تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۵  ، 
کد خبر : ۲۷۶۱۴۷

مذاکره تنها آلترناتیو مذاکره


دکتر یدالله جوانی

در ادبیات مقامات سیاسی ـ نظامی آمریکا در طی سالیان اخیر در قبال ایران، یک گزاره بسیار تکرار می‌شود و آن اینکه «تمامی گزینه‌ها بر روی میز است.» مقامات آمریکایی هر از چندی با تکرار این جمله، در واقع می‌خواهند به همگان و از جمله ایرانی‌ها، این پیام را بدهند که در صورت شکست مذاکرات و نرسیدن به توافق هسته‌ای، از گزینه نظامی علیه ایران استفاده خواهند کرد. چند روز پیش آقای جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، در مصاحبه با شبکه «ای‌بی‌سی» درخصوص مذاکرات هسته‌ای با ایران گفت: «نمی‌توانم درباره توافق با ایران قول بدهم، اما امتحان می‌کنیم ببینیم دیپلماسی می‌تواند جلوی نیاز به اقدام نظامی را بگیرد یا نه؟» این جملات کری در روزهای گذشته در چندین جا تکرار شده و آنچه آمد به لحاظ زمانی پس از سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا بود. نتانیاهو در کنگره آمریکا اعلام کرد، در صورت لزوم به ایران حمله نظامی خواهد کرد.

برخی در ایران با اشاره به این نوع تهدیدات، بر روی گزاره «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» تأکید داشته و می‌گویند ارزش هر نوع توافقی با غرب، در این است که آن توافق از جنگ جلوگیری می‌کند. آیا این نوع نگاه به صحنه مذاکرات، منطقی و درست است؟ آیا آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی، در شرایطی قرار دارند که بتوانند در صورت شکست مذاکرات به ایران حمله نظامی بکنند؟ پیامد یک حمله نظامی احتمالی به ایران چه خواهد بود.

نگارنده معتقد است که هر چند ادبیات تهدید آمریکایی‌ها در قبال ایران، بر اساس خلق و خوی تمامی نظام‌های استکباری بوده و برای آمریکا به عنوان شیطان بزرگ به‌صورت یک رویه درآمده، لکن آمریکایی‌ها و همچنین صهیونیست‌ها، در شرایطی قرار ندارند که بتوانند به جمهوری اسلامی حمله نظامی داشته باشند. برای اثبات این نگاه، دو دلیل زیر کفایت می‌کند:

۱ـ آمریکایی‌ها به دلیل شکست‌های مفتضحانه و خسارت‌بار اقدامات نظامی در کشورهایی چون افغانستان و عراق، به شدت از ورود به یک جنگ پردامنه و زمینی دیگر وحشت دارند. نوع تهدید نظامی سوریه از طرف اوباما، نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها تا چه اندازه از به‌کارگیری نیروی زمینی در یک جنگ احتمالی هراسناک هستند. احتمال گسترش جنگ در منطقه با یک اقدام محدود هوایی و موشکی به سوریه، سبب شد که آمریکایی‌ها ایده حمله به سوریه را کنار بگذارند. صهیونیست‌ها نیز در پی شکست‌های ننگین در جنگ‌های ۳۳ روزه، ۲۲ روزه، ۸ روزه و ۵۱ روزه از وقوع جنگ‌های بعدی به شدت در هراس هستند. عدم واکنش صهیونیست‌ها به اقدام نظامی حزب‌الله، بیانگر چنین وحشت و نگرانی است. آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها به‌خوبی این پیام را دریافته‌اند که حمله نظامی به ایران، با به پرواز درآوردن تعدادی هواپیما و شلیک چند موشک پایان نمی‌یابد و این اقدام آنان، نه‌تنها قادر به انهدام تأسیسات هسته‌ای ایران نخواهد بود. بلکه چنین حرکتی از سوی آنان تازه آغاز یک نبرد جدی در منطقه راهبردی غرب آسیا خواهد بود.

۲ـ جمهوری اسلامی در اوضاع کنونی، از قدرت بازدارندگی نظامی برخوردار است و اگر غیر از این بود تاکنون بارها و بارها از سوی کشورهایی چون آمریکا و رژیم صهیونیستی مورد حمله نظامی قرار گرفته بود.

رمز و راز عملی نشدن تهدیدهای نظامی این دو کشور در طی چندین سال گذشته، در همین مطلب نهفته است. آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها نه با کسی تعارف دارند و نه خاطر ملت ایران را می‌خواهند. همگان می‌دانند که سردمداران رژیم صهیونیستی و دولتمردان ایالات متحده طی ۳۶ سال گذشته، بیشترین ضربات را از ناحیه انقلاب اسلامی خورده‌اند و از همین روی از دست ملت ایران، بسیار عصبانی هستند، لکن از برخورد نظامی با ملت بزرگ ایران، عاجز و ناتوان بوده و قدرت چنین رویارویی را ندارند، بنابراین طی سالیان گذشته، فقط به تکرار زبانی ‌تهدیدات بسنده کرده و هرگز جرئت عملی کردن تهدیدات‌شان را به دلیل قدرت پاسخگویی ایران ندارند. آمریکایی‌ها به‌خوبی می‌دانند که ایران نه افغانستان است و نه عراق، بلکه یک قدرت غیر قابل محاسبه و اندازه‌گیری است. آنان ایران را قدرتی می‌بینند که از یک طرف در خلیج‌فارس، تنگه هرمز و دریای عمان و مناطق راهبردی پیرامونش تحرک بسیار بالایی دارد و بخشی از این تحرک و قدرت را در رزمایش سپاه در تنگه هرمز مشاهده کردند، و از طرف دیگر با اتصال سرزمینی از طریق عراق و سوریه، به یک قدرت تعیین‌کننده در سواحل مدیترانه تبدیل شده است. آمریکایی‌ها بخشی از قدرت سر پنجه‌های ایران در لبنان، سرزمین‌های اشغالی، سوریه، عراق و برخی از کشورهای دیگر در منطقه راهبردی غرب آسیا را مشاهده و تجربه کرده‌اند.

بنابراین رویارویی نظامی با چنین قدرتی برای آنان، یک کابوس وحشتناک است، فلذا حرف آن را می‌زنند، ولی جرئت عملی کردن تهدیدشان را ندارند. بر همین اساس می‌توان با صراحت و قاطعیت گفت مذاکرات هسته‌ای بین ایران و غرب، هیچ آلترناتیوی به جز خود مذاکرات نخواهد داشت. طولانی شدن مذاکرات از سال ۱۳۸۲ تاکنون، دلیل قاطعی بر درستی این ادعا است. اگر عقب برگردیم این سبک و نوع تهدیدات را آمریکایی‌ها، اروپایی‌ها و صهیونیست‌ها، در ده سال گذشته نیز داشتند و در این ده سال، این تهدیدات با تکرارش فقط بر وزن بی‌اعتباری‌اش افزوده شده است. این نوع نگاه به صحنه یک نگاه واقع‌بینانه است و در برق این نگاه واقع‌بینانه، غرب هیچ چاره‌ای جز پذیرش حقوق ملت ایران در پای میز مذاکره را ندارد و در صورت شکست هر دوره‌ای از مذاکرات، این غرب است که بیش از همه خسارت دیده و ضرر می‌کند. غربی‌ها یک روزی می‌خواستند در ایران، حتی یک دستگاه سانتریفیوژ هم نباشد، لکن اکنون قریب بیست هزار دستگاه سانتریفیوژ نصب شده است. غربی‌ها باید بدانند که این مسیر بازگشت‌ناپذیر است و معنای آن، این است که در ادامه این مسیر در آینده به جای ده‌ها هزار سانتریفیوژ صدها هزار را مشاهده خواهند کرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات