* جنابعالی از جمله روحانیونی هستید که در فضای مجازی حضور فعالانه دارید و سایت شخصی خود را هر چند روز یکبار آپدیت میکنید. چه شد که نیاز به حضور در این فضا را احساس کردید؟
** من وبلاگنویسی را در سال 1382 شروع کردم، در وبلاگی بنام «وبنوشت». شش سال تمام بدون یک روز تعطیلی هر روز یک پستی گذاشتم. کم کم سایت پر بینندهای شد که به نوعی سایت مرجع و سخنگوی غیر رسمی جریان اصلاحطلب شده بود. نقد میکردم و راهکارهایی برای اصلاح نشان میدادم. من خیلی سریع احساس کرده بودم که رسانه آینده حوزه مجازی خواهد بود و برای همین به عنوان یک فرد رسانهای کارم را در این فضا شروع کردم.
* اصطلاحی درباره کاربرانی که وقت زیادی را در فضای مجازی سپری میکنند مطرح میشود و آن «معتاد اینترنتی» است، آیا شما به اینترنت اعتیاد دارید؟ روزانه چند ساعت از وقت خود را در این فضا میگذرانید؟
** فکر میکنم خودم را خارج از این اصطلاح معتاد اینترنتی ندانم. انصافا اگر کسی هر روز چند ساعتی پای اینترنت باشد که من نوعا چنین هستم، میتوان نام معتاد اینترنتی بر آن نهاد. از خیلی اعتیادهای دیگر هم بهتر است. نه به رفیق بد نیاز دارد و نه به ذغال خوب.
* چه استفادههایی از اینترنت میبرید؟
** استفادههای فراوانی از اینترنت دارم. عمده اطلاعاتم از اینترنت است. مدتها است روزنامهها و اخبار را از اینترنت دنبال میکنم. به سایتهای مختلف هم سر میزنم. برای کارهای تحقیقاتی و نوشتههایم مشتری روزانه سرچ گوگل هستم. ایمیلهایم را چک میکنم. به دوستانم ایمیل میدهم و از وقتی فیس بوک آمده مشتری روزانه آن هستم که صفحه من تاکنون بیش از 21 هزار نفر عضو دارد. کار بدی هم نمیکنم. یوتیوب هم سر میزنم.
* تا حالا شده فایلی را بدون درنظر گرفتن حق کپی رایت دانلود کنید؟
** دروغ چرا، بله.
* نظرتان پیرامون شبکههای اجتماعی نظیر فیس بوک و ... چیست؟ به نظر شما چگونه باید با این پدیدهها برخورد کرد؟
** من معتقدم وقتی میلیونها ایرانی عضو شبکهای هستند که از نظر آمار سومین کشور جهان (به لحاظ جمعیتی) شناخته شده است، آن را باید به عنوان یک واقعیت پذیرفت. نادیده گرفتن آن مثل کبک سر زیر برف کرده میماند. در این دنیای ارتباطات نمیتوان مردم ایران را تافته جدا بافته تلقی کنیم. من اگر جای مسئولان کشور بودم، فیسبوک را از فیلتر در میآوردم و این میلیونها عضو ایرانی را برای به دست آوردن امکان دسترسی به فیس بوک که اکثر خدمات و استفاده آن توسط کاربران مفید و یا لااقل غیرمضر است، آزاد میگذاشتم تا امکان ورود به سایتهای مضر به وجود نیاید. واقعیت دیگر هم این است که در فیس بوک ایرانی همه نوع سلیقه وجود دارد و اطلاع از این نظرات متفاوت سیاسی و عقیدتی در فضای رسمی پذیرفته شده توسط حکومت باعث جلوگیری ازافراطیگریهای غیر مقبول میشود. من در بسیاری از شبکههای اجتماعی عضو هستم.
* در سینمای ایران تاکنون فیلمهایی ساخته شده با مضمون روحانیت؛ نظیر فیلم «مارمولک»، «طلا و مس» و ... نظر شما پیرامون این فیلمها چیست؟ آیا با مضمون چنین فیلمهایی موافقید؟
** روحانیت در تاریخ هزار ساله ملت ایران یک واقعیت انکارناپذیر، غیرقابل حذف و قدرتمندی بوده است. بعد از انقلاب اسلامی این حضور جدیتر شد و تاثیرگذارترین و قدرتمندترین مناصب حکومتی در اختیار روحانیون بوده است و به همین دلیل بیشتر از همیشه جزئی از زندگی مردم شدند. اگر سینما را پژواکی از جامعه بدانیم، نمیتوانیم این بخش قدرتمند را نادیده بگیریم. حذف روحانیت از واقعیتهای اجتماعی، قداست بخشیدن به روحانیت را در پی ندارد و باعث میشود صحنه تبلیغاتی فقط در اختیار مخالفان این صنف باشد. به این دلیل من در همان ایام که فیلم مارمولک اکران میشد، چندین یادداشت در روزنامهها و وبلاگم در ستایش از آن نوشتم. اکنون نیز از آن دفاع میکنم.
* روزی اگر به شما پیشنهاد بازیگری در فیلمی را بدهند، قبول میکنید؟ چرا؟
** یکی دو باری جلوی دوربین فیلمهای مستند سینمایی رفتهام. یکبار در نقش دایی شهیدم -که شباهت فراوانی از باب حلالزاده بودن که به دایی میرود؛ به ایشان داشتم- بازی کردهام ولی پیشنهاد دیگری نشده است. اگر فیلم خوبی باشد و من استعداد بازیگری داشته باشم، چرا که نه.
* گریزی نیز به عرصه سیاست بزنیم. شما فردی هستید که بیش از سه دهه در عرصه سیاست حضور داشتهاید. آیا حاضرید از این عرصه کنارهگیری کنید. اصلا امکان کنارهگیری یک فرد سیاسی از این عرصه وجود دارد؟
** باورم بر این است وقتی بیش از سه دهه از عمرم را در سیاست گذرانده و در موارد زیادی هم تاثیرگذار بودهام، جدا شدن از این حوزه کار راحتی نیست، شاید هم بشود گفت، امکانپذیر نیست. گاهی که سختیهای عالم سیاست را تجربه کردم، فکر میکردم دیگر بوسه وداع بر حوزه سیاست خواهم زد ولی فکر میکنم عملی نباشد.
* شما از افراد نزدیک به آقای خاتمی، رئیس جمهور پیشین کشورمان هستید. سابقه آشنایی شما با ایشان از چه زمانی آغاز شد؟ ایشان را چگونه انسانی میدانید؟ در حال حاضر هم با ایشان ارتباط دارید؟
** من بیش از سه دهه است که با آقای خاتمی دوست هستم. از زمانی که من مدیر رادیو ایران بودم و ایشان وزیر ارشاد، ارتباط و آشنایی بیشتر پیدا کردیم و این آشنایی تاکنون ادامه داشته است. مهمترین ویژگی آقای خاتمی را باورهای فکری ایشان میدانم. از بن دندان به آزادی، حرمت انسان و احترام به نظر دیگران و نیز انقلاب اسلامی باور دارد و من خیلی تحتتاثیر این مکتب ایشان بودهام. هماکنون اگرچه ارتباط کاری کمتری با ایشان به دلیل بیکاری هردویمان داریم، اما ارتباطات شخصی و عاطفی گذشته وجود دارد.
* رابطه نزدیک شما با آقای خاتمی بگونهای بود که حتی با ایشان خطبههای عقد را جاری میکنید. این کار دقیقا از چه زمانی آغاز شد؟ برای چه دسته و افرادی این خطبهها را جاری میکنید؟ اگر خاطرهای از این مراسمها دارید بیان بفرمائید.
** عقد خواندن دلیل نزدیکی نبود. دو نفری آخوند بودیم و برای کسانی که علاقمند بودند عقدشان توسط آقای خاتمی خوانده شود، صیغه عقد جاری میکردیم.
* سایت شخصی جنابعالی پر است از عکسهایی که با موبایل گرفتهاید. از زمان راهاندازی وبسایت شخصیتان با موبایل عکس میگرفتید و بر روی سایتتان بارگذاری میکردید. هنوز هم با موبایلتان عکس میگیرید؟ واکنش افرادی که از آنها عکس میگرفتید چگونه بود؟
** زمانی که سایتم را راه انداختم این راهاندازی با دوربیندار شدن موبایلها با پیکسل بسیار پایین مصادف شد. از همه جا عکس میگرفتم و آرشیو تاریخیای با هزاران عکس دارم که بسیاری از آنها با موبایل گرفته شده است. در اوایل با مخالفتهایی روبرو میشدم، به خصوص در هیات دولت. قانون بر این بود که دولتمردان در قالب عکسهای رسمی و فیگورهای معین، دیده شوند و از قاب خارج نشوند. من این ساختارشکنی را برای اولین بار کردم، چون باور داشتم مردم اگر دولتمردان را هم در حالتهای مختلف غیر رسمی ببینند، بیشتر احساس صمیمت با آنها میکنند. پوست کلفتی من از یک سو و باز شدن فضای ارتباطی از سوی دیگر، باعث شد که بتوانم این کار را بکنم.