تاریخ انتشار : ۲۸ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۰  ، 
کد خبر : ۲۸۴۰۱۴

نفوذ به مثابه راهبردی همیشگی در سیاست بین الملل

آمریکایی ها معتقدند که قراردادن بازیگران در متن فشارهای متعارض و تلاش برای نفوذگذاری بر آنها با استفاده از ابزارها و شیوه های مختلف، کارآمدترین شیوه نفوذگذاری و تغییر رفتار بازیگران تسلیم ناپذیر است.
پایگاه بصیرت / سالار نوروزی

قدرت همواره جزیی اساسی از روابط سیاسی بشمار می آید لذا در سیاست بین الملل باید به این نکته توجه کرد که چگونه یک دولت جهت تأمین منافع خود می تواند بر دیگری نفوذ بگذارد تا بر او اعمال قدرت کند. لذا از این عمل نفوذ گذاری است که می توان به بهترین وجه ممکن تعریفی از قدرت بدست آورد. منابع عامل تعیین کننده ای در جهت اعمال نفوذ و موفقیت اعمال نفوذ محسوب می شود اما به هیچ وجه تنها عامل نیست بلکه، استفاده از منابع به هدف های خارجی که دولت برای خود تعیین می کند بستگی دارد تا به کمیت و کیفیت آن منابع ،آنچه که یک دولت می خواهدانجام بدهد نوع هدف هایی که تعییین می کند و چگونگی انجام آنها دست کم تا حدی بستگی به منابعی خواهد داشت که دردسترس دارد. بنابراین چگونگی استفاده دولت ها ازمنابع خود بستگی به هدف های خارجی شان دارد اما کیفیت و کمیت منابع در دسترس، برگزیدن هدف ها و ابزارهای دستیابی به آنها را محدود می گرداند یا تحت تاثیر قرار می دهد. مهارت های یک دولت در بکارگیری توانایی هایش برای مقاصد سیاسی، داشتن تجربه فنی در مورد مسایل مورد بحث و عوامل ملموسی مانند پول، اطلاعات، متحدان سیاسی، زمان و عوامل غیر ملموس مانند شخصیت و کیفیات رهبری و حتی ژست هایی که در مذاکرات توسط سیاست گذاران گرفته می شود در اعمال نفوذ اثر گذار هستند. به طور معمول، اعمال نفوذ یک کشور بر دیگری از راه های زیر صورت می گیرد:

1- ترغیب که عبارت است از ارائه پیشنهاد به طرف دیگر یا بحث در مورد آن و به دست آوردن پاسخ مطلوب بدون مطرح کرن صریح پاداش یا تنبیه.

2- پیشنهاد پاداش که وضعیتی است که دولت قول می دهد عملی به نفع دولت دیگرانجام دهد مشروط بر اینکه آن دولت نیزخواسته های او را تمکین کند.

3- اعطای پاداش: در برخی موارد اعتبار یک دولت آنقدر زیاد نیست که دیگری را مورد نفوذ قرار دهد، لذا با دادن پاداشی به دیگری می کوشد تا دیگری را وادار به کاری کند که مطابق ترجیحات و منافع خود است.

4- تهدید به تنبیه که یا به صورت تهدید به انجام یک عمل است مانند قطع رابطه و یا به صورت تهدید به محروم ساختن است مانند قطع کمک های خارجی.

ذکر دو نکته دیگر می تواند به تکمیل هر چند مختصر بحث کمک کند:

- نفوذ مختص کشورهای ضعیف و کوچک نیست حتی کشورهای بزرگ نیز گاهاً بر یکدیگر نفوذ می گذارند از جمله این راه های نفوذ تحریم است که کشورهای بزرگ گاها یکدیگر را تحریم می کنند همانند تحریم شوروی توسط آمریکا بدلیل لشکر کشی به افغانستان و عدم شرکت در المپیک در آن سال که در شوروی برگزار گردیده بود.

- اعمال نفوذ از طریق سازمان های بین المللی نیز صورت می گیرد مثل تحریم ایران در شورای امنیت، تایید جنگ های عراق وافغانستان و یا وتوهایی که کشورها در سازمان ملل انجام می دهند مانند وتوی قطعنامه ها علیه اسرائیل توسط آمریکا.

آنچه گفته شد، مواردی از اعمال نفوذ هستند لذا نباید نفوذ را مختص یک مورد یا موارد خاصی دانست بلکه حوزه عمل نفوذ وسیع می باشد و هر نوع عملی را که باعث تاثیرگذاری بر رفتار دولت‌ها در جهت حفظ و تثبیت منافع کشور نفوذ گذار می باشد را شامل می شود. در هر صورت، میزان نفوذگذاری و نفوذپذیری بازیگران بر یکدیگر، به انتخاب وسایل مورد نیاز برای ایجاد انگیزه، ماهیت روابط میان دو حکومت درجه درگیری میان آنها و میزان تاثیرپذیری متقابلشان بستگی دارد. اما در ارتباط با تلاش دشمن برای نفوذگذاری بر جمهوری اسلامی ایران در دوره پسابرجام نیز باید گفت که دشمن می کوشد تا بصورت ترکیبی از این شیوه ها استفاده کند. به عنوان مثال، تلاش برای برقرای روابط اقتصادی با ایران، به نوعی تلاش برای نشان دادن در باغ سبز آمریکا به ایران و ترغیب این کشور به برقرای رابطه با آمریکا است. یا اینکه اوباما گفته بود که اگر ایران با ما همکاری کند، نقش های منطقه ای این کشور تقویت می شود که در واقع این نوعی تلاش برای پیشنهاد دادن پاداش به ایران است و یا اینکه طرف مقابل پیوسته تهدید می کند که اگر ایران به تعهدات خود در برجام عمل نکند، تحریم ها به سرعت برگشت پذیرند. نکته دیگر اینکه، به سبب پیچیده و چندلایه بودن پروژه نفوذ،‌ تفکیک و مرزبندی میان سطوح و ابزارهای مختلف برای نفوذ چندان درست نیست. به عنوان مثال، ممکن است برخی ابزارهای و شیوه های نفوذ را به اقتصادی،‌ سیاسی، فرهنگی و ... تقسیم کنند که اگر چه ابزارها و شیوه های نفوذ غیر از این موارد نیست، لیکن تفکیک آنها چندان دقیق نیست. اساساً براساس نظریه بازی ها(games theory)،‌ آمریکایی ها معتقدند که قراردادن بازیگران در متن فشارهای متعارض و تلاش برای نفوذگذاری بر آنها با استفاده از ابزارها و شیوه های مختلف، کارآمدترین شیوه نفوذگذاری و تغییر رفتار بازیگران تسلیم ناپذیر است. از این رو،‌ آمریکا و اقمارش بیش از آنکه بر یک شیوه خاص در نفوذ تمرکز داشته باشند،‌ می کوشند به صورت ترکیبی عمل کنند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات