شواهد حاکی است که غربیها به سرکردگی آمریکا واقعا تمایلی به خاتمه دادن به غائله و فتنه داعش و تروریسم در منطقه ندارند.
به نظر میرسد، آمریکاییها و غربیها با توجه به قدرت و اشراف اطلاعاتی، از سالها پیش به جریان ریشهدار افراط گرایی در کشورهایشان آگاه بودند. ضمن آنکه مبارزه با این گروهها در کشورهای غربی برای آنها هزینه بر است و به سادگی امکان پذیر نیست، بنابر این برای حذف این نیروها، به یک زمین بازی، بهانه و بازیگرانی نیاز داشتند و کجا بهتر از خاورمیانه و کدام کشورها بهتر از عراق و سوریه. به این ترتیب آمریکا و اروپا عملا با ایجاد بحرانهای اجتماعی، سیاسی و امنیتی در خاورمیانه و شمال آفریقا، شهروندان بالقوه خطرناک خود را به سمت این مناطق هول دادند و آنها را در این نقاط جمع کردند.
اکنون چرا غربیها مایل به پایان بحران در منطقه نیستند و هر روز نقاط دیگری را به دایره امنیتی آن اضافه میکنند، مانند یمن. پاسخ ساده است، اگر بحران امنیتی منطقه بزودی حل شود، تروریستها بدون معطلی به خانه هایشان بر میگردند و آنگاه...
پس بحران همانطور که مقامات آمریکایی میگویند، باید سالها طول بکشد تا این افراد در همانجا حذف فیزیکی شوند.
جان کربی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در تکرار حرفهای مقامات نظامی و امنیتی کشورش، به «سی.ان.ان» گفت: «همه میدانیم که داعش خطر جدی است و بدون شک بعد از این هم مناطق جدیدی را تحت کنترل در خواهد آورد و این نبرد سه تا پنج سال طول خواهد کشید.»
او یک جمله تامل برانگیز دیگر هم گفته است، «ما به صبر راهبردی نیاز داریم»». این در حالی است که مقامات و نخبگان سوریه و عراق دائم به غربیها هشدار میدهند که این جریان بالاخره به غرب خواهد رسید و در خاورمیانه محصور نخواهد ماند.
آمریکاییها در عمل نیز در هفتههای اخیر این موضوع را نشان داده اند، بطوری که در پنجشنبه گذشته در بحبوحه حملات سنگین کامیونهای انتحاری داعش به نیروهای عراقی در استانهای صلاح الدین و الانبار، کل نیروهای ائتلاف بینالمللی تنها 9 سورتی پرواز بر فراز آسمان عراق انجام دادند که دستکم چهار سورتی پرواز خارج از این دو استان بحرانی بود.
به این ترتیب در ماهها و سالهای آینده باید ناظر کشیده شدن بحران امنیتی به سایر کشورهای منطقه باشیم و متاسفانه بیشتر کشورها مانند عربستان، مصر، ترکیه، افغانستان، پاکستان و... که هر کدام نشان داده اند، زمینههای تبدیل به زمین بازی را دارند.
بازار فروش تسلیحات در منطقه
این بار طبق فرمول همیشگی نیست که مشتری فقط عربهای پولدار متقاضی جنگنده و تسلیحات سنگین باشند. به نظر میرسد غربیها با ادامه بحران امنیتی موجود در منطقه، نه تنها سلاح سنگین که انبارهای تسلیحات سبک خود را نیز خالی خواهند کرد.
آمریکاییها بر اساس توافقنامه امنیتی سال 2008 (87ش) با عراق، میلیاردها دلار تسلیحات سنگین نظامی به این کشور فروختند که البته بخش مهمی از آن مانند جنگندههای «اف 16» را هنوز تحویل ندادهاند. توپهای دور زن و مدرن، تانکهای گران قیمت و انواع تجهیزات نظامی در لیست معامله انجام شده صنایع نظامی آمریکا با دولت عراق وجود دارد، اما همه این تسلیحات در کمتر از یک سال گذشته برای دو نوبت از دست ارتش عراق خارج شد و حالا ارتش این کشور برای بازسازی خود دوباره باید هزینه کند.
اولین بار زمانی بود که گروه تروریستی داعش - که قدرت گرفتن آن هنوز با شک و ابهام همراه است - خرداد ماه سال گذشته تکه بزرگی از ارتش عراق را منهدم کرد و تمام تسلیحات آن را به غنیمت گرفت. از چند لشکری که در موصل و استان نینوا مستقر بودند، هیچ باقی نماند. ماجرا آنقدر مشکوک بود که وقتی از افسران فرار کرده از موصل سئوال میشد، «چرا با تانک و نفر برهای زرهی تان فرار نکردید»، میگفتند، بسیاری از آنها سوخت نداشت و یا از کار افتاده بود و دستور یکباره که رسید، همه سراسیمه شدند و هیچکس فکرش کار نمیکرد. عراقیها هنوز نتوانستهاند پاسخی برای ابهامات مربوط به آن حادثه و نقش و ارتباط دولتهای غربی بویژه آمریکا پیدا کنند.
یکی از آنها که در این ماجرا از سوی عراقیها متهم است، «اثیل نجیفی» استاندار نینوا است که طی ماههای گذشته بارها به آمریکا سفر کرده و از این کشور اسلحه درخواست نموده و همچنین خواستار ایجاد اقلیم سنی در موصل شده است. خود آمریکاییها نیز در شرایطی که دولت عراق درخواست کمکهای اضطراری و فوری از واشنگتن میکرد، شرط و شروط گذاشت و وقت کشی کرد و با بهانههای مختلف اجازه داد، داعش بخشهایی از شمال عراق را اشغال کند.
دومین تخلیه تسلیحاتی ارتش عراق دو هفته پیش در الرمادی رخ داد. این حادثه نیز مانند موصل، زیر نگاه و نظارت دقیق آمریکاییها انجام شد. پایگاه عین الاسد محل استقرار آمریکاییها در استان الانبار انگار خواب بود و از جنگندههای ائتلاف خبری نبود. کاروان بزرگ داعش نه از جنگل و کوهستان و مناطق با پوشش طبیعی که از یک صحرای مسطح و صاف و لم یزرع، از مرز سوریه گذشت و تا الرمادی دستکم 500 کیلومتر راه را طی کرد و پیش از آنکه وارد شهر شوند، نیروهای ارتش بطرز مشکوکی الرمادی را با بجا گذاشتن تانک، توپ و انواع تسلیحات و حتی نفربرهای زرهی ترک کرده بودند.
این برای تسلیحات سنگین، فقط در عراق، اما در کنار این سناریو، موضوع تردید برانگیزی که به موازات این پرونده وجود دارد، اصراری است که برای تسلیح عشایر الانبار و نینوا صورت میگیرد. هیاتی از الانبار طی دو ماه گذشته دوبار به واشنگتن سفر کرد تا دولت عراق را تحت فشار بگذارد. جالب اینکه آمریکاییها در دیدار با سران عشایر و اعضای شورای استان قول داده بودند صدها هزار نفر از آنها را مسلح کنند.
با این حال وقتی دولت عراق زیر بار تامین سلاح سبک از آمریکا نرفت، آمریکاییها نیز به وعده خود عمل نکردند و به گفته برخی منابع در استان الانبار، اهالی این استان نیز دریافتند که آمریکاییها با آنان بازی میکنند. همچنین یک نکته هم ثابت شد، به این معنا که آمریکا به دنبال فروش انبوه اسلحه سبک به دولت عراق بود و وعده تسلیح دستکم 100 هزار نفر از عشایر، تنها یک برگ بازی بود.
آمریکاییها، در ماجرای تسلیح عشایر، خوب میدانستند که این اسلحه اگر هم قرار باشد علیه داعش بکار برود، نقش تعیینکنندهای در جنگ علیه این گروه نخواهد داشت، چرا که تجربه نبردهای یک ساله در عراق نشان میدهد با سلاحهای انفرادی و خودکار نمیتوان کامیونهای انتحاری داعش را متوقف کرد.
در همین حال، هفته گذشته تصاویر منتشره در برخی خبرگزاریهای عراقی نشان داد که بعد از سقوط الرمادی هزاران قبضه اسلحه سبک و تیربار و... از سوی عشایر منطقه به نیروهای داعش هدیه شد که این تصاویر، گویای آن است که مساله از ابتدا هم کمبود سلاح و فقدان آموزش در جنگ علیه این گروه تروریستی نبود، بلکه احتمالا، مساله فروش مقادیر زیادی سلاح سبک آمریکایی به دولت عراق بوده است.
به موازات تحرکات در استان الانبار، آمریکاییها و متحدانش در منطقه برای نینوا به مرکزیت موصل نیز برنامه ریزی کردهاند. آنها 15 اکتبر 2014 (93ش) در استان نینوا نیرویی با عنوان 'الحشد الوطنی' تشکیل دادند که هنوز معلوم نیست این نیرو زیر نظر دولت مرکزی و فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق است یا نه، اما از مدتها پیش جنگجویانی را در اردوگاه موسوم به 'آزادی موصل' آموزش دادهاند که جمعه گذشته اعلام شد، دولت ترکیه به این نیروها پنج نفربر زرهی جدید تحویل داده است.
سخنگوی الحشد الوطنی که «محمد سورچی» نام دارد، گفته است که این خودروها در چارچوب برنامه تسلیح اهالی موصل برای جنگ علیه داعش از سوی نیروهای ائتلاف بینالمللی تحویل این گروه شده و در مرحله بعدی نیز مقادیری سلاح و تجهیزات برای این نیروها ارسال خواهد شد، اما سورچی این نکته را روشن نکرد که این اقدام با اجازه دولت عراق است و آیا تسلیحات اعطایی مجانی است یا خریداری شده و اگر خریداری شده پول آن از کجا تامین شده است، ضمن آنکه ترکیه هنوز به ائتلاف بینالمللی نپیوسته است. جالب اینکه یک هیات از این نیروها نیز اخیرا در بغداد با مقامات دیپلماتیک آمریکا دیدار کردهاند.
به هر حال، با امتداد بحران امنیتی به سایر کشورهای منطقه و با توجه به اینکه نبردهای امروزی بیشتر شهری و چریکی است، سایر دولتهای خاورمیانه به هر دو نوع سلاح سبک و سنگین نیاز خواهند داشت و این بازار جذاب و وسوسه انگیزی است.
نابودی زیر ساختهای منطقه
اگر آنطور که آمریکاییها میگویند - یا بهتر است گفته شود، میخواهند- جنگ حدود پنج سال طول بکشد، هیچ اثری از زیرساختهای منطقه در کشورهایی مانند عراق، سوریه، یمن - بعدی کجا باشد خدا میداند- باقی نخواهد ماند و این کشورها تا دو سه دهه باید برای جبران آن هزینه کنند.
همین حالا در عبور از جادههای عراق، در محورهای شمال، غرب و شرق بغداد، کلیه راههای مواصلاتی، اعم از جاده، پلها، سدها و تاسیسات زیربنایی مانند نیروگاهها، به علاوه مناطق مسکونی، تجاری، خدماتی، صنعتی و کشاورزی بطور کامل منهدم شده است.
تخریب و انهدام کامل زیر ساختهای منطقه برای شرکتهای آمریکایی و اروپایی این فرصت را فراهم میکند که پس از پاک شدن صورت مساله «شهروندان افراط گرای غربی در خارج از خانه» و «فروش سلاح به میزان کافی»، آماده شوند تا سالها از این منطقه بهره ببرند.
به این ترتیب به نظر میرسد، آمریکا و غرب تمایلی ندارند که جنگ علیه تروریسم در منطقه به این زودیها خاتمه یابد. این درحالی است که اگر چه شاید آمریکاییها بتوانند سلاح بفروشند و بازار شرکتهای خود را در دوران بازسازی آینده منطقه تامین کنند، اما سئوالی که نباید نادیده گرفته شود، اینکه آیا از شر افراط گرایانی که سرانجام به خانه هایشان باز خواهند گشت نیز خلاص خواهند شد.