پایگاه بصیرت،دکتر روحانی، رئیسجمهور، روز گذشته در همایش سراسری فرماندهان نیروی انتظامی، در خلال صحبت درباره مسائل مربوط به حوزه کاری نیروی انتظامی گفت: «ما باید قانون را با دقت اجرا کنیم و خوشبختانه در جمهوری اسلامی ایران شرع و قانون درکنار هم قرار میگیرند». وی در ادامه افزود: «پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، هیچ پلیسی نمیتواند بگوید من این کار را کردم؛ چون خدا گفته است، پلیس یک وظیفه بیشتر ندارد و آن هم اجرای قانون است». این عبارت دکتر روحانی که «پلیس موظف به... قانون است»، شکل و شاکله زیبایی ندارد و عامل نازیبایی آن هم، شاکله عبارت است. از همینرو در جامعه با دو بازتاب مواجه شد. عدهای که به هردلیلی برخی از احکام دینی را قید و مانع برخی از رفتارهای خود میدانند و درباره آن حرف دارند، از آن استقبال کردند؛ بسیاری از رسانههای اصلاحطلب که کلام دکتر روحانی را برای تیتر انتخاب کردند، نماینده این گروهند. کسانی هم که خود را مقیدتر به احکام اسلامی میدانند، از شنیدن این سخنان مکدر شدند و آن را نپسندیدند و با اینکه ادامه سخنان دکتر روحانی تا حدی از گزندگی این عبارت کاست؛ اما بهسبب متناقضبودن با این عبارت، نتوانست از نارضایتی این گروه بکاهد.
پلیس مسلمانی که با نیت خدمت به جامعه اسلامی این لباس را بر تن کرده، با شنیدن این سخن با خود میاندیشد که اگر موظف به اجرای اسلام نیستم، پس چه کار میکنم؟! و اگر موظف به اجرای قانون هستم، مگر این قانون که در مجلس شورای اسلامی تصویب میشود یا قوانینی که از پیش بودهاند و نظام اسلامی آنها را پذیرفته و رعایت نکردن آن حرام (مفهوم اسلامی) است، غیراسلامی است؟! اگر تأکید دکتر روحانی مقید ساختن نیروی انتظامی به اجرای قانون است که در عبارات دیگر و در سیاق کلامش به آن اشاره شده، چه لزومی داشته که از عبارت فوق استفاده شود که حداقل وجه منفی آن ناراحتی یک طیف گسترده از مردم است و اگر نیت دیگری در کار بوده، در قالبهای ملایمتر و دلپذیرتر قابل بیان بود.
در هرصورت به نظر میرسد، این بحث کمکی به انجام وظیفه نیروی انتظامی نکرده و احتمالاً جامعه را با هنجارشکنی بیشتر و نیروی انتظامی را نیز با کار بیشتر که قابل پیشگیری بود، مواجه سازد. با یادآوری گسترده بودن و قابل ادامه دانستن این بحث به همین مقدار بسنده میشود تا شاید فرصت بحث مبسوط آن فراهم شود.
به اهواز بیایید تا ببینید چاقو کشان کیف قاپ چگونه آزادانه در خیابان ها گشت و گذار می کنند.
یادم هست یک بار حضرت آیت آلله آملی لاریجانی در کسوت ریاست قوه قضائیه فرمودند:
کسی که با سلاح سرد اقدام به زورگیری می کند، محارب است و حکم او اعدام است. و در این بین تفاوتی بین سلاح سرد و گرم وجود ندارد. البته این چیزی است که اگر اشتباه نکنم مصوب مجلس هم هست.
سرتون رو درد نیارم، باور کنید از شنیدن این خبر از زبان عالی ترین مقام قضایی در پوست خود گنجایش نمی کردم. ولی افسوس که در اهواز سارق زورگیر شناسنامه دار حکمش 3 ماه زندان است. باورتان می شود که نیروی انتضامی حتی اسم، عکس و آدرس این مخلان را در اختیار دارد و هر گاه جرمی انجام می دهند، اگر دستگیر شوند، سه ماه بعد دوباره آزاد می شوند؟
این حرفایی است که چند سال است رو دلم باد کرده و دارن منو خفه می کنند. گفتم بنویسم شاید مسئولی چیزی....
فارس عزیز، حالا ریش و قیچی دست شما، می خواین تأیید کنین، می خواین نکنین