم مردم توجه نداشتند که شوراها در اداره کشور چه نقشی و تأثیری دارند. مرحله ی دوم یک مقداری جایگاه شورا را روشن کرد و برتری بخشید به نظر می رسد موضوع شوراها در این مرحله که شاهد آن هستیم یک مقداری شفاف تر شده و انگیزه ورود احزاب و تشکل ها را بیشتر کرده به خصوص این که تغییر رویکرد مردم به سمت اصولگرایان از شوراها شروع شد. اسفند 81 آغاز این تغییر رویکرد بود. بعد از رویکرد مردم به شوراها و شهرداری ها زمینه رویکرد مردم به اصول گرایان در انتخابات مجلس شورای اسلامی فراهم شد و چون طعم عملکرد اصول گرایان را در شوراها و مجلس چشیدند در مرحله بعد هم زمینه ی حاکمیت اصول گرایان در قوه مجریه را فراهم کردند. تصور بسیاری این است که نقطه آغاز هر رویکردی می تواند از شوراها باشد لذا برخی از تشکل ها و جریان ها سرمایه گذاری خودشان را بیشتر به امر شوراها مصروف کرده اند تا بتوانند با رویکرد مردم به سمت شوراها زمینه تغییرات بعدی را فراهم بکنند اما به نظر می رسد که انتخابات شوراها یک استارت بود که در آن انتخابات مردم به سمت افرادی رفتند که آنها را متدین و علاقه مند به خدمت می دیدند بدون آن که ماهیت حزبی و گروهی داشته باشند. عنوان آبادگران هم که در آن زمان برای این افراد انتخاب شده بود عنوان بدیع و جدیدی بود که توانست با توجه به شعارها نظر آنها را جلب کند و چون مردم آن ها را متدین و اهل خدمتگزاری دیدند به آن ها رأی دادند.
انگیزه های متفاوت باعث شده تا با به میدان آمدن گروه های مختلف رقابت تنگاتنگی میان گروه ها و تشکل ها شکل بگیرد به این نیت که بتوانند شورای شهر را در دست بگیرند و از همان الگوی اصول گرایان برای خدمت و تلاش بیشتر برای مردم استفاده کنند ، مردم هم هوشیار، آگاه و هوشمند هستند. قهراً می سنجند هر کسی را که تدین، تعهد و سابقه ی خدمتگزاری بیشتری از خودش نشان داده باشد به او روی می آورند حالا از هر حزب و گروهی می خواهد باشد، باشد، آن چه مهم است این است که مایه های اولیه را داشته باشد آن مایه های اولیه تعهد به اصول و مبانی انقلاب و اسلام است روحیه خدمتگزاری و اراده خدمتگزاری وارستگی و ساده زیستی و تدین و تعهد است که می توانند ملاک های اصلی و اساسی برای انتخاب بهتر و بهتر باشد.
*به نظر شما این تحلیل که الزاماً پیروزی در انتخابات شوراها به معنای دستیابی به کرسی های بیشتر در مجلس آینده و بعد از آن هم حرکت پر شتاب به سمت ریاست جمهوری است، درست نیست؟
**صرف پیروزی در شوراها آغاز پیروزی در مراحل بعدی نخواهد بود بلکه آن چه برای مردم مهم و ملاک است نگاه به عملکرد گذشته جریان ها و افراد و تشکل ها و محک عملکرد آینده آن ها است یعنی گذشته را می سنجند به خصوص تجربه حاکمیت اصولگرایان برای ارزیابی می تواند یک ملاک باشد یعنی وقتی اصولگرایان در شورا آمدند بدون جنجال شروع کردند به خدمتگزاری و عملکرد خوبی را در تهران و جاهای دیگر از خودشان نشان دادند در مجلس شورای اسلامی آمدند بنا را گذاشتند به کار کردن و توجه به خواسته های مردم آن چه در توان داشتند برای حل مشکلات مردم به کار گرفتند و در حد مقدورات به پیش رفتند از درگیری و منفعت طلبی پرهیز کردند در دولت هم همین گونه عمل کردند و توانستند مردم را با خود داشته باشند هر گروهی و جمعیتی که واقعاً بخواهد در این کشور موفق شود لازمه اش این است که از این مدل و الگویی که اصولگرایان استفاده کرده اند استفاده بکنند هر که کار بیشتر بکند و تعهد بیشتر داشته باشد در قلب مردم بیشتر جای دارد و انطباقش با اصول و مبانی نظام هم بیشتر خواهد بود بنابراین صرف این که اگر گروهی در انتخابات شوراها پیروز شد می تواند اتوماتیک وار در بقیه مراحل هم پیروز شود درست نیست.
*با توجه به آن تفاوت هایی که در ارتباط با مجلس خبرگان و شوراها اشاره فرمودید آ یا وظایف پاسداران و بسیجیان در هر یک این دو انتخابات متفاوت است یا نه همان وظیفه ای که در ارتباط با انتخابات خبرگان دارند در مورد انتخابات شوراها هم همان وظایف را دارند؟
**بخشی از وظایف ثابت است بخشی از وظایف هم متغیر و تابعی است از متغیرهای بیرونی وظایفی که برای پاسداران و بسیجیان ثابت می باشد عبارتند از مشارکت حداکثری و فعال زیرا رأی تک تک پاسداران و بسیجیان رأی خانواده شان رأی وابستگان درجه اول و کسانی که به نوعی از آنها حرف شنوی دارند در پشتیبانی از اصول و مبانی نظام تأثیر گذار خواهد بود زیرا هر مقداری که مشارکت فعال و حداکثری باشد زمینه ی قوت و قدرت نظام را فراهم می کند اقتدار، عزت و تأثیرات نظام را در عرصه بین المللی افزایش خواهد داد دومین وظیفه، ثابت دادن رأی هدفمند است.
صرف مشارکت ادای تکلیف نیست بلکه رأی باید رأی هدفمند باشد یعنی یک تکلیفی که بر عهده ی انسان آمد در صورتی از انسان ساقط می شود که آنچه که لازم بوده به نحوه احسن هدفگیری کند و انجام دهد یعنی محاسبه کند که رأی او در جهت تقویت حکومت دینی، ستون فقرات نظام، محوریت نظام و جایگاه ولایت خواهد بود یا نه اگر رأی او تقویت کننده جایگاه ولایت بود این رأی هدفمند است والا مسقط تکلیف نیست.
برای دستیابی به رأی هدفمند هم راهکارهای زیادی وجود دارد. در آموزه های دینی به ما یاد داده اند که شما باید تحقیق کنید در خیلی از جاها احراز لازم است، احراز هم یا به صورت فردی صورت می گیرد و یا با مشورت با افراد مورد اعتماد یا تلفیقی از این دو. در این جا توجه به یک نکته لازم است که شورای نگهبان با توجه به مولفه های ارایه شده از سوی قانون صلاحیت افرادی را برای خبرگان احراز می کند و هیئت های مشخص شده از سوی مجلس شورای اسلامی هم به همین نحو افرادی که تأیید می کنند در واقع این به معنای برخورداری آنها از مجوز ورود به انتخابات و این که آنها افراد صالح هستند می باشد با این اقدام این دو گروه نظارتی وظیفه خودشان را انجام داده اند اما وظیفه رأی دهنده فراتر از این است یعنی این که اگر این دو گروه صلاحیت نامزدها را تأیید کرد صاحب رأی باید با تلاش و کوشش از میان آنها اصلح را انتخاب کند تا به تکلیفش عمل کرده باشد. و اما بخشی از امور تابعی است از متغیرات بیرونی که به ترکیب تعداد و چیده مان کاندیداها و صفحه آرایی جریان هایی که از افراد حمایت می کنند بر می گردد رفتار و شخصیت کاندیداها، ائتلاف و افتراق گروه ها، شعارها و اولویت آنها، قرب و بعد آنها نسبت به معیارهای لحاظ شده در فرمایشات حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری زمینه را برای انتخاب شایسته افراد فراهم می کند اما مشروط به این که در این خصوص دقت و حساسیت لازم را داشته باشند از این رو من معتقدم که در مجلس خبرگان نسبت به شوراها حرکت و تصمیم گیری آسان تر است چون میدان رقابت و تعداد افراد محدود تر است اما در شوراها به خاطر کثرت کاندیداها و تعدد و تکثر لیست ها در جناح های همگرا تصمیم گیری مقداری مشکل است این جا نیاز به دقت و وسواس بیشتری است تا انسان به نقطه ای برسد که احساس کند تکلیفش را به نحوه احسن انجام داده لذا معتقدم نوع حرکت عزیزان ما در قبال این دو یک تفاوت هایی با هم دارد، در خبرگان احراز قدری آسان و راحت تر است اما در شوراها یک مقدار وسواس، دقت و زمان بیشتری لازم است تا بتوان به نقطه ای رسید که مصالح نظام و انقلاب را بتواند تضمین کند.
*در پایان چه توصیه ای برای مخاطبین و کسانی که با شور و حال در انتخابات شرکت می کنند دارید؟
**توصیه این است که هدف سپاه یعنی فرماندهی، حوزه نمایندگی و حفاظت، صرفاً هدایت گری و ارائه طریق بوده و ما هیچ گاه دنبال تعیین تکلیف مصداقی برای پاسداران و بسیجیان نبوده ایم ما معیارها را گفتیم چارچوب ها را گفتیم قالب ها و قواره ها را گفتیم جریانها را به نوعی مورد ارزیابی قرار دادیم اما این که بخواهیم یک لیست و مصداقی را معرفی کنیم چنین اقدامی را انجام ندادیم و تصمیم گیری را به خود عزیزان واگذار کردیم فکر می کنم هوشیاری، هوشمندی و تجربه ارزشمندی که در این دهه های اخیر پاسداران و بسیجیان به دست آورده اند برای انجام وظیفه و ادای تکلیف کافی است لذا اولین توصیه و نکته این است که در انتخابات دو یا سه گانه، مشارکت فعال و حداکثری داشته باشند ولو این که وقت زیادی از آنها می گیرد. این طور نباشد که به یک انتخابات رأی و به یک یا دو انتخابات دیگر رأی ندهند، ادای تکلیف را کامل بکنند و انجام دهند اگر سه انتخابات است به هر سه رأی دهند اگر دو انتخابات است حتماً به آن دو رأی دهند رأی هدفمند بدهند و بدانند که رأی آنها در سرنوشت کشور مهم است روز قیامت خداوند سوال می کند از این که شما چرا رأی دادید و چگونه رأی دادید باید طوری باشد که آن جا بتوانیم عند الله به طور دقیق و کامل جواب بدهیم سومین نکته این است که دقت کنند با توجه به مجموعه فعل و انفعالات و جریان هایی که در کشور وجود دارد با بصیرت روشن تری وارد این عرصه شوند و توصیه چهارم این که در دوران تبلیغات از تبلیغات له یا علیه کاندیداها پرهیز کنند شأن ما این نیست که وارد منافع فردی و حزبی شویم وظیفه ما صیانت از صندوق های رأی است چنانچه از سپاه و بسیج این در خواست شود آن جایی که باید مشارکت بکنیم، مشارکت کنیم اما در تبلیغات نباید وارد کار شویم البته بسیج عادی استثنا است و بحث ما در مورد بسیج عادی نیست بیشتر شامل افرادی است که تابع مقررات نظامی گری هستند نباید هیچ بسیجی و سپاهی علیه کاندیدایی وارد تبلیغات شود. این توصیه های بنده است.
اگر عملی شود بسیاری از مصالح نظام تضمین و تأمین خواهد شد در پایان هم به نکاتی اشاره داشته باشم: روند هفته نامه را خوب می بینم ، من خودم از خیلی مقالات هفته نامه استفاده می کنم، در حداقل زمان به مهم ترین مسائل می پردازید. حوزه نمایندگی، از بنده تا تک تک افراد همه خدمتگزار سپاه و بسیج هستیم. ما مأمور هستیم خدمت خالصانه ای را به سپاه و بسیج داشته باشیم. ما باید سلامت مجاری تغذیه فکری پاسداران را تضمین کنیم. باید بستر لازم را برای تعمیق بینش دینی پاسداران به عنوان یک نهاد ممتاز از دیگر نهادها فراهم کنیم. باید زمینه ارتقاء فهم و بینش سیاسی و شناخت دشمنان خارجی و استکبار جهانی و جریان های داخلی آنها را فراهم سازیم اطلاع رسانی درست داشته باشیم. ارج و قرب سپاه را در جامعه بالا ببریم. قطعاً در این زمینه اداره سیاسی و نشریه صبح صادق می توانند در معرفی بهینه حوزه نمایندگی و سپاه نقش بسیار موثری داشته باشند. آرزوی توفیق زیادی برای شما و همکاران شما دارم.