تقويت درون مهمترين راه مقابله با نفوذ

گروه سياسي/ با طرح موضوع نفوذ از سوي مقام معظم رهبري، بيشتر مباحث و تبيين‌هايي که در اين زمينه ارائه شد، متمرکز بر چيستي نفوذ، اثبات اينکه نفوذ در دستور کار دشمن است، ابزارها و بسترهاي نفوذ و... بود. ليکن به موضوع نحوه و راه‌هاي مقابله با نفوذ کمتر پرداخته شده است.  نوشتار حاضر ضمن اذعان به پيچيده بودن نفوذ و راه هاي مقابله با آن، يک نکته و راه را نقطه کانوني در مقابله با نفوذ و خنثي سازي تلاش هاي معطوف به نفوذ در کشور مي داند که در زير بدان مي پردازد. در اين ميان مفروضات بحث را چنين مي‌توان لحاظ نمود:

- نفوذ در بستر برقراري رابطه است که امکان تحقق دارد،

- نفوذ مبتني بر باور است و در رفتار نفوذي معمولاً باورها، محاسبات و دستگاه محاسباتي شخص نفوذپذير است که بستر ساز نفوذ نفوذگذاران است،‌

- از آنجا که برخي از مردم و نخبگان کشورمان خواهان ارتباط با غرب براي حل مسائل کشورمان هستند،‌ اين مسأله مهمترين بستر نفوذ محسوب مي شود.

حال در اينجا اين سؤال مطرح مي شود که اساساً چه عواملي سبب تسخير دستگاه محاسباتي برخي از مردم و نخبگان ما شده است که زمينه را براي نفوذ فراهم کرده است. به نظر مي رسد، مهمترين بحث در اينجا، اذعان به وجود مشکلات و معضلاتي در داخل کشور از يک سو و عدم اعتماد به توانمندي نيروهاي دروني کشور براي حل و رفع اين معضلات از سوي ديگر است. به بيان ديگر، از آنجا که عده اي حل مشکلات کشور را جز با نگاه به بيرون و پذيرش نسخه‌هاي بيروني و غيربومي براي کارآمدي ميسر نمي‌دانند، خود را مجبور به برقراري رابطه با دنياي بيرون مي‌دانند که همين موضوع بستر مهمي براي نفوذ محسوب مي.شود. توضيح آنکه؛ نگاه به بيرون و پذيرش نسخه‌هاي بيروني براي توسعه و کارآمدي کشور، عملاً نظام اسلامي را در زيرمجموعه نظام ظالمانه بين المللي تعريف مي‌کند و ما را مجبور به پذيرش مفروضات حاکم بر اين نظام و رفتار در چارچوب قاعده‌مندي.هاي آن مي‌کند. همين موضوع خود يکي از مهمترين بسترهاي نفوذ دشمن است. از اين رو، براي مقابله با آن بايد با اعتقاد به نيروهاي درونزاي داخلي براي تحقق کارآمدي هر چه بيشتر نظام اسلامي تلاش کرد. به بيان ديگر، مهمترين راه مقابله با نفوذ دشمن، تلاش براي شکستن فضا و ذهنيت موجود با اثبات کارآمدي هر چه بيشتر نظامي اسلامي، آنهم با تکيه بر نيروهاي درونزاي داخلي(توفيق در حل معضلات و مسائل پيش رو) است. در واقع، با عنايت به اينکه واقعيت ها(عينيات) زمينه ساز شکل گيري و تقويت ذهنيت ها هستند،‌ براي مقابله با باورهايي که زمينه ساز نفوذ دشمن هستند بايد با حل معضلات و مسائل پيش رو زمينه‌هاي تقويت اين باورها را از بين برد؛ زيرا وجود همين مشکلات سبب شکل‌گيري ايده نگاه به بيرون براي کارآمدي کشور شده است. در اين زمينه مي‌توان به تقويت اردوهاي جهادي در قالب بسيج دانشجويي و... پرداخت. در اينجا منظور اين است که به مردم اثبات شود که کارآمدترين نيروها همين نيروهاي داخل کشور هستند.

حاصل اينکه براي مقابله با نفوذ بايد در درون قوي بود. به عبارتي، از آنجا که عوامل نفوذي يا عوامل جاده صاف کن نفوذ اگر چه ممکن است در داخل کشور باشند و حتي در مناصب رسمي حکومتي قرار داشته باشند، اما ذهنيت و آرمان آنها متمايل به بيرون باشد، براي مقابله با اين ذهنيت آنها و به تعبير دقيق تر،‌ براي اينکه زمينه هاي تقويت اين باور که با نگاه به بيرون مي‌توان مشکلات کشور را حل کرد، نزد آنها رنگ ببازد، لازم است که درون کشور و نيروهاي دروني از پويايي، ابتکار و خلاقيت برخوردار باشند، به گونه اي که هم بن بست شکني کنند، هم معظل گشايي کنند و هم نويدبخش افق هاي جديدي براي مردم باشند.