صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۳۸۶ - ۰۹:۵۱  ، 
کد خبر : ۱۸۵۶۷

مبانى و چارچوب اصولگرایی / مهدى بستان آبادى


با توجه به نزدیک‌تر شدن به ایام انتخابات دور هشتم مجلس شوراى اسلامى و اهمیت فوق‌العاده ،شفافیت ایدئولوژى و آرمان‌ها واهداف و برنامه‌هاى مبتنى بر آنها در نزد انتخاب شوندگان ( ازحیث تدقیق و بررسى مجدد در ایدئولوژى و آرمان‌هاى فردى و جناحى ولزوم ساماندهى به اهداف و برنامه‌هاى مبتنى برآ‌نها) و انتخاب‌کنندگان ( به جهت انتخاب بهتر، دقیق‌تر وآگاهانه‌تر) بر آن شدیم تا در یک سلسله مقاله با بررسى و معرفى مبانى و اصول اساسى اصولگرایى راستین و چالش‌هاى فراروى این گفتمان به آثار و نتایج عملى التزام به این گفتمان بپردازیم و درنهایت به بایسته‌هاى انتخاباتى از دیدگاه اصولگرایى راستین اشاره نماییم .

بررسى مبانى واصول اساسى اصولگرایى راستین مقوله‌اى است که احتیاج فراوان به تدقیق و پژوهش گسترده و قلم‌فرسایى‌هاى فراوان دارد . جاهلان، معاندان و رقباى سیاسى ایدئولوژى وگفتمان اصولگرایى تنها به هدف نایل آمدن به مطامع و مقاصد سیاسى ،اقتصادى و فرهنگى گروه و جناح خویش، اقدام به حذف رقباى فکرى و سیاسى خویش مى‌نمایندو در این راستا سیاست سیاه‌نمایى ازاهداف و آ‌رمان‌هاى رقباى خویش را در راس برنامه‌هاى خود قرار داده‌اند وهمواره در تلاش بوده و هستند که چهره‌اى کریه و زشت از آ‌رمان،‌اهداف و برنامه‌هاى گفتمان اصولگرایى به‌عنوان اصلى‌ترین رقیب خویش ارائه دهند.

غالبا معاندان وجاهلان نسبت به این گفتمان چنین مى‌پندارند و تبلیغ مى‌کنند که اصولگرایى مستلزم ایستایى ورکود یا حتى عقبگرد و بازگشت به گذشته و جمود و اصرار بر تداوم اهداف وبرنامه‌هاى منقضى شده و غیراجرایى است . این پندار خود به خود نوعى واکنش منفى را در برابر اصولگرایى به دنبال خواهد داشت چرا که علاقه به پیشرفت وگرایش به دگرگونى مثبت در عرصه‌هاى اجتماعی، فرهنگى واقتصادى امرى فطرى است که در همه انسان‌ها و جوامع بشرى بدیهى شمرده مى‌شود.

چیستى و ابعاد اصولگرایی

بدون ارائه تعریفى جامع و شفاف از اصولگرایى نمى‌توان درباره درستى وبایستگى آن داورى کرد. اصولگرایى به معناى گرایش و پایبندى به اصول است . این گرایش و پایبندى قطعا بدون باور به حقیقت ودرستى این اصول نمى‌تواند تحقق یابد.

اگر اصول مورد نظربر مبناى خرد و منطق تبیین و تثبیت شده باشد مى‌توان گرایش و پایبندى به این اصول را تحسین وتائید کرد ولى در صورتى که این اصول بر مبناى تعصب یا فرقه‌گرایى ،‌قو‌م‌گرایی،‌نژادپرستى ،‌ برترى جویى و منفعت‌طلبى شخصى یاگروهى پذیرفته شده باشد پایبندى به آن به هیچ وجه نمى‌تواند منطقى و مورد قبول واقع شود . پس همین جا روشن مى‌شود که براى بحث درباره اصولگرایى و داورى درباره آ‌ن باید این پرسش را پاسخ داد که چه نوع اصولگرایى و با چه ریشه‌ها ومبانى‌اى مورد نظر است؟

در این مبحث مراد از اصولگرایى پایبندى به اصول حقیقى و تکوینى است که بالطبع اصول اعتبارى و قراردادى مبتنى بر اصول تکوینى را نیز رقم مى‌زند و تعیین مى‌کند . اصولگرایى مورد نظر اصولگرایى توحیدى واسلامى ناب است که مبتنى بر آموزه‌هاى عقلانى و وحیانى وهمسو با نگرش‌ها وگرایش‌هاى فطرى است. اصولگرایى اسلامى ناب با بنیادگرایى‌هاى متحجرانه و متعصبانه یا بنیادگرایى‌هاى استکبارى و سلطه جویانه هیچ نسبتى ندارد چرا که تفاوت اصلى این دو بنیادهایى است که در هر کدام مورد ارائه قرار مى‌گیرد . اصول مورد نظر در اصولگرایى اسلامى ناب ،مبانى توحیدى و اعتقادى است که خاستگاه منطقى واستدلالى دارد و بازتاب ریشه‌هاى واقعى عالم هستى است حال آ‌نکه اصول مورد نظر در بنیادگرایى‌هاى متحجرانه یا سلطه‌جویانه اصول متعصبانه یا اعتبارى وبدون ریشه در حقایق عالم هستى است که فقط برترى‌جویى‌هاى قومى یا استکبارى را توجیه مى‌کند واهداف نامشروع آن را محقق مى‌سازد.

 

 

 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات