تاریخ انتشار : ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۳  ، 
کد خبر : ۲۷۵۳۲۴
در گفتگوی رسالت با دکتر رضا صدرالحسینی مطرح شد:

ریشه‌یابی تجاوز عربستان سعودی به یمن

اشاره: به دنبال پیدایش بیداری اسلامی که کشورهای مختلف منطقه را فرا گرفت و یمن نیز از این دایره مستثنی نبود و همان‌طور که شاهد بودیم مبارزات مردمی از سوی انقلابیون یمنی باعث برکناری علی عبدالله صالح دیکتاتور چند دهه یمن شد. اما این برکناری پایان ماجرا نبود و درگیری‌های داخلی برای کسب قدرت و ایجاد اصلاحات مد نظر انقلابیون در یمن همچنان ادامه دارد. در حال حاضر جنبش انصارالله توانسته است دست بالا‌تر را در این منازعات داشته باشد و تقریبا قدرت را در دست بگیرد؛ با توجه به برخوردهای غیر اصولی عربستان سعودی با قیام عمومی مردم یمن و بمباران‌های بلاانقطاع هواپیماهای این کشور که با حمایت همه‎جانبه آمریکا و تعدادی از کشورهای اقماری آن در منطقه بر علیه مردم مظلوم و بی‌دفاع یمن در سه هفته گذشته صورت می‎گیرد؛ تحلیل‎های گوناگونی توسط کارشناسان حوزه منطقه و علوم استراتژیک بیان شده است. در این خصوص با دکتر سید رضا صدرالحسینی کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل منطقه به گفتگو نشسته ایم:

* لطفا به طور کلی در خصوص جنبش انصارالله و حوثی ها در یمن توضیحاتی بفرمایید. این جنبش چه ویژگی هایی دارد و به لحاظ اعتقادی و تاریخی از چه پیشینه ای برخوردار است ؟ 

** جریان الحوثی‌ها  نام جنبشی شیعی در کشور یمن است که شکل‎گیری آن‌ها به دهه 80 میلادی باز می‎گردد. بنیانگذار این گروه فردی به نام “سید بدرالدین الحوثی” بود که در سال 2004 و  به‌دست علی عبدالله صالح دیکتاتور وقت یمن کشته شد. این گروه بیشتر در بخش‌های شمالی و استان صعده سکونت دارند و اعضای آن نزدیک به دویست هزار نفر می‌باشد. شهر صعده از اهمیت استراتژیک و مذهبی بالایی برای الحوثی‌ها برخوردار بوده تا آنجا که آن را پایتخت شیعیان زیدیه می‌نامند.

زیدیون یمنی یکی از فرق شیعه محسوب می‎شوند که قائل به امامت زید بن علی پس از حضرت زین‎العابدین (ع) امام چهارم شیعیان می‌باشند. از فرقه زیدیه به‎عنوان منعطف‌ترین جریان دینی در تشیع نام برده شده که از تساهل و تسامح بالای دینی برخوردار است.

در ابتدا این جنبش تنها در پی احقاق حقوق شیعیان یمن بود اما در حال حاضر اهداف آن‌ها وسعت بیشتری یافته و بر مسائل ملی و مبارزه با  نفوذ عربستان در یمن تاکید دارند. عربستان بدلیل ترسی که از جمعیت و جنگ‎آوری مردم یمن و نزدیکی فکری زیدی‌ها به جمهوری اسلامی ایران دارد، همواره در امور داخلی این کشور دخالت کرده و قبایل مختلف را برای درگیری با یکدیگر تحریک می‌کند. از طرفی شیعیان الحوثی در شمال زندگی می‌کنند و به مرز عربستان نزدیک و با شیعیان عربستانی در ارتباطند. عربستان با رواج وهابیت در یمن تلاش می‌کند که این کشور را فقیر و عقب مانده نگه دارد، زیرا یک یمن ضعیف منافع پادشاهی سعودی را بهتر تامین می‌کند. در حال حاضر و در جریان درگیری‌های داخلی، این گروه انصارالله به‎عنوان نماینده اکثریت گروه‎ها و جریانات مردمی توانسته است بر پایتخت تسلط یافته و وزنه اصلی در قدرت سیاسی این کشور شود.

* همراهی گسترده ملت یمن با انصارالله در جریان اعتراضات گسترده اخیر و تحرکات انقلابی و اسلامی صورت گرفته در صنعا توجه بسیاری از تحلیلگران را نسبت به خود جلب کرده است. در این معادله حتی گروههای سنی مذهب نیز با انصارالله همراه شده اند. نظر شما در این خصوص چیست؟

** نگاهی گذرا به دو مذهب دین اسلام (شیعه و سنی) بخوبی نشان می‎دهد که پیروان راستین آنها نه تنها دشمنی و جنگی با یکدیگر ندارند بلکه در موارد متعددی با همکاری در کنار یکدیگر به پیروزی‌های چشمگیری دست یافته‌اند . زندگی دوستانه و بعضا خانوادگی جمعیتی میلیونی از اهل تسنن در کنار شیعیان در شهرهای مختلف عراق، سوریه، لبنان، یمن و... از جمله این موارد می‌باشد.

 اقدام یک بانوی عراقی اهل سنت در نجات جان پنج سرباز شیعه ارتش این کشور در تکریت نیز مورد کوچک دیگری در دریای بزرگ روابط مسلمانان با یکدیگر است . در عین حال، دوگانه همیشگی رسانه‎های وابسته، تفرقه و تنش میان شیعیان و اهل تسنن بوده در حالی که واقعیات روی زمین وجود دوگانه « خودکامگی و آزادی‌خواهی » را اثبات می‌نماید. از انقلاب‎های مردمی گرفته تا مقاومت‎های ملی در برابر نفوذ و دخالت بیگانه، همگی نمایانگر تقابل این دوگانه می‌باشند.

شیعیان اقلیتی قابل توجه در یمن محسوب می‌شوند و حدود نیمی از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند. شیعیان، خود به دو دسته تقسیم می‌شوند: زیدی‌ها و دوازده امامی‌ها که زیدی‌ها اکثریت را شامل می‌شوند. بخش شمالی یمن از گذشته‌های دور محل زندگی شیعیان بوده است، این شیعیان دارای انسجام قوی بوده‌اند و همین امر آن‌ها را تا حدی توانمند‌تر از سایر اقوام یمنی کرده است.

تا سال 1960 میلادی قدرت سیاسی در دست شیعیان بود اما در این زمان بدلیل کودتا، از قدرت برکنار شدند. روی کار آمدن علی عبدالله صالح سرآغاز فشار و محرومیت مضاعف برای شیعیان بود که دهه‌ها به طول انجامید؛ این فشار‌ها باعث شد که شیعیان در دهه 80 کم کم به رهبری مرجع دینی خود، سید “بدرالدین الحوثی” دست به اعتراضاتی بر علیه دولت حاکم بزنند.

“سید بدرالدین” با ایجاد شبکه‌ای گسترده از جوانان در اواخر دهه 90 میلادی تاثیر مهمی بر فرهنگ شیعیان گذاشت. از دیگر اهداف “علامه بدرالدین” تقویت حوزه‌های علمیه زیدی‌ها بود، از آنجا که در مذهب زیدی خمس وجود ندارد، حوزه‌ها با وجود فشارهای دولت بسیار ضعیف شده بودند. او با اندیشه‌های انقلاب اسلامی ایران آشنا شد و پس از آن، بار‌ها درباره ضرورت اتحاد شیعیان سخن گفت. در سال 2004، علی عبدالله صالح رئیس جمهور وقت یمن که ایشان را خطری برای قدرت خود می‌دانست، وی را به شهادت رساند.

با شهادت “علامه بدرالدین” رهبر محبوب زیدی‌ها، بر تعداد هواداران این گروه بیش از پیش افزوده شد و نیروی نظامی آن ظرف 5 سال به حدود 200000 نفر رسید. بعد از علامه، فرزندش “سید عبدالمالک الحوثی” رهبری حوثی‌ها را بر عهده گرفت و پس از مدتی رسما نام جنبش را به “انصارالله” تغییر داد. “سید عبدالمالک” همچنان رهبری این جریان را بر عهده دارد. حسین الحوثی فرزند دیگر بدرالدین است که در پارلمان یمن حضور دارد او چند شعار را در میان حوثی‌ها رواج داد: الله اکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، لعنت برصهیونیست و پیروزی برای اسلام است.

بخشی از خواسته‌های حوثی‌ها منطقه‌ای و البته بخش بیشتر نیز با سایر گروه‌ها مشترک است، برای مثال جلوگیری از دخالت بیگانگان، ایجاد پارلمان واقعی و تدوین قانون اساسی عادلانه و دقیق از جمله خواسته‌های مشترک جنبش انصارالله با سایر انقلابیون یمن می‌باشد. جنبش انصارالله معتقد به گفتگویی ملی بدون پیش شرط، همراه با حضور تمامی گروه‌های مردمی هستند.

* متاسفانه طی هفته های اخیر شاهد انتشار اخباری تکان دهنده از کشتار هزاران تن از شهروندان بی‌گناه یمنی بر اثر تجاوز آل سعود به این کشور هستیم. دخالت عربستان سعودی و آمریکا در امور داخلی یمن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

** صورت مسئله از آنجا آغاز شده است که برخی طرف‌های همسو با عربستان و دیگر رژیم‎های عربی حاشیه خلیج فارس به تحریک آن‌ها خواستار برگزاری تظاهرات در مخالفت با بیانیه قانون اساسی شده و احزاب سیاسی و جمال بن عمر- نماینده ویژه سازمان ملل متحد- را به همراهی با آنچه کودتا خواندند، متهم کردند، ادعایی که هفته هاست از سوی رسانه‎های سعودی و دیگر رسانه‎های کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تکرار می‎شود.

اعلام بیانیه قانون اساسی در یمن واکنش فوری آمریکا را به دنبال داشت و وزارت خارجه این کشور در موضعی مداخله‎جویانه مخالفت خود را با انحلال پارلمان یمن اعلام کرده و بر حمایت خود از عبد ربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی یمن تاکید کرد. جان کری وزیر خارجه آمریکا هم تحرکات مداخله جویانه را از طریق تماس و گفتگو با مقامات کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس ادامه داد.

عربستان هم که دخالت‎هایش نیاز به اثبات ندارد، از مدت‎ها پیش با تحریک برخی قبائل همسو و تقویت گروه‎های تکفیری و تروریستی از جمله القاعده و ریختن بنزین بر روی آتش بحران در مسیر شعله‎ورتر کردن آتش آن و جلوگیری از حل مسالمت‎آمیز بحران حرکت کرده است.

بیانیه هایی که کاخ سفید صادر کرده نشان داده است  که ایالات متحده با رئیس جمهور(فراری) یمن و متحدان خود در منطقه در تماس بوده است. دراین بیانیه ها  همچنین تاکید شده است که اوباما رئیس جمهوری آمریکا اجازه حمایت لجستیکی و اطلاعاتی به حمله نظامی علیه یمن به رهبری سعودی را داده است. آمریکا اعلام کرد که این تجاوز با هماهنگی کاخ سفید صورت گرفته است.

جان مک کین و لیندسی گراهام دو سناتور جمهوریخواه نیز در بیانیه ای مشترک حمایت خود را از این عملیات اعلام کرده و گفتند: پادشاهی عربستان سعودی و متحدان عرب ما مستحق هرگونه حمایتی برای بازپس گیری نظام در یمن که به سوی جنگ داخلی حرکت می کند، هستند. بر اساس بیانیه کاخ سفید، هرچند نظامیان آمریکایی در عملیات نظامی مستقیم علیه یمن مشارکت ندارند، اما هسته برنامه‎ریزی مشترک با عربستان برای هماهنگ کردن حمایت نظامی و اطلاعاتی آمریکا از این حمله را تشکیل داده است در روزهای بعدی حملات اطلاعات موثق تایید می‌نماید که موشک‌های کروز از عرشه ناوهای هواپیمابر آمریکایی به مناطق مختلف یمن اصابت نموده است و هواپیماهای سوخت‌رسان آمریکایی در فراز آسمان یمن سوخت‎رسانی به هواپیماهای متجاوزین را به‌عهده دارد.

وزارت خارجه کشورهای انگلیس و فرانسه نیزعملیات نظامی سعودی‌ها علیه یمن را تایید کردندعملیات نظامی عربستان با حمایت کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس به جز عمان صورت گرفته است.

* گفته میشود دغدغه های آل سعود در خصوص دلارهای نفتی این کشور نقش ویژه ای در آغاز این تجاوز نظامی به یمن داشته است. نظر شما در این خصوص  چیست ؟ تاکتیک جنگی آل سعود مبنی بر همراه کردن چند کشور عربی با خود را در این تجاوز چگونه ارزیابی می کنید ؟

** البته طبیعی است که رژیم عربستان برای مشروعیت بخشی به تجاوز نظامی به خاک یمن، با دلارهای نفتی خود، چند کشور ضعیف و وابسته را با خود همراه کند تا در کشتار و ویرانی در یمن به یاری آل‌سعود بشتابند که به‌گفته "عادل الجبیر" سفیر آل‌سعود در آمریکا، بیش از 10 کشور در جنگ علیه یمن، عربستان را همراهی می‌کنند.

رژیم سعودی که هیچ مشروعیت مردمی ندارد، برای موجه خواندن جنگ علیه یمن، چند کشور را با خود همراه کرده است و عادل الجبیر سفیر آل‌سعود در واشنگتن مدعی شده است هدف از این حملات، حمایت از دولت مشروع و قانونی و جلوگیری از سیطره انصارالله بر یمن است تا با این اظهارات، مشخص شود که عربستان تا چه‌حد در یمن دخالت می‌کند و برای مردم این کشور و سرنوشت آنها تصمیمات خطرناکی می‌گیرد.

آن‌طور که الجبیر گفته، جنگ عربستان علیه یمن در ابتدا شامل حملات هوایی است و نیروهای زمینی سعودی در حال آماده‌باش هستند تا در صورت لزوم وارد عمل شوند که نشان می‌دهد آل‌سعود درصدد ماجراجویی نظامی زمینی در یمن است که قطعاً تبعات ویرانگری برای این رژیم خواهد داشت. در بیانیه پنج کشور عربی شامل عربستان، بحرین، امارات، قطر و کویت موسوم به بیانیه ریاض ادعا شده است: “به‌خاطر حمایت از مردم یمن و به‌درخواست جناب "عبدربه منصور هادی" رئیس جمهوری آن تصمیم گرفتیم مردم یمن را از تجاوز شبه‌نظامیان الحوثی که همچنان ابزار قدرت‌های خارجی هستند که از برهم زدن امنیت و ثبات یمن  دست برنمی‌دارند، نجات دهیم”.

سفیر آل‌سعود در آمریکا مدعی شده است : ما هر اقدامی را که لازم باشد در یمن انجام خواهیم داد. این اظهار نظر نشان می‌دهد که حاکمان عربستان، ارزشی برای استقلال و آزادی و تعیین سرنوشت ملت یمن قائل نیستند و همچنان از موضع بالا و ارباب و رعیتی به مردم یمن نگاه می‌کنند و به پیامدهای هولناک ماجراجویی در این کشور توجهی ندارند.

* عواقب و تبعات اقدامات عربستان سعودی در یمن راچگونه ارزیابی می کنید ؟ همان گونه که مستحضر هستید بسیاری از تحلیلگران مسائل منطقه و حتی برخی تحلیلگران طرفدار عربستان شکست آل سعوددر این جنگ افروزی را غیر قابل انکار می دانند. نظر شما در این خصوص چیست؟

** به هر تقدیر هرچند از ابتدای تحولات یمن و از دست رفتن حیاط خلوت آل‌سعود در پی انقلاب مردمی اخیر در یمن، احتمال دخالت نظامی عربستان در یمن وجود داشت، اما شکی نیست که این ماجراجویی خونین، هزینه‌های سنگینی برای حاکمان عربستان و دیگر کشورهای متجاوز خواهد داشت که قابل پیش‌بینی نیست و آتشی که آل‌سعود با جنگ افروزی در یمن افروخته‌اند، قطعاً دامان آنها و کشورهای متخاصم همراه با آنها را خواهد گرفت، نکته‌ای که پیش از تجاوز عربستان از زبان انقلابیون یمن اعلام شد و آل‌سعود را از دست زدن به ماجراجویی نظامی علیه یمن برحذر داشت این بود که، ریختن گلوله بر سر مردم یمن هیچ منافعی را برای مردم عربستان در بر نخواهد داشت.

اقدام نظامی عربستان علیه یمن حرکتی انتقام‌جویانه و فاقد تدبیر و درایت سیاسی است؛ اما آنچه مسلم است شهادت و جراحت هزاران  نفر از غیر نظامیان می‌باشد که بیشتر آنها کودک و زنان هستند  و آوارگان فراوانی نیز به دلیل تخریب خانه‌ها و مراکز شهری و روستائی به مراکز نامعلوم کوچ نموده‌اند؛ البته با همه این فجایع انسانی حداقل 3 تجمع و راهپیمایی بزرگ در شهرهای صنعا و صعده و عدن به حمایت از قیام مردمی انجام و روحیه انقلابی مردم یمن گزارش  شده است و این تحرکات همچنان ادامه دارد.

* واکنش انصارالله یمن نسبت به تجاوز نظامی عربستان سعودی به صنعا و عدن چگونه بوده است ؟ تحلیل شما از این مسئله چیست؟

** تمام قوانین بین‌المللی حق واکنش متقابل را برای مردم یمن مجاز شمرده‌اند و این امکان برای ارتش، انصارالله و کمیته‌های مردمی برای پاسخ شدید وجود دارد. اقدامات تعجیلی انصارالله برای پاسخ به حملات نظامی عربستان علیه یمن مدنظر آنان نیست و آنها می‌کوشند در طی فرایند سیاسی و امنیتی طولانی مدت قدرت خود را افزایش داده و از طریق تجهیز سیستم دفاع هوایی مانع از اقدام بعدی سعودی‌ها علیه یمن شوند.

تاکنون انصارالله با هوشمندی کامل و مطابق با یک نقشه راه در حال مقابله با تجاوز عربستان است؛ اقدام نظامی علیه یمن و شکست عربستان، دامنه قدرت آل سعود در منطقه را کاهش داده و آل سعود را وارد بحرانی جدی می‌کند. سعودی‌ها در جنگ هوایی که شامل فاز‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی می‌شود شکست خورده‌ و نتوانستند نتیجه لازم را از حملات خود بگیرند. سعودی‌ها تا به امروز نتوانستند مانع از پیشروی و گسترش قدرت انصارالله شوند و این جنبش توانسته نقاط راهبردی و کلیدی را در دست خود بگیرد که این ناشی از هوشمندی جنبش انصارالله است. جنبش انصار الله در اقدامی پیش‌دستانه و عاقلانه در وهله‌ اول سعی کرد دو سناریو جنگ داخلی و تجزیه‌طلبی یمن را خنثی کند؛

در وهله‌ دوم انصارالله سعی کرد در اقدامی پیش‌دستانه و کاملاً محاسبه شده، بر روی زمین، برتری میدانی خود را تثبیت نماید تا در برابر تجاوز زمینی از قبل، زمین را برای دفاع آماده کرده باشد. به‌عبارت‌دیگر انصارالله با پیش‌بینی محورهای تهاجم زمینی و آماده‌سازی وضعیت برای مقابله، نسبت به دشمن خود پیش‌دستی کرد.

انصارالله در حال حاضر دست برتر در تحولات یمن را داراست به همین دلیل آل سعود باید از طریق مسائل دیپلماتیک به جنگ پایان دهد که این نوعی پذیرش شکست است. در صورت اقدام آل سعود به جنگ زمینی، عربستان متحمل شکست سنگینی می‌شود و به تعبیری سعودی‌ها هیچ راهی جز پذیرش شکست در جنگ با یمن و انصارالله ندارند.

جنبش انصارالله با سعه‌صدر و ایجاد دوقطبی ظالم و مظلوم (متجاوز- مدافع) علاوه بر این‌که انسجام داخلی و قدرت ملی خود را به‌صورت فزاینده‌ای افزایش داده، پیشاپیش پیروزی در حوزه قدرت نرم را برای خود رقم زد و افکار عمومی منطقه و جهان را با خود همراه ساخت.

هوشمندی دیگری که می‌بایست در کارنامه انصارالله ثبت کرد، موضوع گرفتار نشدن این جنبش در سناریوی آمریکایی- اسرائیلیِ "جنگ نیابتی و مذهبی" است. انصارالله بادرایت و عدم شتاب در پاسخ به تجاوزات آل‌سعود و ائتلاف دروغین، در عمل جنگ نیابتی و جنگ مذهبی شیعه- سنی را خنثی نمود.

سعه‌صدر و عدم شتاب در پاسخ و هوشمندانه عمل کردن انصارالله، دستاورد دیگری نیز برای این جنبش به همراه داشت؛ که در این راستا می‌توان به ایجاد تردید برخی کشورها در مشارکت و ائتلاف دروغین اشاره داشت.

انقلابیون یمنی همه امکانات لازم برای گرفتن انتقام تجاوز سعودی‌ها را در اختیار دارند و اکنون برای پاسخ به این حملات در آمادگی کامل به سر می‌برند. تصمیم برای واکنش به تجاوز علیه یمن و زمان آن به‌دست کمیته عالی امنیتی و کمیته‌های انقلابی است و در مکان  و زمان مناسب پاسخ عربستان داده خواهد شد.

سیاست فعلی انصارالله در مقابله  با تجاوزات عربستان این است که با "تاکتیک صبر و انتظار" سعی دارد از طرفی نسبت به رفع تنش‌های داخلی اقدام نموده و مزدوران و تجزیه‎طلبان داخلی را مهار نماید و از طرف دیگر منتظر ایجاد موقعیت مناسب هم از لحاظ تبلیغاتی و هم از لحاظ بین‎المللی باشد تا در صورت حمله زمینی سعودی، ضمن شکستن ائتلاف غیر رسمی شیوخ عربی علیه خود، به‎عنوان یک جنگ تدافعی و نه یک تجاوز به خاک همسایه، درسی محکم به عربستان نشان دهد تا مانع از تجاوزات آتی آنها در آینده شده و فکر هرگونه تجاوز به دیگر کشورهای منطقه را از ذهن آنها  بهترین راه‌حل این است که عربستان اجازه دهد تا فرایند سیاسی در یمن به‌صورت طبیعی پیش رود و اگر این فرایند طبق خواست مردم یمن باشد برای عربستان نیز مفید خواهد بود.

امنیت و آسایش در یمن حتما باعث قوی‌تر شدن پایه‌های امنیت در عربستان خواهد شد ولی اگر عربستان با نگاه سیاسی به این جمع‌بندی رسیده باشد که باید مانع حرکت انقلاب مردمی یمن شود حتما تشدید وضعیت سیاسی، امنیتی و نظامی منطقه را باعث خواهد شد زیرا انصارالله خواهد کوشید که دست‌های تجاوزگران را از آسمان و زمین یمن قطع کنند.

ارتش یمن در بخش دفاع هوایی قدرت قابل ملاحظه‌ای نداشت و در ساعات اولیه جنگ بر اساس اطلاعاتی که آمریکایی‌ها در اختیار عربستان گذاشته بودند پدافند ارتش یمن مورد آسیب قرار گرفت؛ و بدین‌گونه جنگ صرفا هوایی با یمن آغاز شد اما با وجود ضعف نیروی هوایی ارتش تعداد 7 فروند هواپیما متجاوز که یکی از آنها بدون سرنشین بود سرنگون شدند و در یک مورد نیز خلبان هواپیمای متخاصم به دست انقلابیون اسیر شد.

اخیرا  نیز انصارالله اعلام کرد تعداد قابل توجهی موشک و پهپاد در اختیار دارد و در صورت تداوم تجاوز نظامی عربستان از آنها استفاده خواهد کرد. نباید فراموش نمود که در اکثر موارد امکان استفاده از تجهیزات نظامی خریداری شده توسط کشورهای حوزه خلیج فارس از کشورهای غربی بدون مستشاران غربی وجود ندارد؛ بنابراین باید منتظر خبرهایی در خصوص حضور مستقیم خلبانان و یا مستشاران نظامی غربی در اطراف مرز مشترک عربستان و یمن نیز باشیم.

حداقلی ترین  شکست  عربستان در جنگ با یمن ،شکست سیاسی - اجتماعی است، اگر آل‌سعود وارد جنگ نظامی و زمینی با یمن شود متحمل شکستی پرهزینه خواهد شد و در صورت قبول نکردن شکست سیاسی و اقدام نظامی بر روی زمین علیه یمن و شکست عربستان، دامنه قدرت آل‌سعود در منطقه را کاهش داده و آنها را وارد بحرانی جدی خواهد نمود.

* همراهی ملت یمن با انصارلله در مقابله با تجاوز عربستان سعودی و آمادگی روز افزون آنها برای نبرد زمینی با متجاوزان سعودی را چگونه تحلیل می کنید ؟

** سوابق تاریخی نشان می‌دهد که هیچ یک از رؤسای جمهور مستعفی در جهان اجازه استفاده از سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی را برای بازگشت به قدرت بدون فرآیند دموکراسی نداشته و نخواهد داشت. لذا کمک به "منصور هادی" از  جانب عربستان سعودی امری مذموم و محکوم است.

انصارالله یک حرکت مردمی و دموکراتیک را در یک سال اخیر پیگیری کرده لذا پاسخ آنها هم مردمی بوده است و تاکنون علی رغم تداوم بمباران‎های شدید هوایی توانسته است تجمعات و راهپیمایی‌های میلیونی از مردم با گرایشات مختلف مدهبی و طایفه‎ای را برگزار و برنامه‌ریزی نماید. همچنین انصارالله آمادگی مطلوبی درباره مسائل نظامی و امنیتی داشته و با این حملات وحدت ملی در یمن نیز افزایش پیدا کرده است در حقیقت با دعوت و حضور یکپارچه مردم یمن بزرگ‌ترین، کوبنده‌ترین و موثرترین پاسخ انصارالله به تجاوز عربستان داده شده است.

* اجازه دهید به سئوال اولیه خود باز گردیم و این بار با توجه به تحولات اخیر در یمن آن را مطرح کنیم، آیا به نظر شما در اینجا صرفا ما شاهد منازعه آل سعود و انصارالله هستیم و یا آل سعود و کل ملت یمن؟

** می‌توانیم بگوییم حرکت انقلابی در یمن حرکت مردمی بدون وابستگی به کشور دیگری است اما در رسانه‌های غربی و منطقه‌ای تاکید می‌شود که حرکت مردم  منحصر در شیعیان یمن است و در عملیات روانی غرب تاکید بر وابستگی حرکت مردم یمن به ایران و طایفی و قبیله‌ای بودن آن می‎شود در حالی که حرکت در یمن منحصر به انصارالله و الحوثی‌ها نیست و مردمی و مثل همه انقلاب‎ها اکثریت قاطع توده‌ها را در بر می‌گیرد. مجموعه انقلابیون در یمن به دنبال گسترش جنگ  نبوده و نیستند بلکه در حال توسعه انقلاب مردمی می‌باشند. استراتژی سعودی‌ها ایجاد رعب و وحشت برای رسیدن به اهداف استیلا جویانه است و عربستان شکست هایی را در لبنان،سوریه، عراق و فلسطین متحمل شده و در مبارزه با  ملت‌ها موفقیتی به دست نیاورده است.

* آقای دکتر برگردیم به عربستان که خود را تاثیرگذارترین بازیگر خاورمیانه و برادر بزرگتر سایر کشورهای  منطقه می‌داند. آیا واقعا ریاض دارای چنین جایگاهی است ؟

** چنانچه نگاهی به صفحه باصطلاح شطرنج منطقه بیاندازیم خواهیم دید که خاورمیانه مملو از دولت‌ها و پادشاهی‌هایی است که از سوی انگلیس، فرانسه و ایالات متحده آمریکا مورد حمایت قرار دارند. این حکومت‌های منطقه‎ای «پروکسی»های غرب (لایه‌های حفاظتی)محسوب شده که کشورهای خود را از برخورداری از حداقل پیشرفت‎ها در زمینه دموکراسی محروم نگه داشته و در مقابل به عنوان بازوی منطقه‎ای نواستعمارگران آمریکایی و اروپایی مورد استفاده قرار می‎گیرند.

حمله عربستان سعودی به یمن در مقابل شعارهای دموکراسی‌خواهی که آمریکایی‌ها همواره آن را سر می‌دهند قرار دارد لذا باید واکنش مناسبی به این مسئله از جانب سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای صورت گیرد.

متأسفانه عربستان سعودی با توجه به دخالت‌های فراوان خود که در سالیان متمادی در سرزمین یمن به‌عنوان حیاط خلوت انجام می‌داد و دولتمردان سعودی سعی کرده‌اند با تحرکات استقلال‌خواهی مردم یمن مخالفت کنند که در همین راستا مخالفت‌های آنان از گذشته تاکنون و همچنین سیر صعودی مخالفت سیاسی، تبلیغاتی و رسانه‌ای از یک‎سال پیش به اوج رسید و در نهایت هم به حمله نظامی همه جانبه منجر شد.

امروز پس از لبنان، سوریه و عراق؛ “یمن” با مشارکت عربستان، ایالات متحده، رژیم صیهونیستی و هم‌پیمانان بین‌المللی آنها به اتهام “تلاش برای استقلال و مخالفت با سیاست‎های امپریالیستی” زیر آتش‌بار همه جانبه قرار گرفته‌ است. و تا زمانی‌که غرب به نفت عربستان سعودی وابسته است، تقریبا هیچ‌گاه با اینگونه دست‌کاری‌ها در مفاهیمی همچون “دموکراسی” و “حقوق بشر” مبارزه نخواهد کرد.

* به نظر می رسد موقعیت عربستان سعودی طی سالهای اخیر در منطقه به شدت تضعیف شده و استمرار بیداری اسلامی ضربه سختی را به آل سعود وارد ساخته است. نظرتان در این خصوص چیست؟

** نکته اساسی این است که عربستان سعودی شکست‌های متعدد و متناوب در منطقه در خلال بیداری اسلامی و حرکت‌های انقلابی در لبنان و سوریه و عراق متحمل شده است در موضوع یمن تصمیم گرفت به‌طور مستقیم مداخله نظامی کند؛ یمن به‌عنوان کشوری که مجموعه‌ای از مناطق قبایلی است به‌عنوان حیاط خلوت عربستان محسوب می‌شد.

حضور دو میلیون یمنی در عربستان که یک دهم آنها یعنی 200 هزار نفر در مناطق نفت خیز عربستان حضور دارند و در موسسات نفت خیز عربستان به‌عنوان کارگر فعالیت می‌کنند دلیلی بود که عربستان احساس می‌کرد طولانی شدن تحولات یمن و پیروزی احتمالی آن به ضرر شرایط داخلی و به‌تبع آن منطقه‌ای این کشور تمام می‌شود در همین راستا آمریکایی‌ها هم مساعدتهای لازم اطلاعاتی و سیاسی به‌عمل آوردند؛ بنابراین این جنگ را می‌توان حمله نظامی سعودی- آمریکایی برای اما از چگونگی حمله، حملات اولیه نظامی سعودی‌ها به یمن تنها به مراکز نظامی و نقاطی صورت گرفته که امکانات نظامی یمن در اختیار نمایندگان واقعی این کشور قرار داشته است که البته دلیل این حمله نظامی هم وجود هراس و نگرانی عربستان و‌ آمریکا و تلاش آنان برای از بین بردن این امکانات  را نشان می‎دهد.

در ابتدا مراکزی که در یمن مورد حمله هوایی قرار گرفته تنها چند پایگاه هوایی و چند پادگان نظامی ارتش بوده است که دلیل این حمله هم حمایت ارتش یمن از انقلاب مردمی این کشور و استفاده از تجهیزات نظامی این کشور به نفع انصارالله بوده است؛ در حقیقت تجاوزات هوایی سعودی- آمریکایی به منظور از بین بردن تجهیزات و ادواتی بود که امکان بهره‌برداری از آنها در مقابل “القاعده” و “ ضد انقلاب” طرفدار رئیس جمهور فراری – منصور هادی- متصور بود؛ البته در حملات متجاوزین در طول سه هفته گذشته همه زیرساخت‌ها و مراکز مهم  به همراه کارخانجات تولید برق و مساجد و ورزشگاه‌ها و حتی بیمارستان‌ها  و مساجد مورد آسیب جدی قرار گرفته‌اند و حملات رژیم صیهونیستی به غزه در خاطره‌ها زنده شد.

عربستان از دیرباز به اشغال چند استان یمن چشم طمع داشت و عربستان به دنبال فلج کردن بنیه نظامی یمن و پدافند این کشور بود از این‌رو عربستان با همان هدفی که تروریست‎ها را در سوریه حمایت کرد تا طرح “زمین سوخته” را برای مردم آن کشور رقم بزند حمله به یمن را در دستور کار قرار داد؛ به هر حال، “القاعده” به طور سنتی حضوری قوی در یمن دارد و به احتمال زیاد در نتیجه تهاجم سعودی‌ها به یمن، موقعیت “القاعده” در این کشور تقویت خواهد شد؛ خطر اساسی تهاجم سعودی به یمن که تقویت گروه‌های افراط‌گرایی مانند “القاعده” و “داعش” می‌باشند را نباید هرگز فراموش نمود هر چند در شرایط کنونی آنان نتوانند موقعیت مورد نظرشان را کسب کنند.

* آیا می‌توان گفت عربستان به دنبال سیطره بر کشورهای خلیج فارس و منطقه است؟

** عربستان احساس می کند در بین کشورهای عربی وجاهت قبلی را ندارد بنابراین پادشاه جدید برای اینکه صیانت مجدد خودش برکشورهای حوزه خلیج فارس را  به اثبات برساند و به دنبال اتحاد کشورهای عربی تحت سیطره خودش باشد به یمن حمله کرد و در همین راستا سایر اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را پیگیری کرد و موضوع جنگ شیعه و سنی را بزرگ‎نمایی می‌کند.

موضوع تنفر عمومی در یمن و اکثر کشورهای عربی و اسلامی علیه عربستان موضوع تازه‌ای نیست مسئله کمرنگ بودن حضور در ائتلاف از سایر کشورهای عربی با عربستان در جنگ علیه یمن به این دلیل می‌باشد که البته این “عدم همکاری” یا “همکاری مشروط” صدای اعتراض بعضی از سیاسیون سعودی را نیز درآورده است.

از نگاه عربستان، ماجرای یمن تلاشی برای ایجاد توازن ژئوپلتیکی با ایران است؛ البته زمامداران سعودی بر این باورند که ریاض تا همین جا نیز دستاوردهایی داشته است. رسانه‌های وابسته به عربستان، برجسته‌ترین این دستاوردها را شامل مواردی نظیرکاهش نسبی کدورت میان مصر و ترکیه که بر سر دولت اخوانی مرسی رخ داده بود و اکنون به وحدت نظر در مسئله یمن رسیده‌اند، رفع کدورت میان بحرین، امارات و عربستان با قطر و حضور هر چهار کشور در جبهه واحد یمن، کاستن از دخالت‌های خارجی، تقویت وحدت عربی، ممانعت از تشدید افراطی‌گری و ممانعت از آنچه «دخالت ایران در امور داخلی کشورهای عربی» معرفی می‌کنند.

* آیا ممکن است حامیان فرا‌منطقه‌ای ضرری هم متحمل شوند؟

** کاهش صدور نفت، نا‌امنی در باب‌المندب و افت بورس سرمایه‌گذاری‌های منطقه‌ای برای آمریکا و سایر سرمایه‌گذاران از جمله تاثیرات تجاوز سعودی به یمن خواهد بود.

* آیا در حین حملات متجاوزین مراکز حساس در اختیار مخالفان انقلاب و قیام ملت یمن  قرار گرفته است؟

** همه مراکزی که در طول ماه‌های اخیر توسط کمیته‌های مردمی و انقلابیون در اختیار انقلاب و ملت یمن در راستای افزایش منافع ملی این کشور قرار گرفته بود همچنان در اختیار انقلابیون قرار دارد و در طول حملات عربستان  هیچ یک از مراکز حساس و مهم یمن در اختیار ضد انقلاب و طرفداران "منصور هادی" و "حزب اصلاح" مورد حمایت سعودی‌ها-"القاعده"یمن-  قرار نگرفته است.

* به نام القاعده اشاره کردید.  شنیده شده جنگنده‌های سعودی برای القاعده در استان‌های جنوبی سلاح  فرو می‌ریزند.آیا این ادعا صحیح است ؟چرا ؟

** جنگنده‌های سعودی همچنان برای تروریست‌ها در عدن، لحج و ابین با چتر کمک فرو می ریزند. عربستان به رغم اینکه از جنگ علیه تروریسم سخن می‌گوید و از واژه تروریسم در چندین دهه برای مداخله خود در امور دیگر کشورها بدون هیچ حقی بهره‌برداری کردند اما امروز برای تروریست‌های القاعده در استان‌های جنوبی و در استان مارب سلاح فرو می‌ریزند.

این علاوه بر چتر حمایتی از تحرکات القاعده و پیشروی‌های آن با هواپیماهای سعودی است در حالی که در رسانه‌های خود می‌گویند که از مشروعیت منصور هادی و هواداران آن در استان‌های جنوبی حمایت می‌کنند و همه این اقدامات در مقابل چشمان آمریکا و سازمان ملل متحد است که فریاد مبارزه با تروریسم سرمی‌دهند؛ در گزارشات بود که در یک نوبت بارریزی محموله‌ها در اختیار انقلابیون قرار گرفته و آنان از غنائم به‌دست آمده به نفع انقلاب بهره بردند.

 جنایت سر بریده شدن سربازان یمنی توسط تروریست‌های القاعده حمایت دروغین آنها از القاعده را رسوا کرد، سعودی‌ها می‌خواهند اهالی شمال را بدنام کرده و آنها را داعشی‌هایی بخوانند که سر سربازان را می‌برند در حالی که هیچ یمنی این دروغ‌ها را نمی‌پذیرد و مشخص است که این جنایات کار داعش و القاعده مورد حمایت عربستان است که نمونه‌های آن در سوریه و عراق در مقابل دوربین‌ها رفته است.

* آقای دکتر به‌عنوان آخرین سئوال در مورد اقدامات رسانه‌ای دشمنان انقلاب مردم یمن مقداری توضیح دهید:

** اقدامات تبلیغی- رسانه‌ای و عملیات روانی وهابیون منطقه علیه انقلاب مردم یمن و به‌نفع "منصور هادی" که پس از استعفاء و فرایند بعد از آن از صنعا به عدن رفت و تلاش برای تشکیل حکومت جدید نمود و پس از عدم موفقیت  به کمک سعودی‌ها به خارج از کشور فرار کرد از مدتی قبل با شدت زیاد برای پایین آوردن اعتماد به نفس و  شکستن روحیه انقلابی مردم یمن  و تلاش  به منظورتاثیرگذاری منفی بر فرایند داخلی شکل گرفته توسط انقلابیون مشغول سمپاشی بوده است و دائما به حجم آن افزوده می‌شود؛

محور اصلی این اقدامات شامل: محدود نشان دادن جمعیت انقلابی با محوریت الحوثی‌های شیعه، مخالفت اهل تسنن با انقلاب، جنگ شیعه وسنی، دخالت ایران در تحولات یمن، آزاد شدن عدن توسط طرفداران منصور هادی، انتشار اخباری کاذب مبنی بر کشتن مردم توسط تیر مستقیم و با اسلحه‌های انصارالله، حقانیت منصور هادی و دولت آن،حمله به علی عبدالله صالح به‌عنوان حامی انصارالله و وجود حمایت‌های جهانی از ائتلاف ضد انصارالله و...خطوط خبری رسانه های دشمنان انقلاب ملت یمن محسوب می شود.

* با تشکر از شما که در این گفتگو شرکت کردید .

** من هم از شما متشکرم .

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات