* شما به عنوان یکی از مخالفان جدی این توافق، فکر میکنید در این شرایط با درنظرگرفتن همه واقعیتهای اقتصادی و بینالمللی به جز توافقکردن چه راهکارهای دیگری داشتیم؟ در واقع گزینههای ما توافقکردن یا ادامهدادن مسیر قبلی بود یا گزینه دیگری هم داشتیم؟
** هیچکس با اصل مذاکره مخالف نبوده است. در بین کل جریاناتی که با انقلاب بودند و عزت و سربلندی این انقلاب را میخواهند هیچکس نبود که بگوید مطلقا مذاکره نکنیم. آنها به ناحق یک بخش از حقوق ما را غصب کردند و گرفتند. ما عضو آژانس انرژی اتمی هستیم، اما آنها آمدند و ما را استثنا کردند. پس رفتیم به این سمت که صحبت کنیم شما دارید با ما ناعادلانه برخورد میکنید. ما برای این به سمت مذاکره رفتیم که حقوقمان را بگیریم. خوب ما قرار بود در مذاکره به چه چیزی برسیم؟ خود رئیسجمهور گفت هم سانتریفیوژ بچرخد هم چرخ زندگی مردم.
روحانی بارها این حرفها را تکرار کرده که «دستاورد ما لغو یکباره تحریمهاست، تحقیق و توسعه ما سر جایش است، مذاکره صرفا در موضوع هستهای است». پس قرار نبود درباره بحث سلاح موشکی و غیرموشکی ما صحبت بشود. بعد به مردم گفتیم صبر کنید ما داریم توافق میکنیم و تحریم را برمیداریم و هیچگونه از حقوق ملت و انقلاب را نخواهیم داد. حالا توافق شده است، ولی آیا واقعا تحریمها برداشته شده است؟ اولا روز اجرای ما، ٩٠ روز بعد از جمعبندی نهایی است که میشود روز توافق و با این سازوکاری که دارد ما باید شروع کنیم. شروع ما به این صورت است که فردو را جمع کنیم و در آن غنیسازی وجود نداشته باشد.
* البته گفتند کاربری فردو تولیدی نبوده است.
** مثلا بشود دبیرستان یا دانشکده فیزیک نظری، نطنز هم به جز ٦٠،٥٠ تا بقیهاش برداشته شود؟ قلب رآکتور اراک را هم برداریم، البته ظریف و عراقچی میگویند که این قلب را برمیگردانیم، من مسئله فنی آن را نمیدانم ولی صالحی در کمیسیون گفته است که قلب برگشتپذیر نیست.
* قلبی را که برمیدارند پلوتونیوم زیادی تولید میکند ولی تکنیک جدید که قرار است جایگزین شود به خاطر کاهش پلوتونیوم است و بعد از جایگزینکردن قلب جدید، قلب سابق برای ما کارایی ندارد.
** چرا، یکجا به درد ما میخورد، روزی که آنها آمدند و زیر قرارداد زدند، آن روز ما به چرخه برمیگردیم.
* رآکتوری که پلوتونیوم زیادی تولید میکند کمکی به چرخه غنیسازی ما نمیکند. فقط یک ماده بسیار خطرناک و آلاینده تولید میکند که کاربردش نظامی است. وقتی ما به دنبال بمب نیستیم، حتی اگر آنها زیر توافق بزنند به لحاظ زیستمحیطی و امنیتی به نفع ماهست که هیچ وقت این حجم از پلوتونیوم را در کشور نگه داریم؟
** نه اینگونه نیست و به دردمان میخورد. اگر اینها زیر قرارداد زدند ما میخواهیم برگردیم. این چه حرفی است که آسیب محیطزیستی دارد؟ همان کاری که دنیا با آن میکند ما هم میکنیم. دنیا هنوز هم نمیداند این پلوتونیوم را چه کار کند و در جایی نگهداری میکنند تا دنیا فکری برای آن بکند. ما هم جزئی از دنیا هستیم و حق داریم مثل آنها پلوتونیوم داشته باشیم تا هر وقت آنها برایش فکری کردند ما هم همان کار را کنیم.
* اگر تا آن روز یک زلزله بیاید و آنجایی که ما میخواهیم این پلوتونیوم را نگه داریم نشت کند، منطقه با یک مسئله جدی روبهرو میشود.
** همان کاری که آنها میکنند ما هم انجام بدهیم. شما حرف آنها را توجیه نکنید. این یکحرف عامیانه است. بحث من این است که آقای ظریف میگوید اگر آنها زیر قرارداد خود زدند ما سریع این قلب را جایگزین میکنیم اما این قلب دیگر قابل جایگزین نیست و باید قلب دیگری با قالب دیگری طراحی کنیم. میگوید الان دو سال داریم با اینکه از آب سنگین بهرهبرداری میکنیم اما آن موقع شش سال وقفه می افتد یعنی ما چهار سال خیلی راحت عقب میافتیم تا دیگر هیچ مزاحمتی نداشته باشیم. یعنی اگر حمله نظامی نشود و سختگیری نکنند ما چهارسال عقب افتادهایم.
حالا برگردیم به اجرای توافق؛ روز اجرا برای ما روزی است که ما همه اینها را انجام دهیم و تحقیق و توسعه را تعطیل کنیم و بعد آژانس بیاید بررسی کند. آمانو همین الان رفته و گفته ایران همکاری نمیکند و کری هم گفت در پارچین رفتوآمد دارند و ظاهرا دارند پاکسازی میکنند. این حرفها چه معنایی دارد؟ روز اجرا روزی است که آنها تأیید کنند و هیچ شک و شبههای نداشته باشند و ما نتوانیم سلاح بیاوریم و ذخیره کنیم و نتوانیم سلاح به متحدان خود بدهیم. اگر آنها تأیید کنند آن موقع آمریکا تحریمها را تعلیق میکند و نه لغو و این صراحت توافقنامه و برجام است، حتما آن را مطالعه کنید.
* تحریمهای کنگره؟
** نه تحریمهای ثانویه.
* غیر از مالی و سوییفت و نفت... .
** اینها را هم تعلیق میکند و نه لغو. ثانویه که میگویند یعنی همه تحریمها در رابطه با هستهای، چه کنگره و چه شورای امنیت، چه دولت و چه هرجای دیگر.
* تحریمهای شورای امنیت لغو میشود.
** آمریکا اصل است. اگر آمریکا تصمیم گرفت که مثلا اروپا را تحریم کند، آیا اروپا میتواند کاری بکند؟ دولت مرکزی آمریکا تعلیق میکند و ایالتهای آمریکا ملزم به تعلیق نشدند.
* ایالتهای آمریکا تأثیر چندانی روی ما ندارد. ما میخواستیم تحریمهای بینالمللی برداشته شود.
** اصلا اینگونه نیست؛ مادر تحریمها آمریکاست. تحریمهای آمریکا تعلیق میشود و ایالاتش هم ملزم به تعلیق نیستند و کدخدای تحریمها آمریکاست. این قطعنامه اخیر شورای امینت هم این شش قطعنامه را لغو کرده، اما برای ما محدودیت ایجاد کرده است. الان ما اعلام میکنیم که یک بخشش را قبول نداریم. وزارت خارجه هم اطلاعیه داد، البته صراحتا نگفت.
* وزارت خارجه کدام قسمت را قبول نداشت؟
** بحث محدودیت پنج ساله دفاعی و هشت ساله سلاحهای معمول و انفرادی و سلاحهای دوربرد؛ که ما حق هیچگونه تجارت سلاح را نداریم و نمیتوانیم وارد و صادر کنیم.
* سلاحهایی که برای حمل کلاهک طراحی شده باشد، مشمول این بخش است.
** نخیر آنها میگویند شهاب شما درست است که اسم حمل کلاهک هستهای روی آن نگذاشتهاید ولی این موشک این قابلیت را دارد. حتی یک فشنگ ژ٣ را هم نمیتوانیم صادر و وارد کنیم. ما میگوییم این بخش را قبول نداریم. آمریکا هم میگوید آن بخشی که شش بخشنامه قبلی را لغو کرده است، قبول ندارم. ما میگوییم این قطعنامه از انسجام کافی و لازم برخوردار نیست، ضمن اینکه تحریم ما را لغو نکرده است. روز اجرا برای ما شده روزی که ما همه چیزمان را خراب کنیم و روز اتمام روزی است که آژانس بگوید مورداطمینان است. من در کمیسیون سؤال کردم از آقای صالحی و عراقچی که زمان این راستیآزمایی کی است؟ اما میگویند زمان تعیین نکنیم بهتر است و مطمئن باشید که درست میشود.
* برخی از مسائل هم قرار است بین ایران و آژانس محرمانه بماند.
** این بحث دیگری است و بحث پارچین و بازجویی از دانشمندان ماست. دبیر کل آژانس گفته است که آنها دانشمندان را نمیدهند تا ما بازجویی کنیم و این جدا از برجام است. این همان توافق محرمانهای است که میگویند بین آژانس و ایران بوده و قرار بوده هیچکس از آن مطلع نباشد و خانم رایس میگوید من آن را خواندهام. لفظ خواندن را به کار برده و گفته همه آن را خواندم ولی کپی نگرفتم. بحث ما این است که با توجه به شیطنت آمریکاییها و با توجه به بیوفایی اینها در قولها و قرارهایشان، مگر به بیانیه الجزایر عمل کردند و اموال بلوکهشده ما را دادند؟ هم این قطعنامه و هم این برجام بایستی از استحکام حقوقی و قوی برخوردار باشد اما الان نیست و روزنههای فراوان دارد که میتوانند فرار کنند.
* بهفرض در شرایطی هستیم که تیم مذاکرهکننده به لحظات قبل از امضای توافق رسیده است؛ راه جایگزین چیست؟ آیا ما میتوانستیم چیز دیگری به آنها بقبولانیم یا باید میز مذاکره را ترک میکردیم؟
** یعنی ما باید بخشی از حقوقمان را میدادیم که آنها قبول کنند؟ ما باید روی حقوقمان میماندیم ولو اینکه مذاکره بههم میخورد. دنیا که خراب نمیشد. قبل از این توافق به مردم قول دادیم که زندگیتان خوب میشود و نزدیک ٢٠٠ میلیارد دلار پول بلوکهشده در آنجا داریم و حرفهای آنها هم هست و حداقل سایتهای منتقدان آنها این مطالب را نگه داشتهاند. الان توافق شده، پولی که میخواهند آزاد کنند ٢٤ میلیارد دلار است. اگر واقعا ما اینقدر آسمان را به زمین آوردیم که حقوق مردم بر باد رفته است و کل ثروت مملکت بلوکه شده، یعنی ٢٤ میلیارد در هشت سال تحریم؟ یعنی سالی سه میلیارد دلار از ما بلوکه کردند و این همه فشار برای سه میلیارد است؟
اگر واقعا همه مشکل ما این بوده است که ٢٤ میلیارد دلار آزاد کنیم، بهتر نبود مالیاتها را وصول کنیم و جلوی فرار مالیاتی را بگیریم تا چندین برابر این پول به دست آید و مجبور نشویم مملکت را در گرو بگذاریم؟ از قرارداد ژنو تا الان چند دلار قرار بوده است آزاد شود؟ ماهی ٧٠٠ میلیون دلار قرار بوده است که آزاد شود و الان ١٩ ماه گذشته است که میشود ١٣ میلیارد دلار اگر آنها این پول را به ما دادهاند این پول کجاست که دیده نمیشود؟ اگر از این بانک به آن بانک دست به دست شده است و به ما ندادهاند، چه تضمینی است که همین بلا را بر سر بقیه هم نیاورند. بحث ما این است که رقیب و دشمن ما پر از نیرنگ و دروغ است.
* اگر شما با همه این سابقهای که از طرف مقابل میدانید، در تیم مذاکرهکننده بودید، چه پیشنهادی ارائه میکردید؟ یعنی اینکه میگویید توافق محکم نیست و باید محکم کاری میشد، راهکار عملیاش چیست؟ مذاکرهکنندگان باید مثلا چه بند یا مادهای به توافق اضافه میکردند تا محکم باشد؟
** راهش این است که ما روی حقوقمان میایستادیم و اگر حقوقمان را نمیدادند امضا نمیکردیم، دنیا که خراب نمیشد.
* جان کری میگوید که اگر ما هم زیر توافق بزنیم، دنیا دیگر با ما همراهی نمیکند.
** پس چرا میگویید ما مملکت را از فاجعه جنگ نجات دادیم. اگر اینها از قدرت بازدارندگی میترسند چرا ما مملکت را در گرو چنین چیزی گذاشتیم؟
* مسئله بازدارندگی نظامی نیست. کری میگوید آن اجماعی که علیه ما شکل گرفته بود بعد از توافق از بین رفته و حالا اگر آمریکا توافق را نپذیرد، کشورهای دیگر با او همراهی نمیکنند.
** آمریکا نمیتواند در حمله نظامی به ایران موفق باشد. چهار تفنگچی ملاعمر پدر آنها را درآورده. آیا داعش را میتوانند جمع کنند؟ اینها جنگ روانی راه انداختهاند. اوباما میگوید اگر جمهوریخواهان تن به این قضیه ندهند راه بعدی جنگ است. از آنسو هم میگوید اصلا امکان ندارد با حمله نظامی به مقصدمان برسیم.
* اگر آمریکا بخواهد خلف وعده کند به گفته خود آقای کری جهان با او همراهی نمیکند و شرایط ایران در معادلات جهانی فرق کرده است و این را نمیشود منکر شد.
** آمریکا اگر میتوانست با تحریم ما را به زانو در بیاورد مطمئن باشید برای مذاکره التماس نمیکرد. ما میگوییم حالا که نتوانسته است و از راه مذاکره وارد شده، چرا به رقیبی امتیاز بدهیم که در میدان نبرد نتوانسته سرنوشت قضیه را عوض کند.
* سؤال من هم از ابتدا همین است که وقتی آمریکا از سر نیاز آمده، شما اگر جزء تیم مذاکرهکننده بودید از موضع قدرت، چه اصل یا بند یا مادهای را به این توافق اضافه میکردید؟
** ما اگر روی حقوقمان میایستادیم و به آنها امتیاز نمیدادیم اینگونه زیادهخواه نمیشدند. ما همه به یک اندازه ایرانی هستیم. باید ببینیم امروز که داریم این کار را میکنیم اگر فردا این اتفاق افتاد آیا همانطور که میگویند برنده شدهایم؟
* اگر دیواری کهبه زور بین ما کشیده شده است ترکی در آن ایجاد کنیم و کشورهای اروپایی سرمایههای کارخانههای خودشان را بیاورند، همین سرمایهگذاری باعث میشود به تحریم ما تن ندهد و بهجای ابزار نظامی میشود از ابزار اقتصاد استفاده کرد.
** شمشیر بازگشت تحریم بالای سر ماست و باید به او امتیاز بدهیم. ما اینها را پرسیدهایم. قراردادبستن همینطوری نیست یک تیم در ابعاد مختلف باید شش ماه تا یک سال کار کند و در نفت، برق و... بررسی کنند تا بتوانند توافق کنند. یک مقام بلندپایه با یک تیم میآید و امضا میکند و میرود. شما خیال میکنید ما دیروز توافق را اعلام کردیم و امروز آقای فابیوس و وزیر دارایی آلمان که به ایران میآیند که قرارداد ببندند؟ اصلا اینگونه نیست شما بروید و از وزرات خارجه بپرسید. آنها آماده هستند، اما به شرط امتیازگرفتن. موضوع بعد هم اینکه آیا واقعا سرمایهگذاری آنها خیری برای مملکت ما داشته است؟ اگر اینطور بود که ما زمان شاه هیچگونه مشکلی نداشتیم و زمان هاشمی هم نمیبایست مشکلی میداشتیم.
* من بازدارندگی از تحریم را میگویم.
** آنها تحریم را طوری بستند که اگر آمدند اینجا و سرمایهگذاری کردند این سرمایهگذاری با رانت و امتیاز برای آنها باشد. من ملیگرایان را قبول ندارم، ولی میگویم در جریان نفت مصدق، کاشانی و فاطمی در آن فضا ایستادگی کردند وقتی آن سرنوشت را میبینیم، آنها خیلی خوب عمل کردند و زیر بار نرفتند و گفتند نفت حق ماست. آنها ناوگان خودشان را به خلیج فارس آوردند و با فشار و تهدید، در خوزستان و جاهای دیگر غائله درست کردند، اما اینها ایستادند و زیر بار زور نرفتند، ولی قاجار گفتند خیلی به نفع ماست و ترک مخاصمه شد و روسیه قول داد بعد از صد سال بیرون برود. به خدا من این قراردادهای ترکمانچای و گلستان را با خستگی میخوانم، ولی در ارض روم امیرکبیر بوده است یا در نفت فاطمی بوده است. آن را با شوقوذوق میخوانم که چقدر خوب ایستادند، کاری به عقاید مصدق و اینها هم نداریم.
* به هرحال در این شرایط ترجیح شما نپذیرفتن است؟
** این باید بررسی شود و شورای امنیت ملی و مجلس باید آن را بررسی کند.
* شما بررسی کردید؟
** نه، داریم بررسی میکنیم و داریم سؤال میکنیم و دنبال جواب هستیم و آنها باید بیایند و جواب بدهند و شاید جایی کاری کردهاند و به ما نگفتهاند، آمدند و گفتند فلان تضمین را گرفتیم.
* به هر حالدر آخر ما باید این پکیج را بپذیریم یا نپذیریم؟ نظر شما بر نپذیرفتن است؟
** این را کارشناسان باید دقیق بررسی کنند. من با نظراتی که دارم اگر جواب نگیرم، چون یک رأی هم بیشتر ندارم، رأی من مخالف خواهد بود و اگر دلیل و سند بیاورند که مثلا در فلان قسمت این لغو شده است و آن چیز هست، آن موقع مسیر چیز دیگری میشود. این فضای استبدادی که درست کردند که هر کسی نقد کند آن را دشمن خدا و پیغمبر بدانیم، مثل آن روزهایی است که میگفتند مخالف هاشمی، دشمن پیغمبر است.
* حالا اگر به فرض، بعد از این بررسیها شما و اکثریت نمایندگان به این نتیجه رسیدید که با این توافق مخالف هستید، برنامهتان برای ادامه مسیر چیست؟
** میشود دوباره بروند و مذاکره کنند.
* شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه را تصویب کرده و بعد از دو سال مذاکره این توافق حاصل شده. مگر میشود به همه دنیا بگوییم قطعنامه را کنار بگذارند و بیایند دوباره مذاکره را آغاز کنیم؟
** این قطعنامه به عنوان ضمانت توافق است؛ مثل وقتی که شما میخواهید وام بگیرید و یک ضامن باید معرفی کنید، اما اگر فردا به بانک بگویید من وام را نمیخواهم که دیگر ضامن مسئولیتی ندارد.
* یعنی اگر الان در مجلس رأی مخالف بدهید و توافق تصویب نشود، قطعنامه سازمان ملل هم خودبهخود لغو میشود؟
** بله. بعد از آن دوباره از اول مذاکره میکنند.
* به نظر شما این توافق، به عنوان تصمیم نظام تلقی میشود یا تصمیم دولت آقای روحانی یا مثلا تیم آقای ظریف؟
** تصمیم نظام است. وقتی این توافق بررسی شد، چه تأیید شود و چه رد شود، قانونی است که تصویب شده و همه باید از آن حمایت کنیم. اگر بخواهیم منافع ملی را در نظر بگیریم باید فضا برای نقد و بررسی باز شود و بعد هم همه از نتیجهای که قانون میشود حمایت کنیم.
* فکر میکنید چه اندازه از نقدهایی که میشود، بیش از آنکه منافع ملی را در نظر بگیرد، منافع سیاسی برخی جناحها و گروهها را به دنبال خود دارد؟
** من اصولگرا هستم اما گردنم در گرو هیچ حزب و گروهی نبوده است.
* شما عضو جبهه پایداری نیستید؟
** خیر. من عضو هیچ حزب و گروهی نیستم. فقط در دوره دانشآموزی عضو حزب جمهوری بودم که بعد به دلیل اینکه وارد سپاه شدم، استعفا دادم. شما در دوره آقای احمدینژاد اگر بررسی کنید انتقاداتم از ایشان مشخص است. این حرف من را حتما منتشر کنید. در دوره آقای احمدینژاد یکی از نمایندگان همین مجلس به من میگفت بیا گروه فداییان احمدینژاد تشکیل دهیم و من قبول نکردم. اما جالب اینجاست که همین فرد، الان در کمیسیون امنیت ملی مدافع سرسخت دولت شده است. ولی من از آنها نیستم که به فکر فردا باشم که اگر رأی نیاوردم جایی در دولت داشته باشم.
خدا شاهد است من یکی از افرادی هستم که با بسیاری از اعضای این دولت سابقه رفاقت دیرینه دارم. افرادی مثل آقایان صالحی امیری، ترکان و ربیعی سالهاست که با من رفیق هستند و با آنها همکاری داشتهام و با بعضی از اعضای این دولت رفتوآمد خانوادگی دارم. زمان دومخرداد استاندار ما گفت شما طوری رفتار کن که ما به وزارت کشور بگوییم تو کمی دوم خرداد را درک کردهای تا بتوانیم در اینجا حفظت کنیم.
اما گفتم نمیتوانم خودم را قانع کنم. در دولت احمدینژاد همه فکر میکردند من بلافاصله استاندار لرستان میشوم، اما من ملاک و معیارهای خودم را داشتم و نپذیرفتم آدمی بشوم که به من بگویند این کار را بکن و آن کار را نکن. این نمایندگی مجلس هم وامی است که از انقلاب گرفتم. نه تفنگچی کمکم کرده و نه از رانتی استفاده کردهام. همین پولهای رحیمی به من هم پیشنهاد شد.
* مگر در انتخابات مجلس نهم هم رحیمی پول داده بود؟
** نه در همان انتخابات مجلس هشتم هم من کاندیدا بودم و رأی نیاوردم. آن زمان وقتی این پول به من پیشنهاد شد پرسیدم از کجاست؟ گفتند متعلق به یک نفر است که میخواهد کمک کند. گفتم باید بدانم از طرف کیست. آخرسر گفتند از طرف آقای رحیمی است و من پول را پس دادم و الان سرم بلند است. در دوره آقای احمدینژاد هم برخی از معاونان ایشان با من سابقه رفاقت دیرینه داشتند و با بعضی از آنها از دوران دانشجویی همکلاس و رفیق بودم. وقتی نماینده شدم یکی از آنها تماس گرفت و به دفترش رفتم و گفت مدارک فوق لیسانست را بده، همینجا خودم استاد راهنمایت میشوم و دکترایت را بگیر.
گفتم میترسم مدرکم را به تو بدهم و همین مدرک هم از دستم برود، گفت کپی آن را بده. من همان شب کپیها را در کیفم گذاشتم ولی تردید داشتم. صبح روز بعد رفتم پیش آقای آقاتهرانی و گفتم برایم استخاره بگیرد و آیه هبوط آدم و راندهشدن از بهشت آمد. چند بار بعد از آن معاونت پارلمانی آن آقا آمد و گفتم مدارکم همراهم نیست و آن کار را نکردم. من آن زمان از این روابط استفاده نکردم و الان هم با توجه به روابطی که با بیش از ١٠ نفر از اعضای این دولت دارم، اگر فقط سکوت کنم و درباره دولت یا این توافق چیزی نگویم، خیلی چیزها ممکن است به دست بیاورم. اما جایی که پای منافع ملی و اعتقاداتم باشد کوتاه نمیآیم.