صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۴  ، 
کد خبر : ۲۸۳۵۶۰
حسین مرعشی:

مزد اصلاح‌طلبان برای لاریجانی

عضو ارشد حزب کارگزاران تصریح کرد: به پاس خدماتی که آقای لاریجانی در مساله برجام انجام داده است اصلاح‌طلبان در حوزه انتخابیه قم که ایشان حضور دارند از معرفی یک کاندیدای بزرگ و مشهور خودداری کنند.
پایگاه بصیرت: روزنامه آرمان امروز شنبه 94/8/16 گفت و گویی با حسین مرعشی عضو ارشد حزب کارگزاران و نماینده اصلاح‌طلبان در دو دوره مجلس شورای اسلامی انجام داده که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:
 برخی از اصلاح‌طلبان معتقدند در شرایط کنونی سرلیستی یک شخصیت معتدل مانند ناطق نوری بیشتر به مصلحت اصلاح‌طلبان است. در مقابل برخی معتقدند که جریان اصلاحات دارای پتانسیل زیادی است و سرلیست اصلاح‌طلبان باید از دل جریان اصلاح‌طلبی انتخاب شود. شما با کدام دیدگاه موافقید؟
موضوع سرلیستی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس هنوز در بین اصلاح‌طلبان مطرح نشده است. اغلب این موضوعات توسط مطبوعات برای گرم کردن تنور انتخابات مطرح می‌شود که در نوع خود قابل تقدیر است. با این وجود با توجه به شرایط کنونی و همچنین اعلام حضور شخصیت‌های مختلف در انتخابات آقای دکتر عارف سرلیست اصلاح‌طلبان خواهد بود. 
  به نظر شما در شرایط کنونی آقای عارف بهتر می‌تواند مطالبات اصلاح‌طلبان را به پیش ببرد یا آقای ناطق نوری؟
ما با آقای ناطق نوری درباره بازگشت به فضای سیاسی صحبت‌های زیادی انجام داده‌ایم. آقای ناطق نوری نیز تا حدودی سخنان ما را پذیرفته و نسبت به گذشته در فضای سیاسی فعال‌تر شده است. با این وجود من معتقدم آقای عارف و آقای ناطق نوری می‌توانند در لیست مشترک اصلاح‌طلبان و اصولگرایان حضور داشته باشند. اگر اصولگرایان معتدل قصد داشته باشند حساب خود را از تندروها جدا کنند بعید نمی‌دانم که در شهرهای بزرگ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل لیست مشترک انتخاباتی داشته باشند. مساله بدیهی و مسلم دیگر اینکه اگر آقای ناطق نوری برای حضور در انتخابات مجلس اعلام آمادگی کنند بدون شک اصلاح‌طلبان از ایشان حمایت خواهند کرد. اصولگرایان معتدل نیز می‌توانند در صورتی که حضور آقای عارف را به مصلحت می‌بینند از ایشان حمایت کنند. 
  شما معتقدید هم آقای عارف و هم آقای ناطق نوری باید در صحنه انتخابات حضور داشته باشند؟
این مساله محتمل است و اگر شرایط مهیا باشد هم آقای ناطق نوری و هم آقای عارف در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد. 
 آیا در چنین شرایطی معتدلین هر دو جناح برای انتخاب رئیس مجلس آینده به مشکل برنمی‌خورند؟
خیر، چرا باید به مشکل بربخورند. انتخاب رئیس مجلس به ترکیب و استراتژی نمایندگان انتخاب شده بستگی دارد. هیچ جریانی قول خاصی برای ریاست به کسی نخواهد داد. این وضعیت برای جریان اصلاحات نیز وجود دارد و اصلاح‌طلبان به کسی قول ریاست مجلس نمی‌دهند تا وی در انتخابات شرکت کند. ما باید در فضای واقعی درباره انتخابات بحث کنیم. حضور افراد مختلف در انتخابات یک موضوع است و انتخاب رئیس مجلس موضوع دیگری است که باید در جای خود مورد بررسی قرار بگیرد. 
  آیا این احتمال وجود دارد که آقای ناطق نوری نیز مانند آیت‌الله هاشمی که در ابتدا قصد ورود به عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری را نداشت در لحظه آخر وارد رقابت‌های انتخاباتی مجلس شود؟
 در عالم سیاست هر چیزی ممکن است و این مساله نیز امکان دارد که آقای ناطق نوری در لحظه آخر وارد رقابت‌های انتخاباتی شود. البته نمی‌توان آقای ناطق نوری را با آیت‌الله هاشمی مقایسه کرد. دلیل این مساله نیز این است که هر شخصیتی رفتارهای سیاسی خاص خود را دارد و از یک مدل تعریف شده پیروی می‌کند. با این وجود تا این لحظه که بنده و شما در حال گفت‌وگو هستیم با وجود اصرار اصلاح‌طلبان و اصولگرایان آقای ناطق نوری برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی نکرده‌اند. این در حالی است که آرایش سیاسی انتخابات ممکن است هر لحظه با ورود شخصیت‌های سیاسی دچار تغییر شود. در شرایط کنونی آقای عارف برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی کرده‌اند و برای سرلیستی ایشان نیز هیچ‌گونه اختلافی در بین اصلاح‌طلبان وجود ندارد و همه از ایشان حمایت خواهند کرد. 
  این امکان وجود دارد که در صورت عدم حضور آقای ناطق نوری و آقای عارف اصلاح‌طلبان در حداقل مطالبات خود روی افرادی چون علی لاریجانی اجماع کنند؟
ما در شرایطی که هیچ کدام از گزینه‌های مورد نظر خود در انتخابات شرکت نکنند و رقیب ایشان افرادی مانند آقای حداد عادل باشند حتما از آقای لاریجانی حمایت می‌کنیم. 
 به نظر شما تکرار استراتژی انتخابات ریاست‌جمهوری سال92 در انتخابات مجلس توسط اصلاح‌طلبان صحیح است؟
 شرایط انتخابات ریاست‌جمهوری با انتخابات مجلس متفاوت است. در انتخابات ریاست‌جمهوری قرار بود درباره یک نفر تصمیم‌گیری شود اما در انتخابات مجلس باید درباره180حوزه انتخاباتی برنامه‌ریزی شود. با این وجود اگر منظور شما این باشد که اصلاح‌طلبان در انتخابات سال92 با حداقل امکانات در انتخابات شرکت کردند و سرنوشت کشور را تحت تاثیر قرار دادند این مساله می‌تواند در انتخابات مجلس نیز تکرار شود. در نتیجه بهتر است که اصلاح‌طلبان مدل سال92 را دوباره در انتخابات مجلس تکرار کنند. اصلاح‌طلبان در سال 92 از محدودیت رئیس دولت اصلاحات آزرده‌خاطر نشدند، همچنین از عدم‌تأیید صلاحیت آیت‌الله هاشمی ناامید نشدند و با توجه به شرایطی که در اختیار داشتند دست به انتخاب بهترین گزینه ممکن زدند. با این وجود اگر برخی گمان می‌کنند که اصلاح‌طلبان دوباره در انتخابات مجلس روی یک اصولگرای میانه‌رو اجماع خواهند کرد باید عنوان کنم که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. در شرایط کنونی امکانات اصلاح‌طلبان نسبت به انتخابات ریاست‌جمهوری تغییر کرده و بیشتر شده است. به همین دلیل اصلاح‌طلبان در حوزه‌های مختلف استراتژی‌های متفاوتی دنبال خواهند کرد. ممکن است اصلاح‌طلبان در یک حوزه خاص در مقابل یک عنصر تندرو از یک اصولگرایی میانه‌رو حمایت کنند تا مانع از ورود تندروها به مجلس شوند، اما این سیاست را نمی‌توان به همه حوزه‌های انتخاباتی تعمیم داد. نکته دیگر اینکه ممکن است به پاس خدماتی که آقای لاریجانی در مساله برجام انجام داده است اصلاح‌طلبان در حوزه انتخابیه قم که ایشان حضور دارند از معرفی یک کاندیدای بزرگ و مشهور خودداری کنند تا شرایط ورود دوباره ایشان به مجلس فراهم شود. در نتیجه مدل انتخابات92 که بازی در زمین محدود بود می‌تواند دوباره توسط اصلاح‌طلبان تکرار شود. 
 به نظر می‌رسد استراتژی اصلی اصلاح‌طلبان پس از پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری به دست آوردن اکثریت کرسی‌های مجلس دهم بوده است. به همین دلیل آقای عارف از قبول مسئولیت در دولت خودداری کردند و پس از آن میدان‌دار اصلاح‌طلبان برای ورود به عرصه انتخابات مجلس شدند. دلیل این استراتژی چیست؟ اصلاح‌طلبان به دنبال چه اهدافی هستند؟
عدم حضور آقای عارف در دولت تصمیم شخصی خود ایشان بوده است. حضور آقای عارف در انتخابات ریاست‌جمهوری سال92 نیز تصمیم شخصی ایشان بود و تصمیم جمعی اصلاح‌طلبان نبود. کاندیدای اصلی اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری رئیس دولت اصلاحات و آیت‌الله هاشمی بودند و سرمایه‌های مادی و معنوی خود را معطوف به حمایت از این دو نفر کرده بودند. با این وجود پس از اینکه رئیس دولت اصلاحات در انتخابات شرکت نکرد، اصلاح‌طلبان امید زیادی برای پیروزی آیت‌الله هاشمی داشتند. در نتیجه هیچ‌گاه در شورای مشورتی اصلاح‌طلبان بحث ریاست‌جمهوری آقای عارف مطرح نشده بود و حضور ایشان براساس تصمیم شخصی بود. با این وجود هنگامی که شورای مشورتی اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسید که اگر آقای عارف به سود آقای روحانی از صحنه انتخابات کناره‌گیری کنند به سود کشور است و ایشان با تاکید رئیس دولت اصلاحات این مساله را پذیرفتند کار بسیار مهمی کردند و کناره‌گیری ایشان در سرنوشت کشور تاثیر بسیار زیادی داشت. در شرایط کنونی نیز آقای عارف به صورت فردی تصمیم گرفته‌اند در عرصه انتخابات مجلس حضور داشته باشند. اصلاح‌طلبان نیز حضور ایشان را به فال نیک گرفته و همگی از ایشان حمایت خواهند کرد. 
 برخی از اصولگرایان معتقدند در صورتی که مجلس دهم به دست اصلاح‌طلبان بیفتد دوباره اتفاقات مجلس ششم تکرار خواهد شد و به همین دلیل ابراز نگرانی می‌کنند. به نظر شما نگرانی این گروه صحیح است؟
به نظر من هم اصلاح‌طلبان از این مراحل عبور کرده و فضای مجلس ششم قابل تکرار نخواهد بود. 
 برخی از اصلاح‌طلبان عنوان می‌کنند که استراتژی اصلی اصلاح‌طلبان باید جلوگیری از ورود تندروها به مجلس آینده باشد. به نظر شما این مساله نوعی تقلیل‌گرایی نیست؟آیا واقعا راه‌حل مشکلات کشور عدم حضور تندروها در مجلس است؟
برای اداره کشور بر مدار عقلانیت و تدبیر باید صحنه از حضور تندروها و افراطی‌گری خالی باشد. عدم حضور تندروها در مجلس یکی از پیش‌نیازهای اداره کشور بر مبنای عقلانیت است. اگر شما به رفتار تندروها در مجلس درباره مساله برجام که یکی از مهم‌ترین مسائل چند سال اخیر ایران بوده نگاه کنید، متوجه می‌شوید که آنها هیچ‌گاه رفتاری متناسب با شرایط کشور از خود بروز نداده و همواره به دنبال جنجال و هیاهو هستند. این در حالی است که همه مردم از جزئیات مذاکرات هسته‌ای و نظر مقام معظم رهبری درباره این مذاکرات آگاه هستند و موانع پیش روی آقای روحانی را در این زمینه به خوبی درک کردند. با این وجود همه ما مشاهده کردیم که آقای کوچک‌زاده در مجلس چه کارهای عجیب و غیرمنتظره‌ای برای مخالفت با این توافق انجام می‌داد. در نتیجه جلوگیری از حضور تندروها در مجلس آینده مساله ساده و کوچکی نیست و در سرنوشت کشور تاثیر بسزایی خواهد داشت. تندروها به شکل‌های مختلف در اداره و پیشبرد برنامه‌های دولت اخلال به وجود می‌آورند. همین افراد مسئول عملکردی هستند که در هشت سال دولت احمدی‌نژاد در کشور رخ داده است. 
 آیا در صورتی که چهره‌های مطرح اصلاح‌طلب تأیید صلاحیت نشوند، اصلاح‌طلبان تلاش می‌کنند با اصولگرایان معتدل لیست مشترک بدهند؟
 اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل لیست مشترک ارائه نخواهند کرد اما ممکن است از عناصر مشترک در لیست‌های خود استفاده کنند که نمی‌توان آن را به عنوان لیست مشترک تلقی کرد. 
 ارزیابی شما از نقش آیت‌الله هاشمی در انتخابات آینده چیست؟
 نقش آیت‌الله هاشمی همواره در بزنگاه‌های سیاسی و مقاطع انتخاباتی مهم و تاثیرگذار بوده است. این در حالی است که امسال انتخابات مجلس خبرگان نیز هم‌زمان با مجلس شورای اسلامی برگزار می‌شود و حضور ایشان، سیدحسن خمینی و آقای روحانی می‌تواند سبب تحرک و نشاط بیشتر فضای انتخاباتی شود. به دلیل اینکه تبلیغات هر دو انتخابات به صورت هم‌زمان صورت می‌گیرد حضور آیت‌الله هاشمی می‌تواند به فضای انتخابات مجلس نیز کمک کند. 
  دیدگاه شما درباره رابطه آیت‌الله هاشمی و اصلاح‌طلبان چیست؟برخی معتقدند در شرایط کنونی مواضع اصلاح‌طلبان و آیت‌الله هاشمی بسیار به هم نزدیک شده و به نوعی با هم همپوشانی دارد. شما با این عده موافق هستید؟
سیاست مساله‌ای پویا و رو به جلو است و با ایستایی و رکود سنخیتی ندارد. به همین دلیل آیت‌الله هاشمی با توجه به شرایط و موقعیت و همچنین زمان‌شناسی نسبت به مسائل مختلف موضع‌گیری می‌کنند. 
 آیا در شرایط کنونی اصلاح‌طلبان به حقانیت آیت‌الله هاشمی پی برده‌اند یا اینکه آیت‌الله هاشمی اصلاح‌طلب شده است؟
آیت‌الله هاشمی همیشه اصلاح‌طلب بوده است. اصلاح‌طلبی ایشان به دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی باز می‌گردد که همیشه در مقابل تندروی موضع داشتند و همواره مشی اعتدالی را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند. 
 این احتمال وجود دارد که اصلاح‌طلبان درباره لیست انتخاباتی خود نظر آیت‌الله هاشمی را نیز بپرسند و ایشان در این باره اظهارنظر کند؟
بعید است چنین اتفاقی رخ بدهد. مشی آیت‌الله هاشمی اجازه نمی‌دهد ایشان به صورت مستقیم درباره لیست‌های انتخاباتی اظهارنظر کند. 
 آیت‌الله هاشمی سال57 با آیت‌الله هاشمی سال94 چه تفاوت‌هایی کرده است؟
مواضع ایشان در این سال‌ها تحت تاثیر تجربه، سن و مقتضیات زمان خود بوده است. مواضع آیت‌الله هاشمی در سال94 براساس تجربه سال‌های مدیریت بحران و سیاست‌ورزی در مقاطع بسیار سخت مانند جنگ تحمیلی اتخاذ می‌شود. در شرایط کنونی آیت‌الله هاشمی یک شخصیت تکامل یافته، جاافتاده و توسعه‌گراست و جایگاه ایشان در فضای سیاسی کشور و حتی منطقه کم‌نظیر است. اما درباره اظهاراتی که اخیرا  آیت‌الله مصباح یزدی عنوان کرده‌اند باید گفت که  در شرایط کنونی مساله‌ای که باید درباره آقای مصباح‌یزدی روشن شود این است که آیا ایشان حاضر هستند از حمایتی که از آقای احمدی‌نژاد در هشت سال گذشته کردند ابراز پشیمانی کنند یا خیر. به هر حال آقای احمدی‌نژاد تحت حمایت ایشان خسارات جبران‌ناپذیری به کشور زده و کشور را با مشکلات زیادی روبه‌رو کرده است. آقای مصباح باید مواضع خود را در این زمینه برای آگاهی تاریخ به صورت شفاف و روشن بیان کنند. مساله دیگر اینکه آیا آقای مصباح در مسائل مهم و حیاتی کشور مانند مساله برجام نظریات مقام معظم رهبری را می‌پذیرند. اگر می‌پذیرند پس چرا نسبت به این توافق که با موافق رهبری صورت گرفته انتقاد می‌کنند و به دنبال برهم زدن این توافق هستند. اگر هم نمی‌پذیرد که باید به صورت شفاف برای روشن شدن افکار عمومی اعلام کنند. 
 به نظر شما مهم‌ترین دلایل انتقاد آقای مصباح از مواضع آیت‌الله هاشمی چیست؟
دلیل این مساله تاثیرگذاری آیت‌الله هاشمی در فضای سیاسی است. آیت‌الله هاشمی شخصیتی است که می‌توان چهار دهه تاریخ ایران را با محوریت ایشان نگارش کرد و در تاریخ ثبت کرد. در نتیجه ایشان جایگاه بی‌بدیلی در تاریخ انقلاب اسلامی دارند و همواره در بحران‌های نظام سیاسی راهگشا و موثر بوده‌اند. 
  چرا آیت‌الله هاشمی در مواضع اخیرشان تاکید زیادی بر بررسی هشت سال ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد دارند و تمایل دارند این هشت سال به فراموشی سپرده نشود؟
 این هشت سال تجربه گران‌سنگی برای جمهوری اسلامی بوده و بسیاری از تلاش‌های گذشته را به هدر داده است. اگر ما فراموش کنیم که در هشت سال ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد کشور با چه نابسامانی‌هایی روبه‌رو بوده است ممکن برخی جریان‌ها دوباره فرصت بروز در عرصه سیاسی را پیدا کنند. آیت‌الله هاشمی نیز به عنوان یک سیاستمدار هوشمند و زمان شناس به خوبی به این نکته آگاهی دارد که فراموش کردن صدماتی که احمدی‌نژاد به کشور زده ممکن است برای آینده کشور خطرناک باشد و کشور دوباره با آسیب‌های مشابه روبه‌رو شود. در نتیجه ایشان تاکید می‌کنند که آسیب‌های هشت سال دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد باید مورد بررسی دقیق قرار بگیرند و به فراموشی سپرده نشوند. 
 آقای روحانی از گذشته دور تاکنون رابطه نزدیکی با آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی داشته‌اند. در ابتدای ریاست‌جمهوری آقای روحانی نیز این رابطه نزدیک و محسوس شد. با این وجود هر چه زمان گذشت این رابطه شکل غیرمحسوسی پیدا کرد. دلیل این رابطه غیرمحسوس چیست؟در شرایط کنونی رابطه آیت‌الله هاشمی با آقای روحانی به چه صورت است؟
این رابطه در شرایط کنونی نیز وجود دارد و هیچ خدشه‌ای به آن وارد نشده و نخواهد شد. آقای روحانی همچنان در مسائل مهم با آیت‌الله هاشمی مشورت می‌کنند و آیت‌الله هاشمی همچنان از دولت تدبیر و امید حمایت می‌کنند و هیچ‌گاه این حمایت کمرنگ نشده و نخواهد شد. 
 شما معتقدید آقای روحانی ترکیبی از محاسن آیت‌الله هاشمی مانند سیاستمداری و رئیس دولت اصلاحات مانند مشی اصلاح‌طلبی را با هم دارند؟
آقای روحانی پیش از آنکه ترکیبی از این دو باشد آقای حسن روحانی است و ماهیت متفاوتی از نظر سیاسی نسبت به آیت‌الله هاشمی و رئیس دولت اصلاحات دارد. ایشان خودشان هستند. آقای روحانی در مساله پیچیده‌ای چون برجام هنر مدیریت خود را به خوبی نشان داد و دارای جایگاه خاص خودشان است. 
 پس از آخرین خطبه آیت‌الله هاشمی در نماز جمعه ایشان به درخواست کسانی که از ایشان می‌خواستند به نماز جمعه برگردند پاسخ منفی می‌دادند. آیا در شرایط کنونی ضرورت حضور آیت‌الله هاشمی به نماز جمعه احساس نمی‌شود؟
 این مساله به صلاحدید دیگران بازمی‌گردد و آنها باید در این زمینه تصمیم‌گیری کنند. با این وجود بنده معتقدم اگر ما قصد داریم جایگاه نماز جمعه را به جایگاه تاثیرگذاری در سیاست داخلی و سیاست خارجی تبدیل کنیم باید از اشخاصی چون آیت‌الله هاشمی و حتی آقای روحانی برای ایراد خطبه‌های نماز جمعه استفاده کنیم. 
  آیا آیت‌الله هاشمی در طول این سال‌ها برای بازگشت به نماز جمعه تمایلی نشان ندادند؟
آیت‌الله هاشمی تمایلی به انجام هیچ کاری به جز وظیفه خود ندارند. 
 در نشست اخیر وین، ایران و آمریکا درباره موضوعی به جز پرونده هسته‌ای ایران گفت‌وگو کردند. آیا این مذاکرات نویدبخش آینده بهتری بین ایران و آمریکا خواهد بود؟آیا زمان بازنگری در رابطه ایران و آمریکا فرا نرسیده است؟
در این موضوع نباید عجله کرد و به صورت شتابزده تصمیم‌گیری کرد. به نظر من در این زمینه همه باید تابع نظریات رهبرمعظم انقلاب باشند. ما باید در مقابل هر کشوری مدافع منافع ملی خود باشیم و این مختص به کشوری مانند آمریکا نیست. در دنیای بین‌الملل هیچ کشوری جز از زاویه منافع ملی خود به کشوری دیگر نگاه نمی‌کند. ما باید این مساله را درباره همه کشورهای جهان مورد نظر داشته باشیم. در نتیجه تفاوت زیادی بین انگلیس، فرانسه و آمریکا نیست و ما می‌توانیم با حفظ مواضع خود و تمرکز بر منافع ملی از مزیت‌های رابطه با هر کشوری استفاده کنیم و جلوی معایب آن را نیز بگیریم. 
 چه انتقاداتی به دولت آقای روحانی وارد می‌دانید؟
بنده به عملکرد آقای روحانی از بیست نمره هفده می‌دهم. سیاست خارجی ایشان و تمرکز بر حل پرونده هسته‌ای بسیار بجا و صحیح بود و ایشان به خوبی این پرونده را به سرانجام مطلوب رساندند. در نتیجه ایشان خدمت تاریخی و بزرگی به ملت ایران کردند. مساله مهم دیگر اینکه مسائل کارشناسی دوباره به مدیریت کشور بازگشته و تصمیمات با توجه به عقلانیت و تدبیر اتخاذ می‌شود. این در حالی است که در دولت احمدی‌نژاد اغلب تصمیمات به صورت شخصی و فی‌البداهه صورت می‌گرفت. با این وجود بنده معتقدم بین برخی از وزرا و استانداران با آقای روحانی تناسب خوبی وجود ندارد و برخی از مدیران دولت مسیری که آقای روحانی برای آینده طراحی کرده را جدی نگرفته‌اند. به همین دلیل آقای روحانی باید پس از تشکیل مجلس دهم تا حدودی وضعیت مدیریتی دولت را ترمیم کند و برخی از مدیران را تغییر بدهد. 
منبع: فارس
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات