صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱۳۸۹ - ۰۸:۰۰  ، 
کد خبر : ۱۸۵۵۱۹

روحانیت یگانه هدایتگر مبارزات نهائی


مرتضی صفار هرندی
اثبات این که روحانیت، در انقلاب اسلامی یگانه تشکل منسجم و دارای پشتوانه توده های عظیم ولایه های مختلف اجتماعی در سال 1357 بوده است، به جست و جوی تحقیق ویژه ای نیازمند نیست. از اعتراف های سیاستمداران و نویسندگان آمریکایی و اروپایی و مقامات رژیم شاه گرفته تا آثار برخی از نویسندگان موسوم به دگراندیش به این واقعیت اذعان دارند. شبکه تشکیلات کهن روحانیت، استعدادی ریشه دار در ارتباط با قشرهای مختلف اجتماعی از شهری و روستایی به شمار می رفت. اگرچه برخی دستکاری ها در درون حوزه های علمیه و ایفای نقش منفی از سوی جریان هایی مثل بیت سید کاظم شریعتمداری و نیز متحجران سیاست گریز از بروز کارکردهای تعیین کننده روحانیت جلوگیری می کرد.
در کنار تلاش مدرسین حوزه علمیه قم برای انجام فعالیت متشکل، در تابستان 1356 موضوع ضرورت ایجاد یک تشکیلات روحانی در نشستی با حضور مرحوم آیت‌الله ربانی املشی و آیت‌الله موحدی کرمانی از سوی رهبر معظم انقلاب درمشهد مطرح شد. از حسن اتفاق تشرف شهید بهشتی و شهید باهنر به این شهر مقدس در آن روزها، بنیانگذاری این تشکل را : که بعدها نام جامعه روحانیت مبارز برآن نهاده شد- به دنبال داشت. جامعه روحانیت مبارز از زمان شهادت حاج آقا مصطفی خمینی به بعد با افزایش اعضا تا حدود 80 نفر عمده ترین مجموعه برای عملیاتی کردن برنامه های امام (ره) در داخل کشور بود. این کار در قالب ارسال پیام های حضرت امام (ره) برای علمای برجسته شهرستانها، صدور بیانیه های علنی در همراهی با منویات حضرت امام(ره) و تدارک اجتماعات مردمی مثل چهلم ها صورت می گرفت، نماز و راهپیمایی بزرگ عید فطر 1357 از تپه های قیطریه، نماد روشنی از توانمندی این تشکل در بسیج همگانی برای خواسته های رهبری انقلاب بود. وقتی راهپیمایان عید فطر در انتهای مسیر طولانی این راهپیمایی شعار «پنج شنبه، 8صبح، قیطریه» را سردادند روحانیت مبارز تدارک یک راهپیمایی عظیم دیگر را در روز پنج شنبه 16 شهریور ماه 57 را دید. این راهپیمایی در ابتدای صبح از سوی نیروهای مسلح رژیم شاه مورد حمله قرار گرفت، اما حرکت جمعیت میلیونی مردم ادامه یافت و در هنگام بعدازظهر با سخنرانی شهید بهشتی و قرائت قطعنامه توسط آقای ناطق نوری در میدان آزادی پایان یافت. در این قطعنامه برچیده شدن حکومت شاهنشاهی و تشکیل حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی به صراحت خواسته شده بود. چنین حرکت عظیم مردمی طبیعتا مورد طمع گروه های سیاسی غیر دینی هم قرار می گرفت. حزب توده ودیگر گروه های کمونیست در این راهپیمایی با بلند کردن تابلوی شعارهای کمونیستی و پخش خبرنامه خود با عنوان«نوید» به ابراز وجود پرداختند. اما عکس العمل مردم، چیزی جز پایان کشیدن تابلوها و دور ریختن خبرنامه های آنان نبود. بدین ترتیب پس از استفاده ملی گرایان از اجتماعات اسلامی برای مطرح کردن خود حالا گروه های الحادی نیز می خواستند شانس خود را از این طریق آزمایش کنند.
وقتی شریف امامی در پنجم شهریور 57 دولت خود را تشکیل داد، کار خود را با شعارهایی از قبیل رفع اختلاف با روحانیون و اقداماتی مثل بازگرداندن تاریخ رسمی کشور به هجری شمسی وتعطیل قمار خانه ها آغاز کرد، اما همین دولت از بعدازظهر 17 شهریور 57، پس از به راه انداختن جوی خون در تهران موجی از بازداشت روحانیون مبارز را آغاز کرد. آنها نیروی بسیج گر مردم را به خوبی تشخیص داده بودند. دو روز پس از حماسه خونین جمعه 17 شهریور، اعتصاب سرنوشت ساز کارکنان شرکت ملی نفت از پالایشگاه تهران آغاز شد. در اندک زمانی موج اعتصاب ها، کارخانه ها و ادارات دولتی و خصوصی زیادی را در برگرفت. اسناد ساواک گواهی می دهد که کارشناسان این دستگاه امنیتی روحانیت مبارز را عامل این اعتصابات قلمداد می کرده اند. روز 16 مهرماه آقایان مهدوی کنی و غیوری به عنوان عاملان اعتصاب ها در تهران روانه زندان شدند. یک هفته پس از جمعه خونین زلزله مهیبی در طبس به وقوع پیوست. رژیم سعی کرد از اخبار این واقعه دلخراش برای تحت الشعاع قرار دادن جنایت خود در 17 شهریور استفاده تبلیغاتی کند. اما متقابلا نیروهای انقلاب به محوریت شهیدهاشمی نژاد و حضرت آیت‌الله العظمی خامنه ای با تشکیل «اردوگاه امام» در طبس به نیروی اصلی امدادرسان به زلزله زدگان تبدیل شدند. مشهور است که رهبر معظم انقلاب در اولین شب پس از وقوع این زلزله با خوابیدن در کف بار یک وانت، خود را از مشهد به طبس رسانده بودند. این در حالی بود که ایشان بتازگی از تبعیدگاه ایرانشهر بازگشته بودند.
از اواخر سال 56 که خیزش اسلامی دوباره مردم به رهبری روحانیت آغاز شد، رژیم شاه با تبعید روحانیون تاثیرگذار به مناطق دورافتاده و عمدتا سنی نشین تصور می کرد که می تواند حرکت روحانیت را با اختلال مواجه کند. از قضا همین اقدام باعث ایجاد روابط مثبتی بین علمای تبعیدی شیعه با روحانیون ومردم سنی مذهب در مناطق کردنشین و بلوچستان شد. این مسئله همچنین مردم مناطق دور افتاده را با مرکزیت مبارز متصل کرد.
یگانگی نقش امام و روحانیت در هدایت حرکت مردم سبب شد که رژیم در حرکتی متناقض با روند سرکوبگرانه ای که در 17 شهریور آغاز کرده بود، به دنبال محاصره منزل امام خمینی (ره) در نجف، اجازه چاپ تصویر بزرگی از آن رهبر بزرگ را در صفحه اول روزنامه کثیر الانتشار بدهد. چنین اقدامی برای مردم حاوی این پیام بود که مهارکار از دست رژیم خارج شده است. مذاکرات اعضای شورای امنیت ملی رژیم شاهنشاهی در روز نهم مهرماه 57 و پس از تصمیم امام (ره)به خروج از عراق بازهم تاکیدی بر این واقعیت است که هیچ شریکی برای امام و روحانیت درمرکزیت سازماندهی و پیشبرد مبارزات وجود نداشته است. پریشانی سران رژیم در این مذاکرات را در ابراز نگرانی «اویسی» جلاد 17 شهریور از سردرگمی رژیم در مبارزه با امام(ره) و روحانیت و اظهارات «آزمون» وزیر مشاور در امور اجرایی درباره واقعیات موجود در سطح جامعه می توان دید. آزمون لب به شکایت گشوده بود که «بچه های ده : پانزده ساله ما در مدارس شعار به نفع (امام) خمینی می دهند.»
سرکوب مردم در 17 شهریور امر را بر رژیم شاه و حتی آمریکا و دوستان شاه مثل سادات رئیس حکومت مصر مشتبه کرده بود. پس از این واقعه کارتر و سادات درحالی که درکمپ دیوید سرگرم انعقاد پیمان ننگین سازش با رژیم صهیونیستی بودند با ارسال پیامهایی به شاه درباره این موفقیت(!) دلگرمی دادند و پشتیبانی خود را از او اعلام کردند. اما در ظرف چند روز پس از آن ابتدا موج اعتصاب در مراکز اداری و صنعتی آغاز شد و سپس بازگشایی مدارس امکان مهیایی را برای به صحنه آمدن استعداد میلیونی دانش آموزی و دانشجویی را در سراسر کشور فراهم ساخت.
امام (ره) بلافاصله پس از آن که از درگیری مربوط به محاصره در نجف و سپس خروج از عراق و رفتن به فرانسه فارغ شدند اولین پیام را در 16 مهرماه از نوفل لوشاتو خطاب به محصلین علوم دینیه، دانشجویان و دانش آموزان صادر کردند. امام(ره) در این پیام درکنار تکرار موضوعات اصلی مثل تلاش برای برچیدن نظام شاهنشاهی و تشکیل حکومت اسلامی و نیز روابط دوستانه طلاب و دانشجویان، حمایت از کارکنان اعتصابی و ترغیب ارتش به قیام، به دانشجویان هشدار دادند که «می خواهند گروهی از دست نشاندگان و مامورین شاه را وادار کنند شعارهای کمونیستی بدهند تامردم را از خطرات آن بترسانند.»
هواداران گروه های کمونیستی پس از بازگشایی دانشگاهها تبلیغات خود را در محیط های دانشجویی آغاز کرده بودند. فضا به گونه ای بودکه گویا درمیان افراد تحصیلکرده کسی جز کمونیست ها و ملی گرایان نمی توان یافت. از اواسط مهرماه زمین چمن دانشگاه تهران ( محل فعلی نماز جمعه تهران) شاهد اجتماع همه روز دانشجویان و دیگر اقشار مردم بود. این اجتماع به تریبون آزاد افرادی تبدیل شده بود که بعضا از هیچ پشتوانه مردمی برخوردار نبودند.مردم درکنار استفاده از سخنرانی روحانیونی مثل شهید محلاتی، آیت‌الله موسوی اردبیلی و... مجبور بودند شنونده سخنان کمونیست هایی مثل سیاوش کسرایی و به آذین (شاعران وابسته به حزب توده) هما ناطق(عضو سابق کنفدراسیون دانشجویان) متین دفتری ( ملی گرای عضو کانون وکلا) و... باشند. اما در هنگام ظهر آنچه همگان شاهد آن بودند برگزاری یک نماز جماعت باشکوه در این مکان و شعارهای شرکت کنندگان در حمایت از امام خمینی(ره) و حکومت اسلامی بود. روشنفکران چپ گرا و راست گرا با مشاهده این وضعیت و افول تدریجی مقبولیت خویش حتی در پایگاه دیرینه خود یعنی دانشگاه ها ناگزیر به حربه های جدیدی متوسل شده بودند. به آذین مترجم و شاعر معروف عضو حزب توده در یکی از سخنرانی های خود در دانشگاه علم و صنعت در آن زمان روحانیت را تهدید کرده بود که در شرایط رقابت با گروه های سیاسی نباید توقع حفظ حرمت و قداست خود را داشته باشد! درمیان دیگر جریانهای سیاسی نیز نگرانی از غلبه گفتمان امام خمینی در عرصه مبارزات سیاسی موج می زد. چندی پیش سند گزارشی از یک جلسه متشکل از عناصری از جبهه ملی (مثل بختیار، سنجابی، فروهر، صدیقی اللهیار صالح و ...) و حقوقدانانی مثل احمد صدر حاج سید جوادی و عبدالکریم لاهیجی، نمایندگان به ظاهر اپوزیسیون در مجلسین شاهنشاهی و نیز فرزند و داماد سید کاظم شریعتمداری منتشر شد. شرکت کنندگان در این جلسه که در پاییز 57 در دانشگاه تهران برگزار شده است، با پافشاری «برلزوم حفظ سلطنت و قانون اساسی مشروطه به عنوان تنها راه نجات مملکت» تاکید کرده اند:« باید از موضع قدرت با (امام)خمینی مذاکره کرد و در حال حاضر تبادل نظر کافی است و هر چه جلوتر برویم او بیشتر احساس قدرت می کند.» این توافق ها البته راه بجایی نمی برد، چراکه عملی شدن آنها با سد مستحکمی همانند صلابت مواضع حضرت امام و اطاعت عاشقانه مردم از برنامه های مبارزاتی او : که بوسیله روحانیت مبارز در داخل کشور جنبه عملی پیدا می کرد- مواجه بود.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات