امروز نظم نوین نه بر اساس سیاستهای غرب گرایانه بلکه در قالب شرقی در حال شکل گیری است که با رویکرد تعاملی و کاهش سوء تفاهمات و اختلافات میان اعضای شانگهای و تعامل بیشتر آن با بریکس میتوانند زمینه ساز تسریع در روند مذکور شوند.
تحولی مهم در عرصه شرق آسیا جریان دارد که میتواند نه تنها بر همگرایی همسایگان، بلکه در نظم نوین جهانی نیز تاثیرگذار باشد. محمدرضا عارف معاون اول رئیسجمهور در رأس هیأتی سیاسی و اقتصادی و برای شرکت در بیست و چهارمین اجلاس نخستوزیران سازمان همکاری شانگهای عازم روسیه شده است. بر اساس گزارشهای منتشره در این اجلاس پیشنویس ۱۰ سند آماده شده است که اگر برای امضای این اسناد توافق حاصل شود، زمینه همکاریهای منطقهای و چندجانبه و همچنین همکاری با سایر سازمانها از جمله اوراسیا، اکو و یونسکو را فراهم میکند.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران هر چند که دارای ابعاد گسترده منطقهای و فرامنطقه ای است، اما همگرایی با همسایگان را به عنوان یک ضرورت و اولویت تعریف کرده است. چنانکه در سالهای اخیر مناسبات همه جانبهای با 15 همسایه خود برقرار کرده است. با توجه به اینکه اعضای شانگهای برگرفته از همگرایی همسایگان است، اقدامات ایران در این زمینه میتواند به عنوان یک الگو و راهکار سراسری برای تمام اعضای شانگهای مورد استفاده قرار گیرد. این همگرایی زمانی بیشتر نمود میابد که ایران از موقعیت جغرافیایی مناسبی برای ترانزیت کالاها و مراودات میان اعضای شانگهای مبدل گردد. عضویت دائم ایران در پیمانهایی همچون شانگهای، بریکس و اوراسیا و عدم تعهد دروغین، ادعای غرب مبنی بر تهدید امنیت و انزوای جهانی ایران را آشکار می سازد. این همگرایی زمانی بیشتر نمود می یابد که عملا با انقضای قطعنامه 2231 شورای امنیت و غیر قانونی بودن اسنپ بک، هیچگونه محدودیتی برای توسعه روابط ایران و سایر کشورها وحود ندارد. سفر عارف میتواند همراه با دیدارهای دو جانبه همچون با چین و روسیه در چارچوب توافقنامههای 25 ساله و 20 ساله نیز باشد.
در همین حال باید در نظر داشت که واقعیت آن است که بسیاری از کشورهای عضو شانگهای با بحرانهای امنیتی متعدد مواجه هستند که زمینه ساز چالشهای امنیتی در منطقه شده است. از یک سو فقر فرهنگی و اقتصادی در کنار دخالتهای غربی موجب شکل گیری گروههای جدایی طلب و تروریستی شده است که تقریبا تمامی اعضای شانگهای با آن دست به گریبان هستند. در همین حال نظام سلطه از یک سو با حمایت از جریانهایی همچون رژیم صهیونیستی به دنبال ناامن سازی مناطق مختلف جهان هستند و از سوی دیگر نیز سلطه گران با لشکر کشیهای نظامی و سیاسی و برهم زدن استقلال کشورها به دنبال حفظ و توسعه نفوذ سیاسی در کشورها هستند. این تروریسم در دو سال اخیر بویژه با نسل کشی غزه شدت بیشتری گرفته است. در همین حال هر رویکرد اقتصادی و سیاسی نیازمند بستری امنیتی است، لذا توجه اعضای شانگهای به مناسبات و مولفههای امنیتی امری ضروری است. اقدام شانگهای در محکوم سازی تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران نمودی از این رویکرد وحدت گرایانه است. در این میان از یک سو ایران با توان نظامی بالا میتواند کانونی برای امنیت شانگهای باشد در عین آنکه برگزاری رزمایشهای مشترک میان اعضا نیز میتواند تقویت کننده این همگرایی امنیت ساز باشد.
نکته مهم دیگر تقلای نظام سلطه برای استفاده از ابزار اقتصاد جهت تسلیم سازی کشورهاست که بسیاری از اعضای شانگهای را نیز در بر میگیرد. تحریمهایی که رسما به عنوان تروریسم اقتصادی می توان از آن یاد کرد آخرین سلاح غرب علیه کشورهای مستقل و آزاد است. تحریمهایی که البته به اذعان خود مقامات آمریکایی نفسهایش به شماره افتاده است. چنانکه روبیو وزیر خارجه آمریکا رسما عنوان کرده است که دیگر مولفه ای برای تحریم اقتصادی علیه روسیه باقی نمانده است.
تقلای نظام سلطه برای استفاده از ابراز اقتصاد جهت تسلیم سازی کشورهاست که بسیاری از اعضای شانگهای را نیز در بر میگیرد. تحریمهایی که رسما به عنوان تروریسم اقتصادی می توان از آن یاد کرد آخرین سلاح غرب علیه کشورهای مستقل و آزاد است. تحریمهایی که البته به اذان خود مقامات آمریکایی نفسهایش به شماره افتاده است چنانکه روبیو وزیر خارجه آمریکا رسما عنوان کرده است که دیگر مولفه ای برای تحریم اقتصادی علیه روسیه باقی نمانده است.
با این وجود اعتیاد آمریکا به تحریم همچنان ادامه دارد، چنانکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اعلام کرد از طرح کنگره برای تحریم کشورهایی که با روسیه دادوستد میکنند حمایت میکند. با توجه به عضویت روسیه در شانگهای این تحریمها شامل اعضای این پیکان نیز میشود که رویکرد واحد برای مقابله با آن ضروری است. نکته مهم آنکه سازمان همکاری شانگهای متشکل از کشورهایی همچون ایران، روسیه، چین، هند، پاکستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان و ... یک سازمان بینالمللی بشمار می رود که حداقل۲۴ درصد از کل مساحت جهان، ۶۵ درصد از مساحت اوراسیا و ۴۲ درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهد و تا سال۲۰۲۴، تولید ناخالص داخلی آن حدود ۳۶ درصد از کل تولید ناخالص جهانی داشته است و این امر مولفهای مهم در برابر تهدیدات اقتصادی است. در این میان مقابله با کریدور سازیهای جعلی همچون کریدور ترامپ به جای زنگزور و نیز اقدام واحد برای یک جاده یک کمربند میتواند گامی برای مقابله با چالشهای تحمیلی به منطقه باشد.
مسئله دیگر پیرامون ضرورت همگرایی کشورهای عضو شانگهای را رویکردهای یک جانبه گرایانه غرب تشکیل میدهد. غرب در حالی مدعی پلیس جهان بودن است که خود عامل اصلی بحرانهای شدید در جهان شده است. از نسل کشی در غزه تا پرونده سازیهای دروغین علیه کشورها، از تجاوز نظامی به کشورها که دامنه آن به ونزوئلا رسیده است تا به چالش کشیدن قوانین جهانی با ادعای صلح از دریچه جنگ، از اعمال تعرفهها علیه سایر کشورها تا وتوهای خودخواهانه در شورای امنیت و... تماما گواهی بر رفتارهای غیر اصولی نظام سلطه است که رویکرد به نظم نوین برای مقابله با این وضعیت یک ضرورت است. شانگهای دارای ظرفیتهای بسیاری در این عرصه است که در نشست مسکو میتواند به مرحله اجرایی برسد. امروز نظم نوین نه بر اساس سیاستهای غرب گرایانه بلکه در قالب شرقی در حال شکل گیری است که با رویکرد تعاملی و کاهش سوء تفاهمات و اختلافات میان اعضای شانگهای و تعامل بیشتر آن با بریکس میتوانند زمینه ساز تسریع در روند مذکور شوند.