با توجه به تأثیرگذاری عربستان سعودی در تحولات منطقهی غرب آسیا باید پیامدهای رفتاری آن رژیم پادشاهی را در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار داد. عربستان به دلیل وسعت سرزمینی، منابع عظیم سوخت فسیلیِ نفت و گاز، موقعیت ژئوپولیتیک و شهرهای مقدس مکه و مدینه، ادعای آن کشور درخصوص رهبری جهان عرب و پیوندهای راهبردی با غرب و به ویژه آمریکا به عنوان رقیب منطقهای برای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. بیکفایتی حکام سعودی در اداره امور داخلی و اشتباههای راهبردیِ جبرانناپذیر آنها در عرصه سیاست خارجی نوید دهنده آینده روشنی نیست. به منظور مورد توجه قرار دادن عملکرد رژیم پادشاهی سعودی به مهمترین آنها در عرصه داخلی و منطقهای اشاره میشود.
الف) بیکفایتی آل سعود در عرصه داخلی:
- مرگ عبدالله بن عبدالعزیز و تشدید درگیریهای شاهزادگان بر سر قدرت: با مرگ پادشاه سعودی در 23ژانویه2015 ولیعهد وی سلمان بن عبدالعزیز با بیماری آلزایمر به قدرت رسید. تغییرات اساسی و بنیادین در ارکان قدرت با حذف شاهزادگان و مقامات نزدیک به عبدالله، روی کار آمدن شاهزادگان همسو با سلمان و همچنین ایجاد پست جانشینی ولیعهد به وجود آمد. محمد بن سلمان، جوانِ بیتجربه و فرزند شاه جدید، جانشین ولیعهد شد و زمینه دخالتهای گسترده وی در امور پادشاهی را فراهم کرد و عامل تشدید اختلافهای داخلی در آل سعود شد.
- بیکفایتی و ناتوانی آل سعود در مدیریت کنگره حج ابراهیمی: در ۲مهر۱۳۹۴(۲۴سپتامبر۲۰۱۵م؛ ۱۰ذیحجه۱۴۳۶هـ.ق) همزمان با عید قربان در مراسم رمی جمرات هزاران حاجی بیگناه از کشورهای مختلف جان باختند و دهها هزار خانواده داغدار شدند. در جمعه۲۰شهریور۱۳۹۴(۱۱سپتامبر۲۰۱۵م؛ ٢٧ذوالقعده١٤٣٦) نیز با وقوع حادثه سقوط جرثقیل در مسجدالحرام، صدها حاجی جان باخته و مجروح شدند.
-بازداشت و سرکوب و اعدام منتقدها: عربستان از زمان جلوس سلمان بن عبدالعزیز بر تخت پادشاهی و تعیین محمد بن نایف به عنوان ولیعهد و محمد بن سلمان به عنوان جانشین ولیعهد بیش از گذشته به سمت سرکوب نامحدود و گسترده مخالفان سیاسی پیش رفت. به گونهای که عربستان دارای رتبه اولِ فراوانی زندانی سیاسی در حوزه خلیج فارس بوده و آمار اعدامهای آن با بیشتر شدن منتقدین به شدت افزایش یافته است و تعداد آنها در سال 2015 حداقل حدود پنج برابر نسبت به سال 2010 افزایش یافته است. در چند روز گذشته نیز مرتکب جنایتِ بزرگِ به شهادت رساندن عالم مؤمن و مظلوم، شیخ نمر باقر النمر شدند. این عالمِ مظلوم نه مردم را به حرکت مسلحانه تشویق میکرد و نه به صورت پنهانی اقدام به توطئه کرده بود، بلکه تنها کار او، انتقاد علنی و امر به معروف و نهی از منکرِ برخاسته از تعصب و غیرت دینی بود.(مقام معظم رهبری؛ 13/10/1394)
- بحران اقتصادی: عربستان به دلیل 1) کاهش تعمدی قیمت نفت به منظور ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران و 2) هزينههاي جنگ عليه مردم مسلمان يمن، حمايت مالي از تروريستها در سوريه، عراق و ديگر کشورهاي جهان با کسری بودجه بالایی مواجه شده است. پادشاه عربستان در جلسه شورای وزیران درباره بودجه سال ۲۰۱۶ اعلام کرد، این کشور حدود ۸۷ میلیارد دلار کسری دارد. به همین دلیل، براي جلوگیری از وخيمتر شدن اوضاع اقتصادي تصمیم گرفتند يارانههاي دولتي را کاهش دهند و قيمت فرآوردههاي نفتي را 80 درصد و قيمت آب و برق را نيز 70 درصد افزايش دهند.
- کشته شدن مردم به علت آتش سوزی در مناطق مختلف عربستان: ازجمله در ۳دی۱۳۹۴(24دسامبر2015م؛ ١٢ربيع-الاول١٤٣٧هـ.ق) با آتش سوزی در بیمارستان جازان در جنوب این کشور ۳۰نفر کشته و دهها نفر زخمی شدند.
- روند فزاینده کشته شدن مردم در سوانح رانندگی: در عربستان روزانه 12 نفر قرباني حوادث جادهاي ميشوند و به لحاظ فراوانی سوانح رانندگی در صدر فهرست جهانی است.
ب) اشتباههای راهبردی در سطح منطقه
- عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر قدس: آل سعود با عبور از انکار، تکذیب و سرّی بودن روابط با تل آویو به سمت عادیسازی روابط حرکت کرده است. اسناد همکاری نظامی تلآویو-ریاض از زمان جنگ یمن در دهه شصت قرن گذشته و همکاری دو طرف علیه مصر در زمان عبدالناصر فاش شده است. ریاض تلاش کرد، رهبری اعراب در سازش و به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس در مقابل عقبنشینی این رژیم از قسمتی هرچند اندک از سرزمین فلسطین را برعهده گیرد. ابتکار سازشکارانه عربستان در سال2005 موسوم به ابتکار صلح اعراب با بیاعتنایی رژیم اشغالگر قدس روبرو شد و نشان داد هرگز حاضر به پایان دادن اشغال سرزمین فلسطین نیست. البته ارائه چنین طرحهایی به منظور باقی نگهداشتن پایههای متزلزل حکومت خود از طریق جلب رضایت صهیونیستها و اربابهای آمریکایی است. علاوه براین، میتوان به تشدید همکاری عربستان و رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران و به طور کلی، علیه محور مقاومت و اقدام خصمانه آل سعود در افزایش تولید نفت و توطئه کاهش شدید بهای آن با هدف ضربه زدن به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و تنهاترین کشور حامی حقوق ملتهای تحت ستم و اشغال، از جمله ملت فلسطین اشاره داشت. پیشقراول همسویی و سازش روابط با رژیم صهیونیستی از سمت عربستان، ترکیالفیصل و انور ماجد عشقی سرتیپ سازمان اطلاعات عربستان بودند که طی سالهای اخیر دیدارها و نشستهای متعددی با مقامات صهیونیست داشتند. برخی از این نشستها نیز به صورت علنی برگزار شد.
- حمله وحشیانه ارتش نیجریه به شیعیان مظلوم نیجریه با چراغ سبز آل سعود: نقش آل سعود در کشتار فجیع و وحشیانه صدها شیعه بیگناه در نیجریه به دست ارتش این کشور به وضوح قابل مشاهده بود، چرا که این رژیم همچنان ادامه دهنده سیاستهای ترویجی و تبلیغی فرقه جعلی و انحرافی وهابیت با ویژگیهایی همچون خشونت، کشتار و تروریسم است. رد پای رژیم سعودی در اقدامات تروریستی و خشونت آمیز صورت گرفته به نام اسلام در هر نقطهای از جهان آشکار است. در این مورد نیز، شیوخ وهابی برخوردار از حمایت عربستان سعودی در ماه مبارک رمضان گذشته به شیعیان و جنبش اسلامی نیجریه حمله میکنند و از دولت میخواهند این جنبش را نابود کرده و شیعیان را به قتل برساند. گفته شده سفارت عربستان در ابوجا نیز به طور مستقیم حمله ارتش نیجریه به شیعیان را مدیریت میکرده است.
- تشریک مساعی عربستان و رژیم اشغالگر قدس در پرونده هستهای ایران، پروژه ایرانهراسی و شیعههراسی: رژيم صهيونيستي و عربستان سعودي با توجه به اهداف شرارتآمیز و شوم منطقهای تمایل نداشتند، پرونده هستهاي ايران برونرفتي داشته باشد. همواره خواهان پيچيدهتر شدن مسئله بودند و حتي در مسير اصلاح مسئله مانعتراشي و سنگاندازي ميكردند. راهبرد مشترک آنها ترویج و تبلیغ ایرانهراسی و شیعههراسی است. به موازات تبلیغ علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران موضوع خطر گسترش تشیّع و تشکیل هلال شیعی در منطقه را با هدف پیشبرد پروژه ایران هراسی پیوسته مورد توجه قرار میدهند. هر روز دهها خبر و تحلیل در زمینه خطر تشیّع و تحریک کشورها و ملتهای عرب علیه جمهوری اسلامی ایران تولید میکنند و جمهوری اسلامی ایران را متهم به داشتن مقاصد خصمانه و سلطهجویانه در منطقه میکنند. هدف شوم رژیم اشغالگر قدس معرفی ایران شیعه به عنوان تهدید جهانی به منظور به انحراف کشاندن توجهات جهانی از جنایات خود در فلسطین و اشغال کرانه باختری است. آل سعود نیز در پی ایجاد باور مردمیِ تهدید بودن ایران و تشیّع برای اکثریت غالب سنی با هدف سرپوش گذاشتن بر مشکلات فزاینده خود است.
- انجام وظیفه برای نظام سلطه در جنگ نیابتی با محور مقاومت: از طریق حمایتهای تسلیحاتی، سیاسی، لجستیکی و رسانهای از گروههای تروریستی تکفیری در غرب آسیا و توطئه کاهش شدید بهای نفت درصدد سرنگونی نظام مقاوم سوریه به منظور تضعیف و نابودی محور مقاومت بودند، اما متحمل شکستهای پیاپی در جبهههای مختلف شدند. از جمله آنها کشته شدن زهران علوش مهمترین مهره عربستان در سوریه و سرکرده گروه تروریستی موسوم به جیشالاسلام بود که واکنش صریح مقامات سعودی و حتی آمریکایی و عصبانیت آنها را به دنبال داشت.
- تشکیل ائتلاف و حمله به یمن: در۶ فروردین ۱۳۹۴(۲۵مارس۲۰۱۵م) حمله هوایی ائتلافی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی به یمن با نام عملیات طوفان قاطعیت(عملیة عاصِفة الحزم) آغاز شد و پس از ناکامیهای پیاپی از ۲ اردیبهشت با نام عملیات احیای امید(عملیة إعادة الأمل) ادامه یافت. بهانه عربستان، حمایت از مهرهی خود، عبد ربه منصور هادی رییس جمهوری مستعفی یمن بود. آل سعود از این طریق علیه فقیرترین کشور عربی همسایه خود وارد جنگ شد. آمریکا از آن حمایت و به صراحت از مشارکت در جنگ خبر داد. براساس شواهد موجود، رژیم صهیونیستی نیز در کشتار و ویرانی یمن مشارکت دارد. حملههای ائتلاف منجر به کشتار هزاران یمنی بیگناه، تخریب زیرساختها از جمله هزاران مدرسه، بیمارستان، مراکز دولتی و تجاری، انبارهای غلات و آثار باستانی در کنار محاصره همهجانبه هوایی، زمینی و دریایی یمن و جلوگیری از رسیدن کمکهای بشردوستانه فوری به ویژه دارو و تجهیزات پزشکی برای مردم یمن گردید، اما ارتش و کمیتههای مردمی یمن موفق به نفوذ در عمق خاک عربستان، کنترل چندین پایگاه نظامی و حملات موشکی تلافیجویانه به مراکز راهبردی سعودی شدند.
نباید فراموش کنیم، با تأثیرپذیرفتن مردم عربستان از بیداری اسلامی، سران آل سعود به منظور حفظ سلطنت مجبور شدند: 1) برای ساکت کردن اعتراضهای داخلی يارانههاي هنگفتي به مردم پرداخت کنند. 2) به عنوان ابزاری در خدمت نظام سلطه، بیداری اسلامی مردم مسلمان منطقه را از طریق گروههای تکفیری-تروریستی از مسیر اصلی منحرف کنند. بدینترتیب، عواملی همچون بیکفایتی آل سعود در مدیریت داخلی، اشتباههای راهبردیِ جبرانناپذیر آنها در عرصه سیاست خارجی و پیامدهای آن نظیر ناکامی تروریستها در مواجهه با محور مقاومت، بیانگر این مهم است که وضعیت فعلی عربستان سعودی ادامه یافتنِ سياستهاي شرورانه و جنگ افروزانه منطقهاي و توطئهی کاهشِ بهای نفت را برای آنها مشکل کرده است و حتی نظام سیاسی حاکم بر شبه جزیره را به سمت تجزیه خواهد برد. بدیهی است، در صورت ایفای نقش متغیرهای دخیلی همچون دخالت و حمایتهای قدرتهای برتر فرامنطقهای تغییرهایی به وجود خواهد آمد که در جای خود قابل بررسی است. امّا مهمترین وظیفه امروز دنیای اسلام نسبت به ادامه سیاستهای تفرقهافکنانه، مورد حمایت قرارگرفتن تروریستهای افراطی به خاک و خون کِشنده منطقه و جهان و همچنین اقدام غیر انسانی و مخالف موازین بینالمللی حقوق بشر در اعدام فجیع شهید شیخ نمر عالم مظلوم و شجاع(محمد جواد ظریف، 13/10/1394) «تلاش مجدّانه و مجاهدانه» برای دمیدن روح واقعی اسلام و معنویت در دنیای پر از ظلم و تبعیض و قساوت کنونی(مقام معظم رهبری، 08/10/1394) به روشی زینبی است(سید حسن نصرالله، 13/10/1394) و باید به «تبیین حقایق و هدایتگری فرهنگی و سیاسی» (مقام معظم رهبری، 14/10/1394) پرداخت. چراکه رژیم آل سعود با توجه به نیاز جدی نظام سلطه به انرژی ارزان قیمت برای خروج از بحران اقتصادی، با توطئه کاهش قیمت نفت به نوعی حقسکوتِ نظام سلطه را نسبت به سیاستهای شرارتآمیز خود در حمایت از گروههای تروریستی پرداخت کرده است و با اقدام وحشیانه اعدام آیتالله نمر با خیالاتی واهی در صدد وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به واکنشی سخت و نسنجیده است تا از این طریق ما را رو در روی آمریکا قرار داده و به اهداف شوم منطقهای خود دستیابد. از جمله آموزههای مبارزاتی حضرت زينب(سلام الله علیها) عبارتنداز: 1) پوشالی دانستن قدرت دشمن 2) تلقی نکردن ناکامیهای دنیوی به عنوان شکست و اجتنابناپذیر بودن شکست دشمن 3) افشای ماهيت دشمن 4) راهندادن ترس و اضطراب به خود 5) هدفمند بودن 6) نابودی ندانستن شهادت در راه مبارزه 7) جاودانه دانستن آثار مبارزه
*کارشناس ارشد علوم سیاسی