
حسین محمودی
ربع قرن از عمر پر برکت انقلاب اسلامی را پشت سر گذاشتیم.
نام ایران و ایرانی و انقلاب اسلامی همچنان شهره جهانیان است. 25 سال پیش عدهای با اعتماد و اتکال به خدای بزرگ. به آینده انقلاب اسلامی امیدوار بودند و امروز درستی نگرش آنها ثابت شده است ولی عدهای با شک و تردید و ترس و دلهره به آینده نگاه میکردند. البته این نگرانی هم از سر دلسوزی و علاقه به انقلاب بود. ساختار قدرت و معاملات بینالمللی در آن روزها براساس معیارهای دو بلوک شرق و غرب بود. بر اهل نظر و اندیشه پوشیده نیست که هر دیدگاه و یا نگرش و یا ایدئولوژی و یا تعریفی باید در چارچوب جهتگیری غربیها و کمونیستها جای میگرفت. ولی امروز شاهد هستیم حکومت کمونیستی بلوک شرق شبیه یک افسانه شده است.
پیشبینی حضرت امام خمینی(ره) در مورد جستجوی موزه به موزه کمونیزم محقق شد. حال هم اگر توکل ما بر خدای متعال باشد و با همان معیارهای اول انقلاب و با عشق و امید به حضرت ولی عصر(عج) راهمان را ادامه دهیم. ابرقدرت غرب را به موزههای دیگری از تاریخ خواهیم فرستاد.
مهم این است که بدانیم این امر شدنی است و ما به اهمیت حکومت جهانی اسلام اعتقاد و باور و پای فشاری داشته باشیم. باور کنیم که این وعده حق است و هرکس خدا را یاری کند خدا او را یاری خواهد کرد آنچنان که حضرت امام خمینی(ره) همه چیزش را فدا کرد و خدای بزرگ نصرتش را نصیب او نمود و بزرگترین انقلاب تاریخ بشریت را با ویژگیهای خاص خودش به وجود آورد.
این مقاله چند خطی به خصوص برای جوانان و نوجوانان و به اصطلاح نسل سومیهایی است که به مقتضای شرایط چندان درگیر مباحث بنیادین و ریشهای مکاتب و فلسفهها و ایدئولوژیها نبوده و نیستند که البته باید باشند و جهتگیری آنها نیز به این جهت باشد تا گوهر ناب و حقیقت دین مبین اسلام را از همین چالشها دریابند.
انقلاب اسلامی، دستاوردهای زیادی داشته است. کاش اهل قلم این دستاوردها را در حوزههای تخصصی به رشته تحریر در میآوردند.
از آنجا که یکی از راههای شناخت، مقایسه میباشد. از طریق مقایسهها و ارزیابیهای توأم با معیار در موضوعات گوناگون شناخت بهتری حاصل میشود.
یکی از هزاران دستاورد انقلاب که در جای خود بسیار مهم و اساسی و بنیادین میباشد. نوع نگرش انقلاب اسلامی و فلسفه آن به انسان است و انسانیتی که در این فضا تعریف میشود، با آنچه که در دنیای لیبرالیزم یا یا فاشیزم و یا کمونیزم و یا سوسیالیزم و یا دمکراسی غرب مطرح است کاملاً متفاوت میباشد. آرمانها و آرزوها در نگرش انقلاب اسلامی بسیار اساسی، بلندمدت، راهبردی و جهان شمول است. جهتگیری آرمانی مسلمان انقلابی ایرانی محدود به فضا و دایرۀ محدود منفعت محوری و یا خودخواهی و یا همه چیز را برای خود خواستن نیست. به همین خاطر قلب ایرانی برای مسلمان لبنانی. قلب لبنانی برای فلسطینی، قلب مسلمان چینی برای مسلمان کشمیری، قلب مسلمان آمریکایی برای مسلمان ایرانی و... میتپد. این که نام امام خمینی در دل همه مسلمانان و بلکه مستضعفان دنیا جای گرفته است، به دلیل جهان شمول بودن تفکر ایشان است. ایثار جان و از خودگذشتگی و مصداق آن، عملیات شهادتطلبانه، به جرأت میتوان گفت از دستاوردهای انقلاب اسلامی است.
انسانی که در فضای انقلاب اسلامی قرار گرفته، به آینده جهان و بشریت مینگرد، در فکر مستضعفین عالم است، مشکلات و مصائب و سختیهای زندگی تودههای بشری را مصائب خود میپندارد، به وضعیت حاضر راضی نیست، دوست دارد دائم در شور و هیجان و تب و تاب تحول باشد، تحولش ساختاری و بنیانی باشد، بنیانها را بسازد و ساختارها را مستحکم نماید. انسان مسلمان انقلابی قبل از هر چیز به این میاندیشد که اول از همه بنیانهای عقیده و ایمان را بسازد. عقیدهای که همچون کوه ثابت و استوار باشد و ایمانی که با هیچ زلزلهای متزلزل نشود. تندبادهای فتنه و فساد تاثیری بر آنها نگذارد. عقیدهای که هماورد میطلبد. در نظریهها غور و بررسی میکند و نظریه صائب و جامع را میپذیرد. انسانی که اهل مناظره و طرح و بحث و دفاع است. دفاعیات مرزهای عقیدتی او تعقلی است و از سر احساس و عاطفه نیست. این انسان در عین کوه ایمان و عقیده بودن، مرکز تجمع و نشر احساس و عاطفه و ملایمت نیز میباشد و این همان انسانی است که در از پای در آوردن خصم زبون و دشمنانان انسانیت هیچ شک و تردیدی به خود راه نمیدهد.
نمونه این دلیرمردان با ایمان و با عقیده را در میدانهای جنگ هشت ساله شاهد بودهایم. هم در رحم نمونه بودند، هم در عاطفه و هم در نابودی مزدوران بعثی. رحم و مروت آنها را در اسارت هزاران مزدور بعثی مشاهده کردهایم. ایمان آنها را نیز در میدانهای مین آزمایش نمودیم. قلم آنها را هم در نبردهای مکاتبهای اندیشمندان غربی و شرقی دیدهایم. امثال شهید آوینی را خوب میشناسیم. هم اهل اندیشه و فکر و قلم و هنر بودند و هم رزمی بودند و نظیر او، امثال شهید چمران که تجمعی از جهاد و مبارزه و عاطفه و تواضیع و خلوص و عشق و عرفان و معرفت و نوعدوستی بود. در عین حال مطیع مولا و رهبر بود. به عشق او نیرو میگرفت و قوت میبخشید. سربازان گمنام زیادی در این مملکت وجود داشته و دارند که این چنین فکر میکنند. البته در میدانهای مبارزه با نفس اگرچه بعضی لنگیدند ولی غالب این بوده که سرافراز بیرون آمدهاند.
انسان دستپرورده انقلاب اسلامی راه را دور و دراز میبیند. موانع را میشناسد و به چگونگی حذف موانع و یا کم کردن آنها فکر میکند. چون هدفش بزرگ است، نمونه و الگوی زیادی در طول تاریخ دارد. باید یاران معدود حضرت رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) و سایر ائمه اطهار(ع) را بشناسد و آنها را فراموش نکند. هر کدام از آنها در حوزهای الگو یا الگوهای رفتاری بودهاند. اگر با بصیرت به امور نگاه کنیم نظیر آنها را هم در این انقلاب میتوان یافت.
یاران ولایت، امروز به این فکر میکنند که چگونه نعمتهای خدا را از دست قلداران جبهه استکبار بیرون بیاورند. مقدمه این کار فراگیر شدن نهضت جهانی اسلام است که بدون شک آرزوی دیرینه میلیونها انسان، اعم از مسلمان و غیرمسلمان در سطح کره زمین است. کدام انسان آزاده است که وصف احوال و زندگی حضرت امام(ره) و مقام شامخ ولایت را بشنود و شیفته نشود؟ اینها خود به تنهایی بهانههای عشق و عاشقی هستند که در قاموس این انقلاب بزرگ میگنجند.
جریانسازیها وصفبندیهای کوچک در نظر بزرگان انقلابی این انقلاب بسیار کوچک است. آنها که از سیاست الفبای آن را هم یاد نگرفتهاند و یا در چارچوب خودخواهیهای منفعتطلبانه، سیاست را تعریف میکنند. این تعریف بزرگان دوراندیش این انقلاب الهی را باز نمیدارد. اگرچه دفاعیات آنها در این عرصه در بعضی مواقع آنها را نیز به این محدودیتنگریها متهم میسازد. ولی گذر زمان حقایق را روشن مینماید. وفاداران به خط و راه امام راحل آنها هستند که در این راه ثابت قدم ماندند هر چند که تهمتهای سازمان یافته را هم تحمل کردند. باران و دوستان انقلاب میدانند راه به این بزرگی پیچ و خمهای زیادی دارد. سختیها، مرارتها، تهمتها، بدنامیها، بیمیلیها و بیاحترامیها برای دوراندیشها امری بدیهی است. اگر از میان راهکارهای مختلف توطئه به خصوص راهکارهای نظامی و... راهکار تهاجم فرهنگی در سرلوحه کار دنیای استکبار قرار میگیرد، به دلیل این است که آنها به اهمیت فرهنگ انسانساز انقلاب اسلامی پی بردهاند و خطر را در همین آموزههای فرهنگی انقلاب اسلامی، و نه در گلولههای توپ و تانک و حتی بمب اتمی میبینند.
موج انسانسازی انقلاب اسلامی فراگیر و موثر و دائمی است. شور و هیجان میلیونها انسان در روز 22 بهمن حاکی از تاثیر این واقعیت و حقیقت انکارناپذیر برای جهانیان و سردمداران استکبار و نقبزنهای داخلی است.
این موج، جهانی است و دیوارهای عقیده و مسلک مکاتب عصر کنونی را در نوردیده، در قلب تودهها جای گرفته و به پیش میرود. این موج به هویت انسانها، عقیدهها، آرمان و فطرت بشریت خواهد رسید و ضد موجهایی که در قرن اخیر برای مسخ هویت و شخصیت انسانها راهاندازی شده به یقین مغلوب خواهند شد. نشانه آن از حرکات و دستپاچگیهای ابرقدرت غرب در سیاستهای اتخاذی او در این سالهاست و روزی نیست که نام ایران و موضع ایران در مواضع سردمداران استکباری مشاهده نشود. این همان ترسی است که آنها از اسلام و انسان دست پرورده انقلاب اسلامی دارند. این یکی از هزاران است. به امید روزی که هزاران دیگر به بشریت عرضه بشود!