خاورمیانه اصولاً ذخایر آب کمی دارد؛ کمترین آبهای جهان در خاورمیانه است. بعلاوه، بیشترین تشنجات و بحرانها نیز در این منطقه بروز کرده است. بدین ترتیب، پیشبینی میشود در آینده مسئله تقسیم ذخایر آب، بحرانهای مربوط به اقلیتهای قومی و مسائل ارضی را دامن زده، و به یک عامل قدرت تبدیل گردد. مقایسه رشد جمعیت با مقدار ذخایر آب موجود در خاورمیانه بخوبی نشان میدهد که برای هر نفر مقدار حداقل 1000 متر مکعب آب در سال وجود دارد. این مقدار آب در مقایسه با کشورهای صنعتی بسیار ناچیز است. بعلاوه، برابر گزارشهای مرکز مطالعات استراتژیک بینالمللی در سال 2000 آب، نه نفت، عامل تعیینکننده در منطقه خواهد بود.
در بسیاری از کشورهای خاورمیانه، مقدار آب ذخیره سرانه حتی زیر 1000 متر مکعب است. در اغلب این کشورها، به رغم کمبود آب، مردم بیرویه آب مصرف میکنند. پارهای از کشورهای نفتخیز حوزه خلیجفارس با شیرین کردن آب دریا هزینه و انرژی بسیار زیادی به همراه دارد. لبنان و عربستان سعودی، از ذخایر آب فسیلی برای تامین آب آشامیدنی بهرهبرداری میکنند. در حال حاضر، در آفریقای شمالی ذخایر آب فسیلی زیاد است و در آینده نزدیک مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت. اسرائیل و اردن نیز از ذخایر آب طبیعی استفاده میکنند. یکی از مشکلات موجود در خصوص تقسیم ذخایر آب واقع بودن مسیر رودخانه در بین چند کشور است. این رودخانهها به همه کشورها تعلق دارند و باید نیازمندیهای تمام کشورها را تأمین کنند. مصر، سوریه، سودان و عراق در مورد رودخانههای عبوری دارای حقوقی هستند. علت اختلاف اسرائیل با سوریه نیز ذخایر موجود آب در سرزمینهای مورد اختلاف است. به احتمال زیاد، بحران آینده به علت تقسیم غیرعادلانه آب به وجود خواهد آمد و دولتها کوشش خواهند کرد تا ضمن تسلط، آبهای منطقه نفوذ خود را توسعه دهند.
وضعیت رود نیل و جنگ بر سر آبهای طبیعی
رود نیل با 6671 کیلومتر طول، درازترین رودخانه جهان است. در مسیر آن 8 کشور واقع شدهاند که رشد جمعیت در آنها سالانه یک میلیون نفر است. در این رود، سالانه 8/83 میلیارد متر مکعب آب جریان مییابد. دو شعبه این رود نیز به آفریقای مرکزی و اتیوپی میرود. در نهایت، آب رود نیل به دریای مدیترانه میریزد. در کنارههای این رود فضای سبز شده و مردم کشاورزی میکنند. زیرا سایر مناطق این کشورها بسیار خشک است. در مصر. 95 درصد جمعیت در امتداد این رود زندگی میکنند و 97 درصد آب آشامیدنی و مصارف کشاورزی آنها از رود نیل تأمین میشود. 27 درصد انرژی تولیدی مصر نیز از توربینهای سد اسوان به دست میآید. مصر از آب رود نیل در جهت منافع امنیتی و ملی خود نیز بهرهبرداری میکند. خشکسالی چند سال گذشته در سودان و قحطی در اتیوپی باعث شد تا بسیاری از مردم بار دیگر به کشاورزی روی آورند و به همین دلیل، وابستگی آنها به رود نیل افزایش یابد. این در حالی است که سطح آب رود نیل در حال کاهش است و از آب سد اسوان نیز سال به سال کاسته میشود. در سالهای گذشته، کاهش حجم آب و ادامه خشکسالی سبب بروز تشنجاتی در بین کشورهای واقع در مسیر رودخانه شد.
مصر سایر کشورها را به خاطر عدم همکاری برای حل مشکل آب سرزنش میکند. این کشور مدعی است که آنها خطر افزایش بحرانها را دامن میزنند. هم اکنون، بین کشورهای مصر و اتیوپی احتمال بروز جنگ وجود دارد. دولت اتیوپی در نظر دارد از طریق ایجاد سدهایی در مسیر رودخانه زمینهای زیر کشت خود را آبیاری کند. مصر نیز ضمن استناد به قوانین بینالمللی به اطلاع دولت اتیوپی رسانده است که در صورت لزوم از در جنگ وارد خواهد شد. نیل تنها رود خاورمیانه است که در بین کشورها واقع شده و به لحاظ استفاده از آبها موضوع قراردادهای بینالمللی میباشد – به طور قطع، بدون انعقاد این قراردادها جنگهای بسیاری بین این کشورها حادث شده بود. دولت اتیوپی مفاد قرارداد را زیر سؤال برده و معتقد است که قرارداد در 1281 ه.ش در زمان حکومت استعمار، منعقد شده و فاقد اعتبار میباشد. براساس مفاد این قرارداد، اتیوپی حق احداث سد بر روی رودخانه نیل آبی را ندارد. از نظر دولت اتیوپی این کشور حق دارد در مسیر رودخانه در خاک کشورش از آب بیشتری استفاده کند. بعدها، در 1338 بین مصر و سودان قراردادی در مورد استفاده از آب منعقد شد. براساس قرارداد جدید، سهم مصر 5/55 و سودان 5/18 میلیارد متر مکعب از آب رودخانه است. این قرارداد میتواند به عنوان مبنا برای حل مشکل آبهای سایر رودخانهها و شعب آنها مورد استفاده قرار گیرد. البته، قرارداد منعقد شده بین مصر و سودان ضمانت صد در صد ندارد و در صورتی که قحطی و خشکسالی و رشد جمعیت ادامه پیدا کند، سودان آب بیشتری را طلب خواهد کرد.
بحران دیگر مربوط به تقسیم آب بین مصر و لیبی است، در نواحی کویر لیبی، سفره آبهای زیرزمینی وجود دارد که در طول 40 هزار سال گذشته انباشته شده است و در صورتی که مصرف شود، جایگزینی نخواهد داشت. البته، لیبی، مصر و چاد استفاده از این آبها را حق خود میدانند. در حال حاضر، لیبی بخش زیادی از نیازمندیهای خود را از این آبها تأمین میکند. سرهنگ قذافی در نظر دارد که در 5 سال آینده 5/1 میلیارد متر مکعب نیازمندی آب کشور را از آبهای زیرزمینی تأمین کند. لیبی، در حال حاضر، از طریق طرحی قصد انتقال این آبها به شمال کشور را دارد. رهبر لیبی در نظر دارد تا از این آبها برای آبیاری زمینهای زیر کشت بهرهبرداری کند. مجموعه این ذخایر بالغ بر 50 تریلیون متر مکعب است. البته، این اقدام لیبی خشم مصر را برانگیخته است؛ زیرا دولت این کشور اعتقاد دارد که این کار باعث خشکسالی در سایر مناطق میشود.
اختلاف بر سر آب رودخانههای دجله و فرات
رودخانههای دجله و فرات نیز در خاورمیانه مورد اختلاف هستند. مقدار آب سالانه این دو رودخانه تقریباً به اندازه نیل است و در مسیر 4 کشور قرار دارند. ترکیه و عراق در بالای رودخانه و عراق و سوریه در پایین آن واقع شدهاند. دو کشور سوریه و عراق عمدتاً مناطق کویرنشین زیادی داشته، از وضعیت جوی خوبی برخوردار نیستند. سوریه 79 درصد و عراق 66 درصد آب مورد نیاز خود را از طریق رودخانههای خارجی تامین میکنند. 4 کشور واقع در مسیر رود دجله و فرات که قصد بهرهبرداری از آبهای این دو رودخانه را برای کشاورزی دارند، نسبت به همسایگان خود بدبین هستند و از آب رود برای تامین انرژی استفاده میکنند. ترکیه بیشترین بهرهبرداری را از آب رودخانهها میکند و در جنوب شرقی سدهایی احداث کرده است. این کشور قصد دارد برای آبیاری زمینهای کشاورزی از آب این سدها استفاده کند. بخش اصلی طرح، به نام سد آتاتورک، که از سوی پیمانکاران سوئیسی ساخته شده، در 1371 به مرحله بهرهبرداری رسید؛ ادامه طرح تا 30 سال آینده به طول خواهد انجامید. ترکیه خود را مالک و صاحب اصلی جریان آب در کشورش میداند و معتقد است که براساس دکترین هارمون هرچه در سرزمیناش واقع شده، تحت حاکمیت مطلق این کشور میباشد.
در صورتی که همه 22 طرح سد آتاتورک و طرحهای آبیاری به اجرا درآیند، مقدار آب فرات و دجله کم خواهد شد. کارشناسان پیشبینی میکنند که سهمیه آب سوریه و عراق 50 درصد کاهش خواهد یافت. ترکیه برای پر کردن آب دریاچههای سد آتاتورک در 1369 سهمیه دو کشور عراق و سوریه را بشدت کاهش داد. این اقدام، اعتراض دو کشور را در پی داشت. یک سال بعد نیز ترکیه در پی بروز جنگ دوم خلیجفارس (1370) به دلایل فنی مقدار آب سهمیه عراق و سوریه را از فرات به 300 متر مکعب در ثانیه کاهش داد. این عمل با اعتراض شدید سوریه و عراق مواجه شد و دولتهای بغداد و دمشق اقدام ترکیه را محکوم کردند. آنها ضمن استناد به مقررات بینالمللی خواستار دریافت سهمیه آب خود شدند. سوریه و عراق از ترکیه خواستند حداقل 700 متر مکعب آب در ثانیه را رها کند. اما ترکیه فقط با ارسال 500 مترمکعب آب در ثانیه موافقت کرد.
در مقررات بینالمللی مربوط به آبها آمده است که هیچ کشوری حق ندارد از رودخانه و آبهایی که متعلق به چند کشور است، به طوریک جانبه استفاده کند؛ همه کشورها دارای حق مساوی هستند. برابر موافقتنامه بینالمللی که در 1345 در هلسینکی به تصویب رسید:
1. همه کشورهای واقع در مسیر رودخانه نسبت به بهرهبرداری از آب حق مساوی دارند؛
2. هیچ کشوری حق استفاده از آب رودخانه را در صورتی که ضرری متوجه کشور دیگر واقع در مسیر شود، ندارد؛
3. تمام کشورها موظفاند که اطلاعات و آمار خود را به طور مرتب در اختیار دیگران قرار داده و برنامههای خود را به اطلاع آنها برسانند.
در حال حاضر، موافقتنامه فوق در بین کشورهای اروپایی رعایت شده و بیش از 100 قرارداد بین دول مختلف اروپایی منعقد شده است. در انعقاد این قراردادها، همواره وضعیت جغرافیایی، رشد جمعیت و مقدار ذخایر موجود آب مدنظر بوده است.
بعلاوه، مسئله آب در ترکیه و کشورهای همسایه جنوبی این کشور به تشنجات سیاسی نیز دامن میزنند. بین ترکیه و سوریه اختلافات ارضی بر سر استان هاتای وجود دارد. این استان در 1318 بنا به تصمیم دولت فرانسه ضمیمه خاک ترکیه شد؛ زیرا دولت فرانسه قصد داشت از طریق ضمیمه کردن خاک این استان به ترکیه از این کشور به خاطر بیطرفی در جنگ تشکر کند. اما سوریه تصمیم فرانسه را فاقد اعتبار میداند و معتقد است که این استان باید به سوریه بازگردد. از آنجا که منطقه فوق از لحاظ ذخایر آبی اهمیت دارد و رودخانه اُرُنتِس از خاک سوریه سرچشمه گرفت، از استان مورد اختلاف هاتای عبور میکند، این کشور مدعی تملک بر رودخانه و استان مذکور است.
مسئله دیگر مشکل کردهاست. دو کشور ترکیه و سوریه در جنوب شرقی و شمال شرقی خود مشکل کردها را دارند. دولت سوریه از کردهای مخالف ترکیه جانبداری میکند. آنکارا این عمل دمشق را سرزنش میکند؛ زیرا معتقد است باعث بیثباتی در ترکیه خواهد شد. مشکل کردها نه تنها بین سوریه و ترکیه، بلکه بین سه کشور ترکیه، سوریه و عراق نیز اختلاف ایجاد کرده است. کارشناسان معتقدند که اختلاف سه کشور در خصوص سهمیه آب، تشنجات سیاسی و رقابت بر سر قدرت گرفتن در منطقه قابل حل نیست. از آنجایی که این سه کشور با مشکل رشد فزاینده جمعیت مواجه بوده و نیاز مبرم به آب دارند، خطر جنگ بین آنها محتمل است. ترکیه ذخایر آب زیادی دارد و از مقدار 185 میلیارد مکعب آب موجود تنها بخش کمی از آن را مصرف میکند؛ در حالی که رشد جمعیت این کشور بسیار چشمگیر بوده است در فاصله زمانی 1364 تا 1369 رشد جمعیت واقع در منطقه سد آتاتورک به 43 درصد رسید. اوزال، رئیسجمهور سابق ترکیه، برای خاتمه دادن به مشکل آب پیشنهاد کرده بود تا از طریق ایجاد دو خط لوله، آب را به سوریه، اردن و اسرائیل برساند و بخش دیگری را نیز به کشورهای حوزه خلیجفارس منتقل کند. بعلاوه، اوزال در کنفرانس آبان 1370 در آنکارا پیشنهاد دیگری نیز ارائه کرده بود که با مخالفت کشورهای عربی حوزه خلیجفارس مواجه شد. در آن زمان، کشورهای فوق میگفتند که ترکیه حق ندارد از آب دجله و فرات بیشترین استفاده را نماید و در ازای هزینهای هنگفت بخشی از آن را از طریق لوله در اختیار سوریه، اردن و اسرائیل قرار دهد و از این طریق کشورهای عربی را بخود وابسته کند. سوریه نیز مخالف در اختیار قرار دادن آب ترکیه به اسرائیل، قبل از انعقاد قرارداد صلح با اسرائیل، بود. دولت دمشق گفته بود تا زمانی که اسرائیل ارتفاعات جولان را پس ندهد، نباید در اختیار این کشور قرار داد.
بعلاوه، در اسرائیل نیز میگفتند آبی که از طریق لوله و از سوریه به اسرائیل برسد، وابستگی اسرائیل را به سوریه افزایش خواهد داد. به هر حال، کنفرانس آنکارا بینتیجه پایان یافت و بحران آب حل نشد.
آبهای اردن
اردن، با توجه به رشد زیاد جمعیت و کمی آب، در آینده خواه ناخواه با کشورهای همسایه درگیر خواهد شد. در حال حاضر، تقسیم آب به طور صحیح انجام نمیشود. اردن نیز با توجه به مشکلات مالی قادر به ایجاد سد نیست. در ضمن مقامات اردن مدیریت خوبی بر جریان آبهای موجود ندارند. رود اردن روخانه بسیار کوچکی است که 18300 کیلومتر مربع را آبیاری میکند. در این رود، سالانه 3/1 میلیارد مکعب آب جریان دارد. حجم آب رود اردن 65 بار کمتر از نیل است. آن بخش از آب قسمت علیای رود اردن که قبل از رسیدن به دریاچه طبریه به کانال برموک میریزد، دارای حجم آبی برابر 55/0 تا 60/0 میلیارد متر مکعب است. آب قسمت علیای رود که بخش مهمی از نیازمندیهای آب آشامیدنی اسرائیل را تامین میکند، برای این کشور بسیار حائز اهمیت میکند. ادامه این آب به جنوب غربی سوریه و در بالا به جنوب لبنان سرزمینهای کرانه غربی و نوار غزه میرسد. این مناطق، بویژه اردن و سرزمینهای اشغالی خود با بیشترین کمبود آب در خاورمیانه مواجه هستند. به همین دلیل نیز مشکل آبها بخش عمدهای از برنامه صلح خاورمیانه را در بر گرفته است. مشکل آبها از 4 سال قبل در کنفرانس مادرید مطرح بوده و تاکنون نیز حل نشده است.
اختلاف بر سر مقدار ذخایر آب موجود دلایل سیاسی پشت پردهای دارد؛ چرا که اسرائیل، برخلاف سایر کشورها، مرزهای مشخص طبیعی ندارد، قسمت عمدهای از ذخایر آبهای آن در شمال (رودخانه لیتانی در لبنان)، کلیه مناطق آبخیز اردن و رودخانههای حسبانی و بانیاس (در سوریه)، آبهای ارتفاعات جولان و شرق رود اردن (برموک) و آبهای کرانه غربی رود اردن را شامل میشود. اسرائیل، پس از تاسیس، از آب دو یا سه رودخانه (بانیاس و حسبانی و نصف آب رود اردن) محروم بود – تنها رودخانه «دان» بود که از خاک اسرائیل عبور میکرد. پس از جنگ جهانی اول و برنامههای سازمان ملل متحد، در 1326، صهیونیستها توجهی به قوانین بینالمللی آبها نکرده و در جنگ اول اعراب و اسرائیل (1328 – 1327) کوشش کردند که آبهای اردن را به تصرف درآورند، هرچند این تلاش موفقیتآمیز نبود. از 1332 تا 1344 دولت آمریکا برای خاتمه دادن به بحران تقسیم آب برنامهای را تهیه کرد. آیزنهاور، در اواسط 1332 اریش جانسون را به منطقه اعزام کرد تا بین کشورهای عرب و اسرائیل در خصوص تقسیم آبهای اردن توافقی ایجاد کند. جانسون برای کشورهای لبنان، سوریه، اسرائیل و اردن سهمیه آبی مشخص کرد – هرچند این برنامه عملاً به اجرا در نیامد و دولتهای عرب از انعقاد قرارداد تقسیم سهمیه آب خودداری ورزیدند، زیرا انعقاد این قرارداد را به منزله به رسمیت شناختن اسرائیل میدانستند.
از آنجا که کشورهای عرب از مدیریت خوبی بر آبها برخوردار نبودند، اختلافات تشدید شد و هر کشور تصمیم گرفت به طور جداگانه از طریق احداث سدها آب مورد نیاز خود را تامین کند. اسرائیل برای تامین نیازمندیهای آب آشامیدنی خود کانال بزرگی به نام کانال «ملی حمل آب» احداث کرد که عملیات آن در 1343 پایان یافت. اسرائیل از طریق این کانال سالانه 500 میلیون متر مکعب آب از دریاچه طبریه، یعنی تنها منبع آب طبیعی کشور، به صحرای نقب منتقل کرد. از آنجا که دریاچه طبریه بیش از 200 متر پایینتر از سطح دریاست، باید ابتدا با صرف انرژی و هزینه زیاد آب را به ارتفاع لازم آورد و قسمتی از آن را از طریق لوله و کانال به مناطق دیگر اسرائیل از جمله تلآویو انتقال داده. اسرائیل برای طرحهای کشاورزی خود در نواحی خشک جنوبی از این آبها استفاده میکند. اردن نیز برای تامین آب مورد نیاز خود کانال شرقی را احداث کرد. اردن قصد داشت تا از طریق این کانال بخشی از آبهای برموک را به شرق کشور انتقال دهد. در 1343 بحران آبها شدت یافت و اتحادیه عرب در مقابل احداث کانال ملی از سوی اسرائیل تصمیم گرفت تا برنامهای را طرحریزی کند. قرار شد در شمال، مسیر رودخانههای حسبانی و بانیاس را منحرف ساخته و جریان آب را از طریق ارتفاعات جولان به یرموک منتقل کنند.
بدین ترتیب، آن مقدار از آب رودخانههایی که باقی میماند، بار دیگر به رود اردن منتقل میشد. این اقدام باعث مساعد شدن زمینه جنگ شش روزه 1346 شد. گلدا مایر، وزیر خارجه وقت اسرائیل، اقدام اتحادیه عرب را یک عمل تهاجمی علیه موجودیت اسرائیل خواند. هواپیماهای اسرائیلی طرحهای سدسازی اعراب را بمباران کردند و پمپهای آب دریاچه طبریه را بکلی منهدم ساختند. این هواپیماها علیه پایگاههای سازمان آزادیبخش فلسطین که در 1343 ایجاد شده بود نیز عملیات وسیع نظامی انجام دادند. در جنگ شش روزه، آب نقش بسیار مهمی در تعیین هدفهای جنگی اسرائیل داشت. سربازان اسرائیلی در آخرین ساعات جنگ به تخریب سد یرموک و کانال شرقی ادامه میدادند و هواپیماهای این کشور پایگاههای فلسطینیها را بمباران میکردند. اسرائیل در نهایت ارتفاعات جولان را نه تنها به دلایل نظامی و استراتژیک، بلکه به خاطر ذخایر آب موجود به تصرف درآورد. از آنجا که این آبها از ارتفاعات جولان به اردن میرفت، اسرائیل کنترل آبهای اردن و بخشی از یرموک را به دست گرفت.
در حال حاضر اسرائیل از تمام آبهای قسمت علیای رود اردن و بخش عمدهای از آبهای یرموک استفاده میکند، مقدار سهمیه فعلی اسرائیل بیش از مقدار طرح جانسون است. کشورهای عرب همسایه اسرائیل نیز این کشور را مورد نکوهش قرار میدهند و تقسیم مساوی آب را خواستارند. اسرائیل در پاسخ اظهار داشته از آنجا که کشورهای عرب با طرح جانسون مخالفت ورزیده بودند، به آنها آب کمتری میرسد، بعلاوه وضعیت ارضی نیز تعیین کرده است.
هم اکنون، اسرائیل ارتفاعات جولان و غرب اردن را نیز در تصرف دارد و از قسمت عمدهای از آبهای آن بهرهبرداری میکند. بعلاوه، همچنان تشنجات بین کشورهای عرب و اسرائیل در مورد تقسیم آب ادامه دارد. به عنوان مثال، سوریه با اردن مشکلات حل نشدهای دارد. سوریه قسمت علیای رودخانه یرموک را متعلق به خود دانسته، سدهایی بر روی آن احداث کرده و سهمی بیش از آنچه در برنامه جانسون منظور شده را بخود اختصاص داده است. سوریه نیز قصد دارد آب بیشتری در آینده به دست آورد – که این خود باعث نگرانی اردن و اسرائیل شده است.
بعد از تهاجم اسرائیل به جنوب لبنان در 1361 یک رودخانه دیگر به نام لیتانی نیز از اهمیت استراتژیک و امنیتی بسیار برخوردار شد. اسرائیل کنترل این رودخانه را نیز به دست گرفت. دولت لبنان، به رغم اعتراضات پیاپی، راه به جایی نبرد و اسرائیل آب لیتانی را مورد بهرهبرداری قرار داد.
ذخایر آب در کرانه غربی و مشکل فلسطینیها
آب در جنوب اردن و اسرائیل به یک مشکل امنیتی و اقتصادی تبدیل شده است. اسرائیل بعد از اشغال نوار غزه 1346 ضمن به دست گرفتن کنترل آبها در نوار غزه با تشکیل یک دولت فلسطینی نیز مخالفت کرد – فلسطینیها در نظر داشتند در این منطقه کشور مستقل خود را تشکیل دهند. در این مناطق کوهستانی ذخایر آب بسیاری وجود دارد، آبهای آن 600 تا 700 میلیون متر مکعب برآورد شده است که نسبت به آبهای قسمت علیای رود اردن بیشتر است. بخش عمده این آبها و 90 درصد آبهای غرب اردن نیز در اختیار اسرائیل است. بعلاوه، اسرائیل در مناطق اشغالی شهرکهای زیادی ایجاد کرده است، در جنوب اردن 15 هزار اسرائیلی سکونت دارند و در مقایسه با یک میلیون فلسطینی 4 برابر بیشتر آب مصرف میکنند. در 1346، اسرائیل از قرار دادن آب در اختیار فلسطینیها خودداری کرد و به رغم رشد جمعیت فلسطینی، از 600 هزار به یک میلیون، آب بسیار کمی برای کشاورزی و آشامیدن در اختیار آنها قرار داد – در حالی که کشاورزان فلسطینی فقط قادر به آبیاری 4 درصد از سرزمینهای خود بودند، کشاورزان اسرائیل 60 درصد از زمینهای خود را آبیاری میکردند.
نقش آب در مذاکرات صلح خاورمیانه
البته، آب تنها و مهمترین علت اشغال سرزمینهای اعراب و ارتفاعات جولان، غرب اردن و جنوب لبنان از سوی اسرائیل نبود. اسرائیل این سرزمینها را اشغال کرد، زیرا از این مناطق احتمال حمله نظامی (زمینی و هوایی) وجود داشت. اسرائیل پس از اشغال این مناطق در آنجا استحکامات دفاعی ایجاد کرد. آب نیز به مرور زمان با توجه به رشد جمعیت و کمبود آب به یک مسئله مهم تبدیل شد.
هماکنون، اسرائیل به دلیل تامین آب آشامیدنی خود قصد خروج از سرزمینهای اعراب را ندارد. مذاکرات صلح خاورمیانه را نیز باید از همین زاویه بررسی کرد. در گفتگوهای مادرید، به لحاظ سیاسی و ارضی پیامدهای جنگ شش روزه 1346 و دخالت نظامی در لبنان در 1361 بررسی شد. هماکنون، ارتفاعات جولان، غرب اردن و جنوب لبنان برای اسرائیل اهمیت زیادی دارد. اسرائیل حاضر نیست از ذخایر طبیعی آب چشم بپوشد، زیرا مشکل آب را یک موضوع امنیتی تلقی میکند. اسرائیل بخش عمدهای از آب آشامیدنی خود را از طریق غرب اردن تهیه میکند، این آبها 25 درصد نیازمندیهای کشور را برطرف میسازد.
سرانجام، دولت فعلی اسرائیل و اسحاق رابین مذاکرات صلح خاورمیانه را آغاز کردند. البته، این مذاکرات از نظر دولت اسحاق رابین به منزله خروج کامل اسرائیل از سرزمینهای اشغالی 1346 نیست. هرچند هنوز جزئیات گفتگوهای مربوط به خروج اسرائیل از سرزمینهای اشغالی مشخص نشده است، اما به احتمال زیاد اسرائیل فقط در مورد برخی مناطق حاضر به مصالحه خواهد بود. برابر تحقیقات مرکز تحقیقات استراتژیک دانشگاه تلآویو (یافا)، در کنار گفتگوهای مربوط به خروج اسرائیل از سرزمینهای اشغالی، تفکرات نظامی و تعیین مرزهای جدید، باید موضوع آب نیز به صورت مقولهای جداگانه در دستور کار قرار گیرد. بنابر نظر کارشناسان این موسسه، اسرائیل باید در مذاکرات خود با سوریه در مورد نواحی شمالی ارتفاعات جولان، بویژه مناطق آبخیز رود اردن، تنها به بازپس دادن بخشی از سرزمینها رضایت دهد. بعلاوه، مرزها در غرب اردن باید چند کیلومتر به طرف غرب کشیده شوند تا اسرائیل از ذخایر آب زیرزمینی بیشتری برخوردار گردد. سوریه و فلسطین با هرگونه تغییر مرز مخالف هستند. سوریه خواستار بازپس گرفتن کامل ارتفاعات جولان به عنوان شرط اول امضای قرارداد صلح است. سازمان آزادیبخش فلسطین نیز خواستار بازپس گرفتن سرزمینهای اشغال شده در 1346 و شرق بیتالمقدس است. این سازمان نمیتواند از مناطق آبخیز چشمپوشی کند.
اما سئوالی که در اینجا مطرح میشود اینکه آیا خودمختاری فلسطین بدون آب کافی ارزش و آیندهای خواهد داشت؟ البته، بحران خاورمیانه تنها به مشکل آب مربوط میشود، این بحران دارای ابعاد تاریخی – سیاسی پیچیدهای است. در واقع، کل بحران را باید در یک مجموعه حل و فصل کرد، زیرا هرگونه توافق سیاسی از لحاظ مشکل ارضی بدون حل مشکل آب بیفایده است و تا زمانی که بحران آب حل نگردد، خطر جنگ همواره وجود خواهد داشت. در هر حال، برای رسیدن به یک صلح پایدار و قطعی باید مشکل آب در منطقه حل شود. بین اسرائیل و اردن بر سر آبهای رود اردن و یرموک اختلافات حل نشدهای وجود دارد. شاه حسین در 1367 از غرب اردن در قبال یک کشور فلسطینی حاضر به چشمپوشی شد و به همین دلیل در حال حاضر بین اردن و اسرائیل از لحاظ ارضی بحرانی وجود ندارد. شاه حسین در تابستان 1369، زمانی که اختلافات بر سر مقدار استفاده از آب یرموک بالا گرفته بود، اظهار داشت بین اسرائیل و اردن هیچ مشکلی وجود ندارد که خطر جنگ را در پی داشته باشد، مگر مسئله آب که در صورت حل آن هیچ اختلافی پدید نخواهد آمد. بحران آب، در صورتی که از راههای مسالمتآمیز حل شود، ضمن از بین بردن خطر جنگ، احتمال برقراری روابط خوب بین کشورها را نیز تقویت خواهد کرد.
برای این منظور، کشورهای عرب منطقه باید از طریق دستیابی به راهحل مورد نظر و چندجانبه، ضمن در نظر گرفتن علایق ملی، مسئله آب را از نظر سهمیهبندی حل کرده، از بروز جنگ؛ جلوگیری کنند. هماکنون، برای این منظور در چارچوب مذاکرات صلح خاورمیانه، در کنار گفتگوهای دوجانبه در واشنگتن، 5 گروه موضوعات مربوط به سهمیه آب در منطقه و حل مشکلات منطقهای را در دست بررسی دارند. اسرائیل به لحاظ بهرهبرداری از ذخایر آب طبیعی شیوههای بسیار پیشرفتهای را در اختیار دارد. اسرائیل میتواند از طریق آبیاری قطرهای زمینهای زیادی را (3 برابر بیشتر از آبیاری معمولی) به زیر کشت برد. بعلاوه، اسرائیل قادر است از بیوگاز در کشاورزی استفاده کند. همچنین آمادگی دارد تا این شیوهها را در اختیار کشورهای عرب قرار داده، با آنها همکاری کند. البته، تاکنون هیچ گونه همکاری بین اسرائیل و کشورهای عرب به لحاظ اختلافات سیاسی و تحریم اسرائیل انجام نشده است، کارشناسان امیدوارند در آینده از طریق سرمایهگذاری و به کار گرفتن شیوههای پیشرفته مشکل آب در منطقه حل شود. اسرائیل نیز در نظر دارد از طریق احداث یک کانال آب دریا را از دریای مدیترانه و یا دریای سرخ به بحرالمیت بریزد. اشکالی که وجود دارد اینکه سطح دریاچه بحرالمیت 400 متر پایینتر از سطح آبهای بینالمللی است. اسرائیل در نظر دارد در صورت موفقیت طرح از برق آن استفاده کرده، انرژی حاصل را در جهت شیرین کردن آب به کار برد. چنین طرحی فقط زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که اسرائیل با فلسطین و اردن به توافق برسد و همکاری کند، زیرا این کانال باید یا از طریق غرب اردن و یا در امتداد سرحدات مرزی دو کشور وصل شود.
از طرف دیگر لبنان تنها کشوری است که مازاد بر نیاز خود آب دارد. این امکان وجود دارد که این کشور آبهای خود را به کشورهای جنوبی بفروشد. شرط اولیه، توافقات دولت لبنان با دولت اسرائیل و اردن است. در صورتی که خودمختاری فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی عملی شود و در آینده کشوری فلسطینی تشکیل گردد، این امکان وجود دارد تا الزاماً بین فلسطین و اسرائیل بر سر ذخایر آب طبیعی و نظارت و مصرف آنها توافقاتی صورت گیرد. در هر صورت، بحران آب و بحران خاورمیانه باید به طور مسالمتآمیز و با همکاری همه کشورها حل شود. باید تماسهای سیاسی بین کشورهای عرب افزایش یابد و بین مردم اسرائیل و اعراب اطمینان به وجود آید. برای این منظور باید مشکل بیتالمقدس، آوارگان فلسطینی و وضعیت سرزمینهای اشغالی به طور کامل حل و فصل شود. در صورتی که این دور گفتگوها با موفقیت انجام شود، همکاریهای فنی گام بعدی خواهد بود.