چه کار کنیم که از دنیا و مافیها آزاد شویم؟

پایگاه بصیرت، حجت الاسلام والمسلمین کاظم صدیقی در جمع پایوران نیروی دریایی سپاه در موضوع عوامل اصلی عروج انسان به سخنرانی پرداخت  و گفت: اگر پاکی طینت، پاکی نیت و پاکی قلب داشته باشیم می‌توانیم صعود کنیم. متن کامل این سخنرانی در ذیل می آید:

تقوا، توسل و مجاهده عامل اصلی عروج انسان است

 " یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ " در این آیه کریمه‌ از سوره مبارکه بقره به راه های رسیدن به فلاح اشاره شده است. فلاح به معنی رستگاری است که دو معنا دارد یک معنا رستن و معنای دیگر رها شدن است رشد و رهایی در کنار هم مفهوم فلاح را به خود می گیرند.
با مثالی بارز می توان به هسته میوه اشاره کرد؛ هسته که در دل زمین قرار داده می‌شود آرام آرام باز شده  به صورت نهال در می‌آید اولین جوانه‌ای که می‌زند  "فلح" می‌گویند به این معنا که خودش را بالا کشید و از آن فضای تاریک و ظلمانی خود را خلاص کرد.
اما بر حسب روایات این عالم برای ما نسبت به عالم برزخ و آخرت مثل نسبت جنین در رحم مادر نسبت به عالم دنیا است. سعادت های ما این است که موقع احتضار چشممان  به جمال امیرالمومنین و ائمه اطهارعلیهم السلام  باز شود آن زمان متوجه می‌شویم که در چه مکان تنگ و تاریکی بودیم و در آن جا چه وسعت، نور و جاذبه‌هایی وجود دارد که در این دنیا از آنها خبری نبوده است.
در قرآن کریم آمده است که:" وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا " "خداوند متعال شما را رویاند" مَثَل انسان مَثَل درخت است درخت اگر رشد کرده و شاخ و برگ پیدا کند و به ثمر بنشیند شایسته رسیدگی است اما اگر رشدی نداشت، ریشه‌دار نبود و شاخ و برگ و ثمری نداشت برای سوزاندن خوب است بنابراین آن درخت را قطع می‌کنند و به صورت چوب درآورده و می‌سوزانند.
خداوند ما را برای رویش در این عالم آفریده است در آیه " إِلَیهِ یصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیبُ " خدا از کلمه و واژه صعد استفاده کرده است، کلمه طیب نیز به معنی جان، نیت و طینت پاک است .این آیه به این معناست که انسانی با طینت پاک به سوی خداوند منان بالا می‌رود .
افرادی که خباثت ذاتی دارند صعودشان مشکل است، انسان باید طینت پاک داشته باشد " كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ. وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ. كِتَابٌ مَّرْقُومٌ. يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ " در روایات آمده است: " شِيعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِينِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلايَتِنا يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا ويَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا " شیعیان ما از زیادی طینت ما آفریده شده‌اند به این معنا که خداوند متعال وجود مبارک امیرالمومنین و ائمه را که به وجود آورده، آن چه که از خلقت آنها اضافه آمده است را  در خلقت ما قرار داده است " عجنوا بماء ولایتنا" آن روزی که خمیرمایه آدمی را درست می‌کردند تا شکل ما را بسازند از چشمه جوشان ولایت امیرالمومنین در گِل ما ریختند.
البته زنا زاده‌ها از این نعمت محرومند، حرامزادگی سه علامت دارد اول بداخلاقی است انسان‌های حرامزاده بددهن و بداخلاق هستند دوم علاقه شدید به دامن‌های آلوده است به ناموس خودش توجه ندارد به ناموس دیگران توجه دارد و سومین خصلت زنازاده بغض امیرالمومنین است زنازاده با امیرالمومنین جور نیست طینتش ناهماهنگ است.

طینت شیعه مجذوب وجود امیرالمومنین

اما در طینت شیعه چیزی قرار گرفته که به وجود حضرت امیر جذب می‌شود و با وجود مبارک ایشان سنخیت دارد اگر آهن ربا را در یک ظرف خاک و براده آهن قرار دهید خاک را جذب نمی‌کند اما براده‌های آن را از لا به لای خاک‌ها جذب می‌کند. ما هم اگردر خاک‌های عالم غلطیده باشیم جذبه امام زمان را می‌گیرد( کسانی که طینتشان با ولایت امیرالمومنین و ائمه اطهار عجین شده است راهی برای مقابله با ولایت ندارند.)نا مفهوم اینکه عده ای  با ولایت مقابله می‌کنند به هیچ عنوان علامت خوبی نیست امیرالمومین فرمودند که من اگر دماغ شیعیان خودم را با شمشیر بزنم که با من بد بشوند بد نخواهند شد یعنی اگر شیعه را تیکه تیکه کنند باز هم دم از علی می‌زند و همچنین فرمودند اگر تمام دنیا را یک لقمه کنم و در دهان منافق بگذارم که مرا دوست داشته باشد امکان ندارد مرا دوست داشته باشد.

نوریان مر نوریان را طالبند              ناریان مر ناریان را جاذبند

 سنخیت خیلی مهم است شما جرا روضه‌خوان امام حسین را دوست دارید این به خاطر وجه مشترک ما است ما با هم سنخیت داریم ریشه ما یکی است در وجود ما یک چیز مشترک است الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَـذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ

نیت ناخالص باعث سقوط انسان می شود

إِلَیهِ یصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیبُ به معنای طینت پاک بودها که اساس تکوین انسان است دومین معنای کلمه طیب نیت انسان است نیت پاک بالا می‌رود اما اگر نیت خالص نباشد بالا نمی‌رود اگر انسان شب و روز نماز بخواند ولی نیتش خدا نباشد نه تنها این نماز بالا نمی‌رود بلکه موجب سقوط انسان به گودال‌های جهنم نیز می‌شود.
" فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ الَّذِينَ هُمْ يُرَاؤُونَ " یرائون به معنای ریا است خداوند می‌فرماید وای بر نمازگزارانی که یا نسبت به نمازشان بی اعتنا هستند یا اینکه نماز می‌خوانند ولی ریا می‌کنند" برای جلب نظر دیگران نماز می‌خوانند یا نماز را طولانی می‌کنند یا قرائت نماز را طوری می‌خوانند که دیگران از آنها تعریف کنند.
به هر شکل وقتی نیت انسان ناخالص شد نه تنها رشد نمی‌کند بلکه سقوط هم می‌کند امام رضا علیه السلام فرمودند:" بالاخلاص يكون الخلاص " به وسيله اخلاص ‍ است كه انسان از اسارتها آزاد مى شود. سعی کنید عبادت‌هایتان را محض رضای خداوند انجام دهید به هیچ کسی جز خدا توجه نکنید.
اما اگر اخلاص نباشد فرد دچار خسران دنیا و آخرت می شود. حتی اگر یک روحانی اخلاص نداشته باشد و هدفش جلب نظر عبد باشد خسر الدنیا و الاخرة می‌شود.
به عنوان مثال کسی که بالای منبر نشسته دلهای مستمعینش پر می‌زند برای خدا ولی خود شخص نظرش این باشد که حرفی بزند که بنده‌های خدا خوششان بیاید باید گفت که  این شخص بدبخت است با منبر او عده‌ای به بهشت می‌روند و خودش جا می‌ماند.

دروغ گفتن  از شراب خوردن بدتر است

ترک گناه را برای خدا انجام دهیم اگر انسان آلوده نشود خود نعمت بزرگی است انسان برای این که پیش مردم آبرویش نرود نگاه به نامحرم نکند باز هم از یک شر در امان بوده است از تیر شیطان در امان مانده است چرا که " النَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبليسَ" نگاه تیری از تیرهای شیطان است اگر کسی در معرض نبود و تیر نخورد بالاخره سالم مانده است اما وقتی انسان به خاطر مردم نگاه نکرده نباشد رشد ندارد تیر به او نخورده ولی ترقی هم نکرده است.
وقتی که زمینه غیبت و دروغ فراهم است اگر انسان از ترس آبرو دروغ نگوید و غیبت تنها از گناه دروغ در امان بوده اما پیشرفتی نکرده است دروغ از گناهانی است که در جامعه ما متداول شده و متاسفانه از شراب بدتر است.
پیامبر فرمودند: خداوند متعال تمام رذائل، بدیها و زشتیها را در یک محبس و زندانی حبس کرده است در آن را هم قفل کرده است شراب کلید این در است کسی که شراب می‌خورد در همه بدیها به رویش باز است اما دروغ بدتر از شراب است.
از مرحوم مدرس(ره) اخیرا کتابی با عنوان گنجینه خواب چاپ شده است که در آن نوشته است: کوروش به ماموران خود دستور داده بود نظارت کنند تا هر کسی در حکومتش دروغ گفت او را اعدام کنند این حکایت از یک کفایت برمی آید نظامی که به مردمش دروغ بگوید یک نظام ارزشی نیست باید مسئولان با مردم شفاف باشند صداقت داشته باشند دروغ اساس جامعه را متزلزل می‌کند و اعتقادات را از بین می‌برد .
اگر کسی به خاطر این که دروغ موجب بی‌اعتمادی می‌شود دروغ آبروی انسان را دیر یا زود می‌برد دروغ نمی‌گوید خوش به حالش اما اگر برای خدا نباشد بالا نمی‌رود لذا وقتی گناه نمی‌کنید نیت خدا کنید.
نیت کنید چون گناه ما را از خدا دور می‌کند گناه ما را نجس می‌کند گناه ما را از چشم خدا می‌اندازد گناه نمی‌کنیم قربة الی الله گناه نکنیم چشمتان را برای خدا پاک نگاه دارید زبانتان را برای خدا حفظ کنید برای خدا به خانواده و بچه‌هایتان محبت کنید قصد خدا کنید جون وقتی قصد خدا باشد صعود پیش می‌آید انسان پرواز می‌کند اخلاص بالی است که انسان را بالا می‌برد.

جان پاک با طینت پاک فرق دارد

الیه یصعد الکلم الطیب تا اینجا به طینت پاک و نیت پاک اشاره کردیم مورد بعدی جان پاک است جان پاک با طینت پاک فرق دارد گاهی طینت پاک است و انسان حلال زاده است در خمیره‌اش هم محبت ائمه اطهار علیهم السلام وجود دارد اما بیماری حسد در جانش وجود دارد و او را ناپاک کرده است.
میرزا جواد آقای ملکی تبریزی استاد حضرت امام، عارف واصل و فقیه روشن ضمیر که بعد از وفاتش هم بعضی از بزرگان ما از ایشان فیض می‌گیرند 3 کتاب دارند یکی کتاب المراقبات است المراقبات 3-4نوع ترجمه شده است.
کتاب المراقبات برنامه روز و ماه انسان است انسانی که آخرتی در پیش دارد اگر بخواهد گنج‌های هر روز را برای آخرت شناسایی  و ذخیره کند باید این کتاب را داشته باشد .
کتاب دیگری به نام اصرار الصلوة دارند این کتاب بعضی از پیروزی‌هایی را که برای میرزا جواد آقا پیش آمده از این عالم عبور کرده به وادی معرفت راه پیدا کرده را بیان می‌کند این که چطور ایشان به عالم تجرد رسیده است و از عالم ماده پاکش کرده‌اند به طور کامل بیانشده است

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند           واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

به مرحوم میرزا جواد آقا در دل شب آب حیات دادند از چشمه معرفت به او دادند و حجاب‌های مادی را از او گرفتند. این بزرگوار در کتاب اصرار الصلوة می‌نویسد که اگر کسی لباسش نجس باشد حق نماز خواندن با آن لباس را ندارد با لباس نجس نماز خواندن باطل است بعد می‌گوید بدن انسان هم لباس انسان است اگر در بدن انسان هم نجاست بود نمی‌تواند با این بدن نماز بخواند باید نمازگذار خود را تطهیر کند بعد نماز بخواند.
میرزا جواد آقا می‌گویند وقتی لباس ما نجس بود حق ورود به خدا را نداشتیم خدا اجازه نداده ما با نجاست لباس به حضور او برویم و با او حرف بزنیم نجاست دل به حسد است به رذائل اخلاقی است وقتی انسان با حسد نماز بخواند نمازش بالا نمی‌رود.
سه مرحله را تا اینجا بیان کردیم اول باید طینت پاک باشد دوم نیت  پاک باشد و سوم دل باید پاک باشد الیه یصعد الکلم الطیب. بعضی چیزها برای ما افسانه است ولی در حقیقت واقع شده است.
علامه طباطبایی می‌گویند که من در مسجد سهله بودم تلاوت قران میکردم رسیدم به این آیه" و رفعناه مکانا علیا" ( این آیه در مورد حضرت ادریس است می‌گوید در مقام ادریس بودم مقام ادریس در مسجد سهله است مسجد سهله خانه امام زمان است حضرت وقتی ظهور می‌کنند منزلشان مسجد سهله است نماز جمعه ایشان مسجد کوفه است تمام زندگی ایشان در مسجد سهله است زندگی حضرت ابراهیم و حضرت ادریس هم آنجا بوده است) می‌گوید وقتی به این آیه رسیدم دیدم خداوند متعال مرا به آسمانها برد بدنم همانجا بود ولی خودم در آسمانها سیر می‌کردم الیه یصعد الکلم الطیب انسان صعود می‌کند انسان پرواز می‌کند اوج می‌گیرد و بالا می‌رود به شرط پاکی پاکی طینت، پاکی نیت و پاکی قلب اگر این سه پاکی را داشته باشیم می‌توانیم صعود کنیم.

عمل صالح ضمیمه جان پاک شود

باید جان پاک باشد عمل صالح هم  ضمیمه‌ آن شود  هر عمل صالحی که انجام می دهیم اگر جانمان پاک باشد یک قدم صعود می‌کنیم الصلوة معراج المومن ما با نماز خواندن و با تلاوت قران بالا می‌رویم جان پاک صعود می‌کند و عمل صالح پله‌های ترقی صعود است و در هنگام مرگ اوج خلاصی و پرواز او است بنابراین انسان اینگونه رستگار می شود.
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود          ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
ایمان و عقل ترمز انسان است

چه کار کنیم که از دنیا و مافیها آزاد شویم؟ این آیه کریمه‌ای که در ابتدای سخن گفتم  نسخه‌ای است که خدا برای ما پیچیده است که در آن سه مطلب را موجب رهایی و رشد معرفی کرده است " یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله " اولین مطلب تقوا است تقوا یعنی مواظب خود بودن ر��ا نبودن.
بعضیها در زندگی رها هستند هر حرفی که به دهانشان بیاید می‌زنند هیچ ملاحظه‌ای ندارند از غیبت باشد ، دروغ باشد ، مردم آزاری و ... ابایی ندارند هر چه که به ذهنشان برسد انجام می‌دهند چه عصبانیت با خانواده چه تحقیر کردن مومن و  چه هر گناه دیگری که باشد برایش فرق نمی‌کند هیچ ابایی از گناه کردن ندارد کنترل ندارد پس بی تقوا است.
تقوا یعنی این که ایمان و عقل ترمز انسان است عقل و محبت خداوتد و ائمه اطهار مثل کنترل انسان هستند چرا که انسانی که اهل بیت را دوست دارد نمی‌خواهد ایشان از او ناراضی باشند تمام اعمال ما زیر نظر امام ما است.
شخصی به خدمت امام صادق علیه السلام آمد حضرت فرمودند پرونده شما را این هفته دیدم روز پنج شنبه به دیدن پسر عمویت رفتی ما را خوشحال کردی هر کار خیری که ما انجام می‌دهیم امام زمان خوشحال می‌شود چه انگیزه‌ای بالاتر از این که امام زمان ما از ما راضی باشد خودمان را ملزم کنیم که گناه نکنیم چرا که گناه ما ایذاء امام زمان است حضرت از گناه ما ناراحت می‌شوند گریه می‌کنند و از ما می‌رنجند و گاهی به کلی رابطه خود را با ما قطع می‌کنند.
شخصی با امام صادق علیه السلام رفت و آمد داشت یک روز در مدینه با حضرت در حرکت بودند یکی از خدمتکارها کاری کرد که این فرد عصبانی شد و به او فحش ناموسی داد امام علیه السلا فرمودند تا عمر دارم با تو حرف نمی‌زنم گاهی انسان یک حرفی می‌زند امام زمان تا عمر دارد با انسان قهر می‎کند.
" قل ما اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی " کسی عشقش علی و اولاد علی باشد عاشق امام زمانش باشد چطور جرات می‌کند حرف بد بزند یا کار بد کند نگران نمی‌شود که حضرت با او قهر کند مسئله محبت، مسئله ایمان است انسان با تقوا در این سنگرها محفوظ می‌ماند اینها مانند سپر هستند که نمی‌گذارند تیر شیطان به انسان بخورد.

مثل ولایت مثل کعبه است

کسی که در سنگر باشد اسیر نمی‌شود اگر انسان تقوا داشته باشد یعنی اهل حرام نباشد نه چشمش آلوده شود نه اعضا و جوارحش آلوده شود نه حسد داشته باشد که دلش آلوده شود ولی ولایتمدار نباشد پرچم نظام را قبول نداشته باشد فایه ای ندارد در روایت آمده است اگر کسی عمر حضرت نوح را داشته باشد یعنی شبها شب زنده داری کند و روزها هم روزه بگیرد در مبارزه با دشمنان هم کشته شود اما ولایت را قبول نداشته باشد خداوند به اندازه پر مگسی از او قبول نمی‌کند.
مثل ولایت مثل کعبه است به حضرت امیرالمومنین(ع) گفتند چرا شما قبلا نیامدید پیش ما که ما با آنها بیعت نکنیم حضرت امیرعلیه السلام فرمودند که مثل امام مثل کعبه است مردم باید به سراغ کعبه بروند نه این که کعبه به سراغ مردم بیاید کسی که ولایت ندارد پشت به قبله نماز می‌خواند هر قدر هم که نماز بخواند ولی پشت به قبله باشد ارزشی ندارد.
ولایت نظام توحیدی ، انسجام خلایق و هماهنگی همه موجودات است خداوند همه چیز را با محور خلق کرده است منظومه ما محور دارد مدار سیارات به دور خورشید تنظیم شده است اگر این محوریت از آنها گرفته شود تمام اینها می‌ریزند باقی نمی‌مانند ریزترین چیزی که بشر کشف کرده است یعنی اتم هم محور دارد تک قطبی است چگونه ممکن است که خداوند متعال برای بشر قطبی قرار نداده باشد ولایتی برایش تعیین نکرده باشد؟
عالم تکوین برای ما درس است ما جدای از عالم تکوین نیستیم ما یک قطره‌ای از این دریا هستیم  و به این خاطر است که خداوند متعال بعد از تقوا می‌فرماید " يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيلة و جاهدوا في سبيله لعلّكم تفلحون " اگر شما تقوا داشته باشید ولی توسل نداشته باشید بین خدا و خودتان به دنبال یک آبرومند نگردید واسطه فیض را پیدا نکنید به فلاح نمی‌رسید توسل راه رسیدن به فلاح و خلاصی است.
یکی از آیاتی که در مورد حضرت آدم آمده است این است: " فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ‌ " این کلمات را سنیها هم نقل کرده‌اند حضرت آدم چهل سال که گریه کرد و دلش نرم شد دلش را که بارگاه خداوند است چهل سال با گلاب ناب اشک شستشو داد شفاف که شد جبرئیل آمد دست آدم را گرفت و کنار حجر الاسود برد و به او تعلیم داد که بگوید الهی یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمه یا محسن بحق الحسن و یا قدیم الاحسان بحق الحسین نام مبارک امام حسین(ع) را که برد دلش آرام شد و گریه‌اش شدید شد از جبرئیل سوال کرد چه رمزی در این نام پنجم بود جبرئیل هم آنجا برای حضرت آدم روضه خواند.
نجات ما در جبهه‌ها توسل بود رمز یا فاطمة الزهرا و رمز یا علی در جبهه ما را نجات می‌داد توسل همیشه موجب نجات است تقوای بدون توسل هیچ خاصیتی ندارد.
سومین عامل مجاهده است، تقوا، توسل و مجاهده سه پایه و عامل اصلی عروج انسان است اگر این سه را داشتیم رستگار می‌شویم.