تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۶:۲۴  ، 
کد خبر : ۲۷۲۵۶۵

بن‌بستی به نام بارزانی

عرفان قانعی‌فرد / کارشناس مسائل کردستان عراق - اشاره: تحولات عراق و سیاست‌های دوگانه برخی از کشورهای منطقه با کمک عده‌ای از احزاب منطقه‌ای گره آنچه را که در شمال عراق می‌گذرد کور کرده است این مطلب نگاهی به این مساله انداخته است.

در این روزها شاید کردها شاهد نوعی هوشیاری سیاسی باشند که به جای ابراز احساسات و هیجان و محاسبه نادرست، عقلانیت سیاسی و نگاه هوشیارانه‌ای به سیر حوداث داشته باشند که در پیرامون کردستان در هر چهار کشور دارای مناطق کردنشین اوضاع و احوال بر چه منوالی است و آیا ارتش شعله‌ور در کردستان عراق، زبانه می‌کشد و یا با عقلانیت و سیاست حکومت مرکزی جدید عراق، خاموش می‌شود.

مسعود بارزانی در همراهی با سیاست ترکیه، قطر و عربستان که حامل این فتنه علیه تمامیت ارضی عراق بود با شکست روبه‌رو شد و خسران و زیان زیادی را هم به مردم عراق و کردستان تحیمل کرد. افسوس که در جهان سوم و در کشوری آشفته و کودتا خیز مانند عراق، نمی‌توان آنطور که باید و شاید عدالت را اجرا کرد و گرنه در همه جهان جنایت‌هایی جنگی بی‌کم و کاست با دادگاهی روبه‌رو می‌شود.

پس از آنکه رسانه‌های ترکیه – و در میان کردها هم حزب پ‌ک‌ک – اعلام کردند که داعش با همکاری پاراستن بارزانی وارد عراق شده‌اند و حتی بسیاری از فرماندهان هم در فرودگاه اربیل – به دور از هر تهدید امنیتی پیاده شده‌اند و حتی یک روزنامه مخالف اردوغان، اسراری امنیتی را در این باره افشا  کرد – روزنامه آیدینلیک روز پنجشنبه در صفحه نخست خود با عنوان «نشست محرمانه داعش در استامبول» نوشت: در این نشست که 28 فوریه تا دوم مارس سال جاری میلادی (9 تا 13 اسفند 92) ادامه داشت، مسعود بارزانی نیز یک نماینده اعزام کرده بود. به دنبال نشست محرمانه استامبول در نشست دیگری در اردن که اول ژوئن (11 خرداد) برگزار شد، تاریخ شروع عملیات داعش در عراق نیز قطعی شد با افشای فرآیند شکل‌گیری اقدامات خونین داعش در سوریه و عراق از نیات حزب حاکم «آک» که چگونه به عنوان بخشی از یک توطئه بین‌المللی علیه این دو کشور قرار گرفته نیز پرده برداشته می‌شود.

به نوشته این روزنامه، طرح عملیات تروریستی داعش در عراق و ایجاد یک سد سنی در مقابل شیعیان در نشست محرمانه استانبول بررسی و تصویب شد. در این نشست نمایندگان گروه‌های حامی داعش تحت حمایت‌های امنیتی سازمان اطلاعات ترکیه (میت) در هتل «گونن» در منطقه «ینی بوسنا»ی استانبول گرد آمده بودند. تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد این نشست با اطلاع ترکیه، عربستان و اردن و با اقدام حزب حاکم آک در استامبول تشکیل شده است.

بنا به عهده معهود و شیوه مرسوم بارزانی، فورا واکنش تند شروع شد که همیشه آمیخته به اتهام و ناسزا است: به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سایت خبری ترک، وی در پاسخ به این ادعا که اقلیم کردستان با همدستی داعش به دنبال تصرف موصل بوده است گفت پ‌ک‌ک و جمیل باییک سر کرده این گروه برای خوش آمد دشمنان کردستان این اتهامات را به اربیل وارد می‌کنند. در بیانیه‌ای که از سوی حزب دموکرات کردستان به رهبری بارزانی منتشر شد، وی خطاب به پ‌ک‌ک افزود: شما با حمایت کدام سازمان اطلاعاتی، علیه کردستان و مقامات آن به عدوات و دشمنی می‌پردازید.»

که طبق معمول کنایه بارزانی به کشور ایران است و خود را هم عین کردستان و نماد کرد نامیده است. همانطور که سال 1389 در تظاهرات کردها علیه سلطه‌گری بارزانی و ریاست مادام‌‌العمر او بر کرسی‌اش موجب شد تا آشفته‌وار از ایتالیا – در روزی که از دوست سناتورش که اکنون به جرم داشتن مافیای مواد مخدر در زندان ایتالیاست – انگشت اتهام به سوی ایران دراز کرد و گفت: «ایران متهم ردیف اول است.» اصولا خود و حزب و رسانه‌هایش از تهمت بخشیدن و ناسزا گفتن به جای پاسخگویی و تحلیل درست، ابایی ندارد. اما اکنون، نه تنها ایران، بلکه کل مردم جهان دیدند که چگونه مردمان سامرا و موصل و تکریت و انبار و شیعیان و کردها گرفتار این آتش‌ فتنه شده‌اند. مسعود بارزانی در این رویا بود که با منعقد کردن قراردادهای نفتی دلبخواهی و بی‌حساب و کتاب – به دور از قوانین حکومت مرکزی عراق و احترام برای بغداد – با ترکیه و اسرائیل؛

زمینه استقلال کردستان و جدایی از عراق را سر دهد و طبعا برای چنین دستاوردی هم با خیال راحت رهبر مادام‌العمر این مستعمره جدید باشد. حیت سرباز به کرکوک فرستاد و محمدحسنین هیکل در مصاحبه با روزنامه مصری «الاهرام» در این باره با صراحت گفت: مسعود بارزانی با ورود به کرکوک درب‌های جهنم را روی کردها گشوده و ورود صدام به کویت را در اذهان زنده کرده. در آینده هم بین سلیمانیه و اربیل جنگ صورت خواهد گرفت و اقلیم کردستان تجزیه و همه دستاوردهای اقتصادی اقلیم در پایان سال 2014 جاری از بین خواهد رفت. نیروهای پیشمرگه هم نیروهایی ضعیف هستند و این نیروها در نخستین درگیری شکست خواهند خورد.

کم‌کم سخنان این پیرو مطبوعات مصر و اهل قلم به منصفه ظهور رسید. خواب مسعود بارزانی پرید و تعبیری هم یافت نشد. ایران و آمریکا و بعد جامعه جهانی، کسی به ندای تجزیه‌طلبی وی روی خوش نشان نداد و او هم برای پنهان کردن توطئه‌اش – بازی ترکیه و بعث و عربستان – علیه کرد و عراق دم از استقلال به زبان کردی در رسانه‌های کردی می‌زد. که نوعی فرار به جلو باشد اما کم‌کم گوش‌های مردم کرد هم به شعارهای رنگی و شاعرانه استقلا‌ل‌طلبی وی عادت کرد و حتی چشمشان به اخبار هواشناسی شبکه تلویزیونی رود او وابسته به نچیروان بارزانی و میت ترکیه که در آن نقشه کردستان بزرگ نشان داده می‌شود و از ارومیه تا بندر لارقیه سوریه، کردستان است! – و هم اسکناس‌های کردستان روشن شد – که منقوش به عکس پدرش بود (به ارزش 2000 دراو) و برای خالی نبودن عریضه هم عکس‌های قاضی محمد (به ارزش 500 دراو) و... هم گذاشته بود و لابد کسی هم نباید می‌پرسید که از نظر ارزش تاریخی – سیاسی – اخلاقی می‌توان مصطفی بارزانی را با قاضی محمد قیاس کرد؟ از دید شما قاضی محمد خوب است پس چرا به دستور انگستان، مصطفی بارزانی از عراق وارد مهاباد شد تا بساط روس‌ها و قاضی محمد را به هم بریزد؟

و بعد هم منتقدان بیشتری مانند مایکل را بین مقاله نوشتند و فسادهای قبیله بارزانی و مسعود بارزانی را افشا کردند و نویسنده دیگری گفت که تشابه به زیادی به یاسر عرفات دارد و روحیه‌ و اوهام خود بزرگ بینی‌ دارد و عوامفریبی رسانه‌ای و جلب احساسات غیرواقعی را بر همه چیز ترجیح می‌دهد و انسانی ضعیف‌النفس و شیفته آشوب و غوغاسالاری است.

ایران و آمریکا حامی حکومت مرکزی عراق بودند و دیگر کسی به شیپور جنگ‌طلبی بارزانی و مشکل شخصی وی با مالکی گوش فرا نداد و حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق هم همان سیاست مام‌جلال را پیروی کردند و با تعیین دکتر فواد معصوم بار دیگر بر این امر تکیه کردند که هم موافق آرامش و امنیت و صلح در عراق هستند و هم مشتاق ترمیم ارتش ملی عراق و تمایلی هم به تجزیه‌طلبی ندارند و تمامیت ارضی عراق برایشان مهم‌تر از همه چیز است و باید کردها با همکاری عراق تهدید داعش و بعثی را رفع کنند. در کنار موضوع امنیت ملی عراق، در داخل کردستان فعلا اتحادیه میهنی کردستان توجه و وقعی به وعده‌های بارزانی ندارد که با او علیه ایران و شیعیان هم رای باشد و دوستان قدیمی را فراموش کند. هر چند گوران (تغییر) همکاری بارزانی – داعش را دید اما سکوت اختیار کرد!

و شاید به همین منوال هم سوریه را به سوی آرامش و صلح سوق دهند هر چند در این گیرودار هم حکومت مرکزی سوریه، شهر حسکه را تسلیم کردها کرد که هم پیمان اسد هستد و خود کنترل شهرهای کردنشین را برعهده دارند و شاید همراهی پ‌ک‌ک و کردهای سوریه تا حدی ضامن برگشت آرامش به سوریه باشد و سیاست ترکیه و عربستان در این کشور شکست خورد و جامعه جهانی متوجه شد که خبری از بهار عربی در سوریه نیست.

مسعود بارزانی در مدت 1 سال و  9 ماه غیبت طالبانی اول به فکر فروپاشی اتحادیه میهنی کردستان عراق بود زیرا با وی هم رای و همسو نبودند. در ایام میان دو انتخابات، به سوی گوران گرایش یافت و اکنون گوران (تغییر) و نوشیروان مصطفی امین، منتقد سرسخت بارزانی‌ها، به حافظ نافع بارزانی مبدل شده و بارزانی هم حامی مصالح مالی گوران، این ماجرا نوعی یاس را در میان بارزانی و مصطفی امین تا حد زیادی اسرار پشت پرده را افشا کرد و حقایق عیان شد و شعارها و وعده‌ها بیشتر رنگ و بوی سیاست ترکیه داشت. و به زبان ساده توفاق علیه طالبانی بود و حفظ منافع ترکیه و حذف ایران، به هر حال امروزه این سرنوشت سیاسی همه حزب‌هاست که اگر با بارزانی همراه شوند مورد غضب و قهر کردها در صندوق آرا رو به‌رو خواهند شد. اما این عملکرد گوران، بزرگترین ضربه سیاسی را به اپوزیسیون کرد عراقی زد.

دو حزب اسلامی هم سیاست تعادل و میانه‌روی را دنبال کردند و حزب طالبانی هم در غیات رهبری دچار اختلافات درون حزبی شد. برخی از افراد قدیمی حزب‌های اسلامی – مانند حزب اتحاد اسلامی – وارد گوران شده‌اند این خود نشانه بارز نفوذ ترکیه است که گوران به سمت ترکیه و سیاست اردوغان پیش می‌رود!

وضع کردستان روز به روز مبهم‌تر شد و رئیس اقلیم هم در همه سیاست‌هایش – جز لبیک گفتن به ترکیه و داعش – شکست خورد. کسی که می‌خواست رهبر مادام‌العمر کردستان مستقل باشد، کردها را به خاطر موضوع فروش غیرقانونی نفت با مشکل بودجه روبه‌رو کرد و وضع اقتصادی عراق و کردستان را با  تهدید مواجه ساخت و حتی بازار و روابط اقتصادی کشورهای حوزه خلیج‌فارس و ایران و چین با کردستان تحت‌تاثیر قرار گرفت. اما بارزانی همیشه دوست دارد قهرمان اول رسانه‌ها و افکار عمومی باشد و نمی‌خواهد بپذیرد که وضع نابسامان فعلی در نتیجه سیاست‌های غلط اوست. او قبل از عید رمضان هم به ترکیه رفت تا شاید حمایتی جلب کند و چاره‌ای برای فروپاشی اقتصادی بیاید اما موفق نبود. این بار با بازدید از مناطق تحت پوشثش پیشمرگه سعی کرد که داستان‌های رسانه‌ای را دنبال کند و شیوه‌ای برای مطرح کردن افکار مشعشع خود بیاید. او به موصل و کرکوک و... رفت و طبعا می‌خواست که همه مناطق تحت کنترل دموکرات کردستان عراق باشند و آثاری از اتحادیه میهنی کردستان هم نباشد.

در جبهه که فرزند جوانش را به عنوان فرمانده نیروی نظامی منصوب کرده – در حالی که در عمرش 10 روز سربازی هم نرفته و مانند مصطفی بارزانی خود را ژنرال می‌نامد! – بارزانی ایستاد و به پیشمرگه‌ها وعده سلاح سنگین داد که به زودی به شیوه احسان و صدقه و خیرات به دست کردها می‌رسد. اما همان سلاح‌هایی – تانک و زره‌پوش و سلاح سنگین و ادوات نظامی – بوده و هست که از ارتش عراق در شهرهای موصول و کرکوک تارج کرده و در مصیف صلاح‌الدین انباره شده که اگر به نیروی پیشمرگه ندهد لابد سرنوشت نفت کردستان را خواهد یافت!

اما هنوز چند ساعتی نشده بود که داعش و بعث هم به طور صوری رفیق نیمه راه بارزانی شدند که شهرهای شنگال و زمار قربانی سیاست‌های بارزانی شوند و هم اگر فرزند بارزانی در باز پس‌گیری این شهرها موفق بود دیگر آن را جنگ جهانی سوم بنامند! اما موضوع این بار کمی جدی‌تر است این شهرها در مرز موصل هستند موصل مرز طایفه مذهبی ایزدی‌های کردستان عراق – یزیدیان، ایزدی‌ها یا ایزدیان (به کردی: Ezidi /نیزیدی) یک اقلیت مذهبی کردی هستند که در شمال عراق، سوریه جنوب شرقی و ترکیه و قفقاز زندگی می‌کنند و به زبان کردی با گویش کرمانجی صحبت می‌کنند. آیین ایشان، آمیزه‌ای از عقاید ادیان پیش از اسلام است.

البته یهودیت مسیحیت و تصوف هم بر آیین ایزدیان تاثیر گذشته است – و آنچه در این چند روز بر آنها رفت در طی تاریخ عراق به آنها چنین ظلم و ستمی روا نشده. البته در همان سال 1991 که مسعود بارزانی پس از 16 – 17 سال دوری از کردستان – که مقیم ایران بود و دراژان تنها 2 اتاق کاه گلی داشت – با کمک ایران به عرصه سیاسی کردستان عراق بازگشت و فورا در اوایل تشکیل اقلیم کردستان به مام جلال فشار آورد که بنا وعده‌ای که به صدام‌حسین داده باید در ازای دریافت مصیف صلاح‌الدین – برای تشکیل مرکز شاهنشاهی بارزانی – شهر شنگال را به نیروهای صدام‌حسین تسلیم کنند زیرا از دید صدام، شنگال ضامن امنیت موصل است که مام جلال هم بنا به سایست خودش، پذیرفت.

البته هنگامی که حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق تاسیس شده بود، ادریس بارزانی – برادر مسعود – علنا گفت: «اگر نتوانیم جنبش کنیم، می‌توانیم جنبش دیگران را به هم بزنیم.» بنا به همین سیاست، قیاده موقت وابسته به بارزانی با همکاری میت ترکیه به اولین گروه اعزامی اتحادیه میهنی کردستان عراق حمله‌رو شد و 1000 نفر را قتل عام کرد؛ از جمله تیرباران دکتر خالد و علی عسگری – از سران اتحادیه – که همراه شیخ حسین بابه شیخ بودند؛ شیخ مشهور ایزدیان – هر چند در تلویزیون NRT مدتی پیش سید کاکه – از افراد قدیمی سوسیالیست و بعدا دموکرات – علنا این اسرار را افشا کرد.

ادعا و اعلان رسمی مسعود بارزانی در جلولا وعده رسانه‌ای برای ارسال سلاح سنگین به پیشمرگه دو نوع برداشت امنیتی داشت: ‌1- ارسال نوعی سیگنال به داعش برای کنترل این مناطق نه برای دوستی با مردمان کرد گرمیان و کرکوک. 2- نوعی تلاقی سیاسی هم محسوب می‌شد. چون این مناطق پیرو و طرفدار طالبانی هستند و در انتخابات هم آرای متعلق به حزب بارزانی چیزی نزدیک به صفر بود. روز حمله داعش، مردم شنگال از تفنگچی‌های بارزانی خواهش کردند که سلاح در اختیارشان بگذارند تا خود از ناموس و خاک و کیان خود دفاع کنند اما بنا به دستور بارزانی آنها از شهر فرار کردند و ساعتی بعد در عملی از قبل طراحی شده، داعش به راحتی بودن کمترین اقدامی، وارد آن مناطق شد که کار نخست ربودن دختران و زنان جوان بود، کار دوام اصرار به یکشبه مسلمان شدن کل یزیدیان! و کار سوم هم منفجر کردن کل مرقدها و ضریح‌های مذهبی. 3- برای اقدام داعش علیه حسک در سوریه به راستی اگر داعش مصیف صلاح‌الدین را تسخیر می‌کرد بازهم 700 پیشمرگه بارزانی به خاک کردستان سوریه فرار می‌کردند؟

فورا در خبرها آمد که «مسئولان کرد و شاهدان عینی اعلام کردند که تروریست‌های داعش سد موصل در شمال استان نینوا و شهر سنجار در غرب این استان و شهر مرزی العربیه در مرزهای سوریه را تحت تصرف خود در آورده‌اند و کنترل داعش برسد موصل پس از آن صورت گرفت که آنها دو منطقه و یک میدان نفتی را روز یکشنبه تحت کنترل خود در آوردند و این اولین پیروزی گسترده آنها علیه نیروهای کرد به شمار می‌آید. تخریب سد موصل – که در 50 کیلومتری شمال غرب موصل، روی رودخانه دجله و منبع اصلی توید برق منطقه است – می‌تواند چند شهر بزرگ عراق را زیر آب ببرد و قطع احتمالی آب آن منجر به خشک شدن مزارع کشاروزی خواهد شد و سقوط شنگال هم سرآغاز سقوط کرکوک خواهد بود!

از سویی داد و قال رسانه‌ای مسعود بارزانی و فرزندش – مسرور، رئیس اداره امنیت پاراستن – درباره نبود سلاح غیر واقعی است و آمریکا و حکومت مرکزی عراق هم توجهی به آن نکردند، زیرا او صرفا بنا به خواسته‌ای نامعلوم که برمحور غوغاسالاری است، تنها در پی جمع‌آوری سلاح سنگین است. انگار تصور می‌کند که سازمان‌های امنیتی – خبری – سیاسی جهان رسانه‌های حزب او را رصد نمی‌کنند که همان هفته اول بعثی‌های از رسانه‌های وی به مدح و ستایش مسعود بارزانی پرداختند که اگر کمک او نمی‌بود موصل آزاد نمی‌شد!

از سوی دیگر در این چند روز هم دوباره در رسانه‌ها اعلام کرد که پیشمرگه‌ها باید از کردستان سوریه کمک کنند. اما هزگز کردهای سوریه اجازه دخالت و ورود وی را نخواهند داد، زیرا بارزانی به هر شیوه‌ای در راستای تحقق سیاست ترکیه، خواهان نفوذ در کردستان سوریه است و به ترکیه هم وعده داده که هرگز اقلیم دوم در کردستان سوریه درست نشود و کردستان سوریه هم نه استقلال و نه خودگردانی محلی داشته باشند.

به هر حال امروزه، وضع امنیتی عراق به خاطر حضور داعش – با همکاری مسعود بارزانی – در حالت نابسامانی است. طرح بعث و ترکیه و عربستان توانست عراق را دچار این آشوب کند و انتخاب نخست‌وزیری جدید، بدون توجه به ایجاد حساسیت‌ها و فتنه‌های بارزانی، اگر مالی باشد به نفع مصالح عراق و همسایگان است. امروزه در بغداد هم یافتن بدیلی برای مالکی بسیار سخت است، زیرا برخی از سنی‌ها با بارزانی همراه هستند و احتمال وجود هرگونه کودتای نظامی هم وجود دارد که این بار عراق به کلی نابود شد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات