تاریخ انتشار : ۰۷ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۰  ، 
کد خبر : ۲۷۸۶۱۵
وقتی عدم همراهی اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان برگ برنده اصولگرایان می‌شود؛

عاقبت یک جدایی


گروه سیاسی – انتخابات ریاست جمهوری 92 راه‌حل سومی را پیش روی فضای سیاسی دو جناحی ایران باز کرد. تا پیش از آن و به ویژه از سال 76 به این سو، فضای کشور متاثر از رقابت دو جریان سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا بود. با این حال دو اتفاق تلاش برای حذف اصلاح‌طلبان از فضای سیاسی پس از انتخابات 88 و تکثر و انشقاق در گفتمان‌های اصولگرایی و به طور ویژه ظهور گروه‌های نواصولگرا و اغلب تندرو، باعث شد جای خالی رویکرد جدیدی در فضای سیاسی کشور احساس شود. این جای خالی به سرعت توسط اعتدال‌گرایان پر شد. با این حال از آن جا که گفتمانی به نام اعتدال به صورت تشکیلاتی در فضای سیاسی ریشه‌دار نبود، باعث شد از هر دو جریان سیاسی کشور نیروهایی را وام بگیرد.

در این میان به دلیل انعطاف بیشتر تفکر اصلاح‌طلبی و نیز تجربه نامطلوب تندروی حتی از جنس اصلاح‌طلبانه، تمایل این طیف از نیروهای سیاسی به اعتدال بیشتر بود. همین عامل باعث شد که از همراهی اصلاح‌طلبان با کاندیدای اعتدال‌گرایی همچون حسن روحانی و اقدام سیاسی حرفه‌ای آن‌ها مبنی بر انصراف محمدرضا عارف – کاندیدای اصلاح‌طلبان – به نفع روحانی، پیروزی این جریان در انتخابات ریاست‌جمهوری شکل بگیرد. حال در شرایطی که انتظار می‌رود این پیروزی در انتخابات مجلس دهم کامل شده و با ایجاد پارلمانی متشکل از نیروهای اصلاح‌طلب و معتدل، همگونی و هماهنگی دولت و مجلس بیشتر شود، برخی کارشناسان بیم آن را مطرح می‌کنند که در غیاب برنامه مشخص برای تکرار این همراهی، هم اصلاح‌طلبان و هم اعتدال‌گرایان شکست را در انتخابات تجربه کنند.

چندی پیش بود که حجت‌الاسلام علی اکبر ناطق نوری در سخنانی در مورد سیاست‌های انتخاباتی نیروهای اصلاح‌طلب و معتدل هشدار داد. وی در دیداری با جمعی از اهالی رسانه گفته بود: همه گروه‌ها برای مشورت سراغ من می‌آیند و من به آنها گفته‌ام سلانه سلانه می‌روید، این طور نمی‌شود. بنابراین این انتقاد به جریان‌های معتدل سیاسی کشور وارد است که هیچ برنامه مشخصی برای انتخابات ندارند. این در حالی است که من شنیده ام و از نشانه‌هایش هم مشخص است که برخی جریان‌های تندرو و افراطی که من آنها را قبول ندارم در برخی گروه‌های سیاسی با برنامه‌ریزی منسجم‌تری می‌خواهند در انتخابات مجلس آتی شرکت کنند.

وی افزوده بود: من به گروه‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصول‌گرا گفته ام این طور که شما در خصوص انتخابات پیش می‌روید به نتیجه مطلوب نخواهید رسید. چون غافل هستید. دیروز نیز محمدرضا عارف، یکی از جدی‌ترین چهره‌های اصلاح‌طلبان برای سرلیستی انتخاباتی این جناح با بیان اینکه اگر کسانی درصدد باشند نقش تفکر اصلاح‌طلبی در خلق حماسه 24 خرداد 92 و تشکیل دولت تدبیر و امید را نادیده بگیرند مرتکب خطای فاحشی شده‌اند، اظهار کرد: در انتخابات مجلس اگر هر یک از دو جریان هواداران دولت و اصلاح‌طلبان بخواهند ساز جدایی بزنند مطمئنا با مشکلاتی جدی روبرو خواهند شد.

وی در دیدار اعضای دفتر سیاسی حزب مردمسالاری افزود: اصلاح‌طلبان به هیج وجه به دنبال به رخ کشیدن نقش خود در پیدایش فضای ایجاد شده در دو سال اخیر نبوده و نخواهند بود و تاکنون هیچ‌گونه سهمی از دولت نخواستند و در آینده هم نخواهند خواست و مسئولان دولتی در این خصوص می توانند شهادت دهند. عارف بر لزوم حمایت از دولت تدبیر و امید تاکید کرد و گفت: در انتخابات مجلس آینده باید تلاش شود جریان هواداران دولت و اصلاح‌طلبان به یک لیست واحد برسند و اگر هر یک از این دو جریان بخواهند ساز جدایی بزنند مطمئنا با مشکلاتی جدی روبرو خواهند شد.

به کام اصولگرایان

جدایی جریان‌های اصلاح‌طلب و اعتدال‌گرا بسیار مطلوب اصولگرایانی است که خود با مشکل انشقاق دست و پنجه نرم می‌کنند. این طیف که با شعارهای وحدت و همگرایی به دنبال جبران شکست خود در انتخابات 92 است، علی‌رغم تلاش‌های فراوان در این روند کاری از پیش نبرد تا در نهایت ناچار شود به ائتلاف تاکتیکی بسنده کند. با این حال همین ائتلاف تاکتیکی که قرار است تحت لوای تشکیلاتی با نام شورای هماهنگی جبهه اصولگرایان – همانند شورای مشابه آن در جبهه اصلاح‌طلبان – ایجاد شود نیز با خوش‌بینی جریان‌های اصولگرا برای فراگیر بودن مواجه نشده است. برخی جریان‌های اصولگرا به هیچ وجه حاضر نیستند که با یکدیگر زیر یک نام جمع شوند. این در حالی است که برخی گروه‌های اصولگرا همچنان از سازوکار سنتی جامعتین در این زمینه دفاع می‌کنند و در مقابل برخی گروه‌های دیگر – به ویژه نواصولگرایان – به دنبال گذر از این سازوکار هستند.

چهره‌های شاخص و معتدلی نیز در جریان اصولگرا هستند که به دلایل مختلف ریزش کرده‌اند و یا در حال ریزش هستند و هر کدام شرایط خاصی دارند. برخی چهره‌ها مثل علی لاریجانی حتی به اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان نزدیک محسوب می‌شوند، چهره‌هایی مثل محسن رضایی و محمدباقر قالیباف پرچم مستقل بودن را انتخاب کرده‌اند و فردی مثل علی‌اکبر ولایتی به جریان دولت نزدیک‌تر شده است. این در حالی است که اصولگرایان با معمایی به نام جریان احمدی‌نژادی‌ها نیز باید دست و پنجه نرم کنند. هرچقدر هم که احمدی‌نژاد خود را اصولگرا نداند و اصولگرایان علی‌رغم حمایت‌ها و پشتیبانی‌های اولیه خود، به دلایل مختلف – از عملکرد پرانتقاد و پرتخلف دولت‌های نهم و دهم تا واکنش‌های احمدی‌نژاد در تقابل با رهبری و نیز نزدیکی وی به آن چه از سوی اصولگرایان جریان انحرافی خوانده شد – بعدها از وی برائت‌جویی کردند، اما باید این واقعیت را پذیرفت که خاستگاه احمدی‌نژاد و حامیانش جریان اصولگرایی است.

حضور یاران وی در انتخابات مجلس که قرار است زمینه و آزمونی برای حضور مجدد خود احمدی‌نژاد در عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری محسوب شود، می‌تواند اصولگرایان را با چالش‌های دیگری در دو راهی وحدت و انشقاق مواجه کند. در این میان جریان‌هایی از اصولگرایان که اصلی‌ترین چهره‌های آن افرادی مثل محمدرضا باهنر و غلامعلی حداد عادل هستند، ترجیح می‌دهند تنها به هر قیمتی اصولگرایان بازنده انتخابات پیش رو نباشند و در این زمینه به ائتلاف با هیچ کدام از گروه‌های اصولگرا نه نمی‌گویند. با چنین شرایطی، هر گونه گسستگی میان اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان که این روزها اقبال عمومی را هم به همراه خود دارند، یک برگ برنده برای اصولگرایانی است که خود شرایط نابسامانی را تجربه می‌کنند.

تداوم یک الگوی موفق

در شرایط موجود، همراهی اصلاح‌طلبان با اعتدال‌گرایان به ویژه اگر با حضور برخی چهره‌های معتدل اصولگرا مثل علی لاریجانی و علی مطهری همراه شود، می‌تواند تضمین کننده موفقیت این جریان‌ها در انتخابات مجلس باشد. اما در غیر این صورت دو حالت خارج از تصور نیست؛ در حالت اول اصولگرایان و در میان اصولگرایان نیز گروه‌های تندرو که از انسجام بیشتری برخوردارند – حاصل این انسجام در عملکرد نیروهای معدود تندرو بر عملکرد مجلس مشهود است – با عدد بیشتری پارلمان را در دست خواهند گرفت و مشکلات دولت برای دو سال آینده در پیچ بهارستان بیشتر خواهد شد.

در حالت دوم نیز مجلسی متکثر شکل خواهد گرفت که نیروهای آن برای تقویت خود دست به ائتلاف‌های فراکسیونی می‌زنند. با این حال تجربه این چنین ائتلاف‌های پس از انتخابات در فراکسیونی مثل فراکسیون رهروان ولایت مجلس نهم نشان می‌دهد که عملکرد آن‌ها موثر نخواهد بود و باز هم نیروهای منسجم‌تر جریان‌های تندرو می‌توانند حتی علی‌رغم در اقلیت قرار گرفتن، بر روند کلی مجلس به ویژه در ارتباط با دولت تاثیر بگذارند.

در نهایت به نظر می‌رسد الگوی موفق همراهی اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان، الگویی است که نه تنها در انتخابات پیش روی مجلس، بلکه در سایر انتخابات پیش رو – از جمله مجلس خبرگان رهبری در سال جاری و ریاست جمهوری و شوراها در دو سال آینده – موفق باشد و برهم زدن آن کاری عقلانی به حساب نمی‌آید و حتی چه بسا بهتر باشد که این جریان‌ها به تقویت ساختار تشکیلاتی و حزبی خود اقدام کنند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات