بازی با «پولهای کثیف» حربه جدید جماعت تجدیدنظرطلب برای رسیدن به اهدافی نظیر «زیر سؤال بردن سلامت انتخاباتی رقیب»، «به چالش کشیدن اصولگرایان و تضعیف پایگاه اجتماعی آنها در آستانه انتخابات پیشرو»، «جلب آرای عمومی جهت اقبال از نامزدهای منتسب به جریان خودی» و «تخطئه مجلس نهم» است. طی هفتههای اخیر روزنامههای زنجیرهای جماعت تجدیدنظرطلب در قالب مطالب و گزارشهای متنوعی با استناد به سخنان وزیر کشور تلاش میکنند تا با پیش کشاندن بحث پولهای کثیف اهداف حزبی و انتخاباتی خود را دنبال کنند. روز گذشته هم روزنامههای منتسب به این جناح تیتر نخست خود را به همین موضوع اختصاص دادند؛ «اسناد پولهای کثیف آماده است»، «درباره پولهای کثیف سند ارائه میکنم»، «آمادهام اسناد را رو کنم» و «با سند و مدرک به مجلس میروم» بخشی از تیترهای روزنامههای آفتاب یزد، اعتماد، شرق و آرمان است که به نقل از وزیر کشور مورد توجه قرار گرفته است.
روزنامه آفتاب یزد در حالی در یکی از شمارههای خود این موضوع را به تیتر یک خود تبدیل کرده و ضمن تخریب رقیب با ادبیاتی جهتدار وزیر کشور را هم به باد تخطئه میگیرد: «رحمانیفضلی چهرهای است که کمتر میشود به صراحت از مواضعش سخن گفت. بسیاری او را با توجه به دوستیهایی که در زمان ریاست علی لاریجانی در صداوسیما و بعد از آن داشت از لحاظ منش سیاسی به او نزدیک میدانند و برخی هم معتقدند با اتفاقاتی مثل مطرح کردن پولهای کثیف، انتصاب معاون سیاسی وزارت کشور، پیگیری حادثه برخورد با علی مطهری این روزها در دل اصلاحطلبان جا باز کرده است.»
نمیگذاریم با پولهای کثیف به پیروزی برسند!
«پولهای کثیف در سیاست» عنوان مطلب دیگری است که روزنامه اعتماد در آن به موضع ترکان پرداخته و نوشته: ... مشاور ارشد رئیسجمهور هم به همین عرصه آمد. از «پولهای کثیف» گفت و اقداماتی که قرار است در مقابل آن انجام دهند. پولهای کثیفی که برخی در انتخابات آن را هزینه میکنند، همان چیزی است که علیاکبر ترکان میگوید که قرار نیست اجازه دهند با استفاده از آنها در انتخابات سال ٩٤ پیروز شوند.
این روزنامه در ادامه مینویسد: مسلماً عدهای میخواهند در سال ۹۴ با پولهای کثیف و بادآورده وارد بازی سیاسی شوند و البته ما هم سکوت نخواهیم کرد. سال ۹۴، سال افشای آنهاست.»
درخواست مجلس از وزیر کشور
در حالی جریان تجدیدنظرطلب بهدنبال بهرهبرداری جناحی از این موضوع است و در تلاش است که القا کند منتخبان مجلس نهم اجازه نمیدهند وزیر کشور افشاگری کند که رئیس مجلس شورای اسلامی طی روزهای گذشته و متعاقب مطرح شدن این مسئله در جلسه علنی مجلس با اشاره به سخنان رحمانی فضلی، بیان داشته: «اگر اطلاعی از چنین انتقال پولی در انتخابات اخیر دارند که آنها را به قدرت رسانده، اعلام کنند.»
لاریجانی با اشاره به عواقب مطرح شدن مباحث غیرشفاف و ابهامآمیز در فضای سیاسی کشور ادامه داد: «این گونه گرد و مبهم حرف زدن چه فایدهای جز ایجاد شبهات بلاوجه برای کشور دارد؟ مگر مملکت قانون ندارد. اگر کسی از این گونه اقدامات اطلاعی دارد باید در اختیار قوه قضائیه قرار دهد تا رسیدگی شود.» همین موضوع سبب واکنش نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز شد و 30 نفر از نمایندگان در مقابل التهاب سیاسی بهوجود آمده بعد از سخنان وزیر کشور بیاینهای امضا کردند و از وی خواستند «ضمن پاسخ مستدل از باب ضرورت صحت ادعا، مستندات مربوطه و مصادیق آن را ارائه نماید.»
سابقه پولهای کثیف در اردوگاه مدعیان اصلاحات
در حالی جماعت تجدیدنظرطلب تلاش دارند با تمرکز روی «پول کثیف» خود را مدعی پاکدستی و همراه با منافع و مطالبات جامعه جا بیندازند که اسناد و مدارک فراوانی اثبات میکند که وابستگان به این جماعت در انتخابات گذشته توانستهاند با پولهای شبهه ناک فعالیتهای انتخاباتی خود را برجسته کنند.
به عنوان نمونه نیکآهنگ کوثر که از طرف مهدی هاشمی مأمور به راهاندازی سایت بهینهسازی مصرف سوخت شده است، در این زمینه در سایت خود مینویسد: ماهها پیش از برگزاری انتخابات 88، گروههای مختلفی در دانشگاه آزاد گرد آمده بودند و برای حمایت از کاندیدای مورد حمایت گروههای نزدیک به هاشمی رفسنجانی و اصلاحطلبان برنامهریزی میکردند. منبع مالی این گروه چه بود؟... بعدها معلوم شد که غلامحسین کرباسچی نیز با فروش آسمان به برجسازان، بخشی از هزینههای تبلیغاتی سیدمحمد خاتمی را تأمین کرده است. سازندگان برجهای فرمانیه و الهیه سهم خود را در به قدرت رساندن سیدمحمد خاتمی داشتند و روزنامه همشهری نیز با چاپ ویژهنامههای روزنامههای مختلف، سهم خود را.
سایت خودنویس میافزاید: در سال 84 اما هزینههای تبلیغاتی هیچ کاندیدایی به اندازه هاشمیرفسنجانی سرسامآور نبود. یک مدیر و شریک تجاری خانواده، چاپخانهای به ارزش 500هزار دلار وارد ایران کرد و یکی از شرکا هم برچسبهایی به زبان انگلیسی برای سردار سازندگی چاپ کرد. اما چیزی که بعدها برای مدیران زیردست پسر هاشمی دردسرساز شد، استفاده از بودجه وزارت نفت و سازمان بهینهسازی برای تبلیغات بود. همچنین حمزه کرمی، مدیر زیردست مهدی هاشمی، از پیمانکاران سازمان بهینهسازی سهمی برای انتخابات گرفت، چیزی که در دفاتر سازمان ثبت نشده بود.
سایت جهان نیوز هم با اشاره به تیتر نخست روزنامه اعتماد روز گذشته مینویسد: مدیرمسئول روزنامه اعتماد به هنگام نمایندگی مجلس ششم جزو نمایندگان اصلاحطلبی بود که به واسطه رفاقت با یک مفسد اقتصادی به نام شهرام جزایری پولهای نه چندان تمیز! هنگفتی از وی دریافت کرد. آلودگی نمایندگان مجلس ششم به این مفسد اقتصادی در حالی بود که نامبرده به عنوان مشاور اقتصادی به مجلس و کمیسیونهای آن تردد داشت و از جمله پیشنهاد حذف اخذ وثیقه از دریافتکنندگان تسهیلات کلان بانکی داده بود که اتفاقاً تصویب هم شد!
با این اوصاف خیلی وقاحت میخواهد که مجرمان اصلی دریافت پولهای کثیف و آلوده، به اعتبار کوتاهی در برخورد با آنان از موضع طلبکاری وارد شوند و «آی دزد! آی دزد!» کنند. پیش از این نیکآهنگ کوثر کاریکاتوریست طیفی از نشریات کارگزاران و اصلاحطلب با مرور خاطرات گذشته و از جمله مدیران کارگزاران همشهری در دوره شهرداری کرباسچی (مدیرمسئولی عطریانفر) تصریح کرده بود: بسیاری از شما نام احمد- س را هم نشنیدهاید. او را ژنرال مینامیدند و بسیاری بدون اجازهاش آب نمیخوردند. در ماجرای دادگاه کرباسچی دو بار نامش مطرح شد و از کرباسچی پرسیدند چرا چاپخانه متعلق به شهرداری را به قیمتی بسیار نازل به «س» فروخته است.
«س» زمانی مدیرکل مطبوعات داخلی بود و چند ماهی سردبیر همشهری شد... با راه افتادن صبح امروز (به مدیرمسئولی سعید حجاریان) «س» عملاً سکاندار روزنامه بود... زمانی که روزنامههای صبح امروز و آفتاب امروز توقیف شدند، گفته میشود سود «س» بالغ بر ۷۵۰ میلیون تومان بود. در روزگاری که اکثر روزنامهها ضرر میدادند، او توانست ساختمان دیگری برای صبح امروز خریداری کند... هزینه اصلاحطلبی را روزنامهنگاران دادند ولی آدمهای پشت پردهای چون «س» نه تنها هزینه ندادند که هزینههای بقیه را در قلک اندوختند... بهار ۷۶ اوج کار ما در همشهری بود... ویژهنامههای انتخاباتی ستاد خاتمی را که حاجی مسئول آن بود، در همشهری صفحهبندی و چاپ میکردند ولی به دلیل منع قانونی به نام روزنامههای دیگر چاپ میشد... همشهری مؤسسه عریض و طویلی بود، کاغذبازی در اوج و عشق خدمت ته چاه افتاده بود.
وی میافزاید:«رواج روابط غیرحرفهای بهخصوص در روزنامههای تازه شکل گرفته اقتصادی از حالت نهفته، تبدیل به روال عادی میشود در گرفتن آگهی، پورسانتاژ، جذب دختران خبرنگار فاقد کیفیت ژورنالیستی و واجد کیفیات فیزیکی... بعداً در روزنامههای دیگر دیدم که چگونه مدیر فلان وزارتخانه میتواند اخبار مورد نظرش را در مطبوعات موردنظر به چاپ برساند و اخبار انتقادی را راهی سطل زباله کند، فقط کمی خرج دارد. یادمان میرود که با چه هدفی وارد مطبوعات شدهایم... وقتی روزنامه لطیف صفری (نشاط) توقیف شد، (شمسالواعظین) با صاحب مجوز عصر آزادگان به توافق رسید.
حس کردم که صفری از پشت خنجر خورده و کسی آنچنان تحویلش نمیگیرد... سرخم کردن جلوی (عطریانفر) خیلی سخت بود... آمده بود اخبار اقتصاد و دنبال شمس میگشت. آمده بود آنجا تا قرار آگهی کارگزاران با عصر آزادگان را بگذارد و همان مسئلهای شد که بعدها میان بچههای مطبوعات دهان به دهان گشت. طرفداری شمس از هاشمی به بهانه ۴۸ میلیون تومان آگهی... بچههای عصر آزادگان سر چرخش مشهود به آن سمت معترض بودند. قیافه محمد قوچانی هم دیدنی بود و گاه شمس مجبور میشد برای رد گم کردن، مطلبی انتقادی علیه هاشمی چاپ کند. هر وقت سر و کله فرنود آنجا پیدا میشد میتوانستیم حدس بزنیم آگهی جدیدی، عکس جدیدی انداخته یا....»
رقیب هراسی و تطهیر تجدیدنظرطلبان
همانطور که بارها اشاره شده است جماعت تجدیدنظرطلب به واسطه اقدامات براندازانه و همچنین عدم اعتماد و اقبال جامعه به نامزدهای آنها طی چند انتخابات اخیر، تلاش دارند تا به وسیله ابزارهای مختلف از یکسو جایگاه رقیب را در افکار عمومی تخریب کرده و از سوی دیگر خود را هم مسیر با مردمی نشان دهند که خواهان برخورد با مفاسد اقتصادی و سیاسی هستند تا بدین وسیله زمینههای موفقیت خود در انتخابات آتی را فراهم کنند.