گروه سياسي/ هفته بسيج، فرصتي است براي بازخواني آرمانهاي بسيج و تطبيق آن با وضعيتي که امروز بسيج و بسيجيان در آن قرار دارند تا در اين بررسي، به نقاط ضعفها و آسيبها و همچنين قوتها و تواناييهاي اين مجموعه گرانقدر در دنياي امروز پي برد.
به همين مناسبت خبرنگار پايگاه بصيرت گفت و گويي را با دکتر محمد صادق کوشکي، عضو هيأت علمي دانشگاه تهران ترتيب داده که شما را به خواندن آن دعوت مي کنيم.
* شاخصه هايي که بسيج را از بقيه اقشار جامعه ممتاز ميکند چه شاخصه هايي است؟
اولين شاخصه بسيج احساس مسئوليت تحت عنوان تکليف شرعي است، به اين معنا که يک بسيجي واقعي کسي است که خود را در برابر باورهايش مسئول ميداند و احساس تکليف ميکند.
دومين شاخصه بسيج نسبت به باورها شناخت داشتن و بر اساس آن شناخت، احساس مسئوليت نسبت به وظايف خود کردن است. يعني بسيج بر اساس باورهايش بداند که در هر زماني چه وظيفهاي به عهده دارد، شناخت، معرفت و بصيرت ويژگي مهمي است که يک فرد بايد داشته باشد تا بتوان عنوان بسيجي را براي او به کار برد.
شاخصه ديگر بسيج واکنش دقيق و سريع است. بسيج ميتواند در عرصههاي مختلف وارد صحنه شود و نقش آفريني کند. بسيجي در قيد و بند اين حرفها نيست که آيا اين عرصه در شان من است يا ممکن است با ورود به اين عرصه جايگاه اجتماعي من آسيب ببيند. بسيجي حقيقي اگر به اين نتيجه برسد که بايد اقدامي را انجام دهد و نقش آفريني کند از هيچ مسئلهاي ابايي ندارد و به موقع به وظيفه خود در قبال انقلاب عمل ميکند.
* از سبک زندگي بسيجي بگوييد؟
بسيجي کسي است که همه زندگيش حتي زندگي خصوصي او تحت الشعاع باورها، اعتقادات و تکاليفش قرار دارد. بسيجي حتي در زندگي خصوصي خود باورها را در راس قرار ميدهد.
* وظيفه بسيجيان در اين برهه از زمان چيست؟
در عين حال که جهتگيري کلي يکي است، وظيفه فرد به فرد بسيجيان با هم متفاوت است. بسيجي بر اساس توانمنديهايي که دارد بايد به دنبال شناخت بيشتر از مسائل و نقش آفريني در جامعه باشد. براي مثال مهمترين وظيفه يک خانم بسيجي که به خانهداري مشغول است تربيت فرزندان بر اساس باورهاي ديني ميباشد. به طور کلي عمل بر اساس تکليف مهمترين وظيفه يک بسيجي است. يک بسيجي بايد بداند در هر مقطعي چه تکليفي بر اساس تواناييهايش بر عهده اوست. تشخيص اين تکليف و عمل به آن بسيار مهم است.
* امروز در عرصه سياسي فرهنگي چه خطراتي بسيج را تهديد ميکند؟
سست شدن باورها، از بين رفتن جايگاه ايمان و دينداري در بسيج، ضعف در بصيرت، شناخت و معرفت، از مواردي هستند که ميتوانند بسيج را به مخاطره بياندازند. نکته ديگري که حائز اهميت است آماده عمل و فعال بودن است. بعضي ممکن است بگويند که ما در عرصه فکري بسيجي هستيم و به عرصههاي ديگر مانند عرصه نظامي کاري نداريم، به تعبيري اگر کسي براي خود شان خاصي قائل باشد در حقيقت از روحيه بسيجي بودن دور شده است. شانهاي اعتباري ميتواند يکي از آفتهاي بسيج باشد که متاسفانه برخي از بسيجيان به آن مبتلا شدهاند.
* شما براي مقابله با اين تهديدها چه راهکاري را پيشنهاد ميکنيد؟
تذکر دادن ميتواند راهکار مناسبي باشد. تذکر به بسيجيان ميتواند به شکل مرور زندگي کساني باشد که بسيجيوار زندگي کردند و تا آخر بسيجي ماندند، ميتواند براي بسيجياني که در راه خود سست شدهاند تاثيرگذار باشد. مرور زندگي بسيجيان واقعي ميتواند بسياري از آفتها را از بين ببرد.
* بسيج در انتهاي دهه چهارم انقلاب چه کارهايي را براي استحکام بخشي دروني ميتواند انجام دهد؟
اگر بسيج به دقت تکليف و زمانه خود را بشناسد و به آن عمل کند نتيجهاي جز استحکام بخشي نخواهد داشت. کاري که بسيج از روز اول داشته استحکام بخشي به نظام بوده است، به اين معنا که تشخيص درست و به موقع از زمان و تکليف خود داشته باشد و به آن عمل کند.
* بسيجي مطلوب و ولايتمدار در عرصه کنوني با پيچيدگيهاي مسائل سياسي، فرهنگي و اجتماعي چه ويژگيهايي بايد داشته باشد؟
بسيجي نامطلوب، ضعيف و به درد نخور وجود ندارد. اگر کسي ويژگيهاي يک بسيجي را نداشته باشد اساسا بسيجي نيست و حد وسطي وجود ندارد. اگر کسي بسيجي باشد به اين معناست که يک فرد ولايتمدار عامل به وظيفه است، پس بسيجي نامطلوب تعبير درستي نيست.
تهيه و تنظيم: سيد محمد مشکوة الممالک