پایگاه بصیرت گروه سیاست خارجی: تجدیدنظر در نحوه تعامل انگلیس و فرانسه با تروریستهای معارض کشور سوریه و اعلام سیاست قطع ارسال تسلیحات از سوی این دو کشور، نشاندهنده آغاز مرحله جدیدی در تحولات سوریه و بلکه منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا است که نمیتواند بیارتباط با راهبردهای غرب به رهبری آمریکا در این منطقه راهبردی (استراتژیک) به حساب آید.
راهبردهایی که پیش از این دامن رژیم حاکم بر کشور قطر را گرفت و به جابهجایی قدرت در این کشور انجامید که با ایفای نقش نیابتی در منطقه، حامی مالی و تسلیحاتی تروریستهای افراطی القاعده و ارتش آزاد در سوریه و حتی سایر کشورها به حساب آمده و میزبان گروههای سیاسی از اخوانالمسلمین تا طالبان در قطر بود. در واقع این تغییر سیاستها ناشی از نگرانی غرب از آینده منطقه و به هم خوردن توازن قدرت و وقوع انفجارهای سیاسی جدید در کشورهای عرب و غیر عرب حامی تروریستهای افراطی است که عملگرایی از یک سو و پایبند نبودن به هنجارهای سیاسی و اخلاقی و عدم رعایت هرگونه همپیمانی و قراردادی را از حامیان خویش بهخوبی فراگرفته و در استفادهای ناشیانه از تفنگ، استفاده از هر شیوهای را برای نیل به قدرت روا میداند.
در واقع اقدام عجولانه کشورهای غربی به رهبری آمریکا و متحدان منطقهای آنان در حمایت و پشتیبانی نسنجیده از تروریستهای سلفی و وهابی و باز نگهداشتن دست آنان در دستیابی به کمکهای مالی و تسلیحاتی بیحساب و کتاب و ارتقای سطح آموزشی و توان اطلاعاتی این گروهها که پیش از این هم در افغانستان و پاکستان ضریب اطمینان به خویش را به نمایش گذاشته و پس از قدرت، سلاح را به سمت اربابان و حامیان برگرداندهاند، این هشدار را به کشورهای حامی میدهد که باید در ادامه راه، احتیاط به خرج دهند و به فکر مدیریت تنشهای سیاسی ـ مذهبی آینده منطقه نفوذ خویش هم باشند.
از سوی دیگر، مقاومت جانانه دولت بشار اسد در برابر تروریستها و تغییر سیر تحولات در سوریه به نفع بشار اسد، این نگرانی را نیز رقم میزند که حفظ نقش نیابتی تروریستها با حمایت آشکار از آنان و در عین حال، ناتوانی در برابر مقاومت، هزینههای سنگین بیاعتباری و ناتوانی را متوجه اربابان و حامیان آنها نیز کرده و ادامه وضعیت فعلی، وضعیتی دو سره باخت برای حامیان غربی ـ عربی تروریستها به حساب میآید؛ بهویژه اینکه ادامه این وضعیت که واپایش (کنترل) تروریستها را سخت کرده، اجازه حل مسئله از طریق سیاسی را نیز نمیدهد و شاخههای مختلف تروریستها که امکان دستیابی به منابع چندگانه پشتیبانی و حمایت را دارند، سود خود را در حفظ وضع موجود میدانند و شاخههای نظامی به دستور حامیان برای ورود به مرحله سیاسی تمکین نمیکنند.
در چنین اوضاعی، سقوط مرسی در مصر و آغاز اعتراضات در ترکیه نیز احتیاط بیشتری متوجه حامیان فرامنطقهای تروریستها و سوق دادن آنان به سوی راهبردهای جدید میکند که تمرکزبخشی بر مدیریت تروریستها و مهار آنان نقطه کانونی راهبرد جدید به حساب میآید. بهویژه اینکه شرایط جدید تروریستها پس از تحمل شکستهای پیاپی و بروز شکافها و اختلافات جدی در بین آنان و اشراف اطلاعاتی و نظامی ارتش سوریه بر تروریستها، مقصد ارسال این تسلیحات و حتی به کارگیری آموزشها را با تردید جدی مواجه ساخته و بهرهگیری مقاومت از این کمکها را در آینده محتمل میسازد. چرا که سیر تحولات در منطقه امروز به بخشی از نیروهای منطقهای، تجربهها آموخت و ضمن افزایش اعتبار مقاومت، سرانجام اعتماد به رژیمهای عربی آلوده به سیاستهای ماکیاولی و فرصتطلبی کشورهای غربی به رهبری آمریکا را گوشزد کرده است. این درس بزرگی است که سقوط مرسی به معارضان مسلح و تروریست در کشور سوریه هم میدهد و متقابلاً حامیان آنان را نیز نگران میکند.