تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۱  ، 
کد خبر : ۲۷۲۷۸۳
دکتر سیدمحمد میرمحمدی در گفت‌و‌گو با «ایران»:

معایب استانی شدن انتخابات

فرناز حسنعلی‌زاده – مقدمه: اوایل آذر ماه نمایندگان مجلس یک فوریت طرحی را تصویب کردند که در صورت تصویب نهایی و تأیید شورای نگهبان، انتخابات مجلس شورای اسلامی به صورت استانی برگزار خواهد شد. بدین معنا که به جای حوزه‌های انتخابیه کوچک‌تر و شهرستان‌ها، هر استان به یک حوزه انتخابیه تبدیل شده و نامزدها از استان وارد گود انتخابات می‌شوند. «تمرکز نمایندگان برامور ملی و پرهیز از صرف اوقات نمایندگی برای امور جزئی با حفظ ویژگی محلی و ملی بودن مسئولیت نمایندگی و جایگزین کردن برنامه‌محوری به جای شخص‌محوری»، «ارتقای سطح کیفی و افزایش کارایی مجلس از طریق ایجاد امکان انتخاب داوطلبان شاخص‌تر با صلاحیت‌های برتر»، «متمایل کردن انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان به سمت ایجاد نظام انتخاباتی متناسب با ساختارهای سیاسی و حقوقی ایران»، «حذف رقابت‌های شدید و اختلاف‌برانگیز قومی و قبیله‌ای و تقویت همبستگی ملی»، «کاهش تعداد داوطلبان و هزینه‌های اجرایی انتخابات»، «افزایش میزان و تسهیل امکان مشارکت عمومی شهروندان در اعمال حق تعیین سرنوشت»، «عادلانه شدن نظام انتخاباتی و ایجاد فرصت‌های برابر برای آحاد افراد ملت»، «کنترل تخلفاتی نظیر خرید رأی» و «تقویت فرهنگ تحزب» از جمله اهداف این طرح عنوان شده است. هر چند که نمایندگان در تصویب یک فوریت طرح استدلال کردند، تغییر جغرافیایی حوزه‌های انتخابیه باعث ارتقای سطح کیفی مجلس، افزایش میزان مشارکت عمومی در انتخابات و جلوگیری از وقوع برخی تخلفات همچون خرید رأی خواهد شد اما بسیاری از نخبگان و فعالان سیاسی با این نظر موافق نیستند. از جمله دکتر «سیدمحمد میرمحمدی» استاد دانشگاه، نماینده ادوار مجلس و دبیر کل حزب تمدن اسلامی که ریاست فراکسیون وفاق و کارآمدی را برعهده داشت، انتقادات جدی به این طرح دارد. با نماینده پیشین مردم قم در مجلس درباره طرح بحث برانگیز نمایندگان و اهداف 9 گانه طرح استانی کردن انتخابات به گفت‌و‌گو نشستیم که درادامه می‌خوانید:

‌* اخیراً نمایندگان طرح استانی شدن انتخابات مجلس را به صحن علنی آوردند که یک فوریت آن نیز به تصویب رسید. همزمان مجمع تشخیص مصلحت نظام سیاست‌های کلی انتخابات را در دست بررسی قرار داده است. پیش از ورود به جزئیات طرح مجلس، نخست این سؤال پیش می‌آید که چرا این قبیل طرح‌ها سال‌ها در نظام پارلمانی مطرح شده و به سرانجام مطلوب هم نرسیده است؟

** برای پاسخ به این سؤال نخست باید به نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و تفاوت آن با نظام حزبی اشاره کرد.  نظام جمهوری اسلامی پارلمانی – ریاستی یا به عبارت دقیق‌تر نیمه پارلمانی – نیمه ریاستی است. به این معنا که مردم هم رئیس جمهوری را به صورت مستقیم انتخاب می‌کنند، هم نمایندگان مجلس را. اما در نظام حزبی مردم به یک یا چند حزب رأی می‌دهند. حزب حاکم‌ در صورت اخذ حداکثر آرا یا با ائتلاف با احزاب دیگر دولت ائتلافی را تشکیل می‌دهد.  جمهوری اسلامی نظام پارلمانی مبتنی بر احزاب نیست. بلکه احزاب قانونی به عنوان تشکل‌های مؤثر در مردم‌سالاری دینی، پاسخگو کردن دولت‌ها، جلب آرای مردم، امر به معروف و نهی از منکر، نظارت همگانی و تربیت کادر می‌توانند مؤثر باشند.

اگر عملکرد احزاب، آن هم احزاب با نام و نشان از نظر مردم قابل قبول باشد، مردم به آنها اعتماد خواهند کرد و با دیدن برنامه‌ها به کاندیدا‌های معرفی شده آن احزاب رأی می‌دهند. این که چرا شماری از طرح‌ها به سرانجام نمی‌رسد شاید به این دلیل باشد که طرح یا لایحه‌ای به نکات تأکیدی قانون اساسی و مصالح کشور توجه کافی نکرده و این باعث می‌شود آن طرح یا لایحه هم در مسیر خط مشی‌گذاری و هم در مسیر افکار عمومی ابتر بماند. ممکن است آرزوهای افراد و برخی صاحب‌نظران، آرزوهای نیکی هم باشد اما تحقق آنها در چارچوب قانون اساسی، منافع و حاکمیت ملی امکانپذیر نیست. به این معنا که هم حقوق مردم را پاس‌داشته و در تحقق آن مؤثر باشد و هم حقوق حاکمیت -که آن هم بازتاب حقوق مردم است- را مورد توجه قرار دهد.

* طرح استانی شدن انتخابات را تا چه حد به این معیارها نزدیک می‌دانید؟

** به نظر من طرح انتخابات استانی با وجود نیات خیر و آرزوهای طراحان محترم اشکالات عدیده‌ای دارد. شناخت دقیق نامزدهای انتخاباتی از نزدیک سبب اعتماد مردم، تقویت منافع ملی و امنیت ملی همچنین موجب همبستگی می‌شود اما این طرح منجر به بی‌تفاوتی مردم خواهد شد.

* اما نمایندگان معتقدند افزایش وسعت حوزه‌های انتخابیه، به افزایش تعداد رأی‌دهندگان در هر حوزه منجر می‌شود که به اعتقاد مجلس امکان مشارکت عمومی شهروندان را ارتقا می‌بخشد؟

** طرح استانی کردن انتخابات، به انتخاب مستقیم مردم که در اصل ششم و شصت و سوم قانون اساسی بر آن تأکید شده، خدشه وارد می‌کند.  بزرگ کردن حوزه انتخابیه از یک شهرستان به یک استان، مسأله را حل نمی‌کند. چرا که اگر همه واجدان شرایط انتخاب یک شهر کوچک به یک نفر رأی دهند، و در مقابل کلانشهر استان یا شهرستان‌های دیگر استان به فرد دیگری رأی بدهند که همشهری همان کاندیدا هم هست، رأی مردم آن شهرستان تأثیری نخواهد داشت. به عبارت واضح‌تر این طرح باعث سست شدن انتخاب مستقیم مردمی می‌شود که شناخت بیشتری دارند و در نتیجه تضعیف مردم‌سالاری دینی است.

این طرح همچنین مغایر قانون اساسی در حاکم کردن نظام حزبی به جای نظام ریاستی - پارلمانی براساس نظام ولایت‌فقیه است. زیرا اصل پنجاه و ششم قانون اساسی حاکمیت مطلق بر جهان و انسان را از آن خدا می‌داند که هم او انسان را برسرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخت. هیچ‌کس نمی‌تواند این حق‌الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد. با این طرح ممکن است حاکمیت مردم برسرنوشت اجتماعی خویش در اختیار بنگاه‌های بزرگ، کارتل‌های سیاسی و اقتصادی یا احزاب طرفدار جنگ قدرت قرار گیرد.

خطر بروز نوعی فدرالیسم چه سیاسی، چه اقتصادی نیز وجود دارد که به یکپارچگی و انسجام و وحدت ملی آسیب می‌رساند. در صورت تصویب این طرح، نامزدهای واجد صلاحیت و شاخص که می‌توانستند در حوزه‌های انتخابیه کوچک‌تر خود را مطرح کنند، به ناچار از دور خارج می‌شوند. زیرا در برابر پول، صاحبان قدرت و لیست‌ها تاب مقاومت ندارند و فرصت تبلیغات گسترده شخصی در سطح استان را نیز نخواهند داشت.

* به نظر می‌رسد برای بررسی دقیق‌تر طرح، بندهای 9 گانه توجیهی طراحان را به صورت مجزا بررسی کنیم. بند اول این طرح می‌گوید با استانی شدن انتخابات مجلس نمایندگان بیشتر به بررسی امور ملی می‌پردازند و دیگر اوقات نمایندگی را برای امور جزئی صرف نمی‌کنند. نمایندگان ذیل این بند بیانات مقام معظم رهبری را مورد اشاره قرار دادند که فرمودند «در مجلس نباید نماینده فلان منطقه تصور کند هنر نمایندگی او در این است که برای آن منطقه دایماً پشتیبانی جلب کند.

اصلاً مسأله اصلی نماینده مجلس این نیست، نباید فکر کنیم که چون ما نماینده فلان شهر یا فلان استانیم، مرتب باید برای آن شهر یا استان امتیاز بگیریم. این یک میدان رقابت غلط، بی‌برنامه و نادرستی است که تبعات بدی هم دارد. شما درست از فلان نقطه کشور انتخاب شدید، اما فقط نماینده آنجا نیستید؛ شما نماینده همه ملت ایرانید. شأن مجلس هم قانونگذاری است نه گرفتن تسهیلات و کمک‌های عمرانی و غیره برای آن منطقه خود؛ به قانون اساسی هم نگاه کنید شأن شما این است که قانون بگذارید.»

** ای کاش نمایندگان به سایر بیانات ایشان از جمله اینکه احزاب نباید وارد جنگ قدرت شوند یا اینکه کاندیداها نباید وامدار اشخاص و گروه‌ها باشند توجه می‌کردند. به‌عنوان مثال یک جمله از بیانات و پیام‌های رهبر معظم انقلاب است که در مجموعه «مجلس در کلام امام‌(ره) و رهبری» توسط روابط عمومی مجلس چاپ شده مبنی بر اینکه «توصیه اینجانب به نمایندگان محترم آن است که رابطه خود را با توده‌های مردم بخصوص قشرهای محروم برقرار و مستحکم سازند.» این در حالی است که طرح استانی شدن انتخابات، هیچ ضرورتی برای کاندیدای منتخب استان در برقراری ارتباط با مردمی که در انتخابات نقش اصلی را دارند، تضمین نمی‌کند.

از فرمایشات امام راحل‌ نیز این بود که شرایط نمایندگی را برآمدن از توده‌های مردم و آشنا بودن با رنج آنها می‌دانستند. نظر بنده هم این است که نمایندگان ملی بیندیشند و منعکس‌کننده نیازها و دردهای منطقه‌ای خود باشند و ساز و کار مجلس طوری باشد که عدالت منطقه‌ای را تضمین کند. حال اگر یک یا چند نماینده ذی‌نفوذ منابعی را به برخی از مناطق سوق می‌دهند جلوی این کار باید گرفته شود، نه اینکه ارتباط مردم با نمایندگانشان قطع شود. اگر دستگاه‌های اجرایی و امور اجتماعی استان‌ها پاسخگوی مراجعین نیازمند باشند، ضرورتی به مراجعه به نمایندگان و ورود آنها به مسائل جزئی هم نخواهد بود.

* نمایندگان در بند دوم طرح معتقدند تعریف محدوده جدید حوزه‌های انتخابیه سبب می‌شود رقابت‌های انتخاباتی در سطح جمعیت وسیع‌تری انجام گیرد و بر این اساس استدلال می‌کنند در چنین حالتی با لحاظ محدودیت امکان انتخاب، صرفاً داوطلبانی به موفقیت دست خواهند یافت که در میان جمعیت مربوطه از سوابق و ویژگی‌های درخشان‌تری در مقایسه با سایرین برخوردارند. به این ترتیب این احتمال به افراد دارای تحصیلات و توانایی‌های ویژه علمی و کاری امکان موفقیت بیشتری می‌دهد و در عمل نقش و تأثیر تعلقات قومی و قبیله‌ای کمرنگ خواهد شد؟ به نظر شما این طرح به هدفی که برای خود رسم کرده نائل می‌شود؟

** این استدلال نیز اشکالاتی دارد. هم در مجلس موجود و هم در ادوار گذشته شخصیت‌های علمی، سیاسی و مردمی از شهرهای کوچک به مجلس آمدند که در کمیسیون‌ها و هیأت رئیسه نقش‌های مؤثری ایفا کردند. نیازی به ذکر نام نمی‌بینم، چرا که دوستان می‌توانند به تابلوی نمایندگان ادوار نگاه کنند.

فکر می‌کنم پس از 36 سال از انقلاب و برگزاری قریب به 36 انتخابات، این استدلال نوعی اهانت به مردم و کاندیداهای مورد احترام آنهاست. برخلاف ادعای این طرح گاهی برخی عناصر متوسط به پایین با تعاملات قومی، قبیله‌ای و حزبی خود را به جایگاه بالای لیست‌ها رسانده و انتخاب شدند.  به جرأت می‌توان گفت نه همه منتخبین حوزه‌های کوچک دارای شاخص‌های پایینی هستند و نه همه منتخبین کلانشهرها در ادوار مختلف از بالاترین شاخص‌ها برخوردار بودند. باید به مساوی رضایت دهیم.

* متمایل کردن انتخاب‌کنندگان و انتخاب ‌شوندگان به سمت ایجاد نظام انتخاباتی متناسب با ساختارهای سیاسی و حقوقی ایران یکی دیگر از بندهای این طرح است. نظرتان در این باره چیست؟

** مردم ما بیش از اندازه سیاسی شده‌اند و شعور سیاسی آنها زبانزد خاص و عام است و به تکلیف شرعی و ملی خود بموقع عمل خواهند کرد. امام(ره) بزرگوار فرمودند نه حزب اسباب این می‌شود که غیر آن فاسد و نه صددرصد حزبی بودن باعث صلاح آنهاست.

* یکی از دغدغه‌های نمایندگان که در طرح استانی شدن انتخابات بدان پرداخته شده «حذف رقابت‌های شدید و اختلاف‌برانگیز قومی و قبیله‌ای و تقویت همبستگی ملی است.» استدلال نمایندگان این است که تغییر ساختار اجرایی و نوع انتخابات توأم با افزایش وسعت حوزه‌های انتخابیه، موجب کمرنگ شدن نقش تعلقات قومی و قبیله‌ای در فرایند رقابت‌های انتخاباتی و کسب موفقیت در انتخابات می‌شود.

** اتفاقاً اگر از دخالت‌های بیرون از قوم و قبیله در امور قبیله‌ها جلوگیری کنیم ساز و کارهای قبیله‌ای در ایجاد همبستگی و حل مشکل خود موفق‌ترند. دخالت دیگران در این امور مسأله‌آفرین‌تر بوده است. برای مثال می‌توان به مردم خونگرم کردستان اشاره کرد که سال‌هاست با صفا و آرامش با هم زندگی می‌کنند. دیده‌ایم که دخالت‌های احزاب و افراد معاند و سوءاستفاده از سادگی و صفای آنها مشکل‌آفرین شده‌ است. برخلاف این طرح معتقدم برعکس شور و شوق‌های بازی‌های سطح پایین قبیله‌ای، انتخابات و شور و شوق مربوط به آن نوعی همبستگی را ایجاد می‌کند، البته استثنا هم وجود دارد.

* با تصویب این طرح تعداد حوزه‌های انتخابیه به تعداد استان‌های کشور تقلیل خواهد یافت که به باور نمایندگان این امر موجب کاهش هزینه‌های اجرایی انتخابات شده و متعاقب آن کاهش میزان داوطلبان نمایندگی را نیز در پی خواهد داشت. آیا با این طرح به واقع هزینه‌های اجرایی انتخابات کاهش پیدا می‌کند؟

** هزینه انتخابات جمع هزینه‌های مربوط به زمینه اجرایی برای آحاد مردم و جغرافیای منطقه است. آیا با استانی شدن انتخابات وسیله حمل و نقل بازرسان وزارت کشور به شهرها و روستاها کمتر خواهد شد؟ یا تعرفه‌های انتخاباتی کمتر می‌شود؟ حتی اگر این هم باشد صرفه‌جویی چند برگ کاغذ نباید باعث حذف حق آگاهی و انتخاب مردم شده یا به آن خدشه وارد کند. البته به کاهش داوطلبان نمایندگی خواهد انجامید که این هم منحصر به طرح استانی نیست و باید شرایط کیفی بیشتری را برای داوطلبان قائل شد تا مشکل تا حد بالایی حل شود.

* بند هفتم طرح استانی شدن انتخابات تصویب آن را موجب «عادلانه شدن نظام انتخاباتی و ایجاد فرصت‌های برابر برای آحاد افراد ملت» می‌داند. در این خصوص نظر شما چیست؟

** بهتر است در این مورد طراحان محترم توضیح بیشتری بدهند. زیرا بنده نفیاً و اثباتاً ارتباط عادلانه شدن نظام انتخاباتی با استانی شدن انتخابات مجلس را به دست نیاوردم.

* یکی دیگر از دغدغه‌های نمایندگان که در این طرح لحاظ شده کاهش تخلفاتی نظیر خرید و فروش رأی است. نمایندگان یکی از ایرادات وارد بر برگزاری انتخابات به شکل فعلی را این می‌دانند که کوچک بودن محدوده جغرافیایی حوزه‌های انتخابیه به کاندیداها اجازه می‌دهد تا برای جلب و جذب آرای شهروندان به شیوه‌های غیراخلاقی نظیر خرید رأی متوسل شود. طرفداران استانی شدن انتخابات معتقدند با استفاده از این سازوکار، از آنجا که داوطلبان باید در حوزه‌های انتخابیه بزرگتری به رقابت بپردازند، لذا توان آنها برای انجام تخلفاتی نظیر خرید رأی تا حدود زیادی کاهش می‌یابد.

** اگر دوستان و طراحان محترم خرید و فروش رأی را به عنوان یک واقعیت و تخلف انتخاباتی پذیرفته‌اند در انتخابات استانی نیز این خرید و فروش امکانپذیر است. منتها نرخ خرید و فروش رأی بالاتر خواهد رفت.

* هدف دیگری که در این طرح تعریف شده «تقویت فرهنگ تحزب» است. با این استدلال که افزایش وسعت حوزه‌های انتخابیه، داوطلبان را ناگزیر به انجام فعالیت‌های تبلیغاتی در قالب انجمن‌ها و گروه‌های متنوع سیاسی و اجتماعی می‌کند و همین امر موجب جلب توجه رأی‌دهندگان به اهداف و برنامه‌های نهادهای مدنی شده که توسعه و گسترش فرهنگ تحزب را در پی خواهد داشت. یکی از پرچالش‌ترین بندهای این طرح همین تقویت احزاب است. شما در زمره موافقان این بند هستید یا مخالفان؟

** نمایندگان و دولت محترم برای تقویت فرهنگ تحزب بهتر است بی‌نیاز از اینکه طرح انتخابات استانی را بدهند به کیفیت قانون احزاب، نقش احزاب و ایجاد فضا برای حضور آگاهانه مردم و احزاب در نظارت و تصمیم‌گیری‌ها، ایجاد دوره‌های آموزشی و ارتقای رشته‌های سیاسی و حزبی کمک کنند. یقین دارم اگر طراحان محترم و خط مشی‌گذاران عزیز به برخی از تبعات اجرای این طرح مداقه بیشتری کنند، در نظر خود تجدید نظر می‌کنند. نظر بنده نوعی اظهارنظر روشنگرانه به ابعاد و تبعات این طرح بود و خدای ناکرده تضعیف یا تخطئه دوستانی که همکاران سابق ما بوده یا در حال حاضر از دوستان ما هستند نیست. خلاصه کلام اینکه تعیین حوزه انتخابیه باید از منطقی قوی پیروی کند چرا که در غیر این صورت مثلاً این سؤال پیش می‌آید که اگر وسیع شدن حوزه انتخابیه اینقدر محاسن دارد، چرا کل کشور را یک حوزه انتخابیه نکنیم؟

* با این حجم انتقادی که متوجه طرح استانی کردن انتخابات می‌دانید، پیشنهادتان چیست؟

** بهتر است این طرح مسکوت شود تا مجمع سیاست‌های کلی انتخابات را تصویب و سیاست‌های کلی توسط رهبرمعظم انقلاب ابلاغ شود و بر اساس آن مجلس در کیفیت انتخابات بکوشد.  قانون انتخابات، در هر دوره‌ای از مجلس بارها مورد بازنگری قرار گرفته و تقریباً تکثر قوانین، آن را از کارایی لازم انداخته است. به همین خاطر برای اینکه انتخابات -که تنها مسیر اتکای نظام به آرای مردم است- در دست‌انداز تغییر دولت‌ها و مجلس‌ها قرار نگیرد، مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد سیاست‌های کلی انتخابات شده و در دستور کار این ایام مجمع قرار دارد که شاید هم پایان یافته یا روبه اتمام است. باید توجه داشت ضمانت اجرایی قانون اساسی، اتکای قوانین، آیین‌نامه‌ها و برنامه‌ها به اسناد بالادستی است و نباید تصویب طرح انتخابات استانی به جای تبعیت از این قاعده تحت تأثیر فشارهای گروه‌های ذی نفوذ به مجلس و مجمع قرار گیرد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات