صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۳  ، 
کد خبر : ۲۶۴۱۱۱

احیای دوران از دست‌رفته!


قاسم غفوری

ترکیه با نخست‌وزیری رجب طیب اردوغان از سال 2000 تاکنون سیاست‌های متعددی را در حوزه سیاست خارجی به کار گرفته تا خود را به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای معرفی کند. ترکیه از سه سال پیش رویکرد به غرب را تقویت کرد و حتی به مهره‌ای برای غرب علیه غرب آسیا (خاورمیانه) و شمال آفریقا تبدیل شد. بررسی کارنامه کنونی ترکیه نشان می‌دهد که این کشور مولفه‌های رفتاری به‌نسبت جدیدی را در حوزه سیاست خارجی در پیش گرفته و به نوعی تلاش دارد تا غربگرایی خود را پنهان سازد. محور این رفتارها در حوزه پیرامونی و فراپیرامونی را برخی رویکردها به شرق تشکیل می‌دهد. 
به موازات تأکید ترکیه بر تعامل گسترده با جمهوری اسلامی ایران و حتی اعلام سفر داوود اوغلو، وزیر خارجه و احتمال سفر اردوغان، نخست‌وزیر ترکیه به تهران، رویکرد به احیای روابط با عراق چنانکه اوغلو در پاسخ به سفر زیباری، وزیر خارجه عراق به ترکیه، سفری به بغداد داشته و با مقامات سیاسی و حتی علمای دینی این کشور از جمله آیت‌الله سیستانی، مرجع عالیقدر شیعیان، دیدار کرده است، تحرکات ترکیه در قبال سوریه نیز تعدیل شد تا جایی که در کنار ادامه حمایت از گروه‌های تروریستی و ساخت دیوار حائل در مرزهای سوریه، برای حضور معارضان در نشست ژنو2 گام‌هایی برداشته و تلاش دارد تا خود را پیرو راه‌حل سیاسی معرفی کند. رویکرد به روسیه نیز از ابعاد مهم سیاست‌های جدید ترکیه است. چنانکه اردوغان یکی از مقصدهای سفرهای خود را مسکو قرار داده و تلاش کرده تا رضایت روسیه را جلب کند و از تنش‌های پیش‌آمده در قبال سوریه بکاهد.
گفتنی است، ترکیه تلاش برای حضور گسترده در آسیای مرکزی و قفقاز تحت نام پان‌ترکیسم را نیز حفظ کرده که سفر الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان به ترکیه در همین چارچوب است. نکته مهم دیگر در رفتارهای ترکیه را توجه به شرق دور، یعنی چین و ژاپن تشکیل می‌دهد. در اقدامی نادر و تأمل‌برانگیز، ترکیه توافقات نظامی و دفاعی با چین امضا کرده که براساس آن نیز موشک‌های چینی در ترکیه مستقر می‌گردند. اقدامی که خطر و نگرانی آمریکا و ناتو را به همراه داشته و رسماً در باب پیامدهای این مسئله در روابط طرفین به آنکارا هشدار داده‌اند. در همین حال «شینزو آبه» نخست‌وزیر ژاپن نیز به ترکیه سفر کرده تا کارنامه شرق‌گرایی ترکیه بیش از پیش تکمیل گردد. 
حال یک سوال اساسی مطرح است که چرا ترکیه چنین رویکردهایی در پیش گرفته و اهداف این کشور از گرایش منطقه‌ای و در کل، توجه دوباره به حوزه شرق چیست؟
برای پاسخ به این پرسش، بررسی تحولات داخلی و خارجی ترکیه امری قابل توجه است. 
الف) در حوزه داخلی: اردوغان در حالی برای ریاست‌جمهوری ترکیه خیز برداشته است که غربگرایی و عدم تحقق وعده‌هایش به تضعیف جایگاه مردمی وی منجر شده است. اردوغان با مجموعه‌ای از سیاست‌های داخلی و خارجی به دنبال ترمیم چهره و بازیافت جایگاه مردمی خود است. تأکید بر لزوم صلح با پ.ک.ک، افزایش اختیارات مناطق کردنشین و اعلام رسمی آزادی حجاب برای زنان در پارلمان از جمله این رفتارها است. در حوزه بیرونی نیز اردوغان سعی دارد تا شرق‌گرایی و دوری از غرب را به نمایش بگذارد، در حالی که تکرار سناریوی انتقاد از رژیم صهیونیستی را نیز در دستور کار دارد چنانکه اردوغان بارها ضمن اعلام حمایت از فلسطین، به شهرک‌سازی و اشغالگری‌های صهیونیست‌ها اعتراض کرده است. 
اردوغان با این رفتارها سعی دارد تا عملکردهای سه سال اخیر خود! از اذهان پاک کند و چنان وانمود سازد که به دنبال تحقق مطالبات مردم است تا شاید بتواند جایگاهی برای کسب کرسی ریاست‌جمهوری به دست آورد. 
ب) حوزه سیاست خارجی: اردوغان در سه سال اخیر دو محور را اساس سیاست خارجی خود قرار داد. یکی، همگرایی با کشورهای غربی و دیگری، روابط نزدیک با کشورهای عربی به‌ویژه همگرایی با قطر و عربستان. ترکیه با این رویکرد به دنبال کسب منافع اقتصادی و سیاسی و حتی تبدیل شدن به قدرت فرامنطقه‌ای بود. رویکردی که در نهایت به تحقق نپیوست و این کشورها رودرروی ترکیه قرار گرفتند. کشورهای غربی رسماً ترکیه را در قبال سوریه تنها رها کردند و به رویکرد سیاسی گرایش یافتند. کشورهای عربی نظیر قطر و عربستان نیز هرچند در قبال سوریه چندان فاصله‌ای از ترکیه نگرفته‌اند، اما در حوزه اخوان‌المسلمین که شاکله اصلی ترکیه در منطقه بوده است، علیه منافع این کشور اقدام کردند که نمود آن را در مصر می‌توان مشاهده کرد. 
در حوزه افکار عمومی جهان نیز غربگرایی و ایفای نقش در بحران‌های منطقه‌ای عملاً ترکیه را در مسیر انزوا پیش برده است. در چنین شرایطی ترکیه یک گزینه در پیش رو دارد و آن، تغییر هر چند موقت و ظاهری در عملکردهای منطقه‌ای است. با توجه به حساسیت‌های موجود، ترکیه همگرایی منطقه‌ای و رویکرد به حوزه شرق را در برنامه‌های خود قرار داده است. البته این به معنای تغییر راهبردی در عملکردهای ترکیه نیست، بلکه در تاکتیک، ترکیه به سمت منطقه و شرق گرایش یافته است. برخی بر این عقیده‌اند که این رویکرد، برگرفته از حقارت‌ها و چالش‌هایی است که غرب‌گرایی به ترکیه تحمیل کرده است و آنکارا به نوعی، به دنبال جبران و جلوگیری از استمرار این چالش‌ها و رسوایی‌ها است. برخی نیز بر این عقیده‌اند که ترکیه با رویکرد به شرق، در اصل، همان رویکرد قدیمی کشیده شدن زه کمان به شرق و پرتاب به سمت غرب را دنبال می‌کند. 
بر اساس این سناریو، ترکیه معادله‌ای دو وجهی را چینش می‌کند، به‌گونه‌ای که در کنار رویکرد به منطقه و شرق، رضایت مردم ترکیه و کسب منبع از کشورهای شرقی را پیگیری می‌کند. در همین حال، با تهدید نشان دادن رویکرد خود به شرق، پذیرش خواسته‌های خود از سوی غرب را طلب می‌کند تا شاید بدین وسیله بتواند مقداری بر شکست‌های سنگین خود در منطقه سرپوش گذارد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات