تاریخ انتشار : ۳۱ تير ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۰  ، 
کد خبر : ۲۷۷۴۰۵

فراموشخانه نیکوزیا و برلین


محمدمهدی نوریه

دوم خرداد 76 نقطه عطف عجیبی در پرونده انقلاب اسلامی است. اتفاق مهم انتخاب محمد خاتمی، وزیر ارشاد اسبق دولت‌های هاشمی و میرحسین موسوی به عنوان رئیس‌جمهور ایران است. خاتمی که با شعار ضدیت با فضای خفقان دوران هاشمی رفسنجانی روی کار آمده است، تمام و اکثر مناصب اصلی را میان کارگزاران هاشمی تقسیم می‌کند. اما از سوی دیگر نئومتفکرهای دوم خردادی فضای دولت خاتمی را بهترین فرصت برای ایجاد حلقه دوستی میان خود و متفکران آمریکایی و نظریه‌پردازان سازمان جاسوسی آمریکا یعنی CIA و احزاب قدیمی طرد شده از سوی امام و مردم مانند نهضت آزادی می‌دانند. دور هم جمع شدن حاضرین در قدرت و متفکران CIA و اعضای گروهک‌های مخالف جمهوری اسلامی در ایران ممکن نبود. به همین خاطر جلسات عمدتاً در خارج از ایران و به صورت سمپوزیوم‌ها و نفرانس‌ها برگزار می‌شد. در این پرونده قصد بررسی دو کنفرانس مهم را داریم؛ «کنفرانس قبرس» و «کنفرانس برلین» که در سال 78 و 79 برگزار شد. سال‌هایی که اوج التهاب‌‌آفرینی تجدیدنظرطلبان در کف خیابان و دانشگاه و مجلس بود.

نیکوزیا قبرس، اوج همکاری CIA و مشارکت

در جولای 1999 برابر با 27 تا 30 خرداد 1378 کنفرانسی در نیکوزیای قبرس تحت عنوان «ایران در قرن بیست و یکم، استمرار و تغییر» برگزار شد. کنفرانس قبرس با کارگردانی حسین علیخانی بود که بسیاری از چهره‌های رسانه‌ای حلقه‌های کیان و سلام و دیگر گروه‌ها در آن حضور داشتند. کنفرانس از سوی بنیاد مجهول‌الهویه «گفت‌وگوی جهانی» برگزار گردید و در آن عناصر مهم اطلاعاتی، سیاسی دولت آمریکا شرکت و فعالیت داشتند. این کنفرانس اولین نقطه اتصال عناصر داخلی رابطه‌جو با مقامات آمریکایی و عوامل اطلاعاتی آمریکا بود. از آمریکا شخصیت‌هایی نظیر گری سیک مشاور امنیت ملی آمریکا، ریچارد مورفی معاون وزارت خارجه آمریکا، ویلیام میلر مسئول امور ایران سازمان اطلاعات آمریکا و مدیر بنیاد آمریکایی جست‌وجو در زمینه‌های مشترک و ساموئل  هانتینگتون استراتژیست مشهور آمریکا حضور داشتند. از ایران هم اشخاصی همچون ابراهیم یزدی، دبیرکل گروهک غیر قانونی موسوم به نهضت آزادی، عزت‌الله سحابی، از چهره‌های موسوم به ملی ـ مذهبی، عمادالدین باقی و شمس‌‌الواعظین، نویسندگان روزنامه‌های زنجیره‌ای توقیف شده، علوی‌تبار و عباس عبدی، اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت، حسین بشیریه، اعظم طالقانی، شهلا شرکت، علی حکمت، شعله سعدی، صالح‌آبادی، نقیب‌زاده، سیف‌زاده، فاضل میبدی و موسوی‌بجنوردی حضور داشتند.

در کنفرانس مذکور، هادی سمتی و ناصر هادیان، ریاست دومین کنفرانس را بر عهده می‌گیرند و برخی از اشخاص مانند سحابی، صالح‌آبادی و عبدی به سخنرانی می‌پردازند که در این میان، سخنرانی عباس عبدی، عضو ارشد حزب مشارکت، بیش از سخنان دیگر مدعوین مورد توجه مقامات آمریکایی قرار می‌گیرد.

گری سیک عنصر نشان‌دار سازمان جاسوسی آمریکا در این اجلاس نقش بسیار فعالی ایفا می‌نماید و برخوردهای گرم و صمیمانه او با برخی همچون شمس‌الواعظین و هادیان موجب تعجب حاضران در اجلاس می‌گردد.

عزت سحابی درباره این اجلاس می‌گوید: «من چیزی که از آن کنفرانس مشاهده کردم، این بود که در جلسات علنی و پانل‌ها هر کسی حرف‌هایی می‌زد ولی روابط و صحبت‌های خاصی در اتاق‌های خصوصی اشخاص صورت می‌گرفت که از دید دیگران پنهان بود. آقای شمس‌الواعظین خودشان تعریف کردند که آقای گری سیک... از صحبت‌های آقایان صالح‌آبادی و عبدی راضی بوده است.»

عبدی که آن زمان حلقه رابط تجدیدنظرطلب‌های اصلاحات و مؤسسات آمریکایی بود، یک سال پیش از کنفرانس قبرس یعنی مردادماه 77 با باری روزن، وابسته مطبوعاتی سفارت سابق آمریکا در ایران در فرانسه دیدار کرده بود. عبدی از فعال‌ترین اعضای حزب منحله مشارکت بود که آن زمان به عنوان پیشانی ایدئولوژیک دولت خاتمی شناخته می‌شد.

عبدی در آن زمان به عنوان گرداننده مؤسسه «آینده» با دو مرکز آمریکایی یعنی مؤسسه اطلاعات «گالوپ» و بنیاد صهیونیستی «زاگبی»، متعلق به عناصر یهودی و صهیونیستی در آمریکا و یک مؤسسه فرانسوی به نام «وی.ام»، متعلق  به مسئول انجمن دولتی فرانسه و آمریکا در ارتباط بوده است. مؤسسه عبدی در قبال مبالغ هنگفتی، ‌اطلاعات مورد نیاز آمریکایی‌ها را تولید و در اختیار آنها قرار می‌داد.

نظریه‌پردازی برای براندازی در برلین

بنیاد هانریش بل که از حزب‌های سبز آلمان است، پس از انتخابات مجلس ششم و ترور حجاریان تصمیم به برگزاری کنفرانسی به نام ایران پس از انتخابات و با حضور همه فعالان سیاسی ضد انقلاب یا اصلاح‌طلبان رادیکال می‌گیرد. بنیاد هانریش بل حمایت‌های بسیاری از نویسندگان و پناهندگان ایرانی کرده و ضمن دعوت از آنها برای تبلیغ و اظهارنظر علیه جمهوری اسلامی ایران، کمک‌های مالی لازم را نیز برای نویسندگی و قلم‌زنی علیه حکومت ایران به بعضی از آنها کرده بود؛ به عنوان مثال، «عباس معروفی» و «فرج سرکوهی» از سوی بنیاد هانریش بل حمایت مالی و سیاسی می‌شوند و از سوی همین بنیاد نیز محل اقامتی در اختیارشان گذاشته شده و جلسات متعددی نیز برای تبلیغ آنها علیه جمهوری اسلامی ایران مهیا شده بود.

حزب سبز‌های آلمان از گذشته دشمنی‌های متعددی با جمهوری اسلامی ایران داشته و یکی از اعضای مرکزی آن حزب به نام یوشکا فیشر که در زمان برگزاری کنفرانس وزیر امور خارجه آلمان بوده از دوستان نزدیک مسعود رجوی بود. فیشر با تشکیل این کنفرانس کوشید با تبلیغ جدایی دین از سیاست در امور داخلی ایران دخالت نماید. حزب سبز آلمان که تحت نفوذ صهیونیست‌های این کشور است، طی چند سال وظیفه اتصال تجدیدنظرطلبان داخل و ضد انقلاب خارج ایران را به طور فعال بر عهده داشت. در همین حال روزنامه «تاکس ساتیونگ» چاپ آلمان به نقل از «میشل آلوارس»، عضو  حزب سبزها و سخنگوی کنفرانس برلین نوشت: «بنیاد هانریش بل در نظر دارد با برگزار چنین کنفرانس‌هایی در ارتباط با دیدگاه‌های گوناگون درباره لیبرالیزه کردن نظام فعلی ایران بحث و تبادل نظر شود و سعی می‌کنیم با برپایی چنین کنفرانس‌هایی میان نیروهای اصلاح‌طلب در داخل و خارج ارتباط برقرار شود. این روزنامه در ادامه از اکبر گنجی به عنوان فردی یاد کرده که رنگ عوض کرده است و به شدت از منتقدان رژیم ایران حمایت می‌کند.

یوشکا فیشر درباره این کنفرانس اینگونه اظهارنظر می‌کند: «برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ما موفق شدیم گفت‌وگویی را در آلمان میان سکولارها و اصلاح‌گرایان دینی سازمان بدهیم و برگزاری این اجلاس به صورت عمومی و سهل برای علاقمندان از این جهت ضروری بود که آشکارا با تئوری‌های تفسیرکننده و جذاب  توطئه در تعارض بود.» وی با تأکید بر اینکه «باید در ایران تغییر بنیادین ایجاد شود» می‌گوید: «این مسئله که در داخل ایران قوای سیاسی نیز حامی این تغییر بنیادین  است، نکته‌ای است که اجلاس آن را به طور واضح اثبات کرد.»

«گری سیک» که به عنوان مهره کلیدی کنفرانس قبرس شناخته می‌شد، در این خصوص می‌گوید: «من چگونه خوشحال نباشم از اینکه در ایران موج تازه‌ای برپا شده است که مصمم است طومار حکومت اسلامی را درهم پیچیده و حکومتی نظیر حکومت ایران در دوران شاه و عربستان سعودی را روی کار بیاورد.»

بنیاد هانریش بل در جزوه‌ای رنگی که در آن برنامه کنفرانس برلین و عکس 17 سخنران مهمان آمده بود، به روشنی هدف خود را از برپایی این کنفرانس بیان می‌کند. نام کنفرانس «ایران پس از انتخابات پارلمانی» و «پویایی اصلاحات در جمهوری اسلامی» بود.

این بنیاد علاوه بر دعوتنامه‌ای عام که برای شرکت مردم در کنفرانس انتشار می‌دهد، اطلاعیه‌ای نیز به زبان آلمانی و فارسی در مورد محتوای کار کنفرانس و اوضاع کنونی ایران پخش می‌کند که در آن موضع گردانندگان بنیاد درباره امور جاری ایران روشن شده است. قبل از برگزاری کنفرانس برلین دو عضویت نهضت آزادی، ابراهیم یزدی و محمد توسلی، میهمان این بنیاد بودند تا زمینه برگزاری این اجلاس و انتخاب افرادی برای دعوت مهیا گردد.

در برلین چه گذشت؟

در آخرین روزهای فروردین‌ماه 1379 که مصادف با دهه نخست ماه محرم بود و کمتر از دو ماه از برگزاری انتخابات مجلس ششم گذشته بود، کنفرانس در برلین برگزار می‌شود. 17 تن از شخصیت‌های سیاسی، مطبوعاتی، علمی و ادبی ایران که عمدتاً دارای گرایش‌های سکولار بودند، در این کنفرانس حاضر شدند که بخشی از آنها از اعضای ارشد حزب مشارکت بودند. عزت‌الله سحابی، اکبر گنجی، یوسفی‌اشکوری، کاظم کردوانی، علیرضا علوی‌تبار، حمیدرضا جلایی‌پور، چنگیز پهلوان، فریبرز رئیس‌دانا، علی افشاری، محمود دولت‌آبادی، مهرانگیز کار، شهلا شرکت، شهلا لاهیجی، منیره روانی‌پور، جمیله کدیور، خدیجه‌ مقدم و محمدعلی سپانلو از حاضران در این کنفرانس سه روزه بودند.

در اولین روز برگزاری کنفرانس و در همان دقایق اولیه، درگیری‌های لفظی میان حاضران روی داد، به طوری که برخی از مخالفان خواستار براندازی نظام و گروهی دیگر که شمارشان بسیار بیشتر از گروه اول بود، خواستار جدایی دین از سیاست و فروپاشی نظام ولایت فقیه در ایران از طریق اصلاحات بودند. در ادامه این جلسه دست‌اندرکاران کنفرانس از حاضران خواستند که برای کشته‌شدگان ضد انقلاب که در ایران اعدام شده‌اند یک دقیقه بایستند و ادای احترام نمایند.

در ادامه جلسه، احمد طاهری در حضور دیگر میهمانان ایرانی با تجلیل از عزت‌الله سحابی می‌گوید: «ایشان از مخالفان شدید حاکمیت روحانیت و ولایت فقیه است.» او از مهرانگیز کار، به عنوان «ژاندارک ایران» یاد می‌کند و می‌گوید: «خانم مهرانگیز کار، روشنفکری سکولار است.» در ادامه با شجاع خواندن اکبر گنجی درباره او می‌گوید: «گنجی کسی است که یکی از قدرتمندترین مردان جمهوری اسلامی ایران یعنی هاشمی رفسنجانی را از اریکه قدرت به پایین کشید.»

ولی به رغم تعریف‌ها و توصیف‌هایی که در مورد این افراد می‌شود، شرکت‌کنندگان ضد انقلاب خارج از کشور آنها را  مورد تمسخر و انتقاد قرار می‌دهند، به طوری که حمیدرضا جلایی‌پور صرفاً به علت عضویت سابق در سپاه پاسداران متهم به قتل  39 نفر در کردستان می‌شود.

مرتضی غرقی، خبرنگار صدا و سیما که در آن زمان در  برلین بود، در خصوص اتفاقات غیر معمولی که در کنفرانس برلین افتاد می‌گوید: «همزمان یک آقا که از چریک‌های فدایی خلق بود و طرف چپ من قرار داشت، بلند شد و لباس‌های خود را درآورد. لخت مادرزاد به میان جمعیت رفت و یک زخم بزرگی که روی بدنش بد که معلوم نبود این زخم بر اثر چه بوده، نشان داد و گفت که جمهوری اسلامی من را شکنجه کرده است. همزمان در طرف دیگر سالن یک گروه که متعلق به حزب کارگران کمونیست بودند، زن رقاصه‌ای را آوردند که شروع به رقصیدن کرد و همزمان در کنار آن ویولون هم می‌زدند. این در حال بود که سخنران هم برای خودش سخنرانی می‌کرد. در مورد دیگر، یوسفی‌‌اشکوری پس از ورود به سالن فرهنگ‌های جهانی به خاطر داشتن لباس سیاه که نشانه عزاداری در ماه محرم بود، مورد تمسخر حاضران قرار گرفت. اما سخنگوی بنیاد هانریش بل در پی اعتراض عناصر ضد انقلاب با  حالتی عصبی به حاضران گفت: «شما مانع از سخنان کسی می‌شوید که به رغم روحانی بودن، شب گذشته به من گفت که قاطعانه به دنبال جدایی دین از سیاست است.»

یوسفی‌اشکوری در این کنفرانس می‌گوید: «گروهی از داعیه‌داران اصلاحات ممکن است به دلایلی چون عدم اعتقاد لازم به آزادی، دمکراسی یا سطحی دیدن مطالبات مردمی یا فقط منافع طبقاتی یا جناحی، یا محافظه‌‌کاری، مردم را رها کنند.» اظهارات یوسفی‌اشکوری در کنفرانس برلین آنچنان عوامل ضد انقلابی را ذوق‌زده می‌کند که در یک مورد صادق صبا، گزارشگر و تحلیلگر شبکه خبری بی‌.بی.سی اعلام می‌کند: «این یکی از هیجانی‌ترین جلساتی بوده که در سال‌های پس از انقلاب در خارج از ایران برگزار شد.»

در ادامه عزت‌الله سحابی حکومت ایران را حکومتی دیکتاتوری توصیف می‌کند و می‌گوید: «شما که علیه دیکتاتوری داخل ایران مبارزه می‌کنید، باید بدانید کسانی که اینجا هستند نیز همچون شما در حال مبارزه با دیکتاتوری در داخل هستند.»

شهلا لاهیجی مدیر یکی از مؤسسات انتشاراتی در تهران و دیگر اصلاح‌طلب شرکت‌کننده در این کنفرانس نیز در موضعی ضد دینی می‌گوید: «باید این باور در حاکمیت پدید آید که دوران کمربند‌های عفت گذشته است.»

در ادامه این کنفرانس چنگیز پهلوان از اعضای کانون ضد انقلابی نویسندگان نیز در سخنانی جمهوری اسلامی را «کودکی عقب‌افتاده» توصیف می‌کند.

حمیدرضا جلایی‌پور، از عناصر ارشد مشارکت و از دست‌اندرکاران روزنامه‌های زنجیره‌ای، در سخنانی درباره اکبر گنجی می‌گوید: «شما فکر نکنید که اکبر گنجی در خیابان لاله‌زار قدم می‌زند، گنجی چهار سال است که در وحشت به سر می ‌برد.» البته گنجی در سخنرانی خود در کنفرانس، حمله به جمهوری اسلامی نکرد بلکه پس از پایان کنفرانس و در گفت‌وگو با نشریه آلمانی صراحتاً اعلام کرد که نظرات امام خمینی باید به موزه برود. پس از این مراسم، عضو هیئت رئیسه بنیاد هاینریش بل در حضور میهمانان ایرانی می‌گوید: «من به انتقادکنندگان به برگزاری این سمینار می‌گویم که هیچ کس از روش‌های سرکوبگرانه جمهوری اسلامی دفاع نمی‌کند.» این سخنان با تشویق حاضران مواجه می‌شود. فوکس درباره حوادث 18 تیر 1378 می‌گوید: «ما امیدوار بودیم که این حرکت دانشجویی بتواند مقدمه‌ای برای تحولات عمیق در جامعه ایران شود.»

مرتضی غرقی در خصوص پوشش بی.بی.سی از کنفرانس برلین می‌گوید: «با نمایندهBBC  در آلمان که یک ایرانی بود، دوست بودم و او به من گفت که BBC به شدت سعی می‌کند تا این کنفرانس را پوشش کامل خبری بدهد.»

برگزاری این کنفرانس مورد حمایت بسیاری از گروه‌های ضد انقلاب از جمله گروهک سازمان سوسیالیست‌های ایران، فدائیان خلق، فراکسیون متحد جبهه ملی ایران، حزب دموکراتیک مردم و جمهوری‌خواهان ملی قرار گرفت و از بنیاد هاینریش بل به خاطر برگزاری کنفرانس برلین سپاسگزاری کردند.

پخش کنفرانس از صدا و سیما و فریادهایی که بلند شد

از همان روزهای برگزاری کنفرانس، نشریاتی نظیر کیهان و رسالت به روشنگری در این زمینه پرداختند و با بالا گرفتن بحث‌ها در این زمینه و با اقدام سران اصلاحات در تکذیب مطالب یا توجیه آنها، رسانه ملی مجبور شد جهت روشن شدن قضایا تنها بخش کوتاهی از فیلم این کنفرانس را در تاریخ 1379/1/30 پخش نماید.

علی لاریجانی، رئیس اسبق صدا و سیما در این باره می‌گوید: «در آن زمان یک حرکت مشکوکی در آلمان صورت گرفت که تحت عنوان یک NGO، عده‌ای از افراد از جریان دوم خرداد را دعوت کرده بودند و در آن جلسه هم رفتا زشتی رخ داد و هم حرف‌های بد و ضد انقلابی  مطرح شد که در رسانه‌های داخلی انعکاس نداشت. آنقدر ماجرا فضاحت‌بار بود که حتی روزنامه‌های دوم خردادی هم تلاش کردند از کنار آن بگذرند. نوارهای آن جلسات از دو کانال به دست ما رسید و معلوم شد که برخی از آقایان حتی نزد اجانب، حرمت منافع ملی را حفظ نکرده‌اند لذا در معاونت سیاسی، برنامه‌ای تدوین شد که حدود نیم ساعت بود و اجمالاً ماجرای زشت آن جلسه را روشن می‌کرد. این برنامه را با من در میان گذاشتند. من موافق بودم که پخش شود. پس از پخش آن، فشارها و سروصداها بلند شد اما تا حد زیادی اشتباهات سیاسی رخ داده را روشن کرد.»

اما محمد خاتمی رئیس وقت پس از چهار روز سکوت در خصوص کنفرانس برلین می‌گوید: «چه چیزی موجب شده است که مسئله به این صورت و برای تحریک احساسات مردم مطرح شود... بنده که الحمدلله موفق به دیدن کل و جزء جریان کنفرانس برلین نشدم، ولی شنیدم بعضی شرکت‌کننده‌ها حرف‌های خوب و معقول زده‌اند.»

هاشمی رفسنجانی نیز بی‌توجه به همه اتفاقات سیاسی درباره کنفرانس برلین در خطبه‌های نماز جمعه می‌گوید: «حالا این حرف‌ها را می‌زنند که یک خانم برهنه دارد آنجا می‌رقصد. چرا این را آوردید و نشان دادید؟ این دیگر، حرف است. شما هر شب در فیلم‌ها از این خانم‌ها می‌بینید. کسی غصه این چیزها را نمی‌خورد، لااقل شما نمی‌خورید. انصافاً زور نیست که ما در یک جا بخواهیم همه چیز شفاف و اطلاع‌رسانی واضح باشد و در یک جا بخواهیم شفاف نباشد؟»

اما مرحوم آیت‌الله مشکینی، رئیس اسبق مجلس خبرگان هم از وقایع کنفرانس ابراز گلایه می‌کند و می‌گوید: «ای امام راحل! ای شهدا! کاش زنده بودید و به هدر رفتن زحمات خود را می‌دیدید که در ایران چه می‌گذرد؟ من هم می‌گویم: کاش می‌مردم و این ننگ را برای دولت اسلامی نمی‌دیدم.»

آیت‌الله جوادی‌آملی در نماز جمعه قم در محکومیت این کنفرانس اظهار می‌دارد: «کنفرانس رقت‌بار و ذلت‌بار برلین، فاقد استدلال بود و حرفی جز فحش و هتاکی نسبت به مقدسات نداشت.» آیت‌الله امامی‌کاشانی هم در نماز جمعه تهران، حضور در کنفرانس برلین را عملی حرام اعلام می‌کند.

اما بهترین جمع‌بندی در خصوص برلین را رهبر معظم انقلاب انجام دادند که در دیدار با جمعی از مسئولان مملکت فرمودند: «برگزارکنندگان و جناح‌های مخالف نظام در خارج، در صدد بودند کنفرانس را به جلسه محاکمه انقلاب و نظام اسلامی تبدیل کنند و با تبلیغ ناکارآمدی نظام اسلامی از زبان دعوت‌شدگان داخلی، از زبان ضد انقلاب هم اینگونه تبلیغ کنند که اصلاحات اساسی تنها با حذف اسلام، ولایت فقیه، شورای نگهبان و حدود اسلامی یا کلاً نوشتن قانون اساسی جدید امکان‌پذیر است که خداوند این نقشه را برهم زد.»

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات