اختصاصی بصیرت :حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی بر حاشیه کتاب «نورالدین پسر ایران» دستنوشتهای منتشر کردهاند. ایشان در این دستنوشت درباره کتاب «نورالدین پسر ایران» اشاره کردهاند:« این نیز یکی از زیباترین نقاشیهای صفحه پرکار و اعجازگونه 8 سال دفاع مقدس است. هم راوی و هم نویسنده حقا در هنرمندی سنگتمام گذاشتهاند. آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرینزبانی که از قریحه ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازکاندیشی نویسنده به خوبی و پختگی در متن جاگرفته و نیز صراح در سالهای اخیر موج کتابهای خاطرهنویسی در حیطه دفاع مقدس بیش از دیگر ژانرهای ادبی باب شده است.
خاطرهنویسی از جنگ طی این سالها اساسا دارای 2 قطب اصلی یعنی راوی و دیگر نگارنده اثر بوده است. میتوان شروع اوج خاطرهنویسی در حوزه ادبیات دفاع مقدس را نگارش و انتشار کتاب «دا» قلمداد کرد که به روایت سیدهزهرا حسینی و قلم و پردازش سیداعظم حسینی منتشر شده است. «دا» روایتگر زندگی دختری است که در خرمشهر زندگی میکند و بعد از درگرفتن جنگ میان ایران و عراق، مانند برادر و دیگر اعضای خانوادهاش میکوشد سهمی در این مبارزه داشته باشد. «دا» نهتنها تا امروز بیش از یکصد بار از سوی نشر سوره مهر تجدیدچاپ شده که فیلمسازان مطرحی نسبت به ساخت فیلم «دا» نیز ابراز علاقه کردهاند. در حال حاضر نیز این کتاب به وسیله بازیگران سینما و تلویزیون در صدا و سیما برای بینندگان روایت میشود. «دا» صرفنظر از ویژگیهای نثر و روان بودن و پرکشش بودن، نقطه عطفی در تاریخ خاطرهنگاری ادبیات دفاع مقدس نیز قلمداد میشود. این کتاب توانست به نقطه شروعی برای دیگر نویسندگان و راویان این حیطه به شمار رود چندان که بعد از انتشار «دا»، کتاب خاطرات شهید محمدحسن نظرنژاد با عنوان «بابانظر» منتشر شد. «بابانظر» حاصل گفتوگوی 36 ساعته سیدحسین بیضایی با شهید نظرنژاد است که در فاصله سالهای 1374 تا 1375 شکل گرفته و به شکل ویدئویی نیز ضبط شده است. این کتاب در قالب راوی اول شخص و از زبان شهید نظرنژاد بیان میشود و از زمان تولد این شهید در سال 1325 در یکی از روستاهای اطراف مشهد تا سال 75 یعنی چند ماه پیش از شهادتش را تصویر میکند. «بابانظر»را هم میتوان در شمار موفقترین کتابهای خاطرهنویسی دفاع مقدس دانست بویژه اینکه این کتاب در چاپهای جدید با لوح فشردهای با نام «دردلهای پرویز پرستویی درباره کتاب بابانظر» عرضه شد. این لوح فشرده شامل مستندی است که در آن پرویز پرستویی، بازیگر، درباره چگونگی آشناییاش با این کتاب، خواندن آن و احساسی که نسبت بدان داشته است سخن میگوید.
گزارش یک زندگی حقیقی
در ماههای اخیر و به طور مشخص بعد از انتشار 2 کتاب «دا» و «بابانظر»، کتاب دیگری در این ژانر منتشر شد که توانست بار دیگر نظر مخاطبان این عرصه را به خود جلب کند. «نورالدین پسر ایران» عنوان این کتاب است. این اثر ششصدمین کتاب منتشر شده به همت حوزه هنری است که به روایت سیدنورالدین عافی، جانباز 70 درصد و نگارش معصومه سپهری انجام شده است و زندگی حقیقی رزمندهای به نام «نورالدین» از اهالی روستای خنجان در حوالی تبریز در آذربایجانشرقی را به تصویر میکشد که در جبهه حضور مییابد و در گردانهای «خطشکن لشکر 31 عاشورا» به عنوان نیروی آزاد و بعدها غواص و فرمانده دسته به فعالیت نظامی میپردازد. داستان «نورالدین پسر ایران» بهزعم آنهایی که کتاب را خواندهاند، گزارشی از یک روایت واقعی است چندان که امتزاج خاطرات تلخ و شیرین نورالدین عافی آذریزبان با باریکاندیشی نگارنده اثر به دلپذیری کتاب کمک زیادی کرده است. اگرچه برخی درباره کتاب «نورالدین پسر ایران» بر این باورند که فداکاریهای همسر این رزمنده به آن شکلی که باید در سراسر کتاب تصویر نشده است. با این حال استقبال از این کتاب چنان گسترده بوده که بعد از چندین چاپ، امروز در ردیف کتابهای کمیاب از آن یاد میشود.
پیامآور پایداری و ایستادگی
درباره «نورالدین پسر ایران» افراد مختلفی به ابراز نظر پرداختهاند. سیدمهدی خاموشی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی این کتاب را دارای ویژگیهای پایداری، ایستادگی و مقاومت دانسته و معتقد است: پرداختن به جنبه لطافت جنگ است که به خوبی در «نورالدین پسر ایران» گنجانده شده است.
مرتضی سرهنگی، مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت نیز در مراسم رونمایی کتاب به این مساله تاکید کرده بود که پدید آمدن چنین کتابهایی نشان از این دارد که خاطرهنویسی دفاع مقدس در حال حاضر به سبک و سیاق تازه و مستقلی دست یافته است. او شاهکلید کتابهایی از این دست را وجود نویسنده یا به تعبیری نگارنده اثر میداند که در خلق موقعیتها و فضاسازیهای داستانی نیز بیتاثیر نیستند.
تبیین روایت دور از اغراق
نکتهای که بیش از هر چیز درباره کتاب «نورالدین پسر ایران» حائز اهمیت است، دیدگاه معصومه سپهری، نویسنده کتاب است. او که به نوعی همشهری نورالدین عافی محسوب میشود به این نکته اشاره میکند که نگارش خاطرات این رزمنده طی 10 سال روی زمین مانده بود و در سال 83 پیشنهاد نگارش این کتاب به او داده شده است. سپهری از سال 83 تا زمان انتشار کتاب، کوشید حوادث و روایتهای راوی را دور از اغراق و هرگونه تحریفی روی کاغذ بیاورد تا از رهگذر نگارش چنین کتابی، مخاطب بتواند به مطالعه یک اثر دفاع مقدس بدون پیشداوری بپردازد. او نورالدین عافی را جوانی عادی و معمولی میخواند که ایمان و باور قوی داشته است. در عین حال خود سیدنورالدین عافی بارها اینجا و آنجا به این مساله اشاره کرده است که راضی نبوده حضورش در جنگ مبدل به کتاب شود و اگر آدم برای خدا کار میکند نباید آن را افشا کند.
زوایای پیدا و پنهان یک مبارزه 80 ماهه
آنچه از تمامیت اثر «نورالدین پسر ایران» برمیآید این است که راوی و نگارنده در تبیین زوایای پیدا و پنهان دلاوریها و پایمردیهای رزمندگانی مثل نورالدین که 80 ماه در جبههها جنگیدهاند موفق بودهاند، ضمن اینکه نویسنده فارغ از وفاداری به خاطرات عافی و استفاده صحیح از عناصر داستانی، نمونه درخشانی از یک اثر ادبی در باب جنگ ارائه کرده است طوری که امروز «نورالدین پسر ایران» را میتوان جزو برگهای درخشانی از کتاب قطور خاطرهنویسی دفاع مقدس دانست.
خواستم لحظههای بینظیر زنده بماند
سیدنورالدین در بیان انگیزهاش برای بازگویی خاطرات جنگ در آخرین برگ خاطراتش چنین گفته است: «اصلا فکر نمیکردم گفتن خاطرات در این زمان اهمیت داشته باشد. هنوز حرف خاطرات جنگ و مصاحبهها مطرح نشده بود. واقعیت این است من هم مرتب درگیر عوارض مجروحیتهایم بودم اما سال 1373 یک شب خواب دیدم آقای خامنهای ورقههایی در دست دارد که میخواند و گریه میکند. من هم در آن اتاق بودم. کسی گفت اینها خاطرات یک جانباز 70 درصد است که 80 ماه در جبههها بوده و باز میگوید که در مورد جنگ کاری نکردهام... این خواب فکرم را مشغول کرده بود. احساس میکردم وظیفهام در قبال آنچه در روزهای جنگ بر سر این مردم آمد با گفتن این خاطرهها به سرانجام میرسد، بنابراین خاطرات 8 سال زندگی در متن جنگ را بازگفتم تا یاد آن لحظههای بینظیر برای همیشه زنده بماند». (ص 632)