استیصال رژیم صهیونیستی در برخورد با ایران

فرزان شهیدی
موضوع احتمال جنگ میان رژیم صهیونیستی و جمهوری اسلامی ایران از سال ها پیش ذهن ناظران را به خود مشغول ساخته و با توجه به تعارض ماهوی و راهبردی میان دو طرف این سوال اساسی مطرح است که آیا هر یک از طرفین اقدام به ضربه نظامی علیه طرف دیگر خواهد نمود؟
برخی نیز از جنگ غیر مستقیم یا نیابتی سخن می گویند که سابقه آن در منطقه وجود دارد، بدین معنا که آیا اسراییل وارد جنگ علیه هم پیمانان ایران همچون سوریه و حزب الله و حماس خواهد شد؟
عدم به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس از سوی جمهوری اسلامی ایران و نیز پیشرفت ایران در عرصه فن آوری هسته ای در کنار تجدید شعارهایی چون حذف اسراییل از نقشه گیتی، نگرانی شدید صهیونیست ها را طی سال های اخیر برانگیخت، لذا مقامات اسراییل جهت مقابله با ایران دست به اقدامات گسترده سیاسی و دیپلماسی و تبلیغاتی و حتی تهدید نظامی روی آورده اند.
در حالی که برخی تحلیلگران احتمال جنگ اعم از مستقیم یا غیرمستقیم میان اسراییل و ایران را جدی می دانند، گروهی دیگر از ناظران بر این باورند که که تهدیدات دو طرف علیه یکدیگر بیشتر صبغه جنگ روانی دارد و وضعیت داخلی هر یک از دو طرف و نیز شرایط منطقه ای و بین المللی به هیچ یک از طرفین اجازه ورود به جنگ را نمی دهد.
برای مثال به نقش ایالات متحده آمریکا به عنوان هم پیمان راهبردی اسراییل اشاره می شود که لااقل در شرایط فعلی مایل به برافروختن جنگ تازه ای در منطقه نیست و آن گونه که ژنرال «مایکل مالن» رییس ستاد ارتش آمریکا اعلام کرده:«هدف ما در شرایط کنونی در منطقه خاورمیانه مهار پیامدهای دو جنگ گذشته (عراق و افغانستان) است، لذا هیچ تمایلی به ورود به جنگ سوم نداریم...»
این در حالی است که باراک اوباما رییس جمهور جدید آمریکا در قبال ایران راهکارهای سیاسی و دیپلماسی را ترجیح می دهد و علیرغم اصرار رژیم صهیونیستی بر گزینه های نظامی، تاکنون چراغ سبزی به این رژیم نشان نداده است.
از طرفی به گفته کارشناسان نظامی، رزمایش موشکی «ژوپیتر کبرا» که ماه گذشته میان آمریکا و رژیم صهیونیستی برگزار شد، بیش از آن که حاکی از قدرت رژیم صهیونیستی در مقابله با ایران باشد، نشانگر ضعف دفاعی این رژیم در برابر موشک های جمهوری اسلامی ایران (و یا سایر دشمنان) می باشد. به عبارت دیگر این رزمایش نشان داد اسراییل بدون کمک آمریکا قادر به دفاع موشکی نیست و این نقطه ضعف بزرگ از این واقعیت پرده برمی دارد که اسراییل به طور یک جانبه توان ورود به جنگ علیه ایران را ندارد.
«عاموس هارئیل» تحلیلگر روزنامه هاآرتص با اشاره به این واقعیت تلخ گفته است: «پس از رزمایش «ژوپیتر کبرا» سکوتی سنگین بر رهبران سیاسی و نظامی اسراییل حاکم شده و دیگر زمزمه های تهدید نظامی به گوش نمی رسد... این رهبران حتی در تهدیدات خود علیه حزب‌الله و حماس هم احتیاط به خرج می دهند...!»
«افیگدور هزلکرن» دیگر تحلیلگر اسراییلی فراتر از این رفته و معتقد است آمریکا با شرکت در رزمایش مذکور بیش از آن که در صدد بازدارندگی ایران باشد، در پی اعمال محدودیت علیه اسراییل بوده است!
از سوی دیگر تصویب گزارش «گلدستون» در باره جنگ غزه، افکار عمومی دنیا را بیش از گذشته علیه اسراییل و جنایات این رژیم تحریک کرده و به طور طبیعی آغاز جنگی تازه توسط اسراییل را ـ که معمولا توام با جنایات جنگی و نقض حقوق بشر می باشد ـ دشوار خواهد ساخت.
مجموعه این واقعیت ها حاکی از کاهش احتمال حمله نظامی رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران در شرایط فعلی می باشد، اما در عین حال رژیم اشغالگر از جنگ روانی و تبلیغاتی علیه ایران و هم پیمانان آن غافل نیست.
توقیف کشتی «فرانکوپ» در آب های مدیترانه و اعلام این ادعا که این کشتی حاوی 36 کانتیتر موشک های ایرانی برای حزب الله لبنان بوده که از جانب حتی مصر نیز مردود اعلام شد. نمونه ای از این جنگ روانی است. رژیم صهیونیستی مدعی است اسناد بارنامه این کشتی متعلق به ایران است، اما جالب آن است که اسراییل تاکنون این اسناد را افشا نکرده است، در حالی که نمایشگاهی بزرگ از موشک های مورد ادعا در بندر اسدود برپا نموده است!
این اقدامات مذبوحانه نشانگر استیصال رژیم صهیونیستی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است. قطعا چنین اقداماتی همانند فرافکنی و تبلیغات گسترده ای که صهیونیست ها در جریان مذاکرات هسته ای در ژنو و وین علیه ایران انجام دادند، گرهی از کار این رژیم نخواهد گشود و اسراییل همان گونه از گزینه نظامی ناامید شده، از اقدامات سیاسی و تبلیغاتی علیه ایران نیز طرفی نخواهد بست.