اعلام پیروزی قبل از شکست !

بصیرت:13- میرحسین موسوی به عنوان فردی که بیست سال از سیاست به دور بوده است، پس از کش و قوس های فراوان مبنی بر این که آیا او اصلاح طلب است یا اصولگرا؟! و بیان تردید در تواناییهای موسوی برای ریاست جمهوری در دهأ چهارم، به یکباره مورد توجه اصلاح طلبان قرار گرفت و آنان پس از آن که خاتمی با تیزبینی خاص انصراف می دهد، با تغییر 180 درجه ای، یک شبه رنگ عوض کرده و خود را از یاران موسوی می خوانند!
14- موج انتقادات اصولگرایان از موسوی زمانی بیشتر شد که تشکلاتی نظیر مجاهدین و مشارکت و ملی مذهبی ها به عنوان گروههای تندرو در جریان اصلاح طلبی حمایت قاطع خود را از موسوی اعلام داشته و موسوی نیز از آنان حمایت کرد. این در حالی بود که هشدارهایی از سوی برخی اصولگرایان و حتی اصلاح طلبان در این خصوص به وی داده شد.
15- نقش فیلمهای تبلیغاتی از آن جهت مؤثر بود که آن دسته از شرکت کنندگان که علاقه ای به پیگیری اخبار از طریق تلویزیون و روزنامه ها و. . . ندارند را در تصمیم گیری برای انتخاب نامزد نهایی خود ارشاد و راهنمایی می کرد.
16- برگزاری مناظره ها و ابراز نظرات صریح کاندیداها درباره موضوعات مختلف در مواجهه با رقبای خود و تن دادن به چالشهای صریح که باعث محک خوردن هوش و ذکاوت و توانایی آنها برای مدیریت صحنه های سخت و دشوار و قدرت آنها در دفاع از برنامه ها و کارنامه شان شد، توجه بسیاری از مردم را به خود جلب کرد به طوری که پخش مناظره های تلویزیونی تبدیل به یکی از جذاب ترین و پربیننده ترین برنامه های سیاسی شد.
17- رنگ سبز که به طور طبیعی بیانگر حرکت و پویایی است و در اعتقادات ایرانیان جایگاه ویژه ای دارد و رنگ سفید که بیانگر آرامش و صلح است و حتی استفاده از رنگ پرچم کشور گرچه در نوع خود قابل توجه بود، اما انحصاری کردن رنگها و مربوط ساختن آن به پوشش و لباس افرادی که به طور طبیعی علاقه مند به این رنگها هستند و از آن استفاده می کنند، نوعی سوء استفاده تبلیغاتی از احساسات و مقدسات مردم بود که در برخی موارد منجر به تقابل رنگها و درنهایت تقابل بین ستادها شد.
18- پس از دوم خرداد 76 در پی القأ دنباله روی جریان اصلاحات به وجود آمده از دل دوم خرداد از دوران سازندگی، هاشمی رفسنجانی مورد خشم بسیاری از اصلاح طلبان واقع شد تا جایی که وی را عالیجناب سرخپوش و. . . نامیدند. امّا پس از پایان دوران هشت ساله خاتمی و در جریان انتخابات نهمین دورأ ریاست جمهوری و بویژه مرحله دوم آن، اصلاح طلبان؛ با چرخش 018 درجه ای خود، از هاشمی رفسنجانی حمایت کردند! تیم مشورتی تبلیغاتی هاشمی - که بیشتر از اعضای حزب کارگزاران بودند - کار را به جایی رساندند که از هاشمی شخصیتی متفاوت با هاشمی در دهه 07 نمایان کردند. دیگر هاشمی، هاشمی دهه 07 نبود بلکه هاشمی 6200 بود!
91- در حالی که همگان انتظار می کشیدند فضای ملتهب رقابتهای انتخاباتی بویژه فضای به وجود آمده تحت تأثیر مناظره های تلویزیونی به پایان رسیده و انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در کمال صحت و آرامش و سلامت فرارسد، در ساعات منتهی به پایان مهلت قانونی تبلیغات انتخاباتی، انتشار نامه تند و غیر مؤدبانه هاشمی رفسنجانی به مقام معظّم رهبری فضا را ملتهب تر نمود!
02- انتخابات علی رغم همه مشکلات و شبهات و القائات تحمیلی و غیرواقعی غرب و جناح منحرف داخلی؛ در فضایی آرام و مطمئن و سالم برگزار گردید و ملّت در یک حضور بی سابقأ با 58 درصدی، یک رکود بسیار شاخص را در طول انقلاب اسلامی برجا گذاشتند و زلزلأ سیاسی در دنیا برپا ساختند. آنان اعتماد و حمایت و نشاط و رضایت خود را از نظام اسلامی با این رکورد بی سابقه، به نمایش گذاشتند.
12- عناصر باصطلاح روشنفکر لیبرال و سکولار گروههای نفاق جدید، تلاش فراوان و با تماسها و اطلاعات غلط، حوزه های علمیه، علمأ و مراجع را در راستای اهداف خود به میدان آوردند و بدین وسیله اختلافات را در حوزه های علمیه و میان علما نیز به وجود آوردند، و تشدید کردند.
22- رهبر معظّم انقلاب اسلامی در راستای هدایت جامعه به سوی آرمانهای حضرت امام(ره) و پیشرفت و عدالت، توصیه هایی به مردم، جناحها و گروهها، نامزدهای انتخابات داشتند. در این میان مردم با حضور حماسی و پرشور خود، تحسین و تجلیل و تمجید رهبر فرزانه انقلاب را به خود جلب نمودند. امّا برخی نامزدها به هشدارهای ایشان کمتر توجه کردند و متأسفانه خط تخریب و تهمت را دنبال نمودند و رقابت سالم و توأم با اخلاق اسلامی جای خود را به مبارزه برای کسب قدرت به هر قیمت و به هر وسیله داد و زمینه برای فتنه گریهای بیگانگان و آشوب طلبان داخلی فراهم گردید!
وقایع پس از انتخابات
اعلام پیروزی زود هنگام
بسیاری از اصلاح طلبان ماهها قبل از موعود برگزاری انتخابات با قاطعیت از پیروزی میرحسین موسوی خبر می دادند. در همین رابطه مصطفی کواکبیان (دبیرکل ّ حزب مردم سالاری ) گفت: ما با قاطعیت تمام می گوییم که میرحسین موسوی پیروز خرداد خواهد بود. اگر میرحسین موسوی پیروز نشد، هرچه دلتان خواست به من بگویید. به عقیدأ من لزومی ندارد که اصلاح طلبان برای نامزد واحد اجماع کنند. چرا که میرحسین موسوی مطمئناً رئیس جمهور می شود1 وی همچنین در جمع حامیان موسوی خطاب به احمدی نژاد گفت: «به آقای احمدی نژاد می گویم که ساعت 01 صبح روز 32 خرداد مانند ناطق نوری پیام تبریک خودت را آماده کن. »
اصلاح طلبان در اظهارنظرها و مواضع خود همواره بر این امر تأکید می کردند که جریان رقیب یعنی اصولگرایان در صددند تا برای به دست آوردن مجدّد آرأ حضور مردم را کمرنگ کنند و چنین القأ نمودند اگر مردم حضوری حداکثری داشته باشند یقیناً نامزد اصلاح طلبان پیروز خواهد شد.
هنوز چند ساعتی از شروع انتخابات نگذشته بود که سایتهای وابسته به اصلاح طلبان (نوروز - قلم نیروز - اصلاحات - امروز - سلام نیوز - جمهوریت) با استفاده از شیوه های جنگ روانی مدعی شدند نامزد آنها در 12 استان به برتری قاطع دست یافته و مردم وی را انتخاب کرده اند. سایت کلمه نیوز با اشاره حضور حماسی مردم به مصاحبه با سید محمد خاتمی پرداخته و از قول وی نوشت: «شواهد امر حاکی است موسوی انتخابات را برده است. اما من پیشگو نیستم». میرحسین موسوی که همچون سناتورهای آمریکایی همیشه در کنار خود همسرش زهرا رهنورد را همراه داشت، پس از انداختن رأی خود به صندوق اعلام کرد که «قول می دهم از آرأ همه صیانت کنم. » وی یک ساعت پس از پایان انتخابات در جمع خبرنگاران حاضر شد و خود را پیروز انتخابات خواند و از وزارت کشور برای برگزاری جشن پیروزی تقاضای مجوز نمود.
« تقلب» رمز آشوب
فرایند تشکیک در سلامت انتخابات در طول 3 دهه از عمر گرانبهای انقلاب اسلامی در انتخابات مختلف وجود داشته است و همواره دشمنان خارجی، ساز ناسالم بودن انتخابات را کور کرده و رسانه های بیگانه این توهم را در شیپورهای تبلیغاتی خود می دمند. آنان با به راه انداختن یک جنگ رسانه ای تلاش نمودند تا از حضور مردم در پای صندوقهای رأی کاسته و غیر مردمی خواندن جمهوری اسلامی ایران را علم کنند.
دشمنان انقلاب اسلامی که برای به چالش کشاندن نظام جمهوری اسلامی و در نهایت فراهم کردن زمینه های سقوط آن، از هیچ کوششی فروگذار نبودند، با نزدیک شدن ایام انتخابات ریاست جمهوری دهم و در آستانه و دهه چهارم انقلاب اسلامی به عنوان دهه پیشرفت و عدالت که از ویژگی و حساسیت خاصی برخوردار بود، مانور تکرار و ادعای واهی خود را مبنی بر احتمال تقلب در انتخابات، پر رنگ تر از گذشته آغاز کردند.
اگرچه برخی نامزدهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری قبل از برگزاری انتخابات با تشکیل کمیته صیانت از آرأ بر این طبل کوبیدند، اما دشمنان قسم خورده انقلاب اهداف فراتری را دنبال می کردند. این در حالی بود که شاید حتی خود کاندیداهای مورد نظر هم از عمق فتنه آگاهی نداشته و به طور یقین بسیاری از حامیان و طرفداران ایشان هم از چنین هدفی ناآگاه بودند. ولی آنچه پس از انتخابات به عنوان فاز جدید راهبردی دشمنان در دستور کار قرار گرفت، شرایط متفاوت تری به نمایش گذاشت که وجود آنچه از آن به عنوان انقلاب رنگی یا مخملی یاد می شد را نیز اثبات نمود.
در راستای شبهه در سلامت انتخابات و ابراز نگرانی جریان دوم خرداد از روند برگزاری انتخابات، شبهه هایی در خصوص سن شرکت کنندگان افزایش تعداد صندوقهای سیّار نسبت به گذشته عدم صدور کارت برای نمایندگان از سوی برخی کاندیداها مطرح شد.
اگرچه برای هرکدام از آن شبهه پاسخی مستدل از سوی مقامات اجرایی و نظارتی داده شد، اما این فضا در حجم وسیعی رو به گسترش گذاشت. به طوری که هواداران موسوی در شعارهای پیش از انتخابات خود از شعارهای «اگه تقلب بشه ایران قیامت می شه» و یا «اگه تقلب نشه موسوی اوّل می شه» استفاده نمودند. به فاصله چند روز مانده به برگزاری انتخابات دهم زهرا رهنورد همسر موسوی اعلام کرد: «در صورت پیروزی احمدی نژاد در انتخابات، وجود تقلب اثبات می شود. » این حرکتها نوعی آماده سازی اذهان برای ایجاد تردید در انتخابات بود که از سوی حامیان موسوی شکل گرفت.
انتشار سی دی نود سیاسی و توزیع آن در سراسر کشور و تبلیغات گسترده در آن مبنی بر دروغگو بودن احمدی نژاد و تکثیر پوستر سبز رنگ با مضمون «دروغ نمی گویم» و توزیع آن در شهرستانهای مختلف، علاوه بر تضاد آشکار با قانون انتخابات، در دستور کار قرار داشتن عملیات روانی را در ستادهای موسوی قوّت بخشید.
انتشار نامه تهدیدآمیز هاشمی رفسنجانی به رهبر انقلاب که به طور تلویحی تهدید به اغتشاش و نافرمانی مدنی در آن مشاهده شد و شایعه پاسخ رهبر انقلاب به نام هاشمی در دفاع از ایشان و محکوم کردن احمدی نژاد از آخرین تلاشهای حامیان موسوی در این راستا بود.
عفت مرعشی (همسر هاشمی رفسنجانی) در روز 22 خرداد، با حضور در حوزه اخذ رأی حسینیه جماران به جوّ سازمانی درباره سلامت انتخابات پرداخت و با اعلام این که به میرحسین موسوی رأی داده است گفت: «امیدوارم که تقلبی صورت نگیرد که اگر این اتفاق بیفتد من در پل صراط از آنها نخواهم گذشت. اگر تقلب شود از مردم می خواهم با حضور در خیابانها واکنش نشان دهند، اما در صورتی که تقلب انجام نشود مطمئن هستم که میرحسین موسوی رأی خواهد آورد. » مردم با حضور حماسی خود در 32 خرداد بار دیگر نشان دادند که حرف آخر را آنان می زنند و چشم جهانیان را با حضور خود خیره کردند.
ملّت با رأی خود به دکتر احمدی نژاد ثابت کردند که قدردان زحمات کسی هستند که صادقانه با تلاش خستگی ناپذیر خود را خادم مردم می داند و برای سرافرازی کشور گام برمی دارد. آنان با رأی خود اعلام کردند که دولت دهم را نیز دولتی اصولگرا و استمرار بخش گفتمان امام(ره) می خواهند. اما عده ای که خود را شکست خورده می دانستند و با طرح کمیته صیانت از آرأ به راه فرار به جلو را برگزیده بودند، پس از مشخص شدن نتایج انتخابات بر طبل اعتراض و این که در انتخابات تقلب شده است، کوبیدند.
آنان در ابتدا معتقد بودند که میرحسین بیشترین رأی را دارد و رئیس جمهور منتخب مردم است. اما پس از مدتی در عین ناباوری درخواست ابطال انتخابات را نمودند. این در حالی بود که اگر این ادعا واقعیت داشت و طرفداران آنها حقیقتاً باور داشتند که مردم به آنان رأی دادند، علی القاعده نباید در خواست ابطال انتخابات را مطرح می کردند و به طور مؤکداً بر بازشماری آرای صندوقها پافشاری می کردند.
با القأ گسترده این توهم که در انتخابات تقلب شده است! جمعی از حامیان نامزدهای معترض به نتایج انتخابات با دعوت برخی سران جریان دوم خرداد به خیابانها کشیده شدند و اعتراضهایی را انجام دادند.
اگرچه این اعتراضات در ابتدا به صورت آرام انجام شد، اما حضور برخی عناصر سودجو و اغتشاشگر در میان حامیان آن نامزدها، موجب شد که این اعتراضات به آشوب منجر شود.
دلایلی که حامیان موسوی برای موضوع تقلب مطرح ساختند در نوع خود قابل توجه و خنده دار بود. زهرا رهنورد (همسر موسوی) با پناه بردن به شبکه بی بی سی و گفتگو با شبکه انگلیسی در خصوص دلایل تقلب گفت: «آذربایجان و ترک زبانها هیچ وقت فرزند خودشان را نمی گذارند که به کس دیگری رأی دهند. موسوی بارها گفته که من داماد لرستان هستم. بنابر این اهالی لرستان موسوی را نمی گذارند به احمدی نژاد رأی دهند. هروقت طرفداران دو طرف حاضر می شدند، طرفداران احمدی نژاد در مقابل طرفداران موسوی در حد یک صدم بودند. . . ».
فلینت لورت و هیلاری من لورت از کارشناسان شورای روابط خارجی آمریکا در سایت این شورا ضمن تحلیل انتخابات ایران نوشتند: «نتایج انتخابات ایران از آن جهت برای برخی تعجب آور است که آنها نتایج انتخابات را با توجه به توهم خود تفسیر می کردند و اگر کودتایی وجود داشته باشد به وسیله بازنده های انتخابات در حال انجام است». آنان تصریح می کنند: «بیشتر رسانه های غرب و آمریکا در هفته های قبل از انتخابات بر روی میرحسین موسوی بسیار مانور دادند، اما آنها از تأثیرگذاری احمدی نژاد به عنوان سیاستمداری مردمی مانند سال 5002 غافل بودند». این دو کارشناس شورای روابط خارجی آمریکا با اشاره به موارد استنادی موسوی برای تقلب در انتخابات بیان داشتند: «حتی با توجه به استانداردهای انتخاباتی در آمریکا نیز این تخلّفات نمی تواند تقلب انتخاباتی نامیده شود. »
سایت جهانی نیوز نیز با ارائه راهکاری برای موسوی (گرفتن شماره های ملی و مشخصات رأی دهندگان و تطبیق آن با صندوقها) خواستار آزمودن ادعای موسوی بدون خونریزی شد. جهان نیوز بیان داشت: «متأسفانه دلایل و مستندات احساسی چون آذری زبان بودن موسوی و داماد لرستان بودن وی و دلایلی دیگر که حتی از جانب برخی همفکران و دوستان اصلاح طلب وی نیز مورد تمسخر واقع شده بود، موجب شده تا مهندس موسوی با چشمانی بسته و دستانی خالی ابطال کلّی انتخابات را مورد مطالبه قرار دهد. »2
براساس افشاگریهای تعدادی از حامیان موسوی، آنان با نظرسازی و گزارشهای یکجانبه، این نامزد انتخابات را به این باور رساندند که او قطعاً پیروز انتخابات است. بنابراین نباید به نتایج به دست آمده تن دهد، برای نمونه امیر حسین مهدوی (عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین و سردبیر روزنامه اندیشه نو و عضو ستاد انتخاباتی موسوی) در نشست خبری در خبرگزاری ایسنا با بیان جزئیاتی از فعالیتهای ستاد میرحسین و نقش برخی عوامل این ستاد در شکل دهی آشوبها گفت: «در شرایطی که ادله ای برای پیروزی موسوی در انتخابات نداشتیم و ناظران وی نیز در قریب به اتفاق صندوقها حضور داشتند، به موسوی این گونه القا کردیم که اعلام کند پیروز قطعی انتخابات است. »3 مسأله ای که 07 روز پس از انتخابات علی رضا بهشتی (عضو هسته مرکزی ستاد موسوی) در مصاحبه ای به آن اذعان کرد. وی در این باره گفت: «برخی تماسها موجب شد موسوی پیروزی خود را اعلام کند». 4
مهدوی در ادامه با اشاره به نظرسازیها بیان داشت: «در مرحله نخست اعلام کردیم که موج سبز در کشور راه افتاده و در مرحله بعد گفتیم آرای موسوی در حال رشد است، در گام دیگر مدعی شدیم که او با آقای احمدی نژاد به مرحله دوم می رود و بعد چنین القا کردیم که موسوی قطعاً پیروز انتخابات خواهد بود، القای چنین مطالبی موسوی را به این باور رساند که پیروز انتخابات است. »5
انقلاب رنگی یا جنگ نرم
انقلاب رنگی یکی از انواع انقلابهای به کار گرفته شده ای است که در سالهای اخیر در چندین کشور از بلوک شرق و شوروی سابق رخ داده است. این نوع انقلابها معمولاً در دوران انتخابات یک کشور روی می دهد و هدف اصلی آن زیر سؤال بردن انتخابات و در نتیجه ادعای باطل بودن آن می باشد.
نظریه پرداز اصلی این تفکر، شخصی به نام جین شارپ دکتر فلسفه و استاد علوم سیاسی چندین دانشگاه آمریکا و عضو ارشد اندیشکده آلبرت اینشتین می باشد که از اواسط قرن بیستم نظریه خود را تبیین و بسط داد و معروف ترین کتاب وی تحت عنوان «از دیکتاتوری تا دموکراسی» در سال 3991 منتشر شد. این کتاب که خلاصه ای از مبانی نظری و بیشتر با رویکرد عملی، آموزه های کودتای نرم را بیان می کند، به منظور استفاده مبارزان راه دموکراسی به زبانهای مختلف از جمله فارسی ترجمه شد. جین شارپ در این کتاب تعالیم 891 گانه ای دارد که با بررسی آن و انطباق مصداقهای آن در وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، قابل تأمل است.
در این جا به برخی از این تعالیم اشاره می کنیم: سخنرانیهای عمومی نامه های اعلام مخالفت یا اعلام حمایت بیانیه های امضأ شده گروهی استفاده از شعارها و کاریکاتورها و نمادها - پرچم ها و پوسترها و ارتباطات بصری - جزوه ها - رساله های چاپی و کتابها - دیوارنویسی و زمین نویسی - تشویق کارگران و کارمندان به اعتصاب و دست کشیدن از کار - استفاده از رنگها و پوششهای نمادین - حمل اشیأ نمادین - تخریب اموال شخصی - استفاده از علامتها و نامهای جدید - نمایش تصویر افراد و شخصیتها - استفاده از شکلکهای نقاشی شده به نشانه اعتراضی - استفاده از علامتها و نامهای جدید - ایجاد صداهای نمادین - بازخواست از شخصیتها و مأموران - تمسخر و اهانت به شخصیتها - ملاقات و مذاکره با مسؤولان - تعقیب و مراقبت مسؤولان - استفاده از میان پرده های طنز و تمسخرآمیز - آوازخوانی - انجام تظاهرت همگانی - انجام مراسم سوگواری سیاسی - تشییع جنازه های غیر واقعی و ظاهری - تشییع جنازه های همراه با تظاهرات - اجتماعات اعتراضی یا حمایتی - استفاده از تظاهرات غیرمستقیم با استفاده از رنگها و نمادها و اشکال متنوع - آموزشهای درون گروهی - سکوت - انکار و نفی شخصیتهای شناخته شده - تحصن - در خانه ماندن - اعتصاب - تحریم خودداری یا بازپس گیری بیعت سیاسی - انتشار متون چاپی و انجام سخنرانیهای مبتنی بر تشویق مقاومت - خودداری از قبول مأموران انتصابی - نافرمانی در زمان نبود نظارت مستقیم - تمرّد و شورش - عدم همکاری با واحدهای متشکل دولتی - تحمل مصیبت و آزار غیر خشونت آمیز - تحصن نشسته یا ایستاده - هجوم آوردن به افراد و شخصیتها - تولید صداهای غیرخشونت آمیز - ایجاد راهبندان در خیابان و جاده ها - جعل و تقلب با انگیزه های سیاسی و. . . ».