تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۱  ، 
کد خبر : ۲۷۷۱۷۲
وقتی نزدیکان احمدی‌نژاد به فکر تاسیس حزب می‌افتند؛

مخالفان تحزب به دنبال حزب


رضا دهکی

گروه سیاسی: وقتی کامران باقری لنکرانی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت نهم در مصاحبه‌ای از عدم ارتباط با حزبی جدید با نام «یکتا» را داد، توجه‌ها به فعالیت چراغ خاموش بانیان این حزب برای حضور در عرصه سیاسی کشور جلب شد. «جبهه یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی» نام تشکلی از برخی وزرا و مدیران دولت‌های نهم و دهم است که با عنوان یاران احمدی‌نژاد شناخته می‌شود. کسانی که با بهره‌مندی از سودای شهرت، هوای نمایندگی دوره دهم مجلس شورای اسلامی را دارند و تلاش می‌کنند به جای کار پراکنده و جزیره‌ای، خود را در قالب یک ساختار و جبهه سیاسی جدید بازتعریف کنند؛ بازتعریفی که هم بتواند از ضعف‌های دولت احمدی‌نژاد فرار کند و هم از محبوبیت و سبد رای احتمالی وی در بخش‌هایی از جامعه بهره برد.

محمود احمدی‌نژاد جزو چهره‌های سیاسی است که به کار حزبی اعتقادی ندارد و این را بارها با گفتار و رفتار خود نشان داده است. رئیس‌جمهوری دولت‌های نهم و دهم با ادعای طرح گفتمانی جدید در فضای سیاسی، حتی از حامیان اصولگرای خود فاصله گرفت و تلاش کرد خود را وابسته به هیچ جریان سیاسی نداند. احمدی‌نژاد در دوران ریاست جمهوری‌اش در همایشی با حضور مسوولان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، درباره کار حزبی و تحزب گفت: «آرمان ما کجاست؟ آیا انقلاب کردیم که یک عده یک زمانی حکومت کنند و بعد آن عده کنار بروند و عده دیگر بیایند و چند حزب و دسته ایجاد شود؟ آیا برای این امر نیاز بود آن‌قدر مجاهدت و فداکاری شود و شهید داده شود؟

از روزی که جناح‌بندی درست شد فاتحه برخی از آرمان‌ها خوانده شده است و این مساله چقدر ضربه زد». وی همچنین گفت: «نظام یک حزب بیشتر ندارد و آن حزب حقیقی است. البته دیگران نیز آزاد هستند که فعالیت کنند مخالف نیستیم، ولی اصالت ندارند. ولی یک حزب بیشتر نیست و آن حزب ولایت و انقلاب است. از روزی که انقلاب را دو شقه کردند برخی از آرمان‌های الهی را در داخل خفه کردند». این اظهارات در کنار رویکرد عملی احمدی‌نژاد به ادامه حضور در فضای سیاسی نشان می‌دهد که وی قائل به کار حزبی نبوده و نیست.

تغییر نظر پایداری‌ها درباره کار حزبی

علاوه بر خود احمدی‌نژاد، جبهه پایداری به عنوان اصلی‌ترین حامی وی در جریان اصولگرایی، در ابتدای فعالیت خود اعلام کردند که به تحزب اعتقادی ندارند و وارد فعالیت حزبی نمی‌شوند. این روند بی ارتباط با اظهارات آن زمان آیت‌الله مصباح یزدی، پدر معنوی جبهه پایداری نبود. وی در زمان تشیکل جبهه پایداری تاکید زیادی داشت که این تشکل سیاسی به سمت حزب شدن حرکت نکند؛ چه آن که او از گذشته‌های دور مخالف تحزب‌گرایی بود. او خود بر این مسئله تصریح کرده و روزهای آغازین شکل‌گیری حزب جمهوری اسلامی را به یاد آورده است: «عضویت در یک حزب یا گروه یا دسته وابستگی فکری و علاقه غیرعقلانی می‌آورد. برای همین در همان اوایل انقلاب که شهیدبهشتی همراه دوستانش حزب جمهوری اسلامی را تشکیل دادند، چون تعهد حزبی را مغایر با ارزش‌ها و باورهای دینی می‌دانستم، به عضویت آن در نیامدم». وی همچنین در باب نقد مدل حزبی این گونه گفته است: «این یک مدل غربی است با مقدماتی که تعریف خاصی دارد و این در واقع یک الگوگیری از تفکر غربی بود،.

تعارف نمی‌کنیم اما اینکه به فکر این باشیم که ارتباطات بر یک اساسی باشد که با بینش‌های اسلامی سازگارتر باشد، عوامل رشد درش بیشتر باشد، سوءاستفاده در آن کمتر باشد، گروه‌گرایی در آن کمتر باشد، خلاصه عوامل ایجابی و مثبت‌اش زیاد باشد و زمینه رشد ارزش‌های اسلامی در آن فراوان‌تر باشد، در این زمینه‌ها کم کار کردیم. پس تاکید بر این است که ما باید تشکل‌هاى دینى قوى داشته باشیم، اما نه با مدل غربىِ حزب. ما در اسلام مدل حزب نداریم. این‌ها همه از غرب است». آیت‌الله مصباح یزدی در جایی دیگر نسبت به برخی تلقی‌های نادرست نیز به شدت هشدار می‌دهد: «دسته دسته و گروه گروه شدن، یک عذاب الهی است، نه یک هنر یا خدمت تا کثرت‌گرایان(پلورالیست‏ها)، به نام توسعه سیاسی، آن را به مردم هدیه دهند». البته بعدها هم نظر آیت‌الله مصباح در این زمینه تغییر کرد و هم نظر پیروانش در جبهه پایداری! به دنبال نقش این جبهه در انشقاق اصولگرایان که در نهایت به شکست سخت این جناح در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 رسید، اصولگرایان به خطر این افتراق به ویژه در زمانه مورد اقبال قرار گرفتن اعتدالگرایان و حضور دوباره اصلاح‌طلبان توجه ویژه‌ای نشان دادند و در این میان نقش جبهه پایداری را در این روند از یاد نبردند.

نتیجه این بود که هر چند برخی گروه‌های اصولگرا به هر قیمتی حاضر به ائتلاف با پایداری‌ها بودند، برخی دیگر چهره‌ها و گروه‌های اصولگرا که مشی معتدل‌تری دارند، علاقه‌ای به ائتلاف با تندروهای اصولگرایی نشان نمی‌دهند. همین مساله باعث شد که جبهه پایداری نیز به فکر حزب شدن بیفتد و اعضای این جبهه نیز تلاش کردند منظوری موافق رویه جدیدشان از اظهارات پیشین آیت‌الله مصباح درباره تحزب ارائه کنند. با این حال روند حزب شدن جبهه پایداری که تا چند ماه پیش هر روز خبرهای جدیدی از روند آن به گوش می‌رسید، متوقف شد و به نظر می‌رسد این تشکل سیاسی اصولگرا به روند خود در قالب جبهه ادامه دهد و در عوض تمرکز خود را بر شعار وحدت گذاشته تا شاید لااقل در سنگری مشترک با چند گروه سیاسی دیگر اصولگرا وارد انتخابات شود و داعیه اثرگذاری‌اش بر جریان اصولگرایی را حفظ کند.

حزب مدیران بی‌اعتقاد به تحزب

حال برخی وزرا و مسوولان دولت های نهم و دهم این روزها دور هم جمع شده اند و در قالب تشکلی جدید، عزم خود را برای فعالیت حزبی آن هم در موسم انتخابات جزم کرده‌اند و با عنوان «جبهه یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی» و با نام اختصاری «یکتا» گرد هم آمده‌اند. البته هنوز هیچ منبع رسمی ارایه درخواست یاران دولت نهم و دهم برای اخذ مجوز فعالیت از کمیسیون ماده 10 احزاب را تایید نکرده است. با این حال در این گروه نام‌هایی همچون فریدون عباسی معاون رئیس‌جمهوری و رئیس سازمان انرژی اتمی در دولت دهم، مسعود زریبافان معاون رئیس‌جمهوری و رئیس سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران در دولت دهم، مصطفی محمدنجار، طریقت منفرد، حمیدرضا حاجی بابایی و کامران دانشجو وزرای کشور، آموزش و پرورش و علوم دولت دهم و برخی استانداران دولت سابق به چشم می‌خورد.

هر چند نام باقری لنکرانی نیز در این مجموعه شنیده می‌شد، وی در مصاحبه‌ای خود را عضو جبهه پایداری دانست و هرگونه ارتباط با یکتا را تکذیب کرد. این مجموعه زمانی جالب توجه می‌شوند که بدانیم دولت‌های نهم و دهم و رئیس‌جمهورش هیچ اعتنا و توجهی به کار حزبی نداشته‌اند. حتی اگر آن‌ها را جدا از رویه فعلی احمدی‌نژاد بدانیم، محمدنجار به عنوان یکی از چهره‌های اصلی یکتا در طول تصدی وزارت کشور به عنوان متولی امور احزاب، نه تنها توجهی به تحزب نداشت که سنگ‌های بزرگی همچون تعطیلی خانه احزاب – که این روزها در دولت یازدهم در حال بازگشایی است – را بر سر راه آن انداخت. سوال این جاست که چه چیزی باعث رویکرد این افراد به تحزب شده است؟

حزبی برای یک فصل

وجود احزاب انتخاباتی در فضای سیاسی ایران چیز بی‌سابقه‌ای نیست. هر یک از چهره‌هایی که در ارتباط با یکتا مطرح هستند، تنها یک محور اشتراک دارند و آن حضور در دولت احمدی‌نژاد است. این در حالی است که عملکرد دولت پیشین در طول دو سال گذشته محل انتقادهای فراوانی بوده است. در نتیجه این گروه نزدیک به احمدی‌نژاد ناچارا باید گروهی را با طرز نگاه و تفکر سیاسی جدیدی معرفی کنند که در عین برائت‌جویی از رویکردهای مورد انتقاد احمدی‌نژاد و دولت‌های نهم و دهم – که خود نیز عضو آن بودند – از نقاط محبوبیت آن نیز استفاده کنند. به نظر می‌رسد این عده بهترین راه را تشکیل یک حزب جدید دانسته‌اند. نکته‌ای که در این میان باید مشخص شود، نگاه رسمی این حزب درباره جایگاه سیاسی‌شان است.

همچنین آن‌ها باید موضوع مشخصی درباره دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی ارائه کنند. با توجه به این که کمتر از 9 ماه به انتخابات مجلس دهم باقی مانده است، این جمع برای عرضه صریح مواضع خود فرصت زیادی ندارد. همچون بسیاری اظهارنظرهای سیاسی نزدیکان احمدی‌نژاد، نمی‌توان روی اظهارات عبدالرضا داوری، مشاور رسانه‌ای وی در گفت‌وگو با ایرنا در مورد رد ارتباط رئیس‌جمهوری دولت نهم و دهم با این عده از وزرا و مدیران سابقش و حزب یکتا حساب کرد و شاید آینده صحت بی‌نظری نزدیکان احمدی‌نژاد به کار حزبی بیشتر مشخص شود. باید دید رویکرد یکتا به دولت سابق و فعلی، جای‌گیری در فضای سیاسی میان مثلث اصولگرایان، اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان و در نهایت ارتباطشان با محمود احمدی‌نژاد چگونه خواهد بود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات