صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۲ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۹:۳۶  ، 
کد خبر : ۱۳۸۹۶۸

آسیب‌شناسی رویکردهای گوناگون به مهدویت

حجت‌الاسلام بهمن شریف‌زاده مقدمه: شاید بتوان گفت اولین انحراف عمده در تفکر مهدوی، رخ عیان کردن دو مسلک ضاله «بابیت» و «بهائیت» بوده است. در عین حال هرچه که جلوتر آمدیم عطف به تغییرات اجتماعی و دلایل اجتماعی خاص، انحرافات دیگری هم حادث شده است. مطلبی که می خوانید حاصل گفت وگویی با حجت الاسلام «بهمن شریف زاده» است که به صورت متن تنظیم شده و به همین مسائل می پردازد.

اصل تفکر مهدویت، عقیده آخرین حجت خداست که آمال همه پیامبران و اوصیا و اولیای خدا را برآورده میسازد و تنها اوست که این آرزو را برآورده میکند و این خواست پروردگار تنها به وسیله او محقق میشود چرا که هیچ یک از پیامبران و اوصیا و اولیا، مدعی تحقق این خواسته و آرزو نبودهاند. بنابراین سر انگشت اشاره همه انبیا (ع) به سوی مهدی(عج) است. در کلمات بزرگان و پیامبران و اولیای معصوم(ع)، گاه به گاه افتخار در محضر مهدی(عج) را مشاهده میکنیم که این امر به خاطر همین معناست که خواسته بزرگ خدا از ارسال رسل و انزال کتب تنها به وسیله آخرین حجت خود، محقق میشود و آن خواسته به نظر همان است که قرآن کریم از آن این گونه یاد میکند که ما انبیا فرستادیم و کتب را نازل کردیم «لیقوم الناسب القسط» برپایی عدالت ـ عدالتی فراگیر، نه عدالتی منطقهای ـ در یک جامعه بشری که در حقیقت غایت کمال است و در سایه همین عدالت، کمال افراد انسان هم فراهم میشود، تنها به وسیله آخرین حجت برآورده است. من فکر میکنم این به عنوان مقدمه ای که شما طلب کردید، گویا باشد. نگاه ما به مهدویت در حقیقت نگاه به کسی است که خواسته همه انبیا(ع) فقط به وسیله او محقق میشود؛ یعنی همه تلاشها و کوششها برای اشاعه دین خدا، برای رساندن انسان به کمال، جملگی وظیفه انبیا بوده است اما این خواست - یعنی برقراری «عدالت جهانی» و از میان رفتن ستم و ظلم- فقط توسط یک مرد از آغاز در مخیله انبیا و اولیا بوده و آن مهدی(عج) است؛ یعنی آخرین ذخیره. حال چرا باید این خواسته و آرزو تنها توسط آخرین ذخیره محقق شود؟ اینجا باید این عقیده مطرح شود که ظاهراً استعداد بشر برای هدایت و برقراری عدالت و کمال با آخرین حجت خدا به فعلیت میرسد. پیش از آن مردم از فعلیت استعداد در این اندازه فاصله دارند. اگرچه هر پیامبری این استعداد را به فعلیت نزدیک کرده است. اما برای اینکه این استعداد قریب به فعلیت درآید و به وقوع بپیوندد، زمان درازی لازم بوده که تک تک انبیا بیایند و مردم را ارشاد کنند و مردم از فراز و نشیبها عبور کنند تا به جایی برسند که قابلیت حضور آخرین ذخیره را کسب کنند که همانگونه که در آیه شریفه ملاحظه میکنید، بحث اقامه قسط به وسیله حجت مطرح نمیشود؛ بلکه این «مردم» هستند که باید این ظرفیت را پیدا کنند. این مردم، مردم خاصی هم نیستند بلکه عامه مردم باید این قابلیت را پیدا کنند که با حضور حجت قیام به قسط کنند؛ پس این استعداد باید در مردم نزدیک به فعلیت شود و آخرین ذخیره این استعداد را به فعلیت تام میرساند. در اینجا مردم معلوم است که «مردم کمال یافتهای» هستند؛ در واقع برای حضور کسی که در ذیل فرماندهی او ستم را ریشه کن کرده و عدالت را برقرار کنند، کمال مییابند. این موقعیت مردم برای ظهور آخرین حجت خداست. بنابراین تفکر مهدویت، در حقیقت، تفکر کمال یافتگی مردم برای برقراری عدالت است؛ آن هم توسط آخرین حجت خدا.
بابیت و بهائیت
پیدایش بابیت و بهائیت با غایت مخدوش ساختن تفکر مهدویت مطرح شد؛ اما سوال بنیادین این است که آیا واقعاً بابیت و بهائیت و احیاناً فرقه ها و مذاهبی که در کشورهای اسلامی پدید میآیند، با غایت مخدوش ساختن و اندیشه مهدویت پدید میآیند یا از اندیشه مهدویت بهره میگیرند برای «تضعیف اسلام»؟ در اینجا غایت، مخدوش ساختن باورهای اسلامی است. در فرمایشات شما و عزیزان گویی بابیت را به وجود آوردند تا مهدویت را زیر سوال ببرند. بنابراین مطلب به عنوان آسیبی بر مهدویت مطرح می شود هر چند این امر میتواند آسیبی بر مهدویت باشد اما فرق است که ما بگوییم دشمنان اسلام بابیت را به وجود آوردند تا مهدویت را در اندیشه مسلمانان و شیعیان نابود کنند یا اسلام را هدف گرفتند تا آن را نابود کنند اما بهترین زمینه جذب قلوب را مهدویت یافتند که در آن عصری که شرحش رفت، مذهب و فرقه ساختند برای آنکه اسلام را مخدوش کنند.
غایت بابیت و بهائیت عرضه یک «دین نو» بر جامعه مسلمانان و فرقه بهائیت است. بابیان و بهائیان معتقدند که ما دین نویی را به بشر عرضه کرده ایم. امروز وقتی به تبلیغ بهائیت میپردازند، از آن به عنوان «دین عصر مدرن» یاد میکنند. بنابراین ارائه یک دین، مخدوش کردن مهدویت نیست. ارائه دین، مخدوش کردن اسلام است. نشانه دوم این است که گفتند این دین مدرن که آمد، دین اسلام را مسخ کرد. در حقیقت آن انگیزه را پشت نقاب خود پنهان کرده بودند که اسلام را مسخ کنند؛ با این استدلال که دینی قدیمی است. تفسیری که اینان از مسئله خاتمیت به دست میدهند که آن را معنای پایان نزول وحی نمیدانند، گویای همین مطلب است. سومین مطلب نوعی مقابله با مرجعیت دینی به معنای تنها مفسران اسلام است که این امر هم از سوی بابیت و بهائیت نشانه رفت که پیش از آنها توسط شیخیه هم سامان یافته بود البته من نمیگویم شیخیه با همان هدفی که بابیت و بهائیت پدید آمد، نضج گرفت.
در نظر این فرقه این قشر باید به عنوان مفسران اسلام کنار زده شوند چراکه برای آنکه اسلام مسخ و نابود شود باید رهبران اسلامی کنار زده شوند این مقولات نکاتی است که به نظرم جای بحث دارد.اما زمینه مهدویت، همواره زمینه مساعدی برای ورود بوده است. انگلستان و روسیه از قدیم همیشه به شکلهای مختلفی مقابله خود را به دشمنان مهم اسلام سامان میدادند؛ مثل متحجر نامیدن و کهنه خواندن قوانین اسلام اما حوزه دیگری که میتوانست برای مقابله با اسلام مطرح باشد، عقیده به مهدویت بود. عقیده به مهدویت میتوانسته مجرای نفوذ خوبی برای مقابله با اسلام باشد چراکه ابتدا به عقیده مسلمانان راه پیدا میکنند و آنگاه عقاید اسلامی را از آنان میگیرند. اینها اول به عنوان نماینده مهدی(عج) وارد میشوند که بدیهی است برای مردم جذابیت دارد. این راه برای نفوذ در میان مسلمانان ، مناسبتر از فرسوده خواندن قوانین اسلامی است. راه مندرس خواندن قوانین اسلامی، مسیری مناسب برای توسعه نیافتن اسلام در جهان است. کسانی که مسلمان نیستند وقتی قوانین اسلام برای آنها قوانینی کهنه و مندرس مطرح شود، رغبتی به اسلام نشان نمیدهند. اما برای مسلمان مومن- آن هم در عهد قاجار که ایمان به دیانت نزد آنها فربه بوده است- این امکان وجود نداشت.
مقابله با تفکر انتظار از قرنها پیشتر مطرح بوده است. همین بحث انتظار تخدیری مهدی(عج) تحت عنوان مقابله با خطر و دفاع از مهدویت بابیت مطرح میشود؛ یعنی در قالب انجمن حجتیه در حقیقت مقابله با مهدویت صحیح و تفکر انتظار شکل میگیرد و آن وقت این انجمن به عنوان مدافعان تفکر مهدویت در برابر بابیت و بهائیت قرار میگیرد! من میخواهم بگویم باید به صورت منطقی تحلیل شود که بابیت و بهائیت چرا به وجود آمده؟ برای اینکه ریشه اسلام را بزند اما انجمن حجتیه میآید در مقابل این تفکر خود را مدافع مهدویت معرفی میکند؛ آن هم چه نوع تفکر مهدویت را؟ انتظار ایستا، نه انتظار فعال و با تلاش.
مهدی(عج) برای محقق کردن آرمانهای انبیا(ع) در جامعه ظاهر میشود. به نظر من دو شیوه برای مقابله با این امر سامان یافت؛ یکی مربوط به گذشته هاست که تا امروز هم ادامه دارد که همان بحث انتظار منفی است و دوم بحث خشونت و خونریزی و خونریز خواندن مهدی(عج) اما در باب آسیب هایی که امروز به تفکر مهدویت وارد شده است، مهمترین بحث که به نظر من مربوط به خودیها هم میشود، عوض شدن جهت امید از مهدی(عج) به تلاش فردی و جمعی است. در حقیقت، یک گروهی با تفکر انتظار فعال روبه رو شدند که در حقیقت احیاگر آن حضرت امام(ره) بود. خیلی ها این تفکر را با جان و دل پذیرفتند و به عرصه اجتماع آمدند و فعالیت کردند تا انقلاب برپا شد و در عرصه انقلاب هم تلاشهای بسیاری صورت گرفت برای زمینه سازی این امر. اما این تلاشها بعضی را به این سمت و سو برد که گویی ما آنچه را مهدی(عج) باید اقامه کند، اقامه کنیم. این امر نیاز به دقت دارد. خیلی از فعالانی که پیش و پس از انقلاب واقعاً تلاش میکردند برای برقراری احکام اسلام وقتی با شکستهای گوناگون در عرصه سیاسی روبه رو شدند، گفتند گویی باید منتظر مهدی(عج) بنشینیم و نشستند و عرصه را ترک کردند. این امر از چه تفکری نشأت میگیرد؟ مگر در آغاز تصورات این بود که فعالیت شما نتیجه اش این است که عدالت در جهان برقرار میشود؟ یا تفکر شما آن بود که امام(ره) فرمود و فقط در زمینه سازی موضوعیت داشت؟ زمینه سازی به معنای برقراری عدالت نیست. عدالت در معنای برقراری عدالت نیست. عدالت را در معنای مطلق عرض میکنم؛ حتی در یک منطقه هم موضوعیت ندارد. وقتی که تصور این میشود که ما میخواهیم عدالت را برقرار کنیم، آنگاه شکستهای گوناگون انسان را از صحنه خارج میکند؛ برای همین یکی از آسیبهایی که وجود دارد نسبت به تلاشگران صحنه انتظار مثبت است که باید تنها امیدی به مهدی(عج) داشته و از خود توقع صرفاً زمینه سازی داشته باشند. به خاطر آنکه انگشت اشاره انبیا و اولیا هم به سوی مهدی(عج) بوده است. هیچگاه امیرالمومنین(ع) با آن هیبت و قدرتی که به خاطر عدل شهید شد، از خود توقع عدالت گستری در جهان نداشت. از کجا میتوان ثابت کرد که علی(ع) توقع این را داشته که عدالت گستری تام محقق شود؟ ایشان هم انگشت اشاره شان به سوی مهدی(عج) است. پس من فعال انقلابی نباید چنین توقعی داشته باشم و باید باورهای خود را تصحیح کنم. اما باور شیعیان این است که مهدی(عج) عدالت را برقرار میکند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات