تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۵:۳۰  ، 
کد خبر : ۲۷۸۵۸۰

یادداشت روزنامه‌ها 5 شهریور


روزنامه کیهان **

ضربه‌اش را نخوریم!/ جعفر بلوری

«برخی گروه‌های اسلامی در برخی کشورها برخلاف ملت ایران، جای دوست و دشمن را اشتباه گرفتند و ضربه‌اش را نیز خوردند» (رهبر معظم انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران و کارگزاران حج و سفرهای عتبات-94/5/31)

کشور مصر و گروه اخوان‌المسلمین، شاید بهترین نمونه برای تبیین این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب باشد. «محمد مرسی» و اخوان‌المسلمین پس از انقلاب «اسلامی» مصر، به آمریکا، دشمن قسم‌خورده اسلام، «اعتماد» کرد و جای دوست و دشمن را اشتباه گرفت و به قول حضرت آقا ضربه‌اش را نیز خورد. نگاهی به وضعیت امروز مصر، و گروه اسلامی اخوان‌المسلمین، در پذیرفتن این تحلیل به ما کمک خواهد کرد. «محمد مرسی» و «محمد بدیع» رئیس‌جمهور سابق و رهبر اخوان‌المسلمین اکنون زندانی و در انتظار اجرای حکم مرگ هستند و گروه اسلامی اخوان‌المسلمین هم از هم پاشیده است. در مقابل، حسنی مبارک، فرعون مصر و فرزندانش که انقلاب مصر علیه آنها شکل گرفت، تبرئه و آزاد شدند و...

شاید یاسر عرفات، نمونه دیگری از این جنس آدم‌ها باشد. زمانی وی «الگوی انقلابیون جهان» بود و با مواضع ضدصهیونیستی و ضداستکباری‌اش، محبوبیت فوق‌العاده‌ای بین مردم جهان از جمله ایران داشت. اما بنا به دلایلی- شاید خسته شدن از انقلابیگری-  به سمت سازش رفت و به دشمن اعتماد کرد. به سمت مذاکره با دشمنانی رفت که دشمنی‌شان با اسلام، ریشه ماهوی دارد. به قول استاد رحیم‌پورازغدی، عرفات پس از اعتماد به دشمن از «سمبل انقلابیون جهان» به یک «تفاله سیاسی» تبدیل شد، وی را تحقیر کردند، مسموم کردند و در نهایت کشتند. به عرفات نیز وعده‌های زیادی داده بودند حتی با لبخندهای دیپلماتیک غلیظ‌تر. برای عرفات «مرگ با خفت» نتیجه اعتماد، مذاکره و عقب‌نشینی در برابر استکبار بود. عرفات هم نتیجه اشتباه گرفتن دوست و دشمن را دید و ضربه‌اش را نیز خورد.

استکبار که آمریکا در راس آن است، اصولا قابل اعتماد نیست و به هیچ یک از تعهداتی که داده است نیز پایبند نیست. این ضربه‌زدن‌ها به دلیل ماهیت استکباری آمریکا است و بنابر این بین دوست و دشمن هم فرق نمی‌گذارد. اگر عرفات و مرسی، مسلمان و انقلابی بودند، معمر قذافی، محمدرضا شاه و زین العابدین بن علی که انقلابی نبودند، دوست و نوکر آنها بودند. اما آنها نیز به رغم همه این نوکری‌ها، پس از پایان تاریخ مصرفشان، به تفاله‌های سیاسی تبدیل شدند. این روش کار کشورهای مستکبری مثل آمریکا، انگلیس و حتی فرانسه است.

اما متاسفانه کسانی در داخل کشور با هدف بهبود روابط وکاهش تنش‌ها و با شعارهایی مثل «نباید در گذشته‌های دور باقی ماند» یا «پرونده‌های قدیمی را نبش قبر نکنیم.» احتمالا بی آن که متوجه باشند برای بدنام‌ترین و بدسابقه‌ترین کشورها و مستکبرترین آنها پیام تمایل می‌فرستند! و مسئولین را به حرکت به آن سمت ترغیب می‌کنند. راهی را برای آنها برگزیده‌اند که پیش از این ناکارآمدی و خطرات آن به کرات ثابت شده است. عده‌ای نیز احتمالا راه حل مشکلات اقتصادی را در نزدیکی با همین کشورهای بدعهد و بدسابقه دیده‌اند؛ اگرچه دم از اعتقاد به اقتصاد مقاومتی و ظرفیت‌های درونی می‌زنند، اما بعضا توان ایرانی را در تهیه آبگوشت بزباش و قرمه سبزی و ... می‌دانند. این عده در زبان می‌گویند، اعتمادی به آمریکا ندارند اما اعتماد به آمریکایی‌ها در برخی موضع‌گیری‌هایشان موج می‌زند. این دیدگاه که توانسته‌ایم با مذاکره سایه شوم جنگ را از سر مردم برداریم و... رنگ و بوی اعتماد می‌دهد نمی‌دهد؟ یعنی قبول کرده‌ایم که دشمنی ماهوی آمریکا با نظام اسلامی خاتمه یافته است!

آمریکایی‌ها اگر توان حمله نظامی به ایران را داشتند، توجهی به توافقنامه و تعهد و ... نمی‌کردند، حمله می‌کردند، و اگر تاکنون جرات چنین غلطی را نداشته‌اند، نه به خاطر این دو سال مذاکره که به خاطر 36 سال مقاومت ملت و توانمندی‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران است که دشمن آرزوی از بین بردن آن با بازرسی‌ها از مراکز نظامی را به گور خواهد برد.

اما یکی از ناجوانمردانه‌ترین اتهاماتی که به مخالفان اعتماد به آمریکا زده می‌شود، این است که آنها را مخالف مذاکره و حتی مخالف دولت محترم جا می‌زنند. این در حالی است که مخالفان با مذاکره مشکلی ندارند بلکه با طرف مذاکره مشکل دارند و همواره تلاش کرده‌اند که به دولت کمک کنند. طرف مذاکره آمریکاست و آمریکا نیز همان آمریکای سابق و بدعهد است، فقط یال و کوپالش ریخته و ضعیف‌تر هم شده است!

 وقتی رئیس جمهور محترم می‌فرمایند «مردم ایران ذهنیت‌های تاریخی نسبت به دخالت‌های بیگانگان دارند....اگرچه قضاوت‌های تاریخی یک ملت را نمی‌توان در مدت زمانی کوتاه به سرعت تغییر داد ولی در عین حال معتقدیم که نباید در گذشته‌های تاریخی هم باقی ماند، باید با نگاه به آینده حرکت خود را تنظیم کنیم... باید به گونه‌ای حرکت شود که علاوه بر توسعه روابط، به تدریج قضاوت تاریخی مردم نیز تغییر کند» چنین به نظر می‌رسد که این کشورها، انگلیس و آمریکای سابق نیستند و تغییر کرده‌اند اما همه می‌دانیم، هیچ تغییری در کار نیست و آنها همچون همیشه مترصد فرصتی برای ضربه زدن به کشورمان هستند و به قول حضرت آقا در بیانات دیروزشان «اگر غفلت شود ناگهان متوجه می‌شویم که دشمن در جاهایی رخنه کرده و مشغول کارهای خطرناک فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است بنابر این باید کاملاً مراقب باشیم.» (دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت-4/6/94)

این، یعنی آقا هشدار می‌دهند، نباید غفلت بکنیم که اگر کردیم... ضربه‌اش را نیز می‌خوریم.

اکنون که در حال مطالعه این وجیزه‌اید، آمریکا و نوچه‌هایش در عراق، متحد کشورمان، در کنار  پیش بردن پروژه کثیف داعش، در حال طراحی فتنه خطرناک دیگری هستند. فقط به این دلیل که این کشور، با تکیه بر نسخه اسلام، خواهان استقلال و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش است. منابع عراقی اعلام کرده‌اند که آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی تلاش‌های گسترده‌ای را برای سوء استفاده از اعتراض‌های خیابانی و اصلاحات گسترده سیاسی حیدر عبادی آغاز کرده‌اند و سفارتخانه‌های انگلیس و آمریکا به شدت فعال شده‌اند. هدف نیز براندازی دولت عراق و روی کار آوردن مخالفان ایران اعلام شده است. این توطئه‌چینی‌ها برای دور کردن این کشور از ایران و در نتیجه بازگرداندن آن به حلقه دولت‌های سازشکار و دست‌نشانده منطقه است، آن هم پس از توافق و حین لبخندهای دیپلماتیک. بنابراین اختلاف آمریکا با ایران هنوز پابرجاست چرا که حتی ذره‌ای از دشمنی آنها با ما کم نشده است، لذا اگر اعتماد کنیم و ذوق زده شویم، نفوذ خواهد کرد و ضربه‌اش را نیز خواهد زد، که اگر خدای ناکرده چنین شود و به قول امام (ره) «اگر خدای نخواسته، خدای نخواسته اسلام در ایران سیلی بخورد، بدانید که در همه دنیا سیلی خواهد خورد؛ و بدانید که به این زودی دیگر نمی‌تواند سرش را بلند کند.»  (صحیفه امام خمینی(ره) ج ۱۷ص ۳۸۳)

 

******************************************************

روزنامه قدس ***

تاجیکستان و نبرد با اسلام متعادل/ محمدحسین جعفریان

سه شنبه گذشته دادگاه عالی اقتصادی تاجیکستان حکمی دیگر در راستای فشار بر حزب نهضت اسلامی این کشور صادر کرده و براساس آن ساختمان این حزب را مهر و موم کرد.

  برخی تخلفات مالی و امور شهری علت این امر اعلام شده و اما روشن است که این اقدامها برای اعمال محدودیتهای بیشتر و متوقف کردن فعالیت تنها حزب مخالف دولت این کشور است. پیشتر نیز با بهانه‌هایی مشابه، دفاتر این حزب در شهرهای بزرگ تاجیکستان مانند خجند و کولاب و غیره مسدود شده بود و در تمام آنها شهرداری‌ها وارد عمل شده و بهانه‌های مشابهی را اعلام کرده بودند، اما آیا ادامه این روند به سود حکومت این کشور است؟

داعش در تمام رگ و پی کشورهای آسیای مرکزی نفوذ کرده و در این میان دو کشور تاجیکستان و ازبکستان بیش از بقیه در معرض آن قرار دارند، زیرا خاستگاه اصلی یکی از احزاب افراطی منطقه که بازوی عملیاتی داعش و القاعده در آسیای مرکزی شمرده می‌شود، یعنی حزب تحریک اسلامی ازبکستان در یک منطقه جغرافیایی کما بیش مشترک میان تاجیکستان و ازبکستان است. دره‌های فرغانه و نمنگان خاستگاه اصلی این جریان تروریستی بوده و اکنون آنها در پاکستان تشکیلات بسیار قدرتمندی و در افغانستان نیز به همراه گروه نوظهور داعش موقعیت مناسبی یافته و خود را به مناطقی در شمال افغانستان و هم مرز با ازبکستان و تاجیکستان، یعنی به سواحل جنوبی آمودریا رسانده‌اند.

این در حالی است که هزاران تن از شهروندان تاجیک و ازبک یا در صفوف این حزب سرگرم آموزش و نبرد در همین منطقه‌اند و یا به صفوف داعش در سوریه و عراق پیوسته و تجربیات جنگی خطرناکی کسب کرده‌اند و برخی از اینها نیز پس از سالها حضور در خطوط نبرد با تجربیات تروریستی خطرناک به خانه برگشته و به عوامل خاموش و آماده به خدمت این جریانها در نقاط گوناگون کشور تبدیل شده‌اند.

در چنین شرایطی، تنها حزب اسلامی منطقه که رویه‌ای معتدل دارد، حزب نهضت اسلامی تاجیکستان است و با کمال تأسف همین مقدار را نیز آقای رحمانف نمی‌تواند تحمل کند. اعمال فشار بر این حزب و تفکری که از آن حمایت می‌کند، بیشتر جوانان را به سمت تفکرات افراطی و سقوط به دامن گروه‌های تروریستی سوق می‌دهد. رفتاری که در میان مدت هم تاجیکستان و چه بسا سراسر منطقه را مانند سوریه و عراق به نابودی کامل خواهد کشاند. تمام اینها در حالی است که نهضت اسلامی در تمام این سالها بسیار محافظه کارانه عمل کرده و مخالفت آشکار با دولت نداشته و اما همین مقدار را نیز دولتمردان تاجیکستان نتوانستند تحمل کنند و سرانجام در عمل آن را تعطیل کردند تا جوانان را بیشتر از گذشته به تشکلهای زیرزمینی هدایت  کنند.

******************************************************

روزنامه جمهوری اسلامی ****

تحلیل سیاسی هفته

بسم‌الله الرحمن الرحیم

یازدهم ذیقعده مصادف با سالروز میلاد با سعادت هشتمین خورشید درخشان آسمان امامت، عالم آل محمد(ص) حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام بر مردم ایران که در سایه رحمت و عنایت بیکران حضرتش زندگی می‌کنند، از جلوه و عظمت خاصی برخوردار است.

این هفته در سالروز ولادت گوهر تمام نمای شریعت نبوی و مروج آئین محمدی صلی‌الله علیه و آله و سلم، زمین و آسمان چراغ بندان طلوع خورشیدی شد که آسمان فیروزه‌ای خراسان را در دل خود جای داده و سرزمین طوس را به حریم ملائک تبدیل کرده است؛ امام رئوفی که قرنهاست ملت ایران در پرتو عنایت و در سایه مهربانی‌ او در امن و امان بسر می‌برد و از گزند حوادث و خطرات ایمن است.

یکی از جلوه‌های کمال حضرت رضا علیه السلام برای شیعیان، دامنه بی‌انتهای علم حضرتش است که همگان را در طول اعصار، مبهوت ساخته است. پرتوافشانی علوم رضوی آنچنان گسترده بود که نه تنها در زمان حضورشان در میان مردم بلکه پس از آن نیز فاروق بین حق و باطل بود. شاید امروز مهمترین وظیفه برای ملت و مسئولان این سرزمین اسلامی این باشد که بتوانند مروج علوم و اخلاق رضوی بوده و جهانیان را از سفره پربرکت معنوی آن حضرت بهره‌مند گردانند.

هفته اول شهریور ماه همچنین یادآور شهادت جانگداز دو خدمتگزار بی‌منت انقلاب و ملت یعنی شهید رجایی و باهنر است که در کسوت رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر در آتش کین دشمنان نظام سوختند و راه را برای مردم روشن ساختند. به همین مناسبت از دوم تا هشتم شهریور ماه به عنوان هفته دولت نامگذاری شده است که در آن اقدامات دولت ارائه می‌شود.

درباره دو شهید بزرگواری که هفته دولت به نام آنها در دل ملت حک شده باید گفت این دو کبوتر سبکبال و بی‌ادعا، با رفتن زیر بار مسئولیت سنگین خدمتگزاری به مردم، جلوه‌هایی درخشان از اخلاص، معنویت، اخلاق، ساده زیستی، شجاعت، استقلال طلبی، بیگانه ستیزی، آخرت گرایی و دنیاگریزی را ارائه کردند که هنوز هم پس از گذشت بیش از سه دهه از آن دوران‌ها، کام مردم با این کرامت‌ها شیرین است و جای خالی آنها را همواره احساس می‌کنند و به روح پرفتوح آنان درود می‌فرستند.

دولت یازدهم نیز در این روزها وارد سومین سال فعالیت خود شده و درصدد است به وعده‌هایش در زمینه رونق اقتصادی و تحول سیاسی جامه عمل بپوشاند. در این میان هر چند دستیابی به توافق هسته‌ای، گام بزرگ دولت تدبیر و امید محسوب می‌شود ولی تنظیم سیاست‌های مالی دولت برای رفع مشکلات اقتصادی کشور و افزایش تولید داخلی براساس اقتصاد مقاومتی، نیاز به عزم جزم دولتمردان دارد که باید با درایت و هوشمندی مدیریت شود تا فضای تولید، کسب و کار و سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی فراهم گردد.

دیروز در سومین روز از هفته دولت دکتر حسن روحانی رئیس‌جمهور و اعضای دولت با رهبر انقلاب دیدار کردند. در این دیدار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فلسفه نامگذاری ایام شهادت شهیدان رجایی و باهنر را زنده ماندن شاخص‌های فکری، رفتاری و شخصیتی آن دو شهید عزیز دانستند و با تقدیر از تلاش‌های دولت، نکات مهمی را درباره اولویت‌های عرصه‌های اقتصادی، علم، فرهنگ و ایستادگی صریح در مقابل دشمنان بیان نمودند.

از دیگر رویدادهای هفته اینکه «فیلیپ هاموند» وزیر خارجه انگلیس روز یکشنبه به منظور سفری دو روزه به تهران آمد و ضمن ملاقات با مسئولین ایرانی، سفارت این کشور را بازگشایی کرد. این سفر فی نفسه حاوی سه واقعیت مهم بود، اول آنکه نشان داد نظام تحریم‌ها علیه ایران فرو ریخته و اروپایی‌ها در یک مسابقه برای از سرگیری روابط با ایران از یکدیگر پیشی می‌گیرند. دوم اینکه حاوی این پیام روشن برای کنگره آمریکا بود که توافق هسته‌ای وین راه خود را می‌رود و منتظر تصمیم نمایندگان جمهوریخواه و مخالفان کاسبکار تحریم‌ها نیست و این کنگره است که باید خود را با توافق هسته‌ای تطبیق دهد. سومین نکته آنکه این سفر و بازگشایی سفارت انگلیس نشانه شکست سیاست‌های ضد ایرانی غرب بویژه انگلیسی‌ها بود که اکنون چاره‌ای جز پذیرش واقعیت بزرگی به نام جمهوری اسلامی ایران ندارند و باید اکنون با آن به عنوان یک قدرت بزرگ و برتر منطقه‌ای تجدید رابطه کنند و از همه مهم‌تر آنکه باید در مقابل مردم ایران تواضع کرده و در برابر حقوق ملت سرتعظیم فرود آورند.

به عبارت روشن‌تر این سفر، بیان بی‌پرده این معناست که دولتمردان انگلیسی طی 36 سال بعد از انقلاب اسلامی ایران باید این درس را گرفته باشند که با قهر و نازها و بستن و باز کردن سفارت و تهدید و تطمیع و تحریم‌های مکرر نمی‌توانند ملت انقلابی ایران را تسلیم خواسته‌های خود کنند و چاره‌ای جز تعامل و تسلیم در برابر واقعیت‌ها ندارند. در عین حال در این سفر به وزیر خارجه انگلیس این نکته تفهیم شد که مردم ایران به دلیل سوابق سوء دولت انگلیس در قرون اخیر و طمع‌ورزی‌ها و خیانت‌های این رژیم هرگز نمی‌توانند به آن اعتماد کنند و همچنان به آن به آنها به عنوان کشوری طمع کار و دغل باز نگاه خواهند کرد، مگر اینکه مقامات انگلیسی در عمل بتوانند خلاف آنرا ثابت کنند.

در این هفته همچنین صدای رحیل کاروان حج به گوش آمد و نخستین گروه از حجاج ایرانی را با خود به سرزمین وحی برد، درحالی که قلب میلیون‌ها مشتاق این لحظات ناب را نیز با خود به همراه داشت. به همین مناسبت جمعی از دست اندرکاران این سفر معنوی با رهبر انقلاب ملاقات کردند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار با تاکید بر این که مظهر واقعی همدلی و همزبانی اسلامی در حج است؛ نه فقط برای ملت ایران بلکه برای امت اسلامی، افزودند: «لعنت خدا بر آن کسانی که سعی کردند حقیقت و اهمیت امت اسلامی را از ذهن‌ها دور کنند، مسلمان‌ها را به اصناف و انگیزه‌های گوناگون تقسیم و ملیت‌ها را در مقابل عظمت امت اسلامی بزرگ کنند، درحالی که عظمت متعلق به امت اسلامی است.»

ایشان همچنین فرمودند: «یکی از تجربه‌های ملت ایران ایجاد اتحاد است؛ به برکت این اتحاد و اتفاق، موفقیت‌های مهمی هم به دست آورده‌ایم. وقتی خودمان ایجاد اختلاف کردیم و دست به یقه شدیم، خدا نعمتش را بر می‌دارد؛ با کسی، قوم و خویشی ندارد، وقتی زمینه را خراب کردیم نعمت سلب خواهد شد.»

رهبر معظم انقلاب همچنین حج را ضامن تداوم اسلام و مظهر وحدت و عظمت امت اسلامی خوانده و با تاکید بر توجه همزمان به ابعاد اجتماعی و فردی این فریضه بزرگ، انتقال تجربیات وحدت بخش ملت ایران در کنگره عظیم حج را موجب همبستگی، همدلی و اقتدار بیشتر امت اسلامی برشمردند. رهبر انقلاب، زیارت خانه خدا و مناسک حج را، فرصتی بی‌نظیر برای تطهیر روح، نزدیکی به پروردگار و فراهم کردن توشه تمامی عمر دانستند و خطاب به زائران خانه خدا افزودند: «تک تک اعمال حج را قدر بدانید و روح و جانتان را در سرچشمه این نعمت بزرگ، پاکیزه و سیراب کنید.»

در صحنه بین‌المللی، مسائل عراق، یمن و سوریه بیشترین حجم اخبار و گزارش را رسانه‌ها در هفته‌ جاری به خود اختصاص دادند.

در عراق، در بحبوحه جنگ ارتش و نیروهای مردمی با تروریست‌ها، تظاهرات اعتراض آمیز نیز در برخی از شهرهای عراق اوج گرفته و بحران این کشور را پیچیده‌تر ساخته است. این تظاهرات که ابتدا در اعتراض به فساد، کمبود خدمات و سوءاستفاده مقام‌های دولتی از موقعیت‌های خود آغاز شد رفته رفته شکل سیاسی‌تری به خود گرفت به گونه‌ای که این اواخر جهت‌گیری شعارها به سمت ضد حاکمیت و حتی علیه مرجعیت عراق و گروه‌های سیاسی شیعه کشیده شد. منابع عراقی به گزارش‌هایی استناد کرده و متذکر شده‌اند که برخی دولت‌های حامی تروریسم در عراق درصدد بهره‌برداری از اعتراضات برآمده‌اند.

این دولت‌ها و گروه‌های وابسته به آنها در داخل عراق که از هیچ شیوه و ابزاری برای محقق ساختن اهداف نامشروع خود در عراق ابا نداشته‌اند در مرحله کنونی نیز به میدان آمده‌اند تا اهداف خود را پیگیری کنند. با توجه به تحولات اخیر، حیدرالعبادی، نخست‌وزیر عراق طی هفته جاری اعلام کرد که موقتاً اجرای اصلاحات را متوقف می‌کند. العبادی، طی هفته‌های اخیر طرح اصلاحات دو مرحله‌ای را به اجرا گذاشت و براساس آن شماری از پست‌های زائد دولتی را حذف کرد و تعدادی از مقام‌های سابق نیز به اتهام فساد تحت تعقیب قرار گرفتند.

دولت، خواست مردم مبنی بر لزوم اصلاحات در ساختار دولتی را که اخیراً مورد تائید مرجعیت شیعه نیز قرار گرفت، پذیرفته است ولی دست‌هایی با سوء استفاده از فضای التهاب آمیز عراق، درصدد هستند با فرصت طلبی، کینه‌های سیاسی خود را دنبال کنند و همین مساله باعث مشکل شدن کار برای دولت در پیشبرد طرح اصلاحات شده است.

این هفته، در یمن نیز شاهد تحولات تازه‌ای بودیم. گروه تروریستی القاعده در سایه حملات جنگنده‌های عربستانی، پیشروی‌هایی در جنوب یمن و نزدیک بندر عدن داشته‌اند. اکنون به اذعان اکثر ناظران، جنگ عربستان در یمن علاوه بر آنکه هزاران یمنی را قربانی کرده و قحطی و فلاکت را برای مردم محروم این کشور به ارمغان آورده، باعث شده است تا گروه‌های تروریستی به ویژه القاعده بر تحرکات خود بیفزایند. مقام‌های نظامی آمریکا اعتراف کرده‌اند که جنگ عربستان در یمن، که مورد حمایت واشنگتن قرار دارد، به تقویت القاعده منجر شده و این اتفاقات را تهدیدی برای آمریکا دانسته‌اند.

آمریکائیها حتی احتمال داده‌اند برخلاف انتظار واشنگتن، عربستان نه تنها با القاعده برخورد نمی‌کند بلکه با گروه تروریستی همدست شده است تا از شکست در یمن فرار کند.

در صحنه جنگ نیز گزارش‌ها حاکی از تشدید حملات هوایی جنگنده‌های عربستان به شهرهای یمن است به گونه‌ای که تنها در روز سه شنبه، دست کم 40 یمنی در این حملات کشته شدند.

این هفته، در سوریه نیز تحرکات برای یافتن یک راه‌حل سیاسی برای بحران آن کشور سرعت گرفته است. بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه در تازه‌ترین اظهارات تاکید کرد کلید حل بحران سوریه در دست گروه‌های سیاسی داخلی این کشور و مردم آن است.

در چارچوب تلاش‌های تازه که با ابتکار و محوریت روسیه درحال پیگیری است گروه‌های سیاسی بیشتری برای مشارکت در طرح جدید صلح اعلام آمادگی کرده‌اند. از جمله این گروه‌ها، «ائتلاف ملی» است که در مذاکرات گذشته، به دلیل فشار غربی‌ها، حضور نیافت.

در همین ارتباط، اخیراً لاوروف وزیر خارجه روسیه دیدارهایی نیز با همتایان ایرانی، سعودی و همچنین «خالد خوجه» رئیس ائتلاف ملی مخالفان داشته است. شورای امنیت سازمان ملل نیز در هفته جاری با صدور بیانیه‌ای از تلاش‌های اخیر استقبال کرد.

همزمان با این تلاش‌ها، گروه‌های تروریستی در سوریه به جنایات بیشتری دست زدند از جمله اینکه باستان شناس 82 ساله و سرشناس سوریه را سر بریدند و یک معبد با قدمت چند هزار ساله را در شهر «تدمر» سوریه، (پالمیرا) منهدم کردند.

******************************************************

روزنامه خراسان*****

خطر شعاري شدن« اولويت شماره يک»/مهدي حسن زاده

با گذشت يک سال و نيم از ابلاغ سياست هاي کلي اقتصاد مقاومتي، بيانات روز گذشته رهبر انقلاب در جمع اعضاي هيئت دولت نشان مي دهد که ايشان همچنان برتوجه جدي تر دولت به موضوع اقتصاد مقاومتي و اجراي اين سياست ها تاکيد دارند. اگر روزهاي نخست پس از ابلاغ سياست هاي کلي اقتصاد مقاومتي را مرور کنيم، مي بينيم که پس از ابلاغ اين سياست ها در 30 بهمن ماه 1392، رهبر انقلاب در تاريخ 20 اسفند همان سال، طي يک سخنراني در جمع مسئولان نظام از 3 قوه، ضمن برشمردن مولفه هاي اقتصاد مقاومتي و انگيزه هاي تدوين اين سياست ها، 8 الزام را براي اجرايي شدن سياست ها مشخص کردند. اين الزامات عبارت بودند از:

 

1 - عزم راسخ و جدي مسئولان

 

2 - ضرورت ورود به ميدان عمل

 

3 - تدوين برنامه هاي زمان بندي شده با شاخص هاي دقيق و تعيين سهم هر قوه و هر دستگاه در اجراي سياست ها

 

4 - تهيه ساز و کار هماهنگي دستگاه ها

 

5 - نظارت در همه سطوح براي اجرا با تاکيد بر نقش نظارتي مجمع تشخيص مصلحت نظام

 

6 - برطرف کردن موانع «قانوني، اجرايي، حقوقي و قضايي» از سر راه اجراي سياست هاي اقتصاد مقاومتي

 

7 - گفتمان سازي و ارائه تصويري درست از اقتصاد مقاومتي

 

8 - پايش و اطلاع رساني دقيق از جمله با تعيين مرکزي قوي براي رصد اجراي سياست هاي اقتصاد مقاومتي

 

نگاهي به اين الزامات هشت گانه نشان مي دهد که از همان روزهاي نخست ابلاغ، دغدغه رهبر انقلاب اين بود که نظارت و پيگيري اجراي اين سياست ها دچار ضعف نشود. با اين حال مروري بر بيانات روز گذشته ايشان مبين اين مسئله است که اين دغدغه همچنان ادامه دارد. در اين بيانات ضمن تاکيد مجدد بر اين که اقتصاد اصلي ترين اولويت کشور در شرايط حاضر است، 3 توصيه مهم براي ملزم شدن دولت به اجراي سياست هاي اقتصاد مقاومتي مطرح شده است. توصيه نخست، تعيين سهم هر دستگاه از سياست هاي اقتصاد مقاومتي و زمان بندي براي اجراي آن است. توصيه دوم، تشکيل يک ستاد فرماندهي قوي، هوشمند و نافذالکلمه براي اجراي اقتصاد مقاومتي است. توصيه سوم نيز جلوگيري از در دستور کار قرار گرفتن هر برنامه مغاير اقتصاد مقاومتي و همچنين تدوين برنامه ششم توسعه بر اين مبنا است. اين توصيه ها در شرايطي است که دولت کارگروهي را براي اجراي سياست هاي اقتصاد مقاومتي تشکيل داده و جلساتي عموما با رياست معاون اول رئيس جمهور تشکيل مي دهد که خروجي آن مشخص شدن برخي محورهاي اجراي سياست هاي اقتصاد مقاومتي براي دستگاه هاي اجرايي مختلف است، اما اين خروجي حاوي چند نقطه ضعف مهم است:اشکال نخست، فقدان برنامه هاي اجرايي جزئي و خرد براي تحقق اهداف کلان اقتصاد مقاومتي است. به گونه اي که در بسياري از برنامه هاي دستگاه هاي دولتي، مشخص نيست چه برنامه اجرايي مشخصي براي تحقق هر يک از اهداف کلان اقتصاد مقاومتي پيش بيني شده است. به عبارت ديگر برنامه دستگاه هاي اجرايي دچار کلي گويي شده است.اشکال دوم، فقدان زمان بندي در اکثر اين برنامه هاست که نشان نمي دهد اهداف اقتصاد مقاومتي در هر يک از بخش ها با چه زمان بندي محقق مي شود.اشکال سوم، فقدان رويکرد نظارتي و مطالبه اي در راس دستگاه اجرايي کشور و نهادهاي نظارتي در اين باره است. به عنوان مثال مشخص نيست که کدام يک از دستگاه هاي اجرايي در زمينه تحقق اهداف اقتصاد مقاومتي موفق عمل کرده اند.در چنين شرايطي ما با متني تحت عنوان سياست هاي کلي اقتصاد مقاومتي مواجه هستيم که در ذيل آن برخي کلي گويي ها از سوي دستگاه هاي اجرايي به عنوان راهکار هاي تحقق اقتصاد مقاومتي بدون جزئي شدن، عملياتي شدن و تبديل به برنامه اي دقيق با زمان بندي مشخص وجود دارد که مي تواند سياست هاي اقتصاد مقاومتي را از نسخه اي شفابخش براي اقتصاد ايران به برنامه اي شعاري براي اين «اولويت شماره يک کشور» در شرايط فعلي مانند بسياري از طرح ها و برنامه هاي ناکام پيشين تبديل کند.آيا مسئولي به دليل ضعف عملکرد در اين زمينه در دولت توبيخ شده است و يا بالعکس مسئولي به دليل موفقيت در اجراي سياست هاي اقتصاد مقاومتي تشويق شده است؟ چه تعداد از تذکرات، سوال ها و حتي استيضاح هاي مطرح شده در مجلس مرتبط با اجراي اين سياست ها بوده است؟ دستگاه هاي نظارتي در مجلس و قوه قضائيه و به ويژه مجمع تشخيص مصلحت نظام به صورت مشخص چه اقدام نظارتي براي تحقق اهداف اقتصاد مقاومتي انجام داده اند؟ سوال ديگر اين که جريانات سياسي و محافل علمي و فرهنگي مختلف تا چه اندازه به نقش روشنگري و نظارتي خود در موضوع اقتصاد مقاومتي عمل کرده اند؟ آن هم در شرايطي که برخي جريانات سياسي دغدغه 2 سال اخير خود را صرفا به موضوع مذاکرات هسته‌اي اختصاص داده بودند!در هر صورت با توجه به فضاي اقتصاد کشور پس از توافق هسته اي و در صورت اجرايي شدن آن، ضرورت اقتصاد مقاومتي بيشتر خواهد بود چرا که در شرايط فشار و تحريم، اقتصاد مقاومتي يک انتخاب ناگزير است اما در شرايطي که تعاملات جهاني براي اقتصاد ايران برقرار باشد و اين نگراني وجود داشته باشد که تعامل ايران با اقتصاد جهاني نه براساس ارتقاي فناوري داخلي و بهبود توان صادراتي بلکه به قيمت تبديل شدن ايران به بازار محصولات خارجي شکل گيرد، اقتصاد مقاومتي يک الزام مهم نه فقط اقتصادي بلکه يک الزام سرنوشت ساز فرهنگي و امنيتي خواهد بود.

******************************************************

روزنامه ایران******

فصل رقابت انتخاباتی و صف‌بندی مخالفان/دکتر سیدعلی میرباقری

تابستان ایران با تحرکی که این هفته احزاب و گروه‌ها برای انتخابات آغاز کردند گرمای دلپذیری به خود گرفت. در شرایطی که عرصه اقتصاد  هنوز دست به گریبان رکود است و  حوزه فرهنگ با نوسان ناشی از مقاومت نیروهای مخالف روبه‌رو است، به نظر می‌آید حوزه سیاست توانسته است غبار سکون و رکود را از دامن خویش بروبد و مهیای یک تغییر و تحول شود. احزاب جدید و جوان به صحنه آمدند و احزاب قدیمی به آرایش و سازماندهی نیروها و هواداران خویش مبادرت کردند و در سوی دیگر این میدان، دور پرشتابی از مذاکره میان بزرگان دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا به جریان افتاد تا تکلیف امر مهم« ائتلاف‌های انتخاباتی» روشن شود.دولت روحانی که بعد از توافق هسته‌ای، معضلات بین‌المللی ایران را حل شده می‌بیند به استقبال این تحرک در فضای سیاسی رفت. از رئیس جمهوری تا وزیر کشور،  در اظهارات خویش نوید یک رقابت پرشور را برای انتخابات آینده دادند. آنها همزمان از دستگاه‌ها و مدیران دخیل در انتخابات خواستند تا فضا و فرصت را برای مشارکت جریان‌ها و صداهای مختلف مهیا سازند.

با این حال چنین گشایشی در فضای سیاسی به کام برخی بازیگران خوش نیامد، در حد فاصل دو جریان اعتدالی و اصولگرا که در تدارک رقابت انتخاباتی هستند پاره‌ای از نیروها، کوششی معکوس برای بستن و محدود ساختن فضای رقابت به نمایش گذاشتند. این وضعیت دوگانه یعنی  صف بندی اکثریت موافقان و اقلیت مخالف گشایش فضای سیاسی، به روشنی در صفحات روزنامه‌ها و ارگان‌های خبری آنها نقش بست. درست روزی که روزنامه‌های معتدل با نمایش تصویر و تیتر همایش احزاب در گرمای رقابت سیاسی دمیدند، اقلیت مخالف با زبان تهدید و تخطئه به مقابله آنها رفتند.

مخالفت این حلقه‌ها با گشوده شدن چتر مشارکت سیاسی در واقع تلاشی است برای بازتولید یک تفکر آشنا در تاریخ سیاسی ایران که انحصار طلبی نام گرفته است.

اما نکته کلیدی در این گیرودار این است که فضای رقابت سیاسی که نسیم آن این روزها وزیدن گرفته از دستاوردهای گرانسنگ انتخابات 24 خرداد است. همه کسانی که نقش تعیین کننده رأی و رقابت انتخاباتی را در خرداد 92 تجربه کرده‌اند اکنون برای حضور در میدان رقابت جدید انتخاباتی، گام برداشته‌اند لذا مراقبت از این فضای سیاسی و عنصر عقلانیت و امید نهفته در آن، تکلیف بزرگی بر ذمه نیروهای تحولخواه است. همه کسانی که  با امید به تجدید حماسه سیاسی تازه به افق انتخابات زمستان 94 نگاه دوخته‌اند نمی‌توانند بر حرکات رفتارهای رقابت ستیزانه و  تحریک‌آمیز اقلیت تندرو چشم بپوشند. جریان تندرو در راهبردی که این هفته به نمایش گذاشت آشکارا انگیزه خود را از ایجاد انقباض در فضای سیاسی، تهدید تشکل‌ها و فعالان سیاسی و حتی چالش با نهادهای قانونمند دخیل در انتخابات به نمایش گذاشت.

در این وضعیت نیروهای تحولخواه از چند منظر می‌توانند برای عبور از این موانع و حرکت‌های ایذایی اهتمام ورزند.

1-‌ لازم است این آموزه مهم انتخابات 24 خرداد در میان نیروهای سیاسی تبیین شود که جامعه ایران به یمن ظهور ابزارها و امکانات جدید رسانه‌ای وارد فضایی متفاوت از ادوار گذشته انتخابات شده است. در این فضا دیگر قدرت تعیین کننده افکار عمومی چند روزنامه یا صدا و سیما نیست، بلکه ابزارهای نوین اطلاع‌رسانی بویژه فضای مجازی حرف اول را می‌زند. با ظهور نسل جدید رسانه‌ها با قاطعیت می‌توان گفت که زمانه  انحصار و تک صدایی سپری شده  است. این نکته‌ای است که خود  رئیس جمهوری هم در تحلیل رفتارهای جامعه مقابل جریان مذاکره هسته‌ای بر آن تأکید کرد؛ به نحوی که واکنش‌های لحظه به لحظه افکار عمومی بویژه نسل جوان در فضای مجازی به پشتوانه نیرومند حمایت از مذاکرات هسته‌ای تبدیل شد و در بسیاری از بزنگاه‌ها نیروهای تندرو را منفعل کرد.

2- نکته‌ای که مدیران وزارت کشور تأکید کرده‌اند صدای حذف و مخالفت از اردوگاه کسانی برخاسته که تاکنون مجوز فعالیت نداشته‌اند، آنها ترجیح داده‌اند  همواره در سایه بمانند. فعالیت بی‌تابلوی آنها موجب شده که مسئولیت هیچ یک از موضعگیری‌ها را نپذیرند. این موضوع مهمی است که باید از سوی همه فعالان عرصه رسانه‌ای و سیاسی دنبال شود.

روشی که این هفته اقلیت تندرو مقابل حضور احزاب و نیروهای سیاسی در انتخابات به نمایش گذاشت، چیزی جز نفی حق حیات سیاسی شهروندان نیست. رفتاری که در دنیای مدرن جزو ناپسند ترین کنش‌های سیاسی به حساب می‌آید. حتی راستگرایان افراطی در جوامع اروپایی به رغم همه تضادهایی که سوسیال دموکرات‌ها و لیبرال دموکرات‌ها دارند اما هیچ گاه اجازه نمی‌دهند مرگ را برای آنها آرزو کنند.

گروهی که در مقام نفی جریان‌های سیاسی دیگر می‌نشیند در واقع نظامات حاکمیت و قانون اساسی  را به سخره می‌گیرد و این بالاترین سطح از هنجار شکنی و ساختار شکنی در یک جامعه مردم سالار است.

******************************************************

روزنامه وطن امروز**

همیشه پای اسرائیل در میان است/مجتبی اصغری

انتشار اخبار گل و بلبلی در شرایطی که کل مرزهای جغرافیای سیاست منطقه دستخوش تغییرات لحظه‌ای است و مرزهای سیاست خارجی ایران بیش از همیشه مورد هجوم دشمن قرار گرفته، کماکان در رسانه‌های زنجیره‌ای و حتی برخی تریبون‌های رسمی کشور ادامه دارد. ما شاهد تحولاتی سریع در منطقه هستیم که رصد اوضاع نشان می‌دهد دست‌کم در شروع ماجرا، بشدت تامین‌کننده منافع رژیم غاصب صهیونیستی است.

1- دقیقا یک هفته پس از اعلام پایان مذاکرات ایران و 1+5 ترکیه به مرز زمینی و هوایی سوریه، متحد مهم منطقه‌ای ما حمله کرد. اردوغان حملات تروریستی شهر سوروچ ترکیه را دستمایه قرار داد تا بتواند حملات نظامی خود را به خاک سوریه و عراق بکشاند. 24 مرداد، پنتاگون اعلام کرد عملیات نظامی علیه داعش از خاک ترکیه با برخاستن هواپیماهای F16  نیروی هوایی از «پایگاه اینجرلیک» به طور رسمی آغاز شده و این جنگنده‌ها چند هدف تعیین شده در سوریه را بمباران کردند.

پنتاگون در بیانیه خود به همین مقدار اکتفا کرد اما منابع امنیتی گفتند جنگنده‌های ترکیه در این حملات مشارکت نداشتند و تنها هواپیماهای آمریکایی از اینجرلیک به سوی سوریه به پرواز درآمدند. نکته اینجاست که ترکیه پس از ماه‌ها مذاکره و کشمکش بالاخره موافقت کرد پایگاه‌های هوایی مهم خود را در اختیار ائتلاف تحت رهبری آمریکا قرار دهد تا به  اسم مبارزه با داعش، مسیری دیگر برای نفوذ به سوریه و تکمیل خط محاصره صهیونیستی این کشور مهم بگشایند.

2- همزمان با بمباران رسمی سوریه از خاک ترکیه، حملات هوایی ترکیه به شمال عراق نیز شدت گرفته است. هر چند ترکیه هدف از این اقدام را مبارزه با پ‌ک‌ک با دریافت تاییدیه حمله از آمریکا اعلام کرد اما حقیقت این است که در این میان حاکمیت عراق مورد تعدی قرار گرفت و زمینه‌سازی برای تقسیم عراق مهیا شد. در این میان گروهک شبه‌صهیونیستی پ‌ک‌ک نیز با انگیزه‌ای نامعلوم، در حملاتی تلافی‌جویانه، کاروان‌های تجاری و مسافری ایران را هدف قرار داد به نحوی که دست‌کم تاکنون 3 ایرانی طی این حملات جان باخته‌اند و خسارات قابل توجهی به امنیت اقتصادی کشورمان وارد شده است.

زکریا یاپیچی اوغلو از اعضای اصلی حزب اسلامگرای کرد هدی‌پار، تحولات اخیر تروریست‌های پ‌ک‌ک را اینگونه تحلیل کرده است: «پ‌ک‌ک در اولین قدم تلاش می‌کند از منطقه اسلام‌زدایی کند، بعد از آن عدم ثبات و امنیت را در منطقه حاکم کرده و در صورت تحقق 2 مورد اول، دست به تصفیه نژادی در منطقه می‌زند. این پروژه 3 مرحله‌ای، در واقع یک طرح صهیونیستی است که پ‌ک‌ک در حال خدمت به آن است. سنگ بناهای اسرائیل بزرگ در خاورمیانه در حال گذاشته شدن است. نقطه تلخ این فاجعه این است که برای این کار یهودی‌ها جنگ نمی‌کنند! آمریکایی‌ها هم جنگ نمی‌کنند! بلکه فرزندان امت اسلام در برابر یکدیگر تحریک به صف‌آرایی می‌شوند. مسلمانان مسلح شده و با یکدیگر می‌جنگند».

جالب اینجاست که در جریان رفتارهای تروریستی پ‌ک‌ک، همواره اسرائیل از آنها تحت عنوان «حق مبارزه با داعش» حمایت کرده است و شبکه‌های خبری غربی از جمله بی‌بی‌سی با داستان‌سرایی درباره قدرت تروریست‌های پ‌ک‌ک، تلاش دارند آنها را قهرمان مبارزه منطقه‌ای با داعش معرفی کنند! موضوع زمانی جالب شد که چند روز پیش، بی‌بی‌سی فارسی با پخش گزارش طولانی ژیار گل،  از کمپ زنان پ‌ک‌ک، در اوج حملات تروریست‌های اجاره‌ای منطقه‌ای به ایرانیان، کوشید آنها را متحدی قابل اطمینان در جبهه مبارزه با داعش معرفی کند!

 3- سه روز پیش، رژیم صهیونیستی 6 بار به وسیله آتش توپخانه و نیروی هوایی خود مناطقی از شهر قنیطره سوریه را هدف قرار داد. قنیطره استانی در منتها‌الیه جنوب غربی سوریه در بلندی‌های جولان است و در حقیقت مرزی میان لبنان، سوریه و رژیم غاصب صهیونیستی محسوب می‌شود.از همین مسیر بود که داعش با هدایت و همکاری صهیونیست‌ها به جنوب لبنان وارد شد. حزب‌الله لبنان با مقاومت دلیرانه و تقدیم ده‌ها شهید، این مرز را مسدود کرده و داعش را از طرابلس خلع ید کرد. اکنون دوباره تحرکات در این منطقه به نحو چشمگیری افزایش یافته است.

از طرفی با سانسور پیشروی‌های داعش در رسانه‌های داخلی، تلاش شده جنگ داعش با مسلمانان در حد جنگ عراق و سوریه حفظ شود اما حقیقت این است که هم‌اکنون داعش تقریبا کل لیبی را فتح کرده و با پایان موفقیت‌آمیز مذاکرات این گروه با سایر گروه‌های تروریستی منطقه همچون بوکوحرام، سایر حامیان منطقه‌ای ایران همچون شیعیان نیجریه نیز در معرض خطر

قرار گرفته‌اند.

اطمینان داریم جریان مقاومت اسلامی با هدایت و درایت سردار رشید اسلام حاج‌قاسم سلیمانی و مجاهدان فراملی وفادارش نقشه‌های صهیونیستی آمریکا و متحدان فرامنطقه‌ای را به حول و قوه الهی ناکام خواهند گذاشت اما بنا نیست نیروی دفاعی کشور در مسیری حرکت کند و برخی دستگاه‌ها احیانا در رفتاری برخلاف اصول رسمی سیاست خارجی کشور به سنگ‌اندازی در مسیر مقاومت منطقه دست بزنند که اگر چنین باشد باید به رسم تاریخ، در انتظار سقوط خرمشهرها و آبادان‌های متحد ایران باشیم. عبرت‌گیرندگان از تاریخ کجا ایستاده‌اند؟

پس می‌پرسیم: آیا سرعت یافتن تحولات منطقه و افزایش ناگهانی حوزه تعدی بازوان تروریستی آمریکا و اسرائیل و متحدان منطقه‌ای آنها به سمت منافع ایران ناشی از عقب‌نشینی‌های صورت گرفته در حوزه سیاست خارجی و تهدید مرزهای امنیت ملی کشور است؟

آیا در چنین شرایطی می‌توان اعلام حمایت رسمی رؤسای سابق موساد، اداره اطلاعات ارتش اسرائیل و مجموعه بزرگی از سیاستمداران صهیونیست از نتیجه مذاکرات وین و مفاد نظامی قطعنامه 2231 را نادیده گرفت؟

مجموعه‌ای از مدیران دولتی از جمله رئیس‌جمهور، تیم مذاکره‌کننده و حتی وزیر دفاع اعلام کرده‌اند مفاد توافق و قطعنامه نمی‌تواند اصول سیاست خارجی ایران در حمایت از جریان مقاومت در منطقه را تحت تاثیر قرار داده یا به محدود شدن توان نظامی ایران منجر شود. پس چرا به قطعنامه‌ای افتخار می‌کنندکه بخش‌های مهمی از آن شامل محدود ساختن حوزه‌های حیاتی تسلیحاتی ایران همچون توانمندی‌های موشکی، خرید و فروش سلاح، حمل و نقل محموله‌های نظامی و صدور اجازه بازرسی کشتی‌ها و کاروان‌های تجاری ایرانی توسط هر کشوری و به هر بهانه‌ای است؟!

اینها سوالاتی است که اذهان عموم مردم و رسانه‌های مستقل و متخصصان را به خود مشغول کرده است. چند روز پیش از این سایت جهان‌نیوز منتسب به سرتیم کمیسیون بررسی‌کننده مفاد توافق در مجلس با استناد به جمله عجیب رئیس‌جمهور که گفته بود «نباید پس از توافق هر طور که بخواهیم حرف بزنیم» سوال کرد «بر سر چه موضوعاتی توافق شده است که در ایران کسی نباید نازک‌تر از گل به اسرائیل بگوید؟!»

در جلسات به اصطلاح نقد و بررسی بیانیه پایانی مذاکرات وین که در ایران برگزار می‌شود طبیعتا نمی‌توان انتظار داشت چنین سوالاتی از تیم مذاکره‌کننده کشورمان پرسیده و پاسخی به نگرانی‌های روزافزون حافظان امنیت ملی کشور ارائه شود. صحبت از جلساتی است که در آن تیم مذاکره‌کننده کشورمان با شجاعتی مثال‌زدنی خود را در معرض تشویق‌های مکرر و مدیحه‌سرایی دیپلمات‌ها و حقوقدانان شرکت‌کننده در جلسات 10 سال اخیر محافل دیپلماسی عمومی آمریکا همچون بنیاد‌های خلع سلاح پاگواش، پلوشرز، بنیاد برادران راکفلر، موسسه لیختن‌اشتاین دانشگاه پرینستون و امثالهم قرار می‌دهند! 

9 آبان 92، در «وطن امروز» هشدار دادیم در معاملات با آمریکا «همیشه پای اسرائیل در میان است». این مساله مهمی است که هنوز پاسخی روشن دست‌کم برای ثبت در تاریخ به آن داده نشده است... واقعا چرا از معامله بزرگ -Grand Bargain- اصلاحاتی‌ها در 2003 تا مذاکرات 2015، همواره بخشی از مفاد به صورت اختصاصی قدرت نظامی ایران و ارتباط آن با جریان مقاومت در منطقه را هدف قرار می‌دهد؟ به عبارت بهتر «چرا همیشه پای اسرائیل در میان است؟!» اکنون زمان بازخوانی هشدارهای قدیمی درباره خیز جریانی جهانی برای تغییر اصول سیاست خارجی ایران با هدف امنیت‌بخشی به مرزهای داخلی و خارجی رژیم غاصب صهیونیستی در منطقه است. لطفا پاسخگویی به سوالات ملت را فراموش نکنید!

****************************************************

روزنامه جام جم *******

داروسازی، صنعت پاسخگو به نیازهای اساسی کشور / دکتر رسول دیناروند

در حال حاضر، حدود 17 هزار داروساز در کشور فعالیت می‌کنند که این جمعیت، از نظر تعداد عددی کوچک و تقریبا 5 درصد جامعه پزشکی به حساب می‌آید، اما تاثیری که در نظام سلامت دارد، بمراتب بالاتر است و حوزه فعالیت آنها تنوع بسیاری دارد. یعنی برخی در مراکز علمی و صنعتی و تعدادی دیگر در مراکز نظارتی مشغول کار هستند، اما عمده این افراد داروخانه‌ها را به عنوان محل خدمت رسانی به مردم برگزیده‌اند.

آنچه درباره داروسازان بوضوح به چشم می‌آید، پیشگامی آنها درمراکز علمی است، به گونه‌ای که در وزارت بهداشت و در میان تمام رشته‌های علوم پزشکی و حوزه سلامت، طبق آخرین آمار از 31 نفری که جزو یک درصد دانشمندان برتر جهان البته از نظر تعداد رجوع به مقالات معرفی شده‌اند، بیش از 50 درصدشان داروساز هستند و این در حالی است که در حوزه منابع انسانی کشور، داروسازان فقط 5 درصد محققان و اعضای علمی کشور را تشکیل می‌دهندو این موضوع نشان دهنده آن است که داروسازان خوش درخشیده‌اند.

 در حوزه صنعت هم بر پایه علم جامعه، داروسازی در حال توسعه است. اکنون بخش اعظم دارو‌های مورد نیاز در کشور تولید می‌شود و صرفا 3 تا 4 درصد موارد مورد تقاضا از راه واردات تامین می‌شود.

 بعلاوه چرخ بخش‌های مختلف صنعت داروسازی اعم از فرمولاسیون، کنترل، بازاریابی، فروش و حتی توزیع، به واسطه داروسازان به حرکت در آمده، هدایت می‌شود و در حال توسعه است. بنابراین با زیر ساخت‌های خوبی که در این صنعتِ پاسخگو به نیازهای اساسی کشور ایجاد شده، امکان گسترش صادرات وجود خواهد داشت. در بخش خدمات هم می‌توان گفت، در بسیاری از شهرها و محلات، داروخانه‌ها مورد اعتماد مردم هستند و مردم نه به صرف این که دارویی از این اماکن تهیه کنند، بلکه در بسیاری اوقات به دلیل امکان سرعت دسترسی به داروساز و همچنین مشاوره‌های رایگانی که درخصوص مباحث مرتبط با مصرف دارو از سوی داروساز وجود دارد، به آنجا مراجعه می‌کنند.

 باید پذیرفت، جامعه دارو ساز از جمله اقشار زحمتکشی است که خوشبختانه در تمام عرصه‌های مرتبط با دانششان حضور موفقی را تجربه کرده‌اند.

 روز 5 شهریور را که به مناسبت سالروز تولد داروساز بزرگ تاریخ کشورمان و نیز پدر داروسازان جهان، محمد بن زکریای رازی ـ که حدود900 ـ 800 سال پیش اولین قرص را عرضه کرد ـ به عنوان روز داروساز نامیده شده، به تک‌تک اعضای این جامعه فرهیخته تبریک می‌گویم و از خداوند متعال مسالت می‌دارم، سرعت ما را در رسیدن به اهداف متعالی حوزه سلامت ـ که دغدغه رهبری انقلاب نیز هست ـ روزافزون کند.

******************************************************

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات