صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۳۰ آبان ۱۳۸۸ - ۱۲:۵۱  ، 
کد خبر : ۱۳۱۲۶۳

برای اصلا‌ح الگوی مصرف چه می‌کنیم؟

با رکورد‌شکنی در اتلاف انرژی با تاکید مسوولان کشوری بر اصلاح الگوی مصرف در سال جدید این موضوع با اهمیت که به فراموشی سپرده شده بود، جان تازه‌ای گرفت تا مدیران با حساسیت ویژه‌ای در برنامه‌های خود به آن توجه کنند.

بصیرت:با رکورد‌شکنی در اتلاف انرژی با تاکید مسوولان کشوری بر اصلاح الگوی مصرف در سال جدید این موضوع با اهمیت که به فراموشی سپرده شده بود، جان تازه‌ای گرفت تا مدیران با حساسیت ویژه‌ای در برنامه‌های خود به آن توجه کنند.
به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین راهکارهای کنترل و کاهش مصرف انرژی در کنار روش‌های استفاده از سوخت‌ها و انرژی‌های جایگزین، اصلاح الگوی مصرف باشد؛ به نحوی که این عنوان ساده شاید با پیچیدگی‌هایی روبه‌رو باشد که براحتی محقق نشود؛ اما بی‌شک توجه در سطح کلان به این موضوع می‌تواند گره‌گشای بخشی از مشکلات مصرف انرژی در کشور بویژه در سطح شهری و صنعتی باشد. خوشبختانه توان علمی و کارشناسی برای تحقق این شعار در کشور وجود دارد و باید دید برای اجرای این مبحث در عمل چقدر کارآمد و اثرگذار برنامه‌ریزی خواهد شد.
تعاملات موجود میان انسان و محیط زیست، سازمان‌ها و نهادهای اجتماعی را به سوی برنامه‌ریزی‌های سازگار با محیط زیست سوق داده است؛ زیرا تاکنون آشکار شده است که توسعه بدون برنامه‌ریزی میسر نخواهد بود و هر قدر برنامه‌ریزی بیشتر مبتنی بر واقعیت‌های عینی و توان‌های بالقوه طبیعی باشد، حصول به اهداف از‌پیش‌تعیین‌شده آن ممکن‌تر می‌شود.
بر همین اساس و در راستای برنامه‌ریزی هدفمند برای حفاظت از محیط زیست، مدیریت صحیح و نظارت بر عملکرد دستگاه‌های اجرایی، تدوین الگویی مناسب مصرف ضروری به نظر می‌رسد.
عمید مرندی، عضو هیات مدیره انجمن متخصصان محیط زیست ایران در این رابطه می‌گوید: برای تدوین الگوی مناسب مصرف و قابل اجرا بهترین راهکار رجوع به تجربیات، عملکردها و دستورالعمل‌هایی است که تاکنون مورد استفاده بوده و راه‌حل‌های کلیدی از آنها سرچشمه می‌گیرند، به طوری که مدیریت محیط زیستی در اجرای موثر وظایف خود، متکی به برخی اصول علمی و روش‌های کاربردی است که از طریق آنها می‌تواند به اهداف عالی اصلاح الگوی مصرف نائل آید.
وی با اشاره به این‌که مدیریت محیط زیستی موثر در راستای اصلاح الگوی مصرف، به کسب و کار و تجارت معنا می‌بخشد، می‌افزاید: سازمان‌های موفق و کارآمد هم‌اکنون مدیریت محیط زیستی را جدی گرفته‌اند‌ و همسو با اصلاح الگوی مصرف بویژه در بخش انرژی که از چالش‌های اساسی کشور است، به نحوی عکس‌العمل نشان می‌دهند که آینده خود و عوامل وابسته به خود را تضمین می‌کنند.
وی تاکید می‌کند:‌ باید توجه کرد که فشارهای محیط زیستی و واقعیت‌های عینی از طریق قانون، پیشرفت‌های فنی و تغییرات بازار و حتی مصرف‌کنندگان اعمال می‌شوند، به نحوی که انتخاب برای بخش صنعت جز حرکت در مسیر جهانی میسر نخواهد بود.
به این ترتیب، کارشناسان برای اصلاح الگوی مصرف تاکید می‌کنند که برای اعمال مدیریت محیط زیست باید فاکتورهای گوناگونی را در نظر گرفت و با اصلاح روش‌های مصرف یا استفاده از آنها به سرمنزل مقصود رسید.
مدیریت مصرف انرژی
مدیریت محیط زیست درساده‌ترین شکل خود باید 3 وظیفه را شامل تشخیص اهداف، تعیین امکان تحقق آنها و تدوین و اجرای راهکارها برای انجام اموری که برای اصلاح الگوی مصرف امکان‌پذیر باشد، در نظر بگیرد.
به اعتقاد عمید مرندی، برای اجرای راهکارهای نوین مدیریت محیط زیستی باید توجه کرد که در محیط کار همه چیز قابل تغییر است؛ از تمایلات دست‌اندرکاران محیط زیست گرفته تا نظرات عمومی و قابلیت‌های بشری، لذا مدیر محیط زیستی باید انعطاف‌پذیر، سازشگر و با ذکاوت باشد.
وی می‌گوید:‌ مدیریت محیط زیستی علاوه بر پیش‌بینی‌هایی که در زمینه اجرای موارد مورد نظر کارشناسی دارد، باید متکی بر دستاوردهای پذیرفته شده علمی، استفاده از تکنیک‌های مدل‌سازی، شبیه‌سازی و تخمین باشد و به این وسیله مساله را شناسایی و مکانیسم‌های جبرانی را محقق کند.
عضو هیات مدیره انجمن متخصصان محیط زیست ایران می‌افزاید: هم‌اکنون مدیریت محیط زیستی می‌تواند با ابزارهای مدیریتی نوین، فرآیندهای نظارت، جمع‌آوری اطلاعات، ارزیابی میزان اثرات، پردازش اطلاعات، تصمیم‌گیری و ارتباطات وضعیت مصرف انرژی و دیگر منابع را بهبود بخشد. به طوری که مدیران محیط زیستی همواره با مسائل در حال رشدی روبه‌رو هستند و به این دلیل نیاز به امکانات کمکی بیشتری دارند.
دنیای امروز که بدون حفظ منابع زیستی معنی ندارد، به سمتی پیش می‌رود که مدیران محیط‌زیستی باید هر چه بیشتر از روش‌های تصمیم‌گیری سنتی دور شده و به روش پیش‌بینانه نزدیک شوند. این در حالی است که امروزه در جوامع بشری، توسعه با به کارگیری انرژی بیشتر میسر می‌شود و در روند توسعه، انسان خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی، اجتماعی و سنتی محیط خود را دگرگون می‌کند و این امری اجتناب‌ناپذیر است.
تولید، انتقال و مصرف انرژی، اثرات مهمی را در محیط زیست زمین برجای می‌گذارد. امروزه سیاست‌های تولید و به کارگیری انرژی در مسائل محیط زیستی محلی و منطقه‌ای، نقش محوری را به عهده دارند. بنابراین ضرورت تعیین رابطه پیچیده مسائل محیط‌زیستی با انرژی، بیش از پیش ملموس شده است.
مرندی، کارشناس ارشد محیط زیست می‌گوید:‌ پیشرفت و توسعه جوامع پیشرو با استفاده از انرژی در مقیاس وسیع به منظور تقویت سیستم تولید مدرن میسر شده است به طوری که انرژی زیربنایی قوی‌ای را برای پیشرفت اقتصادی بنا می‌نهد و نقش تعیین‌کننده‌ای در بهبود زندگی بشر دارد.
از آغاز تاریخ، بشر در مقیاس جهانی بار فراوانی را به محیط زیست تحمیل کرده و نباید اجازه داد که صدمه به محیط زیست جهانی که بشر بقا و حیات خود را مرهون آن می‌داند به نقطه‌ای برسد که راه بازگشت و جبرانی وجود نداشته باشد و بهترین راهکار اصلاح الگوی مصرف از طریق مبانی علمی و پژوهشی می‌باشد.
به این ‌سبب است که تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان انرژی باید درخصوص نقشی که انرژی برای دستیابی به توسعه پایدار به عهده دارد، عمیقا تفکر کنند. در این خصوص حفظ محیط زیست که قابل جایگزینی نیست، باید دقیقاً مد نظر قرار گیرد و سعی شود چرخه نابهنجاری که بیشتر به دلیل مصرف ناصحیح به شکل چرخه رشد اقتصادی، استفاده از انرژی و مشکلات محیط زیستی رشد یافته، از میان برود.
امروزه سیاست‌های تولید و به کارگیری انرژی در مسائل محیط زیستی محلی و منطقه‌ای نقش محوری را به عهده دارندعضو هیات مدیره انجمن متخصصان محیط زیست ایران، می‌افزاید:‌ انرژی در حیات اقتصاد صنعتی جوامع، نقش زیربنایی را ایفا می‌کند، به این معنا که هرگاه انرژی به مقدار کافی و بموقع در دسترس باشد، توسعه اقتصادی نیز میسر خواهد بود.
مرندی معتقد است:‌ منابع خدادادی درکشور ایران با قیمت‌هایی به مراتب نازل‌تر از دیگر کشورها و با سهولت بیشتری به مصرف‌کننده عرضه می‌شود. میزان مصرف و اتلاف انرژی در ایران به مراتب بالاتر از کشورهای صنعتی است و وضعیت مصرف انرژی در کشور ایران با اصول مربوط به ارتقای بهره‌وری و بازدهی انرژی در جهان، مغایرت دارد.
این کارشناس ادامه می‌دهد: ‌آیا این بهره‌برداری به این شکل ادامه خواهد داشت یا مسوولان دلسوز نظام باید به دنبال راهکارهایی در راستای اصلاح الگوی مصرف باشند؟ مسلماً منابع انرژی‌ مانند تمامی پدیده‌های طبیعی دیگر در حال کاهش هستند و از آنجایی که دیگر حتی تصور زندگی عادی انسان امروزی بدون استفاده از منابع انرژی ممکن نیست، بحران احتمالی را قبل از وقوع باید از طریق مدیریت محیط زیستی اصلاح الگوی مصرف علاج کرد و همزمان با توسعه فناوری‌های نوین به سرمایه‌گذاری در روش‌های استفاده بهینه از انرژی و گسترش آنها فکر و سپس عمل کرد.
بهینه‌سازی مصرف انرژی
هیچ یک از اعمال انسان، بازدهی صد درصد ندارد از این رو استفاده بهینه و ممانعت از هدر رفتن امکانات امری اساسی است. این نکته هنگامی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که موضوع انرژی مطرح شود. منظور از بهینه‌سازی مصرف انرژی، انتخاب الگوها و اتخاذ و به کارگیری روش‌ها و سیاست‌هایی در مصرف درست انرژی است که از نقطه نظر اقتصاد ملی مطلوب باشد و استمرار وجود و دوام انرژی و ادامه حیات و حرکت را تضمین کند.
به گفته مرندی، در این چارچوب تعیین سهم صورت‌های مختلف انرژی در سبد انرژی هر جامعه با توجه به امکانات درازمدت آن جامعه صورت می‌گیرد.
همچنین به کارگیری پربازده‌ترین شیوه استفاده از آنها که متضمن کاهش تخریب منابع انرژی و نیز کاهش تأثیرات سوء ناشی از استفاده ناصحیح از انرژی است، بر عوامل دیگر حیات و محیط زیست مدنظر است، این استفاده درست و بجا از انرژی، نه‌تنها متضمن استمرار حیات و توسعه پایدار جامعه است، بلکه به بقای انرژی برای همگان و نسل‌های آتی و مانعی برای تولید و گسترش آلودگی‌های زیست‌محیطی ناشی از مصرف نادرست انرژی منجر خواهد بود.
علاوه بر بار اقتصادی عوامل دیگری نیز وجود دارد که ضرورت اصلاح الگوی مصرف انرژی را تبلور می‌بخشد که استفاده بی‌رویه از انرژی‌های فسیلی و افزایش آلودگی‌های محیط زیستی و بالا بودن رشد جمعیت و نیاز به تقاضای بیشتر انرژی از آن جمله است.
باید توجه کرد که منابع انرژی به دلیل تجدیدناپذیر بودن آن محدودیت دارند و امروزه وجود سیستم بازیافت انرژی یکی از ضرورت‌هایی است که کشورهای توسعه یافته به آن سو در حال حرکت هستند.
متاسفانه علاوه بر بخش خانگی که نیازمند اصلاح الگوی مصرف هستند، شاید صنایع و کارخانجات فرسوده نیازمند توجه بیشتری برای تغییر فناوری و تکنولوژی‌های خود هستند تا از هدررفت انرژی جلوگیری شود و تنها به اقتصاد ملی و درآمدهای نفتی متکی نباشند.
افزایش گازهای گلخانه‌ای و باران‌های اسیدی تنها بخش کوچکی از اثرات زیست محیطی استفاده نادرست از انرژی است که به تولید آلاینده‌های زیست محیطی منجر می‌شود و در سطح کلان اثرات زیست محیطی ناشی از مصرف ناصحیح انرژی جبران‌ناپذیر خواهد بود.
کارشناسان معتقدند مصرف درست و کارآمد علاوه بر این‌که از هدر رفتن ذخایر با ارزش انرژی پیشگیری می‌کند، آلودگی را نیز کمتر و محیط زیست را سالم‌تر می‌کند.
در حقیقت اصلاح الگوی مصرف به طور غیرمستقیم نیز می‌تواند مفید فایده واقع شود. به طور مثال، کاهش ناراحتی و بیماری‌های مجاری تنفسی، سرفه، سردرد افزایش توان کاری بدن، کاهش ناراحتی‌های قلبی و گردش خون در انسان سبز شدن برگ‌ها، رشد و نمو گیاهان و افزایش محصولات در نباتات از اثرات کاهش و از بین رفتن اکسیدهای گوگرد و نیتروژن و مونواکسید کربن که آلاینده‌های حاصل از مصرف نادرست سوخت‌های فسیلی هستند، بر انسان‌ها و گیاهان تاثیر میگذارد.
از طرف دیگر کاهش و از میان رفتن گازهای گلخانه‌ای و نیز باران‌های اسیدی که باعث از بین رفتن مناطق سبز و گونه‌های گیاهی و جانوری و گرم شدن هوای زمین می‌شود، نمونه‌ای دیگر از اثرات اصلاح الگوی مصرف و بهینه شدن استحصال و مصرف انرژی است.
به این ترتیب، ضرورت اصلاح الگوی مصرف در تمام بخش‌ها بویژه انرژی بر کسی پوشیده نیست و باید در انتظار سیاست‌های برنامه‌های عملی دولت و مسوولان برای تحقق این شعار ارزشمند بود.
نویسنده: حمیده سادات هاشمی

 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات