* تفاوت میان کیم جونگ اون با پدرش و پدربزرگش از نظر نوع سیاستورزی و روحیات شخصی چیست؟
** او در مقایسه با پدرش بسیار برونگراتر است. پدر او بهندرت در انظار عمومی ظاهر میشد و چندان علاقهای به ایراد سخنرانی نداشت، در حالی که به نظر میرسد رهبر کنونی کرهشمالی از در کانون توجهبودن لذت میبرد و بیشتر در مجامع عمومی و در حضور مردم صحبت میکند و ظاهر میشود. از سوی دیگر، او رهبری بیرحم است و از کشتارهای عمومی لذت میبرد (نمونه بارز آن قتل شوهرعمهاش در دسامبر سال ٢٠١٣ میلادی بود). دراینمیان، دستگاه تبلیغاتی کرهشمالی بهشدت تلاش میکند تا او مانند «کیم ایل سونگ»، پدربزرگش، در انظار عمومی ظاهر شود و حتی مدل مو و لباسهای او تداعیکننده پدربزرگش باشد.
* در ماههای گذشته شاهد طرح انتقاداتی از سوی چین علیه کرهشمالی بودهایم. آیا میتوان گفت چین از نظر رویکرد در قبال کرهشمالی، در حال نزدیکشدن به آمریکاست؟ چینیها از آمریکا چه امتیازی برای کاهش حمایت از پیونگیانگ میخواهند؟
** هیأت حاکمه چین از رفتارهای زمامداران کرهشمالی راضی نیستند بااینحال، علاقهای ندارند فشار بیشتری از سوی آمریکا علیه آن کشور اعمال شود. چین خواستار بروز ناآرامی در مرزهایش نیست. اگرچه چین در برخی از موارد تحریمها با جامعه بینالمللی همراهی خواهد کرد؛ بااینحال، برای چین حفظ نظام سیاسی کرهشمالی دستکم در زمان کنونی، اهمیت دارد.
* ارزیابی شما درباره تأثیر نتیجه انتخابات آمریکا بر سیاست خارجی آن کشور در قبال کرهشمالی چیست؟ آیا تفاوت عمدهای میان سیاست نامزدهای دموکرات و جمهوریخواه در قبال کرهشمالی وجود دارد؟
** دولت «باراک اوباما»، رئیسجمهوری آمریکا، توجه چندانی به موضوع کرهشمالی ندارد. دولتی تحت ریاستجمهوری «هیلاری کلینتون»، احتمالا توجه بیشتری به کرهشمالی و مسائل آن خواهد داشت چنانچه در سال ٢٠٠٠ میلادی نیز زمانی که همسر پیشین او «بیل» زمانی مقام ریاستجمهوری را ترک کرد، گامهایی را بهسوی عادیسازی روابط واشنگتن با پیونگیانگ برداشته بود اگرچه در آن زمان کنگره فشار زیادی بر دولت وارد میکرد که موضعی سختگیرانهتر علیه کرهشمالی اتخاذ کند. بهنظر میرسد احتمالا امید کمی به هرگونه پیشرفتی در روابط آمریکا و کرهشمالی در صورت پیروزی نامزدی از حزب جمهوریخواه، وجود داشته باشد.
* آیا امکان گشایش سیاسی در کرهشمالی ظرف مدت یک دهه آینده امکانپذیر است؟ چه پیششرط ضروریای برای امکانپذیرشدن این موضوع در آینده وجود دارد؟
** من گمان میکنم گشایش فضای سیاسی در کرهشمالی قطعا امکانپذیر خواهد بود بهخصوص پس از آنکه ما شاهد تجربه ایران و کوبا بودیم. کرهشمالی مجبور به پذیرش اصل خلع سلاح هستهای به عنوان یک هدف خواهد شد. احتمالا این موضوع، بخشی از یک معاهده صلح جدید میان آن کشور با همسایگانش در شبهجزیره کره خواهد بود که شکلی رسمی پیدا خواهد کرد.
* چه سناریوهایی برای آینده کرهشمالی امکانپذیر است؟
** کیم جونگ اون فقط ٣١ یا ٣٣ سال دارد و راه طولانیای برای باقیماندن در قدرت پیشِروی اوست. فقط در صورتی که از قدرت خلع شود، به قتل برسد یا در جریان سانحهای کشته شود، امکان تغییر وضعیت وجود خواهد داشت. پرسش واقعی در اینجاست که «کیم» در زمان زمامداری چه اقداماتی را انجام خواهد داد. شواهدی وجود دارند که نشان میدهند او در اجرای اصلاحات اقتصادی، جدی است. این موضوع خود میتواند سبب هدایت آن کشور به سوی گشایش نظام سیاسی شود و درنهایت امکان بهپایانرسیدن قدرت او به عنوان یکی از تبعات این موضوع، وجود خواهد داشت.
* ارزیابی شما از ابراز احساسات مردم کرهشمالی در مقابل دوربینهای فیلمبرداری و عکاسی نسبت به رهبر آن کشور چیست؟ سازوکار شستوشوی مغزی مردمان آن کشور توسط دولت به چه نحوی است؟
** فرایند تلقین اجتماعی در کرهشمالی در مقایسه با دیگر کشورهای جهان، شگفتانگیز و منحصربهفرد است. این فرایند با شروع دوران آموزش کودکان در کرهشمالی از طریق مدرسه آغاز میشود و کیش شخصیت در وجود تمام شهروندان نهادینه و از طریق کنترل اطلاعات، تقویت میشود. همچنین تبلیغات مداوم و فقدان تماس با افراد خارجی و رسانههای غیردولتی نیز بر شدت این موضوع دامن میزند. بااینحال، در سالهای اخیر، بسیاری از شهروندان کرهشمالی موفق به دریافت اخبار مخفیانه از طریق رادیو و فلشهای حاوی اطلاعاتی شدهاند که به صورت قاچاق وارد آن کشور میشوند. هر روز بر تعداد شهروندان کرهای که به شعارهای تبلیغاتی دولت پیونگیانگ شک میکنند، افزوده میشود بااینحال، احساس نمیکنم آنان بتوانند دراینباره کار خاصی انجام دهند.
* آیا امکان آن وجود دارد که کرهشمالی با مشاهده مذاکرات هستهای ایران و آمریکا و همچنین ازسرگیری روابط واشنگتن- هاوانا، به فکر ایجاد تغییرات اساسی بیفتد؟
** الگو قراردادن وضعیت هر دو کشور ایران و کوبا میتواند برای کرهشمالی پرکاربرد باشد؛ بااینحال، مشکل اصلی آنجاست که پیونگیانگ اعلام کرده قصد دارد سلاحهای هستهای خود را حفظ کند. فقط در صورت موافقت آن کشور با خلع سلاح هستهای خواهد بود که امکان گشایش در روابط کرهشمالی با کشورهای دیگر ازجمله آمریکا وجود خواهد داشت وگرنه در غیر این صورت هیچگونه پیشرفتی امکانپذیر نخواهد بود.
* مؤسسه تحقیقاتی «رند» گزارشی را منتشر کرده بود که در آن از فروپاشی احتمالی رژیم سیاسی پیونگیانگ گفته بود. این مؤسسه در گزارش خود اشاره کرده بود احتمالا نیروهای نظامی آمریکایی و کرهجنوبی بهسرعت وارد خاک کرهشمالی خواهند شد. آیا این سناریو امکانپذیر است؟ آیا فکر میکنید آمریکا و کرهجنوبی توانایی ورود سریع به پیونگیانگ در صورت فرض قراردادن چنین سناریویی را خواهند داشت؟
** هرگونه منازعه نظامی با کرهشمالی بهشدت خطرناک خواهد بود و منجر به آغاز جنگی هستهای خواهد شد و در نتیجه، آمریکا و کرهجنوبی مجبورند بسیار محتاطانه دراینباره رفتار کنند.
* آیا گمان میکنید اخبار منتشرشده درباره همکاری موشکی و هستهای میان کرهشمالی با سوریه، لیبی و عراق صحت دارد؟
** همکاری میان کرهشمالی و سوریه امری ثابتشده است و دراینباره شواهد و اسنادی نیز وجود دارند. بااینحال، درباره عراق و لیبی ادعاهایی مطرح شده است، اما سند قطعیای برای اثبات این همکاری ارائه نشده این در حالی است که کرهشمالی روابط نزدیکی با رژیم قذافی داشت.
* آیا فکر میکنید غرب خواهان ساقطشدن نظام سیاسی پیونگیانگ است؟ آیا این فرض درست نیست که وجود رژیم سیاسی کرهشمالی به نفع کشورهای غربی است تا از این موضوع برای اهداف تبلیغاتی و اشاره به وجود یک «دشمن» خطرناک دائمی، استفاده کنند؟
** واقعیت آن است در حالی که آمریکا حضور نظامی قویای در شرق آسیا دارد، حضور نظام سیاسی کرهشمالی خطری علیه واشنگتن به شمار میرود اما بااینحال، قطعا بسیاری در غرب (و همچنین در کرهجنوبی)، شدیدا مخالف ساقطشدن نظام آن کشور هستند. تاکنون رژیم پیونگیانگ در برابر تمام احتمالاتی که منجر به سرنگونی آن خواهد شد، مقاومت کرده است.
* برخی گزارشها از بازشدن نسبی فضای اجتماعی در کرهشمالی خبر میدهند. (برای مثال، گزارش منتشرشده گاردین درباره افزایش استفاده زنان کرهای از کفشهای پاشنهبلند برخلاف سالیان گذشته). ارزیابی شما در اینباره چیست؟
** همانگونه که پیشتر اشاره کردم، مردم در کرهشمالی به طور رسمی به هیچ رسانهای که بازتابدهنده اخبار از خارج از آن کشور باشد، دسترسی ندارند اما هر روز بر تعداد کسانی که به طور مخفیانه این دسترسی را پیدا میکنند، افزوده میشود. این موضوع اثر خود را بر فضای اجتماعی کرهشمالی نشان میدهد.
* دولت کرهشمالی چه رویکردی در قبال آزادیهای فردی اتخاذ کرده است؟ میتوانید درباره محدودیتهای اجتماعی در آن کشور کمی بیشتر توضیح دهید؟ از این نظر، دولت کرهشمالی رژیمی اقتدارگراست یا تمامیتخواه؟
** شاید بتوان گفت رژیم سیاسی حاکم بر کرهشمالی بیشترین نزدیکی ممکن را به نظامی تمامیتخواه دارد. آزادی برگزاری تجمعات، تشکیل اجتماعات و انجمنها، آزادی بیان و سکونت در مکان دلخواه، عملا در کرهشمالی وجود ندارد. همانگونه که پیشتر اشاره کردم، درحالحاضر در مقایسه با سالهای گذشته توان دولت کرهشمالی برای کنترل اجتماعی و محدودکردن دسترسی عمومی به اطلاعات کاهش یافته است اگرچه هنوز هم از این نظر بسیار قوی هستند.
* به نظرتان، خبرهای منتشرشده درباره موضوعاتی چون بهقتلرساندن مقامهای سیاسی با وسایلی چون موشکهای ضدهوایی یا آتش توپخانه یا اخبار مرتبط با آزمایشهای موشکی کرهشمالی، تا چه اندازه صحت دارند؟ آیا میتوان گفت بخشی از این اخبار شایعه است و خبرهای مبالغهآمیزی از سوی رسانههای آمریکایی و کرهجنوبی هستند که با هدف بهرهبرداری تبلیغاتی منتشر میشوند.
** در بسیاری از موارد اخبار منتشرشده درباره رویدادهای کرهشمالی، اغراقشده هستند. ما هنوز نمیدانیم آیا مقامی به وسیله موشک ضدهوایی و یا آتش توپخانه کشته شده یا خیر. فقط رسانههای غربی بودند که از بهقتلرساندن وزیر دفاع آن کشور سخن گفتند. در سوی دیگر، اما اخباری وجود دارند که صحت آنها مورد اطمینان است برای مثال، شوهرعمه کیم، آشکارا تیرباران شد و قطعا برخلاف ادعاهای مطرحشده، توسط سگهای وحشی خورده نشد.
* آیا کرهشمالی جدیترین تهدید علیه امنیت بینالمللی است؟
** من باور ندارم که کرهشمالی به خودی خود تهدیدی عمده علیه امنیت بینالمللی باشد بااینحال، تداوم تنش نظامی در شبهجزیره کره همواره عاملی بوده که میتواند در صورت جدیشدن، به فاجعهای منطقهای منجر شود. کرهشمالی قطعا در هرگونه جنگی با کرهجنوبی و آمریکا، بازنده کامل خواهد بود بااینحال، در صورت تحقق چنین سناریویی میلیونها شهروند غیرنظامی جان خود را در روند درگیریها از دست خواهند داد.
* در سالهای اخیر، تحریمهای وضعشده علیه کرهشمالی آسیبهایی زیادی را به مردم آن کشور رسانده است بااینحال، ما شاهد هیچگونه تغییری در رفتار زمامداران آن کشور نبودهایم؟ آیا میتوان گفت تحریمها بیتأثیر بودهاند؟ چرا کشورهای غربی کماکان تحریمها را علیه کرهشمالی حفظ کردهاند؟
** تحریم فقط ابزاری برای کشورهای غربی است که از طریق آن میتوان دولت کرهشمالی را تنبیه کرد. بااینحال، همانگونه که شما گفتید باوجود آسیبهایی که مردم عادی کرهشمالی از تحریمها متحمل شدهاند، تغییری در نظام سیاسی آن کشور یا رفتار سیاستگذاران عرصه سیاست خارجی کرهشمالی ایجاد نشده است. مشکل این است که اهرم دیگری وجود ندارد و استفاده از قوه قهریه نیز میتواند پیامدهایی جدی به همراه داشته باشد.
* ارزیابی شما درباره شایعات اخیر منتشرشده پیرامون کودتای نظامیان کرهشمالی علیه «اون» چیست؟ آیا ارتش کرهشمالی قابلیت انجام موفقیتآمیز یک کودتا را دارد؟
** قدرت در نظام سیاسی کرهشمالی بسیار متمرکز است و این موضوع هر نهادی را مجبور میکند تا با خانواده «کیم» همکاری داشته باشد و کارهای خود را از این مسیر به پیش ببرد. وقوع کودتا در کرهشمالی بسیار دشوار است. ارتش، حزب کارگران و خانواده کیم عمیقا درهمتنیده هستند و هیچکدام به اندازه کافی از آن میزان استقلالی برخوردار نیستند که به طور مستقل، عمل کرده و علیه دیگری عملی را سازماندهی کنند.
* فعالیت فردی یا گروهی در کرهشمالی برای کسانی که عضو حزب رسمی یا درون دولت نیستند، وجود دارد؟
** بله، برخی از شرکتهای اقتصادی و تجاری در کرهشمالی فعالیت دارند. اگرچه داشتن روابط حسنه با دولت و حزب برای ادامه کار آنان ضروری است، اما افراد فعال در این شرکتها لزوما از اعضای حزب نیستند.
* در سالهای اخیر شاهد گسترش پروژههای عمرانی در کرهشمالی بودهایم. آیا میتوان انتظار داشت در سالهای آینده درهای اقتصاد پیونگیانگ به روی سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی خارجی باز شود؟
** دولت کرهشمالی به صورت گزینشی فضا را برای برخی از شرکتها گشوده است که ازجمله آنها میتوان به شرکت مصری «اوراسکام» اشاره کرد که پروژههای زیادی را در پیونگیانگ اجرا کرده است. بااینحال، دولت آن کشور اصلاحات رو به جلویی را در عرصه اقتصادی صورت نداده است. ما از شرایطی که بتوانیم مشاهده کنیم سرمایهگذاریهای خارجی در کرهشمالی رونق میگیرند، بسیار دور هستیم.
* چرا مردم کرهشمالی از شدت رنج متحملشده بر اثر فشارهای اقتصادی، علیه نظام سیاسی آن کشور انقلاب نمیکنند؟ ارزیابی شما درباره روانشناسی اجتماعی مردم کرهشمالی چیست؟
** قیام نکردن مردم کرهشمالی سه علت عمده دارد: وجود نیروهای امنیتی قدرتمند حکومتی، کنترل اطلاعات و نظارت مداوم داخلی. بهعلاوه، نخبگان در پیونگیانگ که ابزار اصلی برای بهچالشکشیدن نظام سیاسی را دارند، برندگان اصلی هستند و مردمی که در حاشیه زندگی میکنند و بیشترین آسیبها را متحمل میشوند، توانایی سازماندهی شورش را ندارند.