محمدحسن حسینی
اکنون بر دانش آموزان و دانشجویان عزیز و اساتید و معلمان متعهد است که با تمام توان و قدرت در شناسایی عوامل فساد کوشش کنند و محیط آموزش و پرورش را از لوث وجود آنان پاک نمایند و گمان نشود که این نفوذ فقط برای انحراف دانشگاه هاست، که منحرفین و منافقین برای نفوذ در دبیرستان ها بلکه دبستان ها اهمیت بیشتری قائلند تا جوانان را برای انحراف دانشگاه ها مهیا کنند، آنان می دانند اگر نوباوگان در مراکز آموزش تربیت صحیح شوند و حیله های استعمارگران را احساس و توطئه های همه جانبه آنان را لمس کنند، در دانشگاه برای عمال استعمار توفیق کمتری حاصل می شود و لهذا در دبستان ها و دبیرستان ها و قبل از ورود به دانشگاه ها در ساختن جهاز استعماری شرق و غرب برای ورود به دانشگاه اهمیت خاصی احساس می کنند. از این رو است که باید دستگاه های آموزشی متعهد و دلسوز برای نجات کشور اهمیت ویژه ای در حفظ نوپایان و جوانان عزیزی که استقلال و آزادی کشور در آینده منوط به تربیت صحیح آنان است قائل باشند و نیز از این رو است که نقش معلمان و اساتید در تربیت و تهذیب دانش آموزان و دانشجویان به عنوان اساسی ترین و مؤثرترین نقش مطرح می گردد و همه دیدید که گرایش آنان به شرق و غرب برای کشورمان چه فاجعه ها آفرید و دانشگاه ها را به صورت دژ محکمی برای خدمت به شرق و غرب درآورد و اکثریت قاطع غرب و شرق زدگان این مملکت را به عنوان فارغ التحصیلان تحویل جامعه داد. اکنون بر معلمان متعهد و مسئول دبستانی و دبیرستانی است تا با کوشش خود جوانانی را تحویل دانشگاه ها دهند که با آگاهی از انحرافات گذشته دانشگاه، بر فرهنگ غنی و مستقل اسلامی ایرانی تکیه کنند و بر اساتید متعهد است تا با باز شدن دانشگاه ها در صورت مشاهده انحراف و گرایش جوانان به یکی از دو قطب قدرت و مکر، آنان را به توطئه ها و شیطنت ها آگاه کنند و جوانانی متعهد نسبت به مصالح کشور و آگاه به اهداف اسلام تحویل جامعه دهند و مطمئن باشند که با این خدمت، استقلال و آزادی کامل میهن عزیزشان تضمین خواهد شد.(11)
مقام عظمای ولایت نیز تحلیلی که از رویکرد مخرب علم و جهت گیری خانمان سوز آن در غرب دارند، دانشجویان را به نگاه اخلاقی به علم دعوت می کنند و می فرمایند:
«علم به تنهایی کافی نیست. علم باید با اخلاق و ایمان همراه شود تا ما به همان چاله ای نیفتیم که غرب در آن افتاد؛ یعنی علم برای آن وسیله ظلم شد، وسیله انحراف اخلاقی شد و وسیله گسترش فرهنگ های گمراه کننده و هلاک کننده شد. ما باید دچار آن نشویم. آن به جای خود محفوظ اما حالا نقطه اساسی این است که علم برای ما یک امر حیاتی است». «من توصیه ام به جوانها این است: شما، همان قدری که برای علم کار می کنید، برای دل و معنویت خودتان هم کار کنید.»(12)
رهبر معظم انقلاب راز توسعه نیافتگی ایران را در عدم توجه به «علم درون زا» دانسته و دانشگاهیان به صورت عام و دانشجویان به صورت خاص را به تولید علم و شکستن مرزهای آن فرا می خوانند:
«علم وارداتی، علم- به معنای حقیقی کلمه- نیست؛ علم درون زا است که اقتدار می بخشد. این که من مساله تولید علم و شکستن مرزهای علم را مطرح کردم، به خاطر این است و باید آن را جدی بگیرید. حوزه ها سهمی دارند در بخشی، دانشگاه ها هم سهم عمده ای در بخش دیگری». «ما برای پیشرفت علم در کشور، به نقشه کلی علمی احتیاج داریم. درباره چه چیزی می خواهیم تحقیق کنیم؟ چه چیزی را می خواهیم فرابگیریم؟ چگونه این اجزاء علمی پراکنده به هم متصل می شوند؟ در کجا از اتصال اینها، می شود برای آینده کشور و حرکت کشور بهره برد؟ اینها جز با یک نقشه علمی، برای کشور امکان پذیر نیست. البته نقشه علمی، نقشه دائمی نیست؛ مدت دار و زمان دار است. ممکن است در این برهه نقشه علمی یک چیز باشد، ده سال دیگر نقشه علمی به کلی تغییر کند و چیز دیگری باشد؛ لیکن این نقشه علمی لازم است.»(13)
خطرپذیری؛ لازمه دستیابی به موفقیت
ترس از تجربه و هراس از گام نهادن در راه های میانبر، سمی است مهلک که جامعه را دچار روزمرگی می سازد و نظامی که دچار این ویروس- هراس از خطرپذیری- گردد، جامعه ای مرده است. رهبر معظم انقلاب در این زمینه می گوید:
«نقطه مقابل خطرپذیری ترس است. ترس از چه؟ ترس از عدم موفقیت؛ وارد نشویم که مبادا موفق نشویم؛ حرکت نکنیم که مبادا نرسیم؛ اقدام نکنیم که مبادا مورد قبول قرار نگیرد؛ اقدام نکنیم که مبادا برای ما مشکلات ایجاد کند. اینها همه اش نقطه مقابل خطرپذیری است. یکی از خصوصیات خوب غربی ها- که ما خصوصیات بد و خوب، هر دو را در کنار هم می بینیم و انکار نمی کنیم- خطرپذیری است. غربی ها این خصوصیت مثبت را و به تبع آنها آمریکایی ها- که فرهنگ اروپایی ها را اول بار گرفتند- خطرپذیرند. خطرپذیری می تواند جامعه را موفق کند. شما جوان ها باید آماده باشید؛ ترس از اینکه شاید نشود، این خیلی چیز بدی است.(14)
خطرپذیری جامعه را به انجام کارهای سخت و طاقت فرسا ولی با فرجامی خوش امیدوار می سازد.
هیچ جامعه ای بدون طراحی اهداف و حرکت در مسیر آن به مقصد نرسیده است.
«کار سخت» نقطه مقابل تنبلی است. نگذارید تنبلی و راحت طلبی و تن دادن به زندگی دور از مشکل، شما را وسوسه کند. اگر این حالت تنبلی وجود داشت، هیچ کدام از این کشفیات مهم علمی به وجود نمی آید. شرح حال این کاشفان و مخترعان بزرگ را ببینید، چطور خواب را بر خودشان حرام کردند، سختی ها را برای خودشان هموار کردند، با مشکلات ساختند و رفتند تا به آن نقطه اساسی رسیدند.(15)
«فردای این کشور، فردای این ملت، به احساس مسئولیت امروز شما نیازمند است. احساس مسئولیت کنید که چه بشود؟ که خود را بسازید؛ از لحاظ علمی بسازید، از لحاظ ایمان و تقوا بسازید، بصیرت خودتان را زیاد کنید، آگاهی های خودتان را نسبت به امروز و دیروز و فردا افزایش بدهید.»(16)
توجه به این نکته اساسی ضروری است که دانشجویان نخبگان علمی جامعه محسوب می شوند و کسانی که با نیاتی چون گذران عمر پای در دانشگاه می نهند، چون فاقد مشخصه اساسی یک دانشجو که علم آموزی محسوب می شود، می باشند، خود به خود از این طیف خارج شده و مسیر خود را طی می کنند. هرگز حضور حاضر غایب شنیده ای؟ من در میان جمع و دلم جای دیگری است!
از این رو آن چه از یک دانشجو انتظار است، همان مطالباتی است که از نخبگان علمی جامعه می رود. استقلال فرهنگی، تولید علم، خطرپذیری و احساس مسئولیت از جمله مطالباتی است که رهبر حکیم انقلاب به کرات و در جلسات مختلف و در میان دانشجویان و دانشگاهیان بدان اشاره کرده و مطرح نموده اند.