محمد کاظمینی بروجردی از مدعیان رابطه با امام زمان (علیهالسلام) است. وی که حتی دروس سطح حوزه علمیه را هم با موفقیت نگذرانده مدعی دستیابی به مقامی است که لازمه آن سالها مجاهدت علمی و پارسایی عملی است و تازه کسانی که به چنین مرتبتی دست مییابند هرگز تا زنده هستند کسی را از آن مطلع نمیکنند و برای خود دکان و کاسبی به راه نمیاندازند.
روز شنبه حوالی میدان انقلاب تهران برای ساعاتی ناآرام بود. هواداران فردی به نام کاظمینی بروجردی از ساعات آغازین صبح قمه و خنجر و چماق و قندشکن به دست و نقاب بر صورت چون راهزنان راه را بر مردم کوچه و خیابان بستند که کسانی قصد تعدی به مرادشان را دارند و آنها به مقابله برخاستهاند. بسیاری از شهروندانی که در ترافیک سنگین خیابانهای انقلاب و آزادی گرفتار آمده بودند و حتی آنها که توانستند از نزدیک سنگپرانی و لاستیک آتشزدن «مدافعان دین سنتی»(؟!) را ببینند. شاید هرگز نامی از کاظمینی بروجردی نشنیده بودند و نمیدانستند منشأ این غائله چیست. اما آنچه روز شنبه در تهران اتفاق افتاد برای آنها که اطلاعی هرچند سطحی از پروژههای سازمانهای اطلاعاتی غربی در زمینه فرقهسازی و گسترش خرافات و انحرافات مذهبی دارند، چیزی بیش از یک بازی پیش پا افتاده و مضحک نبود.
محمد کاظمینی بروجردی از مدعیان رابطه با امام زمان (علیهالسلام) است. وی که حتی دروس سطح حوزه علمیه را هم با موفقیت نگذرانده مدعی دستیابی به مقامی است که لازمه آن سالها مجاهدت علمی و پارسایی عملی است و تازه کسانی که به چنین مرتبتی دست مییابند هرگز تا زنده هستند کسی را از آن مطلع نمیکنند و برای خود دکان و کاسبی به راه نمیاندازند.
کاظمینی بروجردی هیچ نسبتی با مرجع صاحب نام شیعه مرحوم آیتالله العظمی (سیدحسین طباطبایی) بروجردی ندارد اما وی تاکنون بارها با سوء استفاده از مشابهت اسمی خود با آن بزرگوار برای فریب مؤمنین و افزودن بر تعداد طرفداران گول خورده خود تلاش کرده است. بروجردی که برای سالها مسجد نور در میدان خراسان تهران را پایگاه اصلی خود قرار داده- مدفن پدر وی که او نیز مدعی ارتباط با امام زمان (ع) بود نیز در همین مسجد واقع است- مدعی دفاع از «دین سنتی» است که در آن نشانی از سیاست وجود ندارد و در عین حال آنچه را که در پی آن است تداوم مشی علی (ع) میداند!
کاظمینی بروجردی و هوادارانش برای تبلیغ آیین مندرآوردی خود علاقه عجیب و زایدالوصفی به مصاحبه با رسانههای خارجی و دیدار و نامهنگاری با مقامات غیرایرانی دارد. وی در یکی از جالبترین اقدامات خود شکایت اهل اسلام را به محضر رهبر مسیحیان جهان برده است: «رسانههای داخلی ایران کلمهای از من نمینویسند و خبرگزاریهای بینالمللی هم که به پخش مسایل بنده میپردازند با جمع آوری ماهوارهها در داخل مواجه میشوند! فلذا چارهای جز کشاندن این وضع اسفناک به سازمان ملل نبوده و باید از طریق سازمانهای مدافع حقوق بشر مانع ادامه تجاوزات گردید. انتظار میرود دیدبانهای حقوق بشر و حافظین صلح برای حمایت از «دین آزاد»(؟!) و سنتی مورد تبلیغ من و از جان بنده و خانواده و یاران و پیروانم محافظت نموده و صدای محصور مرا به جهانیان برسانند»! این فرد که متوهمانه میپندارد جمعآوری آنتنهای ماهواره به قصد جلوگیری از شنیده شدن نظرات عالمانه ایشان توسط مردم است در جای دیگری از سازمان ملل میخواهد در حمایت از دیانت منهای سیاست قطعنامهای صادر کند! (روز نت، 16مهر 1385)
در ساعات میانی غائله روز شنبه و در حالی که طرفداران کاظمینی بروجردی آرام آرام اسیدپاشی به سمت مردم و عابران پیاده را در حوالی خیابان آزادی آغاز کرده بودند، ناگهان شاهد از غیب رسید و شنوندگانی مبهوت و متحیر صدای جناب مرشد را از رادیوی آمریکا، رادیوی فارسی زبان وابسته به سازمان سیا (فردا) و بخش فارسی رادیو بیبیسی شنیدند. مرشد بیزار از سیاست در حالی که معلوم نبود خبرنگاران این رسانهها چگونه در میان آن همه شلوغی و خطر خود را به او رساندهاند هر آنچه را که از دروغ و راست میتوانست علیه نظام جمهوری اسلامی تقدیم دشمن کرد. بلافاصله پس از این مصاحبهها سازمان عفو بین الملل دستگیری هواداران آیت الله (؟!) حسین کاظمینی بروجردی را محکوم کرد و خواهان آزادی بیقید و شرط و فوری این افراد شد. صدور این اطلاعیه از جانب سازمانی که به طور کاملا برنامهریزی شده و هماهنگ تمام توان خود را صرف حمایت از ناراضیان سیاسی و جاسوسان و گماشتگان سازمانهای اطلاعاتی غرب در کشورهایی مانند ایران میکند. تردیدی باقی نگذاشت که دوباره جمعی افراد فریب خورده با ماموران معذور دشمن درآمیخته و با اطمینان از حمایت رسانهای غرب در صدد برانگیختن یک فتنه مذهبی بودهاند.
تحلیلگران امنیتی در تهران معتقدند اگرچه این فرد شیاد اکنون گرفتار قانون است اما وقوع چنین حادثهای را نمیتوان یک پروژه منفرد به حساب آورد و باید به همین زودیها منتظر فتنه انگیزیهای دیگری از این قبیل بود.
به عقیده این تحلیلگران سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلستان پس از ناامیدی از جریانات دانشجویی اکنون برنامهریزیهای خود را روی دو محور «قومیتها» و «فرقهسازیهای مذهبی» متمرکز ساختهاند که بالا گرفتن بحثهایی همچون بهائیت، دراویش و همچنین بروز ناآرامیهای قومیتی نشانههای جدی بودن این پروژه است. این تحلیلگران رجوع به روحانیت و خصوصا توجه به آنچه که علمای بزرگ شیعه بر آن تاکید دارند را در کنار تعمیق آگاهیهای دینی نزد مردم را تنها راه مقابله موثر با این پروژه میدانند