صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۳  ، 
کد خبر : ۲۷۱۴۷۹

مرکل در رؤیای امپراطوری آلمان


قاسم غفوری

آلمان از جمله کشورهای اروپایی است که تاریخی پرفراز و نشیب را سپری کرده است، به‌ویژه اینکه این کشور همواره تلاش داشته تا در جمع بزرگان عرصه جهانی باشد. رؤیایی که خواسته یا ناخواسته آلمان را گرفتار دو جنگ جهانی (سال‌های 1914 و 1939) کرد که به‌دلیل شکست در این جنگ، به عنوان مغلوب، تمام هزینه‌ها و نابسامانی‌های جنگ بر دوش این کشور قرار گرفت.

آمریکا، انگلیس، فرانسه و شوروی، جنایات و کشتارهای خود در دو جنگ را معطوف به آلمان کردند و از بازخواست جهانی رهایی یافتند، چنانکه آمریکا به دلیل استفاده از بمب هسته‌ای علیه مردم ژاپن هرگز محاکمه نشد و حتی این کشتار را اقدامی برای صلح جهانی و مقابله با جنگ‌افروزی آلمان و ژاپن عنوان کرد.

آلمان در مقطع کنونی به صدراعظمی آنکلا مرکل، در حالی به عنوان عضوی از اتحادیه اروپا نقش ایفا می‌کند که با تکیه بر قدرت اقتصادی خود به یکی از بازوهای اتحادیه اروپا مبدل شده است. در حالی، اروپا گرفتار بحران اقتصادی است که از آلمان به عنوان موتور اقتصاد این قاره یاد شده و طرح‌های این کشور به عنوان راهبرد طرح ریاضت اقتصادی در بسیاری از کشورها به کار گرفته می‌شود. آلمانی‌ها درحالی در حوزه اقتصاد حرف اول را در اتحادیه اروپا می‌زنند که بررسی کارنامه رفتاری اخیر سران این کشور، حکایت از تلاش آنها برای تسریع قدرت اقتصادی به عرصه سیاسی و نظامی دارد، به‌گونه‌ای که، اتحادیه اروپا و سایر کشورها از آن به عنوان یکی از ارکان ساختار نظام بین‌الملل یاد می‌کنند.

در حوزه نظامی آلمانی‌ها چند محور را برای خود تعریف کرده‌اند، زنجیره آنها، حضور نظامی را در معادلات جهانی شکل می‌دهد. توافقنامه امنیتی کابل- واشنگتن برای حضور بلندمدت آمریکا در افغانستان در حالی امضا شد که آلمان نیز بر تکرار چنین توافقنامه‌ای در قالب ناتو برای به‌اصطلاح آموزش و هدایت ارتش افغانستان تأکید کرده است.

گام بعدی نظامی‌گری آلمان در قالب حضور در ائتلاف مقابله با داعش تعریف شده است. هر چند آلمان تأکید دارد که در لشکر‌کشی علیه سوریه و یا عراق حضور نمی‌یابد، اما مستشاران نظامی خود را راهی اربیل عراق کرده است.

آلمان با این اقدام از یک‌سو فروش تسلیحات به عراق و منطقه را پیگیری می‌کند و از سوی دیگر از رقبای دیگر برای حضور در عراق باز نمی‌ماند. در کنار منافع اقتصادی برای آلمان داشتن پایگاه نظامی در منطقه اهمیت دارد، چنانکه با وجود مخالفت‌های فراوان، آلمان اقدام به فروش تسلیحات به عربستان کرده است. در باب نظامی‌گری آلمان، دی‌ولت در گزارشی آورده، آلمان سعی دارد در قالب ناتو در شرق و مرکز اروپا نقش ای��ا کند.

آلمان سعی دارد با بزرگ‌نمایی تهدید نظامی روسیه، تقویت ارتش و در نهایت حضور فعال نظامی در مناطق مختلف اروپا را محقق سازد. نکته قابل توجه آنکه آلمان برای تقویت موقعیت نظامی خود در اروپا بارها بر لزوم خروج 200 کلاهک هسته‌ای آمریکا از این قاره تأکید و بر لزوم تشکیل ارتش اروپایی اصرار داشته است. آلمانی‌ها اکنون با ادعای حمایت از اوکراین و اروپای شرقی و با برجسته‌سازی این مسئله که فرانسه و انگلیس به دلیل بحران اقتصادی، توان اجرای این امر را ندارند، سعی دارد در حوزه نظامی به قدرت مطرح مبدل شود و نظامی‌گری خود را در سایه بحران‌های جهانی تقویت کند.

در حوزه سیاسی نیز آلمان از ضعف اسپانیا، ایتالیا، فرانسه برای قدرت‌نمایی در اروپا بهره گرفته، سعی دارد دامنه فعالیت خود را به عرصه‌های دیگر گسترش دهد. در کنار روابط سیاسی که در آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا صورت می‌دهد موضع‌‌گیری و حضور در بحران‌های جهانی را از تکالیف خود قرار داده است. برای نمونه آلمان اکنون محور به چالش کشاندن روسیه در قبال اوکراین شده، چنانکه مرکل در سالگرد فروپاشی دیوار برلین تأکید ‌کرد زمان آن فرا رسیده، تا دیوار ظلم روسیه علیه اوکراین و اروپا فرو ریزد، در غیر این‌صورت، مسکو با تحریم‌های بیشتری روبه‌رو خواهد شد.

مرکل در اجلاس گروه 20 در استرالیا (24 و25 آبان) نیز روسیه را تهدید به تحریم‌های بیشتر نموده و خواستار خروج روسیه از تحولات این کشور گردید. با توجه به اینکه در حوزه اقتصادی و انرژی نیاز بسیاری به روسیه دارد، بسیاری از ناظران سیاسی این رفتارهای تند مرکل را برگرفته از خوی قدرت‌طلبی آلمان در اتحادیه اروپا می‌دانند که با موضع‌گیری علیه مسکو سعی دارد خود را کانون مقابله با روسیه معرفی کند تا رهبری سیاسی اروپا را در دست گیرند. نقش‌آفرینی در روند سازش فلسطینیان و رژیم صهیونیستی که با سفر 24 آبان اشتاین‌مایر، وزیر امور خارجه آلمان، به سرزمین‌های اشغالی ابعاد جدیدی گرفت، سند دیگر این بازیگری است، هر چند بخشی از هدف آلمان حمایت از رژیم صهیونیستی در برابر انتفاضه است، اما در نهایت، آلمان می‌خواهد با حضور در این معادلات، قدرت سیاسی خود را به رخ جهانیان بکشد. این قدرت‌نمایی زمانی آشکارتر می‌شود که اشتاین مایر، وزیر امور خارجه آلمان، در قالب پلیس بد ظاهر شده و به جای فرانسه، از افزایش تحریم‌ها علیه ایران در صورت به‌نتیجه نرسیدن مذاکرات سخن گفته است.

نکته قابل توجه دیگردر رفتار آلمانی‌ها این است که آنها می‌دانند رقبای اروپایی آنها یعنی انگلیس، فرانسه و ایتالیا در بحران داخلی اقتصادی و سیاسی گرفتار هستند و آمریکا نیز توان ایفای نقش گسترده در معادلات جهانی ندارد، به‌ویژه پس از شکست اوباما در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره، آلمان از فضای موجود برای حضور پررنگ در معادلات سیاسی و نظامی جهان بهره گرفته، در حالی‌که ظرفیت‌ها و توانایی‌های اقتصادی این کشور مؤلفه‌های مهم برای تحقق رؤیاهای جهانی آن است. آلمانی‌ها برآنند که آلمان نوین را به جهانیان نشان دهند تا یادآور اقتدار آنها در آستانه دو جنگ جهانی باشد، هر چند که برای عدم تحریک سایر کشورها، واژگانی نظیر تلاش برای صلح جهانی و حمایت از سایر کشورها را مطرح کنند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات