تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۱  ، 
کد خبر : ۲۷۵۸۰۷
گفت‌وگوی «وطن امروز» با دکتر میرلوحی تحلیلگری که ۲۱ سال در آمریکا زندگی کرده است

داعش و منافقین هر دو محصول یک ایده هستند

علی خوشبخت – اشاره: دکتر سیدهاشم میرلوحی ۲۱ سال در آمریکا زندگی کرده و با وضعیت فرهنگی- سیاسی این کشور به‌خوبی آشناست، به همین دلیل چندین کتاب درباره دموکراسی و حقوق بشر آمریکایی تألیف کرده که از جمله آنها می‌توان به کتاب‌های «یوسرائیل و صهیوناکراسی: ایالات متحده اسرائیل و سلطه صهیونیسم بر مردم» و «آمریکا بدون نقاب» اشاره کرد. او که چند کتاب دیگر از جمله «گشت ارشاد در آمریکا» را زیر چاپ دارد، پدیده «داعش»‌ را مولود سیاست‌های تروریستی آمریکا و صهیونیسم می‌داند و تأکید می‌کند: «سردمداران آمریکا معتقدند برای رسیدن به اهداف مطلوب در حال حاضر نیازی نیست به صورت مستقیم ورود کرد بلکه از طریق راه‌اندازی تشکیلات تروریستی در سراسر دنیا می‌توان به آن هدف‌ها دست یافت».

*‌ چرا آمریکا و صهیونیست‌ها از داعش حمایت می‌کنند؟

**‌ همه این حمایت‌ها به قضیه genocidal zionist jews plan بازمی‌گردد؛ طرح نسل‌کشی افراد غیریهود برای سلطه یهود بر تمام دنیا. این قضایا باید اتفاق بیفتد که تحقق آن چند مرحله دارد: ابتدا مسلمانان را به جان یکدیگر می‌اندازند، بعد مسیحیان به جان مسلمانان می‌افتند، بعد مسیحیان را به جان روس‌ها می‌اندازند، بعد مسیحیان را به جان orientals (چشم‌بادامی‌ها) می‌اندازند تا آخر سر یک تعداد مسیحی بمانند تا جهود بر آنها حکومت کند. آنها به مسیحیان می‌گویند اگر منتظر ظهور حضرت مسیح هستید باید 2 کار انجام دهید؛ اول به ما کمک کنید اسرائیل بزرگ‌تری داشته باشیم، دوم اینکه اگر حضرت مسیح تاکنون ظهور نکرده، به دلیل وجود ضدمسیح‌هاست. این ضدمسیح‌ها چه کسانی هستند؟ اول مسلمان‌ها هستند، دوم روس‌ها،‌ سپس اورینتال‌ها!

*‌ چگونه در غرب به ظاهر مدرن هم افراد جذب داعش می‌شوند؟

**‌ اولاً بین داعش و سازمان تروریستی منافقین می‌توانیم وجه تشابه زیادی بیابیم. الان در داعش صحبت از جهاد نکاح است اما همین صحبت زمان طاغوت و بعد از آن هم در منافقین به نحوی مطرح بود و چه بسیار دخترانی که به واسطه مرحوم لاهوتی جذب شدند و پس از مدتی، در خانه‌های تیمی به ابزار جنسی تبدیل شدند. در شکنجه و کشتار هم رویه مشابهی داشتند، مثلاً سر سفره افطار یک خانواده را به رگبار می‌بستند یا افراد پاک، زاهد و خدمتگزاری نظیر آیت‌الله دستغیب را به شهادت رساندند. این سازمان فعالیت گسترده‌ای در آمریکا دارد، البته همان زمان هم داشت اما پس از تسخیر لانه جاسوسی که مرزبندی‌ها مشخص شد، دست آنها و ماهیت واقعی آنها رو شد.

اکنون در آمریکا شبکه تلویزیونی دارند و با مقامات آمریکایی در رفت و آمد هستند، چون آمریکا از طریق آنها می‌‌تواند ضرباتی را به جمهوری اسلامی وارد کند. حتی افراد مثبت و مسلمانان موجهی که در آمریکا هستند، توسط منافقین شناسایی می‌شوند و به سازمان‌های امنیتی آمریکا معرفی می‌شوند و برای آنها مشکلات عدیده‌ای پدید می‌آید. نظیر افراد این سازمان، افراد و تروریست‌های دیگری هم در آمریکا وجود دارند که در قضیه سوریه آشکار شدند و به اسم داعش اعلام موجودیت کردند.

آمریکا این افراد را به هر طریقی شده جذب می‌کند، برخی را با پول، برخی را با فریب و برخی را با زور و اجبار. اکنون می‌گویند نیازی نیست مستقیم برای رسیدن به اهدافمان ورود کنیم، بلکه از طریق راه‌اندازی تشکیلات تروریستی در سراسر دنیا به اهداف‌مان می‌رسیم. وقتی «جان پرکینز» (نویسنده کتاب «اعترافات یک جنایتکار اقتصادی» در سال 2004) از این موضوع صحبت می‌کند، می‌گوید: ما Jackals (شغال‌ها یا همان تروریست‌ها) را در عراق داریم که سالی 300 هزار دلار حقوق دریافت می‌کنند! چون کار آمریکا را راه می‌اندازند، حال یک زمان این کار از طریق مسعود رجوی انجام می‌شود، یک زمان از طریق ابوبکر البغدادی.

وقتی به متون آمریکایی مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم برخی از آنها در ایالت‌های غربی آمریکا نظیر «آریزونا» حضور داشتند و مانند آتش زیر خاکستر بودند و آمریکا آنها را زیر نظر داشته است، بعد دیدند می‌توانند از این افراد بهره ببرند، برای همین به نقاط مختلف اعزام شدند. ضمن اینکه می‌توانند در باورهای دینی افراد تغییراتی را که بخواهند ایجاد کنند چون آنها مانند شیعه افراد بیدار و مراجع تقلید ندارند، بنابراین خیلی ساده‌تر تغییر عقیده می‌دهند. چون آمریکا با بکارگیری افراد فاسد وهابی هر طور که می‌خواهد اسلام را عرضه می‌کند. جالب اینکه کاخ سفید هر سال ضیافت افطار دارد و در آن همین افراد فاسد و به ظاهر مسلمان دعوت می‌شوند و سیاست‌ها به آنها ابلاغ می‌شود.

آمریکا به فکر این نیست که فلان شخص یا فلان گروه تروریست است یا مواضع آن از منظر علمای اسلامی دچار انحراف است، او فقط به این فکر می‌کند که باید به اهداف خود برسد و صد البته صهیونیسم را راضی نگه دارد، به همین دلیل یک زمان منافقین را به کار می‌گیرد، یک زمان داعش را.

*‌ جامعه آمریکایی هم مثل دولت آمریکاست؟

**‌ درباره جامعه آمریکایی نمی‌توانیم نظری را به‌طور مطلق بگوییم. همانطور که نمی‌توانیم آمریکا را یک جامعه مذهبی بخوانیم. به‌عنوان مثال، دولت آمریکا در سال 2013 آماری منتشر کرده مبنی بر اینکه 45 درصد متولدان آن سال نامشروع هستند! سالانه بیش از یک‌میلیون سقط جنین- به دلیل تجاوز یا نزدیکی با محارم- در آمریکا صورت می‌گیرد. آیا باید این جامعه را مذهبی بخوانیم؟ مطمئنا اینگونه نیست.

البته امکان دارد به بعضی روستاهای آمریکا بروید و یک خانواده کاملاً مذهبی بیابید. در دهه 80 و اواسط دهه 90 کشیش‌هایی را می‌شناختم که به جوانان آمریکایی می‌گفتند با کسی همبستر نشوید تا با او ازدواج کنید اما در شهرهای بزرگ فساد بیشتری می‌بینید و مواضع سیاسی و اعتقادات مذهبی متفاوت می‌شود.

ضمن اینکه اتمسفر اجتماعی هر شهر یا ایالت با شهر یا ایالت دیگر متفاوت است. به‌عنوان نمونه، ما وقتی در لس‌آنجلس ایالت کالیفرنیا برای روز قدس راهپیمایی می‌کردیم، مورد هجوم پلیس واقع می‌شدیم؛ عده‌ای دستگیر و حتی دیپورت می‌شدند. سال به سال از تعداد راهپیمایان کاسته می‌شد و این موضوع تنها مختص ایرانیان نبود؛ عرب‌ها و مسلمانان آفریقایی را هم دربرمی‌گرفت. بعدها تصمیم گرفتیم این راهپیمایی را به سانفرانسیسکو منتقل کنیم که در همان ایالت کالیفرنیا واقع است. سانفرانسیسکو فقط 375 مایل آن‌طرف‌تر بود اما فضای کاملاً متفاوتی داشت؛ به راحتی جلوی کنسولگری اسرائیل شعار می‌دادیم و مشکلی هم نداشتیم.

منظور اینکه به‌طور مطلق نمی‌توانید بگویید فلان موضوع در همه جای آمریکا یکسان است ‌چون رفتار مردم و قوانین هر ایالت متفاوت است. وسط آمریکا، یکسری آدم‌های فاشیست سفیدپوست هستند که پدر درمی‌آورند تا شما برای ورود به این کشور به مشکل بخورید اما ممکن است در فرودگاه‌های دیگر، هیچ مشکلی برای ورود نداشته باشید. هیچ چیز در آمریکا مطلق نیست، هر چیزی ممکن است. آنجا پول بدهید هرکاری بخواهید انجام می‌دهید، مثلا کاری کنید هیلاری کلینتون علیه مسیحیت و جهودها سخنرانی بکند به شرطی که هزینه‌اش را پرداخت کنید. این را هم بگوییم عموم آمریکایی‌ها چندان اهل مطالعه نیستند بلکه اکثرا به دنبال کسب پول، خوشگذرانی و ارضای غرایز و شهوات هستند و کمتر برای مطالعه سخنان جدی و مطالبات خود وقت می‌گذارند.

مثلاً زمانی که آمریکا بودم، به بهانه کشتار ناحق یک سیاهپوست توسط پلیس قصد تظاهرات ‌داشتیم. به مرکز سیاهپوست‌ها رفتیم و دنبال محل تظاهرات می‌گشتیم، سیاهپوست‌ها به ما آدرس تظاهرات را می‌دادند ولی خودشان حضور پیدا نمی‌کردند! ما تظاهرات را برای آنها برگزار کرده بودیم اما از آنجا که آمریکا از آنها افرادی ساخته بود که دنبال موادمخدر، مشروبات الکلی و تلف ‌کردن وقت‌شان بر سر چهارراه‌ها بودند، شرکت نمی‌کردند! ما از خودمان مایه می‌گذاشتیم و حتی مواقعی که اصلا مناسب نبود آنجا باشیم می‌رفتیم برای اینکه پیام ظلم‌ستیزی را به گوش آنها برسانیم چون امید داشتیم بعضی افراد بیدار شوند و اینچنین هم بود.

*‌ آینده داعش را چطور می‌بینید؟

**‌ چیزی که شاید بتوانم به آن استناد کنم «و مکروا و مکرالله...» است. شیطان نقشه می‌کشد،‌ خداوند جل و علا هم نقشه می‌کشد و او بهترین نقشه‌کش‌هاست. آمریکا با حمایت از تروریست‌ها دارد گور خویش را با دست خود می‌کند،‌ منتها تا به ثمر رسیدن این قضیه، خیلی‌ها هم شهید می‌شوند. جمهوری اسلامی ایران در عرضه‌کردن اسلام ناب سمینارهای خوبی برگزار کرده اما کافی نیست. مردم باید بیدار شوند و بدانند تفاوت اسلام ناب با اسلام آمریکایی چیست. مردم نه‌تنها در ایران بلکه در کشورهای اسلامی و تمام دنیا باید با «طرح نسل‌کشی افراد غیریهود برای سلطه صهیونیسم بر تمام دنیا» آشنا شوند.

جمهوری اسلامی نه‌تنها وظیفه دارد مسلمانان ایران و منطقه را نجات دهد بلکه وظیفه دارد افراد دنیا و آمریکایی‌ها را از چنگال شیاطین و فاسدان نجات دهد. امیدوارم خداوند کمک کند و قضایای داعش و امثالهم به نحوی حل شود اما با این شیطنتی که آمریکا می‌کند، فکر می‌کنم خونریزی‌های زیادی صورت گیرد.

*‌ یعنی معتقدید چاقو ممکن است دسته خودش را ببرد؟ یعنی ممکن است داعش علیه خود آمریکا به یک ماشین کشتار تبدیل شود؟

**‌ نه؛ به هیچ وجه! چون قضیه 11 سپتامبر هم کار خودشان بود، اینطور نبود که یک عده غارنشین و کپرنشین بروند و ساختمان‌های دوقلو را نابود کنند ولی اگر به طور اتفاقی افرادی از خود آمریکا قربانی شوند یا یک سناریویی بچینند و مهره‌های خودی را هم فدا کنند، باز سعی می‌کنند تمام این جریانات را به سود خودشان تبلیغ کنند و آن را علیه اسلام به کار گیرند چون خیلی از مسیحیان هستند که دوست دارند درباره اسلام حقیقی بدانند اما نمی‌گذارند. به خاطر دارم وقتی آمریکا بودم برخی مسیحیان به من می‌گفتند ما خیلی پرسش‌ها درباره مسیحیت داریم اما به ما گفته شده سوال نکنید! ان‌شاءالله اگر اسلام ناب و باورهای شیعه عرضه شود، خیلی از افراد که مسیحیت برای‌شان سوال است، اگر اسلام هم نیاورند لااقل یک دید خوبی راجع به اسلام خواهند داشت. چون مسیحیت و یهود را خود مسیحی‌ها و یهودی‌ها در غرب تدریس می‌کنند اما اسلام، یا تدریس نمی‌شود یا اگر در برخی دانشگاه‌ها هم تدریس ‌شود، یهودی‌ها آن را درس می‌دهند و هرطور که دوست دارند ارائه می‌‌دهند! لااقل می‌توانیم به کمک اینترنت و رسانه‌های نوین اسلام را به صورت مختصر اما صحیح معرفی کنیم.

*‌ عملکرد رسانه‌های ما را درباره قضیه داعش چطور می‌بینید؟ به بیان دیگر آنها به دنبال ایجاد رعب و وحشت هستند و ما ناخواسته یا ناگزیر، به این هدف آنها کمک می‌کنیم و اخبار داعش را پوشش می‌دهیم اما از سوی دیگر شگردهای تبلیغاتمان آنقدر قوی نیست که اسلام ناب را ترویج کنیم. آیا موافقید؟

**‌ متأسفانه همین‌طور است یعنی ما در برابر تبلیغات گسترده‌ای که درباره داعش می‌شود نمی‌توانیم سکوت کنیم اما دست‌کم درباره ماهیت اینها و مواضع آنها که مخالف اسلام است باید صحبت کنیم. چون اگر نگوییم به این دلیل که تبلیغ داعش نشود، این غلط است. همزمان که درباره جنایات داعش خبررسانی می‌کنیم، باید درباره ماهیت و افکار انحرافی آنها هم اطلاع‌رسانی کنیم. وقتی درباره «ممانعت امیرالمؤمنین از درآوردن خلخال از پای زن یهودی» اطلاع‌رسانی کنیم، آن وقت غیرمسلمانان می‌بینند که دین ما، دین رحمت و مغفرت است. جمهوری اسلامی غیر از برملاکردن ماهیت داعش، باید جنایات غرب را برملا کند چون خود مردم ایران هم اکثراً نسبت به ماهیت غرب بی‌اطلاع هستند.

مثلاً آیا می‌دانیم بلژیک (مقر اصلی اتحادیه اروپایی) 23 سال در کنگو جنایت کرده و لئوپولد دوم (دومین پادشاه بلژیک، متوفی ۱۹۰۹) مقادیر هنگفتی از دارایی این کشور آفریقایی را بلعیده است؟! آیا می‌دانیم بلژیک طی 23 سال قتل، غارت و تجاوز باعث شد جمعیت کنگو 10 میلیون نفر کم شود، در حالی که اگر یکهزارم این موضوع درباره یهودی‌ها رخ داده بود، الان همه دنیا این موضوع را می‌دانستند! خوب است خبرنگاران ایرانی وقتی از بروکسل گزارش می‌دهند، بگویند از کشوری با این پیشینه گزارش می‌کنیم تا مردم محو جمال و عظمت ساختمان‌های لوکس آن نشوند و گمان نکنند موقعیت کنونی غرب از راه مشروع حاصل شده است.

ما باید ماهیت منفی غرب را گوشزد کنیم، چون خود آنها این موضوع را مخفی می‌کنند، مثلاً جالب است بدانید کتابی است به نام The Fact Book که سازمان سیا نوشته، در این کتاب کشورهایی که کشورهای دیگر را استعمار کرده‌اند، فهرست شده‌اند. درباره آمریکا می‌گوید این کشور تحت استعمار انگلیس بود و بعدها از استعمار انگلیس خارج شد اما هرگز نمی‌نویسد خود آمریکا چه کشورهایی را استثمار کرد و چه جنایاتی در قبال سیاهپوستان و سرخپوستان مرتکب شد! امیدوارم جمهوری اسلامی در قبال این قضایا و امثالهم روشنگری کند و مردم دنیا بیدار شوند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات