تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۰  ، 
کد خبر : ۲۱۲۵۱۲

چالش‌های پیش‌روی انقلاب اسلامی(بخش دوم و پایانی)

اشاره: مطلبی که پیش‌رو دارید بخش پایانی بیانیه جمعیت ایثارگران انقلاب روز گذشته قسمت ابتدائی آن به حضورتان تقدیم شد.

ب- انتخابات مجلس هفتم:
اکنون که به گذشته نگاه می‌کنیم با غرور و افتخار در می‌یابیم که بیست و پنج سال که همه مقدرات کشور با سرپنجه مردم رقم خورده و ایران دیکتاتورزده در آسمان آبی آزادی و استقلال، هر آنچه خود می‌خواهد می‌پسندد بدون هرگونه فشار و اعمال نظر خارجی برمی‌گزینند و به آفاق روشن چشم دوخته است. همین یادآوری یک نکته بدیهی را روشن‌تر از پیش باز می‌تاباند و آن اینکه رمز و راز کینه‌توزی مردم ستیزان بین‌المللی با این کشور و مردم هیچ نیست مگر عم و اراده ایرانیان برای حفظ عزت، استقلال، آزادی و دین‌خواهی و گسترش مفهوم واقعی «انسانیت» و «کرامت انسانی» و در عرصه گیتی در دقیق‌ترین مفهوم و واقعی‌ترین بیان، انتخابات بازندگی و مشارکت سیاسی مردم ایران پیوند خورده است و به روشنی هرچه تمام‌تر به نماد برجسته «مردم‌سالاری» در این کشور تبدیل شده است و برگزاری بیست و پنج انتخابات در طول ربع قرن، افتخاری است که کمتر ملتی از آن برخوردار بوده و این سینه ریز درخشان که از ستاره‌هایی پاک و معصوم بافته شده، بر سینه کمتر ملتی منزل کرده است. با نزدیک شدن به فصلی دیگر از درخشش حضور اجتماعی و سیاسی مردم در پای صندوق‌های رأی و شکل دادن ترکیب نمایندگان مجلس هفتم ضروری است کارنامه عملی و نظری مجلس ششم در بوته نقدی عالمانه و منصفانه قرار گیرد تا بتوان از رهگذر آن مجلس هفتم در حد و قواره‌های لازم و بایسته این مردم شکل بگیرد و مطالبات واقعی و ضروری ملت از سوی نمایندگان جدی گرفته شود. همچنین برای پرهیز از تشتت آراء و گشت اندیشه‌ها و نگاه‌ها، باید اصولگرایان کشور با تحکیم وحدت دینی و مل خود فضایی فراهم کنند تا برایند آن به دست آوردن حداکثر کرسی‌های مجلس باشد. دیگر آنکه همواره باید به یکدیگر یادآور شویم که مشارکت فعال و گسترده مردم در انتخابات مجلس تأثیر راهبردی در ابعاد داخلی و خارجی کشور داشته و زمینه‌های رشد و پویایی میهن را فراهم می‌سازد به ویژه آنکه در باور ما گفتمان مسلط مجلس هفتم باید «گفتمان پیشرفت» باشد. ناگفته پیداست که تحقق این خواسته ملی و خطیر که گذشت زمان آن را تهدید می‌کند به مجلس و نمایندگانی نیاز دارد که اولاً از بیشترین پشتوانه مردمی برخوردار باشند، ثانیاً درک درستی از آسیب‌های درونی و تهدیدهای بیرونی داشته و بادوری از ذنج زمان، با فرصت‌طلبی تمام بر اسب سرکش زمان مهمیز بزنند و آن را برای «پیشرفت» کشور به خدمت بگیرند، ثانیاً «گفتمان پیشرفت» به انسان‌های نواندیش، تحول‌خواه، شجاع و بصیر و اقدام، مردم‌گرا و وطن‌خواه نیاز دارد تا بتوانند در کمتر ناکوک و نامنظم اقدامات اجرایی و غیر اجرایی کشور را در پرتو آرمان‌های ملی و اصول قانون اساسی به نظم، انسجام و هم‌جهتی نزدیک کنند و بر برکات اقدامات در بستر معاضدت و همکاری ملی بیفزاید و دیو آدم‌خوار پراکندگی را از روند کشور دور سازند. مجلس به عنوان چکیده مبارک و فضیلت ملت می‌تواند به سهم خود نقشی شایسته و بایسته در این امر داشته باشد و برای پشت سر گذاشتن آنها، برنامه‌ریزی کند. چالش‌هایی چون: افراطی‌گری، نهادینه شدن منازعه‌ها و ستیزه‌های کاهنده و بی‌حاصل سیاسی، قبیله‌گرایی و آپارتاید سیاسی، از مهم‌ترین چالش‌هایی است که برای مجلس هفتم می‌توان تصور کرد. اکنون به تجربه - اگرچه با هزینه‌هایی گزاف- ثابت شده که «خودانگاری» و «قبیله‌گرایی» و جدال‌های سیاسی، جز آنکه به انفکاک ملت از حاکمیت منجر شود و دردهای مردم را به فراموشی بسپارد و فرصت تمدن‌سازی را از نسل امروز و فردا بگیرد، هیچ بهره‌ای در پی ندارد و ایران را از کاروان پیشرفت جهانی دور و دورتر خواهد کرد.
ج-راه‌های برون رفت از چالش‌ها:
«جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی» معتقد است که برای حل معادله‌های چند مجهولی که کشور را در موقعیتی خطیر و سرنوشت‌ساز قرار داده است، باید اقدامات زیر لباس انجام بپوشد و به شکل مستمر در استحکام آن کوشش شود:
1- درک شرایط ویژه نسل سوم. واقعیت این است که شرایط سخت و صعب امروزی به ویژه در حوزه اقتصاد و اشتغال و پژوهش و تحقیق جوانان را به شدت نسبت به آینده بیمناک کرد و روند امید به چشم‌اندازی روشن در زندگی آن‌ها رو به افول گذارده است.
2- تحول نگرش و انتقال مدیریت در بدنه نیروهای وفادار به اصول انقلاب و آرمان‌های ملی. (گردش سیال نخبگان) گفتمان «پیشرفت» حتماً و حتماً باید پوسته ضخیم توقف مدیریت کشور در دست گروهی معدود و محدود را فرو بریزد و با ایجاد فضای باز و نشاط امکان و فرصت لازم برای تمام اندیشمندان و متخصصان که دل در گرو مهر این دین و میهن دارند، برای خدمت و فعالیت فراهم کند. در غیر این‌صورت این پوسته ضخیم، چنان فضای تاریک و بسته‌ای رقم خواهد زد که امکان تنفس فکری برای دلسوزان باقی نماند.
3- جنبش نرم‌افزاری و تولید علم. «پیشرفت» با تولید اندیشه و علم و تبدیل آن به جریاناتی عام و توقف‌ناپذیر، مترادف است. آنها که صرفاً به ترجمه اندیشه دیگران می‌پردازند و بدون توجه به شرایط و اقتضائات بومی اندیشه‌ها، آن را مصرف می‌کنند، در واقع مرگ جامعه خود را امضاء کرده‌اند. در ایران ما از مشروطه به این سو، محافل علمی و گروه نخبگان متجدد عمدتاً در این مسیر گام برداشته‌اند و بخش زیادی از رنج‌هایی که ملت ما از عقب ماندگی‌های خود می‌کشد، ناشی از این روند نامیمون و ویران‌کننده است. در شرایط فعلی باید یک‌بار و برای همیشه تصمیم گرفت تا جلوی این آهنگ ضد ملی گرفته شود و این مهم جز با عزمی راسخ در میان عالمان و نخبگان حوزه و دانشگاه و فرزانگان عرصه فرهنگ و نیز نهادهای حکومتی برای تولید اندیشه و علم و گسترش جنبش نرم‌افزاری به دست نمی‌آید.
4- عقلانی کردن اداره کشور و حاکمیت اعتدال در تصمیمات و اقدامات و طرد مطلق افراطیون از عرصه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی یکی از مهم‌ترین و بنیادی‌ترین کارهایی است که باید نسبت به آن اهتمام داشت و بدون مجامله‌های رایج غده سرطانی «افراطی‌گری» را از پیکر میهن به درآورد.
5- حفظ قواعد رقابت سیاسی. واقعیت این است که جریان‌ها و احزاب سیاسی کشور، گرچه از رقابت سخن می‌گویند ولی در عمل به دشمنی می‌پردازند و ابتدایی‌ترین قواعد رفتار سیاسی را در فرآیند رقابت سیاسی بر نمی‌تابند. شاید بتوان حضور این بیماری را به فقدان تجربه‌های طولانی مدت نخبان سیاسی در رفتار و سامان‌های حزبی دانست و یا این معضل را به حاکمیت ادبیات چپ مارکسیستی در دهه‌های گذشته کشور نسبت داد ولی هرچه که هست تداوم این روند جز به سرخوردگی و انفعال فعالان سیاسی و میدان‌داری کوتوله‌های مدعی سیاست نمی‌انجامد.
6- اولویت عدالت اجتماعی در تمام طرح‌ها و اقدامات. هیچ انسانی آسان‌اندیشی منکر این واقعیت روشن نیست که یکی از اصلی‌ترین دلایل بعثت انبیای بزرگ الهی، تحقق «عدالت اجتماعی» بوده است و مردم ایران نیز با برپایی انقلاب اسلامی، عدالت اجتماعی را با تمام روح و جان خود خرید کرده‌اند. بنابراین تحقق «عدالت اجتماعی» ضمن آنکه امری «درون دینی» تبلور دیرپاترین خواسته مردم ایران نیز هست.
7- رفع فقر، فساد و تبعیض در اشکال و مراتب مختلف آن
8- توسعه همه‌جانبه (فرهنگی، اقتصادی و سیاسی) تجربه تلخ دو مدل توسعه‌ای به کار گرفته شد در دولت آقایان رفسنجانی (توسعه اقتصادی) و خاتمی (توسعه سیاسی) ثابت کرد که کشور به یک فرآیند توسعه‌ای در ابعاد «فرهنگی، اقتصادی و سیاسی» نیاز دارد و غیر از این ما صرفاً به کاریکاتوری از توسعه خواهیم رسید که مشکل‌گشای کشور نخواهد بود.
9- لزوم انقلاب اداری
10- نهادینه شدن فرآیند خدمت به مردم
11- کوچک‌سازی دولت در عمل و سپردن بسیاری از کارها به مردم
12- حذف برخی از نهادها و سازمان‌های موازی که جز بلعیدن بخشی از بودجه عمومی کشور و تحمیل شرایط نامتوازن سودی برای کشور ندارند.
13- رسیدگی به اموال و دارایی مسئولان
14- مبارزه پیگیر و بدون ملاحظه با مفاسد اقتصادی صاحب منصبان حکومتی و وابستگان آنها
15- خانه تکانی فکری و رفتاری در قوای سه‌گانه و تلاش برای روزآمدشدن تصمیم‌ها و اقدامات قوا.
این واقعیت تلخ را باید پذیرفت که با پاره‌ای اندیشه‌های غیرحکومتی، منجمد، ولنگار و نخ‌نما شده به ویژه از جنبه تشکیلات، ساختار و گردش کار و رفتارهای بعضاً اپوزیسیون گونه، قوای سه‌گانه کشور در وضعیت غیرمفیدی گرفتار شده و توان و ظرفیت‌های لازم را برای پاسخ‌گویی به نیازهای زمان را ندارند و با تصمیم‌ها و اقدامات غیرکارشناسی و به شدت احساسی، چرخه امور کشور را با موانع، آسیب‌ها و تحدیدهای بسیاری رو به رو می‌کنند.
د- چشم‌انداز برنامه 20ساله:
با تدوین و تصویب «چشم‌انداز برنامه 20 ساله کشور» این امید در جان و روح ایرانیان جوانه زده است که مدیران بنا دارند از روزمرگی دوری کرده و بر مبنای‌ای مدون و کارشناسی شده، رفتار و تصمیمات خود را سامان دهی کنند. دیرسالی است که هنوز دلسوزان میهن بر ضرورت برنامه‌ریزی برای اداره امور تأکید دارند و حنجره‌های زخمی خویش صلاح ملک و ملت را بر این بنیاد یادآور شده‌اند. اکنون که به یاری خدا قرار است برنامه و اقدام بر مبنای آن، محور فعالیت دستگاه‌های کشور قرار گیرد تذکر نکاتی چند در این ارتباط ضروری است:
1-لزوم برنامه‌ریزی در راستای چشم‌انداز 20 ساله. شدید نیاز به تذکر نباشد که وجود برنامه‌ای جامع و کامل برای یک دوره بیست‌ساله، به تنهایی راه گشا و مشکل زا نیست. بلکه برقرار شدن نسبت تعریف شده و منطقی میان برنامه‌های میان مدت (برنامه‌های پنج ساله) و کوتاه مدت (بودجه‌های سالانه) و نیز حرکت عملی در چارچوب برنامه مادر، می‌تواند به معنای دقیق کلمه چشم‌اندازی روشن فراروی منافع ملی بگشاید و خطاهای رفتاری را به حداقل برساند.
مضافاً اینکه باید دستگاه‌های ناظر، بر روند اقدامات و سیاست‌ها نظارت جدی داشته باشند و کژی‌های را راست کنند و از تخلف‌های زیان‌بار جلوگیری کنند. اگر چنین شود می‌توانیم امیدوار باشیم که جریان امور به انتظام واقعی نزدیک شده و ره‌آوردهای نویدبخش، چشم به راه مردم و کشور خواهد بود. در غیر این صورت اگر هزاران چشم‌انداز بر هزاران برنامه بیست‌ساله بگشاییم راه به جایی نخواهیم برد و وضع اکنون در تسلسی نابودکننده چهره خواهد ماند.
2-امید به آینده. پیشتر در ارتباط با ضرورت ایجاد «امید به آینده» در میان همه اقشار و گروه‌های اجتماعی است. «چشم‌انداز برنامه بیست‌ساله» اگرچه امید آخرین، اما اگر از این امید درست، حساب شده و واقعی استفاده نکنیم و بر تقویت آن نکوشیم جز طوفان درو نخواهیم کرد. چرا که گفته‌اند: «هر کس باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد.»
3-ضرورت محور قرار گرفتن عدالت اجتماعی در برنامه چهارم. در سه برنامه گذشته کشور یکی از مباحث که اتفاقاً باید به عنوان یکی از ارکان برنامه‌ها تلقی می‌شد موضوع «عدالت اجتماعی» بود. اگر بخواهیم از گذشته برای امروز و فردای خود استفاده کنیم باید اکنون که در ماه‌های نخست تدوین «چشم‌انداز بیست‌ساله» قرار دادیم، برنامه چهارم توسعه را به عنوان پنجره کوچکی برای آن چشم‌انداز مبارک تلقی کرده و با محروم قرار دادن «عدالت اجتماعی»، مفهوم عدالت و عدالت‌خواهی را در این برنامه، این خواست پایدار و زوال‌ناپذیر فطری و انسانی را در روح و جان تصمیم‌ها و اقدامات اجباری کنیم.
5-جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی اهداف، شعارها و برنامه‌ها:
جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی اضافه بر همه آنچه در بالا اشاره شد، اهداف و برنامه‌هایی دارد که بنا به ضرورت‌های زمانی لازم می‌داند مجدداً بر آنها تأکید کند:
1-جمعیت برگسترش همدلی و همراهی (نظری و عملی) نیروهای انقلاب و وطن‌خواهان واقعی، تأکید دارد و بر آن است که اگر این رخداد خجسته جامعه عمل بپوشد، انقلاب، مردم و میهن، بیش از پیش از برکات آن بهره خواهند برد.
2-دفاع از حقوق شهروندی (بر مبنای آموزه‌های دینی و قانون اساسی)، کرامت انسانی و آزادی‌های مشروع و قانونی، جزو وظایف دینی، ملی و حزبی «جمعیت» است و هیچگاه از این وظیفه شانه خالی نخواهد کرد.
3-تکثر و تعداد احزاب اگرچه می‌تواند مفید و چاره‌ساز باشد اما تجربه کشورهای دارای دموکراس پارلمانی ثابت کرده است که در عمل برای حفاظت از منافع ملی و جلوگیری از اعمال تصمیمات متعدد، پراکنده و حتی متضاد، کشور به سه حزب اصلی و عمده نیاز دارد تا مردم بر پایه برنامه‌های مدونی که برای اداره کشور ارائه می‌کنند، سکان قوه مجریه، مقننه و اداره شهرها را به آنها بسپارند.
4-جمعیت بر این باور است که سخت‌گیری دینی و تحدیدهای ناصواب و ولنگاری و بی‌بند و باری اخلاقی و اعتقادی به مثابه دو تیغه یک قیچی عمل می‌کنند و منافع مردم و آرمان‌های انقلاب را در معرض خطر جدی قرار می‌دهند.
5-نظام اسلامی و «ولایت فقیه» دو میراث جاودان امام‌خمینی(ره) است و تقویت و پشتیبان این هر دو تکلیف دینی و ملی است.
6-جمعیت اعتقاد دارد که اگر قوای سه گانه می‌خواهند از گردنه خطیر و دشواری که میهن با آن روبه‌روست کشور را به سلامت عبور دهند و حداقل ضایعات را بپذیرند، باید مبارزه با فقر، فساد و تبعیض را به شکل فوری و مستمر در دستور کار خود قرار دهند و همراه با انجام وظیفه ذاتی خود، برای گذر از گردنه‌های بیشتری که پیش روست از موتور قدرت‌مند توده‌های مردم استفاده کنند.
«جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی» امیدوار است شورها و شعورها و احساسات پاک با معرفت‌های ژرف درآمیز و میهن و انقلاب روند تکاملی خود را با دو شاهبال «اسلامیت» و «جمهوریت» به سوی قله‌های سعادت ملی و رستگاری اخروی، تداوم بخشد.
به یاری حضرت حق
جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی 11/10/82

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات