تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۰  ، 
کد خبر : ۲۷۶۲۱۳

راه جلوگیری از تحریف شخصیت امام/ /جواد رضایی

روش تحریف شخصیت بیشتر در زمانی انجام می‌گیرد که فرد در قید حیات نیست، اما افکار و اندیشه‌هایش همچنان زنده، پویا، بالنده، جاری و الهام‌بخش است و روزبه‌روز شکوفاتر می‌شود و منشأ حرکت‌های جدید ضداستکباری قرار می‌گیرد.

پایگاه بصیرت، امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) امسال در سالروز بزرگداشت رحلت امام راحل(ره) از دو منظر درباره امام خمینی صحبت کردند که چاشنی هشدار تأکیدانه در هر دو مشهود بود. منظر اول «تحریف شخصیت امام» و منظر دوم بیان «اصول مکتب فکری امام» بود. هر دو منظر به سبب پیوستگی تفکیک‌ناپذیر با انقلاب اسلامی و سرنوشت یک کشور و یک ملت اهمیت ویژه‌ای دارد که یادآوری چند نکته را در این‌باره ضروری می‌سازد:
۱ـ تفاوت شخصیت‌ها؛ رسم و آیین آفرینش چنین بوده و هست که انسان‌ها متولد می‌شوند و پس از مدتی زندگی در جهان خاکی، از دنیا می‌روند. با اینکه همه این تولدیافتگان، انسان هستند، با یکدیگر تفاوت‌های اساسی نیز دارند. یکی از این تفاوت‌ها تأثیری است که شخصیت و زندگی برخی آنها بر وضعیت دوران خودشان و احیاناً پس از آن می‌گذارد. نمونه شخصیت‌هایی که وجودشان بر جوامع تأثیر مثبت و منفی گذاشته، کم نیست. شناخت درست شخصیت‌هایی که دارای تأثیرات مثبت بوده‌اند، از این بابت اهمیت دارد که آنها مخالفان و دشمنانی دارند که نمی‌خواهند، وجود واقعی این شخصیت‌ها آن‌طور که بوده در تاریخ حفظ شود.
۲ـ دشمنی و مخالفت با شخصیت‌ها؛ آشکارترین جریان در تاریخ بشر، جریان حق و باطل است که به شکل ممتد و جبهه‌بندی‌شده در برابر یکدیگر در صفحه تاریخ حضور داشته و دارند. این جریان پایدار و مستمر از چنان اهمیتی برخوردار است که بعضاً زندگی دنیوی و اخروی براساس آن معنا و ارزیابی می‌شود. از آنجا که بزرگ‌ترین مانع بر سر جریان باطل، شخصیت‌های حق‌جو بودند و توده مردم قرارگرفته در زیر یوغ زورگویی و استبداد مستبدان و گردنکشان برای رویارویی با آنها، گوش به فرمان این شخصیت‌های برجسته و وارسته داشتند، جبهه باطل با آنها دشمنی درازپا و مستمری داشته تا به‌گمان خود بتواند از آثار آنها بر جریان ستم‌افروزی خود بکاهد.
۳ـ روش دشمنی و مخالفت؛ دشمنان برای مقابله با این شخصیت‌های فرزانه از روش‌های مختلف استفاده می‌کنند که دو روش آن مربوط به زمان حیات آنهاست. یکی از این روش‌ها «جبهه‌گیری بی‌پرده و آشکار» است که کینه‌ورزانه و براساس ادبیات تند صورت می‌گیرد و دیگری «تخریب» است که آشکاری و ادبیات تند روش پیش را ندارد و بیشتر بر دروغ و وارد کردن اتهاماتی استوار است که آن شخصیت با آن نسبتی ندارد، اما خطرناک‌تر از اینها، «تحریف شخصیت» است.
۴ـ تحریف شخصیت؛ روش تحریف شخصیت بیشتر در زمانی انجام می‌گیرد که فرد در قید حیات نیست، اما افکار و اندیشه‌هایش همچ��ان زنده، پویا، بالنده، جاری و الهام‌بخش است و روزبه‌روز شکوفاتر می‌شود و منشأ حرکت‌های جدید ضداستکباری قرار می‌گیرد. نفوذ عمیق چنین شخصیت‌هایی در دل مردم و عشق ورزیدن مردم به آنها، تمام دشمنی‌های رودررو و تخریبی را ناکام می‌گذارد، از این‌رو دشمنان‌شان به «تحریف شخصیت» آنها روی می‌آورند، تحریف شخصیت پس از رحلت این افراد بزرگ، بسیار خطرناک‌تر از زمان حیات‌شان است، زیرا آنها در زمان حیات‌شان با رفتارشان، حقایق را آشکار و از اندیشه و آرمان‌های‌شان دفاع می‌کنند، کاری که در فقدان‌شان به‌راحتی امکان‌پذیر نیست.
۵ـ ضرر بزرگ تحریف شخصیت؛ اهمیت و ارزش شخصیت‌های بزرگ که آنها را از دیگران متفاوت می‌کند به اندیشه و آرمان‌های‌شان است. این افراد، تمام ویژگی‌ها و سرمایه‌های شخصی‌شان را که با زحمت و مشقت فراوان به‌دست آورده‌اند، مقدمه تحقق اندیشه و آرمان‌شان قرار می‌دهند.
این رابطه بین هویت شخصیتی این افراد با اندیشه و آرمان‌شان سبب شده تا دشمنان به این نتیجه برسند که با تحریف شخصیت‌ها می‌توانند اندیشه و آرمان آنها را نیز تحریف یا از دور خارج کنند؛ از این‌رو، با حرص و ولع و با ترفندهای مختلف به سراغ «تحریف شخصیت» چنین افرادی می‌روند.
حال با ذکر این موارد باید آگاهانه و به شهادت تاریخ و اعتراف بسیاری از بزرگان و صاحب‌نظران، اعلام کرد، تاریخ پس از غیبت امام معصوم و منتظر شیعیان، و حتی در تاریخ بیدارگری جهان غیر از عصمت، هیچ صاحب اندیشه و عملی مشابه رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) در مسیر جریان حق و باطل، مقابل جبهه کفر، قد علم نکرد و راست‌قامت نایستاد و مبارزه نکرد و در قلمروی بزرگ و مهم چون ایران در برابر اربابان جریان باطل آن را بر زمین نزد. اندیشه تابناک و سوزان ضداستکباری امام(ره) با تابیدن بر رژیم سفاک پهلوی آن را سوزاند و جمهوری اسلامی را در ایران تأسیس کرد، اما انوارش در آن باقی نماند و به نقاط مختلف جهان تابید و بسیاری از زندگان و خفتگان رو به نابودی از ظلم استبداد را سرپا و بیدار کرد و ناقوس مرگ جهان‌خواران را به صدا درآورد. رحلت امام(ره) هم دریای عظیم به تلاطم‌درآمده انسان‌های به هوش‌آمده و آشناشده با افکار امام را آرام نکرد و مخالفان و دشمنان امام متوجه شدند که راه آرام ساختن این دریای به خروش‌آمده و رسیدن به منافع‌شان که در مفاهیم گوناگون معنا می‌شود، «تحریف شخصیت» امام بزرگوار است. از این‌رو، از داخل و خارج حرکت «تحریف شخصیت امام» را به شکلی بی‌صدا و بسیار خزنده آغاز کردند.
۶ـ راه جلوگیری از تحریف شخصیت؛ یکی از بزرگ‌ترین امتیازهای تحریف‌کنندگان شخصیت‌ها در زمان فقدان این بزرگان، فاصله زمانی است که همچون پرده‌ای ضخیم بر چهره آنها می‌افتد و اجازه نمی‌دهد، چهره آنها آن‌گونه که بوده، دیده شود. این فترت به تحریف‌کنندگان شخصیت‌ها این فرصت و امکان را می‌دهد که با پیرایه بستن و کاستن از ویژگی‌های برجسته شخصیت‌ها از آنها چهره‌ای را به نمایش گذارند که به جای معرفی آن شخصیت، نیات و خواسته‌های پلید آنها را بازتاب می‌دهد. تاریخ اسلام نمونه‌های زیادی از چنین چهره‌پردازی‌های فریبنده و تحریف‌های ویران‌کننده دارد و اگر درخشش تابناک و سیاهی‌ناپذیر بزرگان نبود و یاران وفادار و مؤمنی نبودند که از سر وظیفه به معرفی چهره واقعی این بزرگان بپردازند، معلوم نبود امروز چه تصویری از آن بزرگان در نزد مردم رایج شده بود. خوشبختانه پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی، بزرگمردی امر هدایت و راهبری جامعه را در دست گرفت که از همه لحاظ یار وفادار امام خمینی(ره) است و زمانی موضوع مهم «تحریف شخصیت امام» را مطرح کردند که از رحلت آن بزرگمرد زمان طولانی نگذشته تا کار تحریف شخصیت ایشان بر بداندیشان آسان شود و از آن مهم‌تر، شخص ایشان بهترین معرف شخصیت آن رجل الهی است و اگر «تحریف شخصیت» بسیاری از شخصیت‌ها نسبت‌هایی است که به آنها داده می‌شود و یا با زمینه‌سازی‌های پیچیده، آثار آنها به وادی سوق داده می‌شود که نظر تحریف‌کنندگان را تأمین کند؛ امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در حالی از شخصیت ناب و بدون خدشه امام(ره) صحبت می‌کنند که بر خلاف بسیاری که با بازی متنی تلاش می‌کنند امام دلخواه‌شان را به تصویر بکشند، با زندگی در کنار امام و مشاهده رفتار امام در همه تحولات، دقیق‌ترین و درست‌ترین تحلیل را از شخصیت امام ارائه می‌کنند که کاملاً با متون باقی‌مانده و غیردستکاری‌شده امام راحل(ره) انطباق دارد. امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) با طرح موضوع «تحریف شخصیت امام» و بیان برخی از ویژگی‌های برجسته امام خمینی(ره) و سپس بر شمردن برخی از «اصول مکتب فکری امام» رابطه معرفتی میان ویژگی شخصیتی امام و اصول مکتب فکری ایشان ایجاد کردند که راه «تحریف شخصیت امام» و نیز «قلب اصول مکتب فکری امام» را مشکل می‌سازد. به عبارت روشن‌تر، امام خمینی که امام خامنه‌ای معرفی کردند، الزاماً دارای مکتب فکری است که ایشان برخی از اصول آن را برشمردند و اصول مکتب فکری که ایشان برشمردند، الزاماً باید متعلق به شخصیتی باشد که امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) از امام خمینی(ره) ارائه کردند. پیوند محکم و هوشمندانه‌ای که امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) میان شخصیت امام خمینی(ره) و اصول مکتب فکری ایشان ایجاد کردند، کار «تحریف شخصیت امام» و «قلب اصول مکتب فکری» معظم‌له را بسیار سخت می‌کند و این راه و شیوه‌ای است که دلدادگان امام عزیز(ره) باید آن را تثبیت و محکم‌تر کنند. ان‌شاءالله
جواد رضایی

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات