تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۸  ، 
کد خبر : ۲۷۵۸۰۸
یادداشت سیاسی

هاشمی از تحلیل سیاسی تا تحلیل روانشناسی!


امیرعلی جهاندار: امروز بسیاری معتقدند هاشمی را دیگر نباید از جنبه سیاست‌ورزی هاشمی تحلیل کرد بلکه هاشمی‌رفسنجانی نیاز به تحلیل روانشناسانه دارد، چرا که رفتار‌های هاشمی بیش از آنکه خردورزی سیاسی داشته باشد ناشی از حس عصبیتی است که بدان مبتلا شده است. بررسی عصبانیت‌های موجود در هاشمی شاید دلیل اصلی فرافکنی‌های او را نیز مشخص کند، فرافکنی‌هایی که شاید برای یک یا 2 ماه مردم را مشغول خود کند اما تاریخ مصرف آنها بسیار سریع به سر می‌آید. عصبانیت از اینکه بعد از چندین سال بالاخره پرونده پسرش در دادگاه بررسی شده و امروز محکوم به فساد اقتصادی است، فساد اقتصادی که ریشه در دولت پدر دارد؛ عصبانیت از وضع موجود، وضعی که هاشمی نماینده تام و تمام آن است.

مسیری که هاشمی برای دولت ترسیم کرد تا با استفاده از آن ایران به توسعه‌یافتگی برسد؛ امروز بعد از 20 ماه هنوز در ایستگاه مذاکرات متوقف مانده و در بازی برد - بردی که تعریف کرده بود، آمریکایی‌ها به هیچ وعده‌ای عمل نکردند و هر روز هم گستاخ‌تر از قبل می‌شوند و در این مدت قطار فعالیت‌های دیگر دولت اعم از اقتصادی و صنعتی و تجاری هم متوقف بوده است و دولت هاشمی هر روز درصدی از رای 50/07 درصدی خود را از دست می‌دهد. از سوی دیگر انتخابات در پیش است و هاشمی که «نماینده وضع موجود» است تمام تلاش خود را می‌کند که به عنوان مخالف وضع موجود صحبت کند و از این رهگذر پایگاه رأیی برای خود دست و پا کند.

خب! اینها همه و دلایل بسیار دیگری باید در تحلیل روانشناسی این روزهای هاشمی که اخمش بیشتر از خنده‌های روزهای اول دولت یازدهم است، موثر و سندی باشد برای اینکه هاشمی به‌جای آنکه به موضوعات اصلی بپردازد؛ اینکه چرا دولت در این بن‌بست قرار گرفته یا اینکه پسرش در دادگاه، مفسد شناخته شده، به موضوعاتی می‌پردازد که نه‌تنها ارزش خبری ندارد بلکه مورد دغدغه هیچ قشری در جامعه نیست.

اما برای آنکه صحبت‌های اخیر هاشمی را در واحد علوم و تحقیقات - که دانشگاه آزاد درباره زمینش هنوز شاکی خصوصی دارد - بررسی کنیم نیز باید سراغ همین تحلیل روانشناسانه برویم؛ از این مدخل ورود که «دانشگاه آزاد ملک در اختیار آقای هاشمی است»!

هاشمی پیش‌تر در جلسه مورخ دوم تیر 89، یک روز پس از اعتراض دانشجویان به وقف دانشگاه آزاد گفته بود: «ما وقتی می‌خواستیم این دانشگاه را تاسیس کنیم6 - 5 نفر بودیم که رفتیم به ثبت شرکت‌ها و اینجا را به ثبت رساندیم و از جهت قانونی و قانون ثبت شرکت‌ها، مالک محسوب می‌شویم و در صورت فوت ما فرزندان ما می‌توانند برای تصاحب دانشگاه اقدام کنند. ما طبق قانون ثبت شرکت‌ها مالک هستیم و می‌توانیم این مال را وقف کنیم و اگر وقف را باطل کنند ممکن است فرزندان ما نسبت به مالکیت دانشگاه اقامه دعوا کنند!»

هاشمی‌رفسنجانی از آن جهت که دانشگاه آزاد را جزو اموال در اختیار می‌داند، نمی‌تواند هیچ‌گونه نظارتی را بر دانشگاه آزاد تحمل کند و از همین نظرگاه بود که تلاش داشت در سال 89 وقف اموال دانشگاه آزاد را از طریق مجلس به تصویب برساند که این تصرف را دائمی کند؛ اگرچه دانشگاه آزاد با هزینه دولتی و زمین‌های آن توسعه یافت. هاشمی در بازدید خود از واحد علوم و تحقیقات این مساله را با ارجاع به شورایعالی انقلاب فرهنگی بیان کرد و گفت: «امیدوارم شورای عالی انقلاب فرهنگی که مرجعی برای خیلی از مسائل دانشگاه‌ها و رفع مشکل مراکز علمی است، مانع دخالت افراد در کارهای دانشگاه شود، شورایعالی انقلاب فرهنگی باید در امور دانشگاه نظارت داشته باشد ولی دخالت اینگونه نباشد که ما برای تعیین یک رئیس دانشگاه زمان بسیاری را در راهروهای شورا منتظر باشیم».

هاشمی از اینکه کسانی که در دانشگاه آزاد درس خوانده‌اند، حالا به این دانشگاه انتقاداتی را وارد می‌کنند ناراحت است. آیت‌الله از اینکه گزارش تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد در مجلس است ناراحت است. اگرچه گزارش تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد در مجلس مسکوت مانده است اما همین که یک سند بالادستی برای روشن شدن اتهامات این دانشگاه وجود دارد، خودش نوعی «مزاحمت» برای مسؤولان دانشگاه است. در گزارش تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد اسناد مهمی در رابطه با فعالیت‌های سیاسی و انتخاباتی این دانشگاه و خرج‌های کلان برای فعالیت‌های جناحی از جیب دانشجویان و شهریه آنان وجود دارد که با تلاش و لابی‌های گسترده در مجلس مسکوت مانده است.

هاشمی ناراحت است که چرا مجلس در افزایش بدون ضابطه و غیرقانونی کد رشته‌های این دانشگاه ایراد می‌گیرد یا چرا جامعه به بخشنامه‌های عجیب و غریب دانشگاه آزاد ایراد می‌گیرد و چرا «چرا»های دیگری درباره دانشگاه آزاد مطرح می‌شود؛ حال آنکه در تفکر هاشمی و امثالهم دانشگاه آزاد جزو اموال در اختیار به حساب می‌آید که نباید کسی به خود اجازه دهد درباره آنها اظهارنظر کند. به همین واسطه هاشمی در این سخنرانی می‌گوید: «کسانی که از دور در دانشگاه آزاد دخالت می‌کنند دست‌شان را بردارند و بگذارند رؤسا کارهای خودشان را انجام دهند». البته نکته جالب توجه ادامه سخنرانی است که هاشمی از آزاد نبودن دانشگاه آزاد سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: «این دانشگاه ظاهرا غیردولتی و آزادتر از دانشگاه‌های دولتی است ولی مشکلاتی که برای این دانشگاه ایجاد می‌شود از مشکلات دانشگاه‌های دیگر کمتر نیست».

اگرچه امروز همه می‌دانند که امنیتی‌ترین فضای دانشگاهی کشور در دانشگاه آزاد با تفکر هاشمی و جاسبی شکل گرفت که در آن هیچ تشکل دانشگاهی منتقدی اجازه فعالیت نداشت و حیات سیاسی در آن دانشگاه مرده بود البته تشکل‌های رئیس‌ساخته که مدح رئیس را بکنند در این دانشگاه کم نبوده، چنانکه یادم هست چند مدت پیش امیرمحمد مسجدی، دبیر سیاسی سابق اتحادیه تشکل‌دانشجویی دانشگاه آزاد با انتقاد از روندی که اداره کل سیاسی تشکل‌های دانشجویی دانشگاه درباره تشکل‌های دانشجویی درپیش گرفته است، گفت: «تبدیل فرآیند انتخاب توسط دانشجویان به انتصاب توسط مسؤولان دانشگاهی امری ناصواب است که کوچک‌ترین قرابتی با اهداف جنبش دانشجویی ندارد».

هرچند امروز همه می‌دانند تفکر تکنوکراتیک هاشمی و یارانش و منطق دانشگاه آزادی، منطق سرمایه‌داری و افزایش درآمد است اما هاشمی اداره دانشگاه آزاد به شیوه مالوف را به‌واسطه نیاز مبرم به علم‌اندوزی عنوان می‌کند.

هاشمی البته در پاسخ به یکی از انتقادهای منتقدان، تلاش نکرد بر واقعیت سرپوش بگذارد و گفت: «برخی می‌گویند کارخانه بیکارسازی درست می‌کنید در حالی که اگر این افراد تحصیل هم نکنند بیکار می‌مانند.» شاید ترجمه کوچه و خیابانی این اظهارنظر آیت‌الله این باشد که «ما پول خودمان را می‌گیریم، بقیه‌اش به ما مربوط نیست».

علیرضا زاکانی درباره بی‌توجهی به توسعه بی‌ضابطه در دانشگاه آزاد می‌گوید: «بعضی از واحدهای دانشگاه آزاد، در نسبت هیأت علمی به دانشجویان یک به ۱۸۰ است، بعضی از واحدها از نظر آزمایشگاهی پول کلانی بابت آزمایشگاه از مردم می‌گیرند اما کمترین امکانی در اختیار دانشجو نمی‌گذارند، برخی از واحدها هم برخلاف قانون قبل از آنکه رشته کارشناسی و کارشناسی ارشد داشته باشند، رشته دکترا تأسیس کرده‌اند. سال ۷۳ برنامه ۵ ساله‌ای جاسبی تنظیم کرد و خدمت رهبری برد. ایشان خیلی تجلیل کردند از اینکه در برنامه ۵ ساله دوم دانشگاه آزاد، گستره کمی دیده نشده است ولی ظرف ۴ سال ۴۰ واحد جدید تأسیس شد، رهبری دوباره سال ۷۶ تذکر جدی درباره توسعه بی‌رویه دانشگاه آزاد دادند، سال ۸۰ هم همین‌طور ولی دانشگاه آزاد ۱۴۰ واحد دیگر راه‌اندازی کرد».

هاشمی در حالی همچنان از توسعه دانشگاه آزاد سخن به میان می‌آورد و کلنگ ساختمان جدیدی را در واحد علوم و تحقیقات به زمین زد که این واحد هم‌اکنون مصداق کوه‌خواری می‌شود که رهبر انقلاب چندی پیش مطرح کرده بود و معاونت سازمان محیط‌زیست هم چندی پیش از دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات به‌عنوان مصداق کوه‌خواری یاد کرده بود و گفته بود: «باید دید چه کسی برای ساخت‌ دانشگاه‌ها مجوز داده است چرا دانشگاه آزاد علوم‌ و تحقیقات در میان کوه پونک ساخته شده است؟ باید بگویم ساخت دانشگاه‌ها در دل کوه، کوه‌خواری است و باید پشت پرده زمین‌خواری و کوه‌خواری‌ها مشخص شود. قوانین در بحث کوه‌خواری ضعیف است بنابراین باید در این باره فکری اندیشید و دست‌های مافیای پشت‌پرده زمین‌خواری را مشخص و از ریشه دست این سود‌جویان را قطع کنیم».

واگذاری ۳۱۶۲ هکتار از اراضی منابع ملی و حدود ۱۵ میلیون متر مربع از اراضی شهری در سراسر کشور به دانشگاه آزاد اسلامی با اقل بهای ممکن و عمدتاً رایگان از کانال دولت بوده است. محسن هاشمی‌رفسنجانی، معاون عمرانی دانشگاه آزاد با اشاره به مشکلات حقوقی این دانشگاه گفته بود: «یکی از عمده‌ترین این مشکلات فاقد سند بودن نیمی از اراضی دانشگاه است که باید برنامه ویژه‌ای برای تعیین تکلیف این اراضی انجام شود».

اما هاشمی حاضر نیست نظارتی را بر دانشگاه آزاد بپذیرد و می‌خواهد آزادی کامل در اداره دانشگاه آزاد برقرار باشد و کسی در امور آن دخالت نکند. هاشمی می‌گوید: «دانشگاه آزاد رو به رشد و خودکفاست ولی مزاحمت برایش ایجاد نکنند».

ناراحتی‌های این روزهای هاشمی زیاد شده و همین باعث شده عصبیت بر هاشمی غلبه داشته باشد و حرف‌هایی بزند که بیشتر او را از باب طعنه و کنایه سوژه رسانه‌ها کند تا اینکه به او به‌عنوان یک شخصیت موثر سیاسی نگاه شود اما هاشمی خود نیز می‌داند که این حرف‌ها هم تاریخ مصرفی دارد و بزودی باید پاسخگوی عملکرد دوستان و همفکران خود در دولت باشد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات