صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۱:۴۱  ، 
کد خبر : ۱۴۵۰۸۷

افزایش 2 برابری مصرف نان در کشور


بصیرت: از آنجائیکه بر اساس تحقیقات به عمل آمده منشأ بسیاری از بیماری های نوظهور عصر جدید همچون چاقی - دیابت - فشار خون - چربی خون - سکته- سرطان و... بخاطر نوع تغذیه و کیفیت خوراکی های مصرفی مردم می باشد بر آن شدیم تا با بررسی این موضوع در کشورمان علل شیوع روز افزون این بیماری ها را که امروزه به بیماری های غیرواگیر نام گرفته اند ریشه یابی نماییم.
بر اساس آمار اعلان شده از سوی سازمان غله و دانشگاه شهید بهشتی تهران نان خوراک اصلی مردم کشور ما را تشکیل می دهد و متوسط نان مصرفی هر ایرانی در روز حدود 400 گرم می باشد که بین 300 تا600 گرم نیز نوسان دارد و از طرفی طی 30 سال گذشته تغییرات بسیاری در کمیت و کیفیت نان های تولیدی کشور پدیدار شده و با سبوس گیری از گندم آردهای مختلفی با عناوین خاص بین نانوایان عرضه می شود. (آرد خبازی با 13% سبوس گیری - آرد ستاره با حدود 17% سبوس گیری و آرد نول با بیش از 30 درصد سبوس گیری)، و آنچه به چشم نمی خورد و جایش خیلی خالی است آرد کامل است (آردی مملو از خواص غذایی و درمانی است)
طبق مطالعات و بررسی های بعمل آمده از زمانیکه تولید و توزیع آرد کامل بین نانوایان متوقف شد (سال های 1350 به بعد) و پخت نان های سبوس گیری شده باب شد میزان فیبر دریافتی مردم کشورمان نیز تنزل یافت. یعنی اگر 30 سال پیش مردم روزانه با مصرف 450 گرم نان سبوس دار 15 گرم از 30 گرم فیبر مورد نیاز بدنشان را با نان تامین می ساختند امروز به خاطر مصرف نان های سبوس گیری شده (تافتون تنوری، ماشینی، لواش، بربری، سنگک و سایر نان های فانتزی) رقم 15 گرم به حدود 4 گرم رسیده است.
بر اساس تحقیقاتی که توسط مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان به عمل آمده 30 سال پیش میزان فیبر دریافتی مردم کشورمان بیش از 30 گرم در روز بوده ولی امروز این نسبت به حدود 8 گرم در روز تنزل یافته است. که این رخداد تهدیدی برای سلامتی مردم به شمار می رود. خصوصا که 30 سال پیش تحرک مردم نسبت به امروز به مراتب بیشتر بود ولی امروز نه تنها تحرکاتشان به صفر رسیده بلکه فیبر مصرفی شان نیز به پایین ترین حد ممکن خود رسیده است.
علت برتری گندم بر سایر غلات
ویـژگی و برتری نان گندم نسبت به سایر غلات این است که گندم از تمامی املاح مورد نیاز بدن انسان به طور متعادل برخوردار است و نان گندم تنها غذایی است که از همه املاح و ویتامین های مورد نیاز بدن به اندازه کافی برخوردار است. چون محصول در آفرینش است و بهترین محصول خلقت است.
نقش مهم رژیم غذایی در پیشگیری - کنترل و درمان بیماری های متابولیک (آنمی - راشیتیسم - سوءتغذیه) و غیر واگیر (دیابت - چاقی - قلب و عروق - کلیوی - سرطان - سکته و ...) بر کسی پوشیده نیست. به همین دلیل است که بقراط پدر علم پزشکی بر این نکته تاکید می ورزد که بگذار غذا دوای تو باشد و دوای تو از غذا انتخاب شود. و تغذیه درمانی را مقدم بر دارو و درمانی می داند. و حکیم محمد زکریای رازی نیز می فرماید: تا می توان با غذا درمان کرد نباید به دادن داور مبادرت نمود.
مطلب فوق در زمانی عنوان شده که بشر در عصر کشاورزی به سر می برده و تحرک زیاد - فعالیت بدنی مستمر و انجام امور کشاورزی الزاما مکانیسم وجودی او را به سوخت وساز وامی داشته و فرصتی برای انباشت انرژی غذائی و لانه گزینی چربی ها و نهایتا بروز چاقی و عوارض بعدی آن بروز پیدا نمی کرده. در عصر کشاورزی بشر طی سه وعده غذایی روزانه حدود 6 هزار کیلوکالری انرژی مصرف می نمود و همگی آن بواسطه انجام کار بدنی - تلاش - تقلا و فعالیت مختلف (کار در مزرعه - باغ - خانه - شستن حیاط - زیر آب حوض- شستن لباس - کوفتن گوشت در هاون - جاروب کردن - دوچرخه سواری - رقص - پیاده روی - دوومیدانی و ده ها فعالیت دیگر) سوخته می شد. جایی برای انباشت چربی و بروز چاقی نمی گذاشت ولی از قرن 15 میلادی به بعد بشر با گذر از عصر کشاورزی پا به صنعتی گذاشت و به تدریج از دستاوردهای تکنولوژی بهره گرفت و با احداث کارخانجات بزرگ ابزار تولید را توسعه داد و به مرور کمباین جایگزین کشاورز در مزرعه شد و تراکتور جای گاو آهن را گرفت. و کشاورز ما بیکار شد و جذب کارخانجات صنعتی شد. به تناسبی که از عصر کشاورزی فاصله گرفت تحرک جسمی او نیز تنزل یافت.
کار در کارخانه زحمت کار در مزرعه را نداشت. بوی کارخانه، خوی شهرنشینی را در او تقویت کرد. فعالیت کمتر و درآمد بیشتر در شهر او را بطرف مصرف زدگی و پرخوری سوق داد. از طرفی فرصتی و مکانی برای تخلیه انرژی وجود نداشت این بود که بشر عصر صنعتی با معضل جدیدی مواجه شد و آن ابتلا به چاقی - دیابت - فشار خون - سکته - سرطان - پیری زودرس - استرس های روحی - بیماری های قلبی - عروقی و ده ها عارضه دیگر بود که این روزها که تحت عنوان بیماری های غیرواگیر شناخته می شوند و این نقطه مقابل بیمار ی های واگیری بود که در این عرصه به کنترل بشر درآمده بود. ولی غفلت از کار بدنی، باعث گرفتاری انسان در دام دیگری شد بنام بیماریهای غیرواگیر و افتادن در دام رفاه طلبی و بهره مندی از تمنیات دنیوی.
این رخداد زمانی شتاب گرفت که انسان عصر صنعتی را نیز پشت سر گذاشت و وارد عصر فراصنعتی (دنیای کامپیوتر-الکترونیک و نرم افزارهای نو) شد و همه مقدرات خود را به کامپیوتر و دستاوردهای تکنولوژی سپرد. زندگی های آپارتمانی و متعلقات ذاتی اش انسانها را تنبل و بی تحرک تر ساخت اینهمه در حالی بود که علی رغم تغییر نحوه زندگی (کاهش فعالیتهای بدنی) برنامه غذایی ما تغییر نیافت بلکه از 3 وعده به 5 وعده افزایش یافت و علاوه بر صبحانه-ناهار-شام، دو میان وعده نیز به آن افزوده شد و انواع ساندویچ و خوراکیهای شور و شیرین نیز بین صبح تا ظهر و ظهر تا عصر به آن اضافه گردید.
در حالی که می بایستی عکس آن می شد. یعنی با کاهش فعالیت جسمی مصرف غذاهای کمتر و پرفیبرتر( مثل نان های سبوس دار) جای آنرا می گرفت. تا ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی اینگونه روند صعودی نیابد و سلامتی ما را به مخاطره نیندازد. براساس مطالعات بعمل آمده 30-40 سال پیش ما روزانه حدود 6000 کیلو کالری انرژی مصرف می کردیم که همگی سوخت وساز می شد ولی زندگی امروز ما روزانه 2 تا 3 هزارکیلو کالری انرژی طلب می کند نه بیشتر. اگر بیشتر شود بصورت بافت چربی-چاقی-دیابت-سکته-گرفتگی عروق نمود پیدا می کند و سلامتی ما را به مخاطره می اندازد.
30-40 سال پیش اسمی از ساندویچ، همبرگر، سس، پفک و سایر غذاهای چرب و شیرین-شور و شیرین امروزی نبود و میان وعده هایمان را گندم های بو داده- شاهدانه- کشمش-نخودچی- کاهو- شبدر- گردو-هویج-زردک و سایر حبوبات-میوه جات و سبزیجات محلی و سالم تشکیل می داد و در عین حال 30:40 گرم فیبر مورد نیاز بدنمان را نیز تامین می کرد و صحت-سلامتی-تندرستی و شادابی خاصی در بین جوانان-نوجوانان و کهنسالان آن عصر حاکم بود ولی امروز جابجایی در نحوه زندگی و عدم جابجایی در مصرف غذا سلامتی بشر را به شدت به مخاطره انداخته است.
شیوع بیماری ها
به دلیل شیوع بی سابقه بیماری های غیرواگیری چون چاقی-دیابت-چربی خون-سکته قلبی و نیز کاهش فعالیت بدنی ما نسبت به سالهای گذشته و افزایش مصرف غذاهای چرب-شیرین و نشاسته ای بنابه توصیه سازمان بهداشت جهانی بایستی برنامه های غذایی مان را تغییر دهیم. در غیر این صورت به یکی از بیماریهای فوق مبتلا می شویم و خیلی زودتر از سراشیبی مرگ و انواع معلولیت ها قرار می گیریم. اینکه سالانه 100 هزار نفر به آمار مبتلایان به دیابت کشور افزوده می شود و از هر 5 نفر ایرانی 1 نفر از بیماری غیرواگیر رنج می برند خبر ناگواری است که باید برایش چاره ای بیندیشیم. که دانشمندان می گویند دو راه بیشتر نداریم.
1-افزایش تحرک و فعالیت بدنی روزمره
2-کاهش غذاهای مصرفی و حذف تدریجی غذاهای چرب، شیرین و نشاسته ای
در این راستا پروژه غذای سالم برای جامعه سالم یکی از برنامه های مداخلاتی سازمان بهداشت جهانی است که در ایران-چین-کلمبیا و عمان اجرا می شود و اصفهان پایلوت اجرایی آن در ایران است. مهمترین پیام آنها در این برنامه به شما این است:
تا می توانید از غذاهای چرب و شیرین پرهیز کنید و مصرف نانهای سبوس دار را جایگزین نان سفید سازید.
بر همین اساس پروژه غذای سالم برای جامعه سالم شکل گرفت تا کیفیت غذای مصرفی مردم را نیز بهبود بخشد. و تولید نان سالم (نانی که منطبق بر استانداردهای علمی و فنی باشد) نیاز ضروری مردم کشورمان است. نانی که ارزش غذایی داشته باشد. زمان تخمیر و زمان پخت آن طولانی باشد و از جوش شیرین استفاده ننماید.
پزشکان و محققانی که در زمینه پیشگیری و درمان بیماریها فعالیت می نمایند وجود نانهای سفید را تهدیدی جدی برای سلامتی تلقی کرده اند. استدلال آنها نیز این است:
1)تحرک بشر امروز نسبت به 30 تا40 سال پیش بسیار کمتر شده ولی متاسفانه خوراکش نه تنها کم تر نشده بلکه بیشتر شده و مملو از چربی، نشاسته و شیرینی جات گردیده است.
2)سن ابتلا به بیماریهای غیرواگیری مثل چاقی-سکته-سرطان و قند خون-فشار خون و چربی خون از 60 سالگی به زیر 30 سالگی رسیده است.
3)60درصد مرگ ومیرهای دنیا را مبتلایان به بیماریهای غیرواگیر تشکیل می دهند.
4)به دلیل بالا رفتن رفاه اجتماعی چاقی از طبقه اغنیا به طبقه فقرا سرایت کرده است.
به همین دلیل است که آمار مبتلایان به چاقی و دیابت در دنیا افزایش یافته به طوری که براساس گزار ش مرکز تحقیقات قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در حال حاضر 10% مردم کشورمان مبتلا به بیماری قند خون شده اند و سالانه 100 هزار نفر به آمارشان اضافه می شود؟
20%مردم از فشار خون رنج می برند.
30%مردم دارای چربی خون هستند و هر آن در معرض خطر سکته های مختلفند.
40%مردم نیز دارای تری گلیسیرید بالا هستند و از همه بدتر بیش از 50% مردم کشورمان دچار اضافه وزن شده اند و از چاقی رنج می برند و هر آن درمعرض خطر آسیب سکته یا دیابت هستند.
ایرانی ها 3 برابر مردم اروپا نان مصرف می کنند(ایران 210 کیلوگرم، اروپا 70 کیلوگرم در سال) و در گزارشی که از سوی معاونت سلامت وزارت و بهداشت (مجله دنیای تغذیه/1/آذر1383) عنوان شده نیز آمده است که ایرانی ها بیش از حد استاندارد نان می خورند و کمتر از حد استاندارد گوشت-سبزی-میوه-لبنیات و حبوبات- یعنی بجای اینکه روزی 3 واحد (هر واحد 30 گرم است) میوه میل کنند روزی 1 واحد مصرف می کنند، بجای اینکه روزی 4 واحد سبزیجات میل کنند روزی 8/2 واحد مصرف می کنند بجای اینکه روزی 3واحد حبوبات مصرف کنند روزی 8/1 واحد استفاده می کنند و در عوض بجای اینکه روزی 9 واحد نان مصرف کنند روزی 14 واحد مصرف می کنند.
این یعنی ایرانی ها بجای اینکه روزی 270 گرم نان میل نمایند روزی 420 گرم نان مصرف دارند که البته این آمار در بسیاری از شهرهای کشورمان به حدود 700 گرم در روز هم می رسد. دولت روزانه 3 عدد نان تافتون یا 1 قرص نان سنگک برای هر ایرانی در نظر گرفته است ولی گاهی این رقم به روزی 6 عدد نان تافتون و 2 قرص نان سنگک هم می رسد؟!
در حال حاضر اکثرنانهای تولیدی در کشور سبوس گیری شده و عاری از املاح حیاتی و فیبر مورد نیاز مردم است. برای مثال هر قرص نان تافتون ما باید 5 گرم سبوس داشته باشد تا بتواند 50% فیبر مورد نیاز بدن ما را تامین سازد و در پیشگیری از دیابت و چاقی و بیماریهای قلبی و عروقی موثر باشد ولی با کمال تاسف در حال حاضر هر نان تافتون حدود 2 گرم فیبر دارد.
فیبر نانهای بربری-لواش، کمباینی و فانتزی که از این هم کمتر است و از همه بدتر سنگک ما هم که روزی نماد نان خوب باارزش غذائی بالا بود. در بسیاری از شهرها از آردی استفاده می کنند که نانوایان تافتون و ماشینی مصرف می نمایند؟!
استدلالشان هم این است که آردهای سبوب دار تیره تر و مصرفشان رنگ نانهای مان را سیاه می کنند و مشتری را فراری می دهند؟! آیا شنیدین این خبر فاجعه نیست که سالانه 100 هزار نفر به آمار مبتلایان دیابت کشور اضافه می شود و ما می توانیم با مصرف غذاهای فیبردار مثل نانهای سبوس دار گندم و جو از تشدید آن جلوگیری کنیم؟!
محمدرضا خواجه

 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات